رفتن به مطلب

هنوز چیزی در این قسمت وجود ندارد

  • آخرین مطالب ارسال شده در انجمن

    • ویدیو ایرانی سکس با میلف گوشتی و حشری اول بدن نمایی میکنه و با کص و کون و ممه هاش ور میره ساک میزنه بعد تو چند تا پوزیشن تا خایه تو کصش تلمبه میزنه و جرش میده و نالش در میاد . تایم: 07:20 - حجم: 47 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم  
    • فیلم کوتاه سکس داگی مرد خوش استایل بدنساز با دوست دخترش . تایم: 00:20 - حجم: 4 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم    
    • ویدیو ایرانی سکس با خانوم سکسی و خوش هیکل با کص و کون و ممه هاش ور میره و ناله میکنه و کیر کلفتش و ساک میزنه . تایم: 01:40 - حجم: 11 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم  
    • ویدیو ایرانی دختر سکسی و خوش هیکل با کیر کلفتش ور میره همراه با آه و ناله و حرف های سکسی . تایم: 01:40 - حجم: 11 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم  
    • ویدیو ایرانی ساک زدن مستاجر سکسی و خوش هیکل . تایم: 04:20 - حجم: 28 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم  
    • ویدیو ایرانی سکس با دختر سکسی و خوش هیکل دمر خوابیده کیر کلفتش و میزاره لا کونش و آبشو میپاشه روش . تایم: 01:45 - حجم: 11 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم  
    • ویدیو ایرانی فوتجاب دختر سکسی و خوش هیکل همراه با آه و ناله و حرف های سکسی . تایم: 05:15 - حجم: 34 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم
    • خیانت همسرم مجبورم کرد مهاجرت کنم - 2 از سفر خوب و خاطره انگیز برگشتیم الهه سرشار از عشق و شهوت بود و در سکس هر شبمون بهم لذت کافی میداد فقط حسرت کردن کونش شده بود یک آرزو که امید داشتم بالاخره بهش برسم دو سال از ازدواجمون سپری شده بود و در بانک ترفیع گرفته بودم و شرایط حقوقیم هم بهتر شده بود و با حمایت بابام حتی تونستم خونه بزرگتری بخرم …یک خونه ویلایی …اصولا فازم با آپارتمان نشینی نمی خورد و خونه مستقل رو ترجیح میدادم خرید خونه جدید با حاملگی الهه توام شده بود و خوشحال و خوشبخت و همه چی به وفق مراد برام شده بود در ماه های بارداری و قبل از تولد دخترم نگین .بیشتر هوای الهه روداشتم و حتی کمتر می کردمش و در سکس مراعاتش میکردم که به بچه مون اسیبی نرسه و…اندک امیدی هم داشتم که الهه خودش ازم بخواد در قبال این همه مراعات و توجه و اینکه شوهرش هستم و نیاز دارم …مجوز کردن کونشو بهم بده ولی …فقط خیال بود وبس کونش یه جورایی برام عقده شده بود و در بیرون از خونه و محل کار و خیابون ها بیشتر چشمم به باسن دخترا بود و با وجود اینکه تیپ و قیافه خوبی هم داشتم خیلی راحت میتونستم دختر تور کنم و کونشو به جای کون الهه بکنم ولی من اهل خیانت به همسرم نبودم و تنها نگاه به باسن در بیرون برام اکتفا می کرد چند روز قبل از زایمان الهه خیلی شهوتی بودم و دو شبی میشد با الهه سکس نکرده بودم و همون روز هم یک مشتری خانم در بانک با لباس نامناسب و لوند بازی و ناز و عشوه اش بیشتر شهوتیم کرده بود و وارد خونه که شدم الهه ایستاده با خواهرش تلفنی حرف می‌زد باسن خوشگلش با وجود بارداری قشنگ زیر دامنش بهم چشمک میزد و کیرم سفت شد …به طرفش رفتم و باسنشو چنگ زدم و چاک کونشو تا ته بخوبی مالوندم و چند بار کونشو جمع کرد و اخ و اوخی گفت و حتی صدای خواهرش رو شنیدم که می گفت الهه چی شده حالت خوبه ؟ اخ و اوخ کردی اه خواهر جون دستم اتفاقی خورد به قابلمه داغ بود اه خواهر چند لحظه گوشی دستت باشه برم قابلمه رو جابجا کنم و بهم گفت واه حامد کونمو چرا میمالی چته عزیزم عزیز دلم مگه نمیدونی دو شبه نکردمت و کیرم تشنه توه آرومش کن …کیرم قیام کرده و تنها تو میتونی سرکوبش کنی آخه حامد این وقت روز و تازه خواهرم گوشیو قطع نکرده و زشته آبرومون میره بهونه نیار شهوتیم…حامد شوهر تو شهوت عقلشو الان ازش گرفته پس هیچ بهونه ای نیار باشه میدونم به خاطر بچه مون از جلو که منو نمی کنی و کون هم اصلا و فقط میمونه برات بمالم قبوله الهه کیرمو با دست راستش گرفت و گوشی تلفنو دست دیگه اش گرفت و با خواهرش حرف می‌زد منم با سینه هاش و باسن و چالش مشغول شدم چند بار انگشت به سوراخش زدم که فوری باسنشو جمع می کرد بالاخره موفق شدم یک بند انگشتمو ‌به سوراخش وارد کنم و همین باعث شد به حالت ارضا برسم آبم داشت میومد یهو تصمیم گرفتم کیرمو تو دهنش خالی کنم و سریعا یه صندلی که کنارم بود روش رفتم و صورتشو گرفتم و کیرمو با کمک دستم داخل دهن الهه کردم و در حالی که صدای خواهرش رو می شنیدم که می گفت به الهه اه خواهر …عنایت هم سرما خورده و چند شبه از دستش راحتم کاش به زودیا خوب نشه وووو.دیگه نفهمیدم چی گفت چون آبم در دهن الهه برای اولین بار خالی شد خیلی بهم چسبید چون حداقل یک بند انگشت کونشو کردم و هم دهن زنمو گاییدم هشت ماه از تولد دخترم نگین گذشته بود و یک روز که از بانک به خونه بر می گشتم کوروش سراسیمه اومد استقبالم و سلام کرد علیک سلام کورش …چی شده میزون به نظر نمیای نکنه بازم اون دو پسر لات مزاحمت شدن نه آقا حامد زیر سایه و به لطف شما اونا غلط بکنن. کاری بهم ندارن فقط فقط چی ؟ کورش حرف بزن آخه ده لامصب حرفتو بزن باشه میگم ولی قول بده بعدش دعوام نکنی و باهام قهر نکنی قول میدم فقط کشش نده بگو چون خسته ام میگم…چه جوری بگم …راستش آقا حامد میدونی که من اکثرا تو کوچه ام و خونه بابام با خونه شما بهم چسبیده و مدتیه یک مردی رو میبینم صبح ها و در وقتیکه شما در بانک هستین به خونه تون میاد و دو ساعت و گاها سه ساعت بعدش میاد بیرون و گم میشه …سه چهار ماهی میشه و زودتر میخواستم بهتون بگم ولی میترسیدم که باور نکنی و قهرم کنی ولی امروز بازم دیدم اومد و بیشتر از سه ساعت خونتون بود خب من تحمل نگه داری این راز رو دیگر نداشتم …همین یه باره چشمام سیاهی گرفت و کمی سرگیجه بهم دست داد و به دیوار کوچه تکیه دادم و زانوم واقعا سست شد .آه خدای من این پسر بچه داره چی میگه کورش نیم خیز شده بود و چهره به چهره دستامو گرفته بود یهو یقه شو در همون حالت گرفتم میدونی کورش این حرف چقدر برام سنگینه. واقعا راست میگی نکنه خیال برت داشته و خل شدی نه به جون جفتمون قسم میخورم راستشو گفتم میدونی که خیلی برام عزیز هستین و حتی بیشتر از بابام و مامانم یک کات بک بزنم کورش یک پسر بچه ۱۳ ساله پر جنب و جوش و البته به زعم اهل محل و حتی والدینش اندک خل و چل و عقب مونده بود …ولی به زعم من پسر نرمال و مهربونی نشون میداد که به دلایل خاصی در خونه پدریش بهش بی محبتی می کردند و عصرگاهی یک روز که من از یک ویلا متروکه که رد میشدم اتفاقی متوجه سرو صدایی شدم و خلاصه کنم باعث شدم که کوروش رو از دست دو پسر لات که قصد کردن کونشو داشتن …خلاص کنم …و به همین خاطر کورش بهم احترام و توجه زیاد داشت و منو بزرگ و استاد و الگو خودش میدونست و فکری به نظرم رسید کورش یه کاری واسم می کنی ؟و چشم آقا حامد هرکاری باشه فقط دستور بده از فردا در کوچه باش و به محض اینکه اون نامرد اومد فوری بهم زنگ بزن اینم شماره تماس من … برگشتم خونه و فقط تلاش می کردم خونسرد باشم الهه تازه از حموم اومده بود اخ اخ …نکنه گند کاری خودشو پاک کرده …ولی آخه چرا چرا …نه نه الهه نمیتونه خیانت کنه اونم به من که آنچه امکانات مالی،و طلا و وسایل لوکس،در حد و نیاز و پول تو جیبی،و کادو های متعدد در هر روز خاص و از همه مهم تر در سکس براش کم نزاشتم و هر روز اونو گاییدم به شکلی که گاها خودش التماسم میکرد،که ارضا شدم و بسمه…بس چه مرگت بوده،که آویزون کیر غریبه شدی نوشته: حامد
×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.