gayboys ارسال شده در 11 دی اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی جمعه ای که خاطره شد سلام دوستان، این خاطره مال همین جمعه گذشته ست و داغ داغ براتون تعریف می کنم. سعی می کنم چند تا عکس هم بذارم، اگه بشه. بعد از اینکه زنم رفت سر به خواهرش بزنه، من طبق معمول شلوارم رو کندم و رفتم سراغ ابنه بازی. لوبی به سوراخم مالیدم و با انگشتم کارم رو شروع کردم. هی داشتم بیشتر حشری می شدم. تصمیم گرفتم با لباس دخترونه تینا برم بیرون. مثل همیشه رفتم سراغ میز آرایش تینا و کمی رو صورتم کار کردم. شورت کوتاه آبی شو پوشیدم با پیراهن آبی روشن. دامن قهوه ای، هودی زرد و چند چیز دیگه دخترونه هم برداشتم. به یکی از دوستان بنام امین که گاهی گاهی بهش کون میدم زنگ زدم و گفتم که می خوام بیام باغتون و چند عکس از خودم بگیرم. میدونستم امروز روز خوبی خواهد بود. وقتی رسیدم دم باغشون، امین اومد بیرون و گفت بریم یه چرخی اول بزنیم. کمی که از باغ خودشون دور شده بودیم گفت اگه شلوارکت رو در بیاری و کون لخت تو جاده نزدیک باغ کمی راه بری منم یه حال حسابی بهت میدم. با این حرفش ابنه م غیر قابل کنترل شد و هیجان زیادی پیدا کردم. چون کیر امین متوسط بود و اگه بمدت طولانی هم کونمو می گایید، اصلا اذیت نمی شدم. گاه گاهی ماشین از این خیابون رد می شد. کمی جلوتر کنار جاده ایستادم. دستشو رو رونم کشید و گفت واقعا از رون دخترا سفیدتر و تحریک کننده تره. کیرش داشت شلوارشو می ترکوند و ازم خواست اول براش ساک بزنم. زیپش رو کشیدم پایین و کیرش رو بیرون آوردم. پشتی صندلی رو خوابوند و موهام رو گرفت و صورتم رو کشید سمت کیرش. با زبونم نوک و دور کیرش رو لیس زدم. تحریک شده بود و کمی هم آب ازش بیرون اومده بود. بازبونم آب کیرش رو برداشتم و قورت دادم. بوی شهوت از کیرش میومد. سرم رو بیشتر بسمت بدنش کشید و کیرش بیشتر رفت تو دهنم. منم سرم رو بسمت عقب بردم تا ادامه کیرش بره تو حلقم. بعد از کمی تلمبه ازش خواستم که وایسه تا نفس تازه کنم. حدود یک ربع کیرش و تخماشو خوردم. یه دفعه خواست که برای گرفتن عکس، شلوارکم رو در بیارم و از ماشین خارج شم. پایین تنه رو لخت کردم و به سمت وسط خیابون راه افتادم. قرار بود وقتی دور شدم ازم عکس بگیره. اینجور عکس ها رو خیلی دوس دارم و کمی هم می ترسیدم چون از باغهای کناری یا راننده ها می تونستن منو ببینن یا عکس بگیرن. من بشدت حشری بودم و ازش قول گرفتم که بعدش منو تو باغشون حسابی بگاد. رفتم وسط و امین از دور شروع کرد به عکس گرفتن. همینطور لخت جلو عقب میرفتم اون عکس می گرفت. جوری مثل فاحشه ها کونم رو حرکت میدادم که انگار دارم تو فیلم پورن بازی می کنم. وقت راه رفتن لوب های کونم به هم می سابوندم تا بیشتر تحریک کننده باشه. بعد از عکس گرفتن برگشتیم سمت باغ و من همینطوری نیم لخت بودم. خواستم برم درب باغ رو باز کنم. به محض اینکه در ماشین رو باز کردم، امین گفت وایسا الان بابک درب باغ رو باز می کنه، درب باغ باز شد. امین حرومزاده یکی دیگه رو هم صدا زده بود که دو نفری جرم بدن. رفتیم داخل و وقتی از کنار حوض باغ رد می شدیم دو نفری گرفتن و منو انداختن تو حوض و شروع کردن به خندیدن. آبش خیلی سرد بود و حسابی یخ کردم. با کمک بابک اومدم بیرون. تخمام چسبیده بود و با لرزیدن بدنم، دول کوچیکم هم داشتم می لرزید. حوله رو از امین گرفتم پیراهن خیس رو درآوردم و خودم رو خشک کردم. وقتی رفتیم تو پیرهن خیسو انداختم تو خشک کن زیرزمین و برگشتم بالا. امین برامون شراب آورده بود که گرم شه یم. رو مبل نشسته بودیم و داشتیم با شراب تنقلات می خوردیم که دست امین رفت زیر کونم. خودم رو کج کردم که راحت تر باهام بازی کنه. بابک با دستش رو رونم رو می مالید، بعدش آروم آروم دستش برد و تخمام رو گرفت. تحملم تموم شده بود و دلم کیر می خواست. به بابک اشاره کردم که پا شه. وقتی پا شد، شلوارش رو پایین کشیدم. کیرش از کیر امین گنده تر بود، با این حال دوست داشتم تجربه ش کنم. رو زانو ایستادم و با دستم تخماشو میمالیدم و با زبون کیرش رو می لیسیدم. از پشت، انگشت امین رو رو باسنم احساس کردم که داشت می رفت تو کونم. یه جورایی داشت سوراخ کونم رو با لوبی برای کار خودش آماده می کرد. کیر بابک خیلی خوش فرم بود و ساک زدنش واقعا منو به وجد آورد. به دستور امین دوباره رفتم رو مبل و حالت داگی گرفتم. از یه طرف کیر بابک تو دهنم بود و از پشت امین کیرش رو رو سوراخ کونم می مالید. یواش یواش کیرش داشت تو می رفت. بابک آروم بود و می ذاشت منم حال کنم و اجازه می داد ضمن ساک زدن نفس بگیرم. به نفس نفس افتاده بودم و داشتم از شهوت دیوونه می شدم. کونم رو با تلمبه ها هماهنگ می کردم تا کیرش بیشتر و بیشتر تو بره. بعد از چند لحظه خوردن تخمای امین رو به باسنم احساس می کردم. کیر بابک سیخ شده بود و تخمای گنده ش تو دستم جمع شده بود. بعد از مدتی گاییدن، شدت تلمبه های امین تند شد و نشون می داد که داره به اوج میرسه. بعد از دو، سه دقیقه فشار زیادی از پشت به باسنم وارد کرد و کیرش رو تا ته تو من فرو کرد و نگه داشت. ضربان کیرش و تخماش حس خوب ابنه ای رو به من می داد. یه نفر دیگه رو به اوج لذت جنسی رسونده بودم و حس خوش زندگی برای هر دومون ایجاد شده بود. امین بعد از خالی شدن، یه دستمال کاغذی تو شکاف باسنم گذاشت و رفت دستشویی. من هنوز داشتم با کیر بابک بازی می کردم و به اوج نرسیده بودم ولی حال می کردم. امین رفت و حالا دوست امین می خواست سواری بگیره! با یه حوله، آب اضافی رو که از پشت رونم سرازیر بود جمع کردم. با اشاره بابک طاقباز رو مبل دراز کشیدم. پاهام رو بلند کرد و رو شونه هاش انداخت. این پسره واقعا تو گاییدن کون ماهر بود. عکسی که ضمیمه کردم مال این پوزیشن هستش. کیرش رو سوراخ کونم بازی می داد و اینقدر خیس بود که تا کلفتی کیرش راحت رفت تو. با یه دست نوک ممه هام گرفت و فشار داد. چه لذتی داشتیم میبردیم. ضربان قلبش رو احساس می کردم. کلفتی کیرش به راحتی تو سوراخم نمی رفت. ازش خواستم با تخمام بلندم کنه و همزمان فشار بده. این فشار برای من دردناک بود ولی من در حال اوج بودم و خیلی زیاد به درد نداشتن اهمیت نمی دادم. کیرش خیلی بزرگ بود و از شدت شهوت یادش رفته بود که فشار زیادی به تخمام می آره. با تلمبه های شدید کاملا کیرش رو داخل کرد. حالا هردومون لذت زیادی می بردیم. زمان از دستم در رفته بود. از کی بود داشتم می دادم؟ نمیدونم. تنها چیزی که جز شهوت احساس می کردم این بود که می بایست باسنم رو کمی بلند کنم والا تخمام از بدنم جدا می شد. کل بدنم به لرزه افتاد و با به اوج رسیدنم، تخمام تو دستاش نبض می جنبید. آبم ریخت رو شکم خودم. بابک به اندازه دولم و دو سه قطره آبی که ازم اومد خندید و گفت حالا حجم آب شهوت واقعی رو می فهمی! چند دقیقه بعد وقتی داشت به اوج می رسید کیرش رو کشید بیرون و سعی کرد به سرعت بکنه تو دهنم. تا رسیدن نوک کیرش به دهنم، چند قطره سفید پرید رو بینی و چشمم. تلمبه هایی از این ماده غلیظ به حلقم بهم خورد و بعد از اون بقیه آبش همینطوری داشت تو دهنم خالی می شد. تخماشو گرفته بودم و جنبیدنشون رو حس می کردم. امین برگشته بود و از صحنه گاییدنم لذت میبرد. وقتی دید دهنم پر شده و از لبه هاش آب داره پایین می آد، داد زد: کونی آب بابک شفاس. یه قطره شم هدر ندی! به زور آب شهوتش رو قورت دادم. بابک کیرش رو دور و بر دهنم می سابید و گفت بچه خوشگل حالا لیسش بزن و تمیزش کن. اول با زبونم شروع کردم به لیسیدن نوکش و رفتم پایین تر . پا شدم برم سمت دستشویی و وقتی نگاه به خودم کردم یکی از تخمام با فشار دست بابک تو مونده بود. هر دو تاشون حسابی از سرویسی که بهشون دادم راضی بودن و به قیافه یه وری و صورت و کون چسبناکم می خندیدن. من هم می خندیدم و خیلی خوشحال بودم. حدود دو ساعت تو اوج لذت جنسی بودیم و دلمون نمی خواست تموم بشه. رفتم یه دوش گرفتم و پیراهن خشک رو از خشک کن در آوردم و پوشیدم و خداحافظی کردم. با پایین تنه لخت رفتم تو ماشین و شلوارک رو پام کردم و رفتم خونه. نوشته: آریا لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده