dozens ارسال شده در 4 دی اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی رهایی از لیلی آروم دستم برد و لای سوتینش و سینش رو لمس کردم. خودشو کشید عقب. من اما دستم بیشتر بردم توی سوتینش. پیرسینگ سینش خیلی حشریش میکرد و همیه کیرمو با دستاش میگرفت و باهاش بازی میکرد. ازم میخواست کامل از پشت روش بخوابم و کیرم تو همون حالت داخلش باشه و خوابمون ببره. واسه اینکه نخوابه خودشو آروم زیرم موج میداد. بدن داغشو زیرم حس میکردم با ولع کیرمو ساک میزد و تخمام رو میخورد. پاهام رسوند به گردنم و کونمو لیس میزد. حالت داگی رو خیلی دوست داشت اما چون آبم تو این حالت زود میاومد قبلش باید مست میکردیم. این بود که بیشتر وقتا تو مستی داگی میکردمش. موهاش از پشت میگرفتم و دستش رو پشتش قفل میکردم. نمی فهمیدم از درد جیغ میزنه یا لذت. هر چی بود بازم بیشتر میخواست. سرم لای پاهاش بود و محکم به کسش فشار میداد. طعم گس کسش توی دهنم بود و انقدر با پاهاش که ضربدری دور گردنم انداخته بود محکم گرفته بود که به سختی نفس میکشیدم. برم گردوند و شروع کرد سوراخ کونمو با ولع لیسیدن. اول خوشم نمیومد اما وقتی دیدم لذت میبره منم سعی کردم لذت ببرم و تو ذوقش نزنم. توی بغلم گرفته بودمش و محکم تلمبه میزدم. تو این حالت صدای خوردن بدنمون بیشتر از همیشه توی اتاق میپیچید. وقتی روم مینشست سینههاش آویزون میشد. با دست سینههاش میورد توی دهنم. بعد گردنم رو میخورد و کل بدنش رو مینداخت رو بدنم و از درد و لذت آه میکشید. به شکم انداختمش رو تخت و کیرم رو آروم بردم لای پاهاش. اولین بار با کیرم میزدم رو کسش و باهاش بازی میکردم. التماس میکرد که بکنم توش اما من دوست داشتم التماس کردنشو بشنوم و تا دم گریه کردن که میرسید اول سر کیرم و بعد کلش رو فرو میکردم داخل. ازم میخواست توی خونه لخت راه برم. اولا برام راحت نبود اما بعدا عادت کردم. میگفت دلم میخواد لخت ببینمت. حشریم میکنه و اینجوری بیشتر میخوام بت بدم. روزایی که من حوصله داشتم صبحانه با سکس داشتیم. یعنی روی بدنم عسل میریخت. کیرم رو کره مالی میکرد و بعد کل بدنم رو لیس میزد. انقدر این کارو میکرد تا سیر بشه. وقتی کیرم و میخورد و آبم میومد نوبت من بود که از رو بدنش کره عسل بخورم. اینجوری هم من سیر میشدم هم دوباره بعد یه ساعت که هم سیر شده بودم هم کمرم باز سفت شده بود میکردمش. سکس صبحمون خیلی طولانی میشد. بعدش هم باید میرفتیم حمام و اونجا دیگه با ولع تمام سوراخ کونمو میخورد. نمیدونم چرا انقدر این کارو دوست داشت. اما منم کم کم بدم نمیاومد. اوایل سکسمون آروم بود اما بعدا دستبند خریده بود و خودشو به تخت میبست. بابام از بازاریابی پولدار بوده و نامادریم که خیلی خوشگل بوده رو به عنوان زن دومش میگیره. زن اولش که مامان من بود وقتی ۵ سالم بوده میمیره. زن دومش بعد ۱۰ سال زندگی با یه مهریه سنگین از بابام جدا میشه و یه خونه تو شمال میخره و منو هم با خودش میاره. من بچه زن اولش بودم و با نامادریم (لیلا) که ۵ سال ازم بزرگتر بود و اون موقع ۳۰ سالش بود زندگی میکردم. لیلا چشم و ابروی مشکی داشت اما موهاش بلوند بود. باباش ترک بوده و مامانش مال گرجستان. همین دورگه بودنش شاید باعث خوشگلیش بوده. انقدر که بابام نمیذاشته لیلا از خونه بیرون بیاد مگه با خودش. همین سختگیریها باعث میشه لیلا از بابام جدا شه. لیلا بعدا به من گفت که بابام اصلا سکس بلد نبوده و همیشه بعد دو دقیقه ارضا می شده و این لیلا رو عذاب میداده. اونم تلافی همه سکسهای نداشته با بابام رو با سکس با من در میآورد. اوایل منم بلد نبودم اما انقدر پورن میدیدیم و ورزش میکردیم که سکسمون طولانی و خوب باشه. هر چند پرخوری و سکس زیاد شکم آورده بودم که همونم لیلا دوست داشت. میگفت گرمیش خون رو تو کمرم جریان میده. … نوشته: آراد لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده