رفتن به مطلب

داستان سکس با عمه سن بالا و سینه های 80


gayboys

ارسال‌های توصیه شده


سکس با عمه مدینه ۵۸ ساله
 

سلام دوستان
اسمم نوید هست۳۳ساله هستم متاهل ۲تا بچه دارم قد متوسط یکم لاغر
تو یکی از شهر های خوزستان زندگی می‌کنیم
من یه عمه دارم به اسم مدینه که خیلی خیلی عاشقش هستم پوست سبزه سینه های ۸۰ قد ۱متر ۷۰
قضیه مال همین اردیبهشت ۱۴۰۳هست ولی احساس سکسیم نسبت به عمه ام از سال ۹۷ شروع شد تو یه مغازه ای کار می‌کردم زیاد شلوغ نبود همینجوری تو بیکاریم به عمه ام پیام دادم و احساس دلتنگی کردم
اونم مثل همیشه که قربون صدقه ام میرفت.
شروع کرد به قربون صدقه رفتن به من و منم خیلی نمکش رو زیاد کردم و خیلی دروغ ها گفتم از زندگی خودم گله مندی از زنم و شروع درد دل کردن عمه جونم که بین حرف هاش متوجه شدم که نزدیک به ۱۵سال هست که با شوهرش رابطه ای نداره چون خرجی نمیده بهش خودش با خیاطی خرجش رو در میاره .
یه مدت ۲ یا ۳ماه گذشت من و عمه خیلی به هم پیامک می‌دادیم رومون نمیشد زنگ بزنیم صحبت کنیم یه روز پیام دادم خیلی دوست دارم بغلت کنم بوست کنم ولی روم نمیشه اونم گفت مگه آدم بخواد خواهرشو بغل کنه بوس کنه رو میخواد آخه به من می‌گفت داداشی منم گفتم آخه خیلی دوست دارم لباتو بوس کنم .
اونم دیگه چیزی نگفت خداحافظی کرد فهمیدم ناراحت شده ولی چیزی نگفت یه روز تنها خونه بودم زنم رفته بود پیش مادرش مادرم با داداشم رفته بودن اصفهان.
دیدم زنگ خونه زده شد در رو که باز کردم عمه جونم بود سلام و احوال پرسی گذشت تا رفتیم داخل رو مبل که نشستیم چون روم نمیشد چیزی بگم خود عمه گفت داداشی مگه نمی خواستی بغلم کنی بوسم کنی خوب بیا عزیزم منم گفتم آخه گفت بیا تا پشیمون نشدم عشقم داداش گلم منم رفتم پیشش بغلش کردم لباشو بوسیدم اول همراهیم نمی‌کرد بعد یواش یواش لباشو باز کرد زبون همو لیس میزدیم بعد ۲دیقه خودشو کشید عقب گفت دیگه بسه زندگیم منم چون تازه کیرم شق شده بود و مدینه جونم فهمیده بود بیخیالش نشدم دوباره بغلش کردم خواستم ببوسمش گفت نوید جان بسه زیادیش خوب نیست من حالم خراب میشه با یکم زبون ریختن بهش فهموندم که میخوام بکنمش دستش رو گرفتم بردم اتاق خواب بوسش کردم یواش یواش دستم رسوندم به سینه‌اش لمسش کردم چیزی نگفت دکمه های مانتوش رو باز کردم مانتوش رو در آوردم تیشرت خودم رو خواستم در بیارم گفت نوید من میدونستم حس داری بهم اومدم چون میدونستم تنهایی ولی فکرش رو نمیکردم اینقدر سری اتفاق بیفته گفتم میخوام کاری کنم جبران این ۱۵سال بشه لختش کردم سینه هاشو اینقدر لیس زدم تا دادش در اومد آه نوید جونم عشقم داداش گلم مرسی منم رفتم کسش که خیلی هم خس شده بود رو خوردم چند دیقه از کس لیسی من نگذشته بود که با فشار زیاد آبش اومد ریخت تو دهنم کلا بی حال شد .
لباسام رو کامل در آوردم رفتم بغلش کردم و دوباره لب گرفتیم سینه‌اش رو خوردم تا دوباره آماده شه وقتی آه کشید فهمیدم باید شروع کنم کیر ۱۸سانتی کلفت و گوشتیم رو تنظیم کردم با کسش گفت نوید جونم یواش من خیلی تنگم یواش یواش شروع کردم اول سر کیرم بعد نصفه بعد ۵دیقه کامل کردمش توش مدینه جونم فقط آه و قربون صدقه میرفت زمانی که صبر کردم کسش به کیرم عادت کنه لرزید و دوباره ارضا شد منم شروع کردم تلمبه زدن اینقدر کردم که داشتیم عرق می کردیم مدینه جونم هم چشاش بسته بود و فقط داد میزد میگفت قربون کیر کلفتت بشم زندگیم بعد ۲۰دیقه دیگه تحمل نداشتم خواستم ارضا شم بهش گفتم اونم گفت بریز توش آبم با فشار تو کسش خالی کردم یه دو سه ساعتی کنار هم دراز کشیدیم بعد عمه لباساشو پوشید و با یه لب جانانه خداحافظی کرد تو این ۴و۵ ماه هفته ای یک با کلید انبار مغازه دوستمو میگیرم میریم اونجا سکس می کنیم بهم قول داده دختر عمه ام رو جور کنه باهاش سکس کنم
مرسی
نوید

نوشته: نوید

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.