dozens ارسال شده در 23 آذر اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر نقطه شروع کونی شدن سلام آرمانم داستان کاملا واقعیه بخونید متوجه میشید من از بچگی هیچ علاقه ای به گی نداشتم و شاید چندشم میشد یکم و اصلا پیگیرش نبودم اما از اونجایی که خیلی خجالتی بودم روابطم با دخترا خوب نبود حتی رفیقای پسر کمی ام داشتم تقریبا 17 سالم بود که اساس کشی کردیم رفتیم یه محل جدید اونجا با یکی که طبقه بالاییمون میشد آشنا شدم یه پسره که از خودم کوچیکتر بود یه سال اسمشم عرفان بود خلاصه توی کوچه چون بچه های بزرگتر میومدن بازی میکردن و یکمم بی ادب بودن خانواده هامون اجازه نمی دادند بریم باهاشون بازی کنیم و فقط جلو در خونمون اجازه داشتیم با همون بچه های هم سن و سال بازی کنیم و همیشه فوتبال پایه ثابتمون بود و منم خیلی بازیم خوب بود یبار عرفان ازم پرسید تا حالا اونجات واکنش نشون داده؟ گفتم ینی چی؟گفت مثلا سفت بشه و اینا گفتم آره خب سیخ شدنش عادیه دیگه و بحث عوض شد تابستون بود و داشتیم دوچرخه بازی میکردیم سر ظهر بود هنوز بچه ها نیومده بودن،من و عرفان خیلی صمیمی شده بودیم ولی شوخی بد نمیکردیم عقلمون نمیرسید یعنی داشتیم از بازی های پی اس ۲ حرف میزدیم یهو عرفان گفت خدای جنگ بازی کردی؟ منم که خودمو خیلی گیمر خفنی میدونستم با کل جزئیاتش توضیحش دادم (عرفان باباش از مادرش جدا شده بود و با مادرش زندگی میکرد و همیشه مادرش سر کار بود ۷ میومد خونه) عرفان یهوگفت اره ولی پسر عموم میگفت صحنه داره ولی من هیچی ندیدم توش منم که دیوونه ای این چیزا بودم توی بازی گفتم بلد نیستی یه روز بگو بیام نشونت بدم همون اولای بازیه(همون جایی که مجسمه پرتت میکنه توی استخر میری یه پارتیشنو میشکنی پشتش دوتا دختر سکسین) گفت الان بریم نشون بده خلاصه رفتیم خونشون هیچکس خونشون نبود منم هیجان داشتم که اولین باره این حرفا رو با هم میزنیم خودمم حشری بودم عرفان با اینکه از من کوچیکتر بود قدش بلندتر بود یکم کنسول و روشن کرد و تا اونجایی که باید بازیو پیش بردمو بهش اون بخش سکسی بازی رو نشون دادم و کلی عشق کرد بعد دیدم آروم دستشو داره روی کیرش میماله و کیرش سیخ شده بود شلوارش قشنگ اومده بود جلو منم سیخ کرده بودم با خنده گفتم اوه اوه وضعت خرابه ها گفت اره گفتم شلوارتو پاره نکنه حالا بعد گفتم مال تو چقده گفت اندازه نکردم گفتم بیا اندازه بزنیم گفت برو بیرون اتاق اندازه بزنم بهت بگم گفتم جلو من بزن بابا پسریم دیگه جفتمون با یکم اصرار قبول کرد اول شلوارشو تا زانوکشید پایین بعد با یکم مکس شرتشو کشید پایین کیر سیخ شدنش افتاد بیرون حدود ۱۰ سانت اینا بود بدنه ش یکم تیره بود سرش صورتی خط کشو از کشو در آورد سانت زد بعد گفت مال توچقدیه منم کشیدم پایین مال من کوچیکتر بود هم کلفتیش کمتر بود هم طولش دیگه سر شوخی باز شد و من اروم میزدم زیر کیرش مثل فنر می پرید بالا میخندیدیم جفتمون حس خوبی داشتم از اون به بعد دیگه راحت بودیم با هم یه روز رفتیم خونشون که گفت مامانم فیلم خریده توش صحنه سکسی داره بیا ببینیم منم رفتمو یکم دیدیم بعد دیدم سیخ کرده گفتم خفه شد درش بیار خب درش که اورد گفتم میخوای برات بمالمش؟ گفت آره منم مال تو رو میمالم کیرامونو داده بودیم دست هم و واسه هممیمالیدیم جفتمون میدونستیمجق زدن چیه ولی واسه هم تا حالا نزده بودیم خلاصه یکم مالیدم و من دیگه کلا کیر خودمو بیخیال شده بودم از مالیدن کیر اون لذت میبردم و تند ترش کردم گفت ابممیادا گفتم عب نداره بیاد دسمال گرفتم سرش یه قطره بی رنگ اومد ازش اونم مال منو مالید ارضا شدیم این شد شروع سکسای کودکی ما هر بار که تنها میشدیم بیشتر پیش میرفتیم و دیگه به جایی رسیده بودیم که میگفتیم توی فیلم سوپر هرکاری کنن ما هم میکنیم( یه سی دی سوپر از پسر داییمگرفته بودم) می کشیدیم پایین تا زانو یبار اون دراز میکشید من میذاشتم لای کونش یه بارم من دراز میکشیدم اون میذاشت که من بیشتر دوس داشتم اون بذاره حس داغی کیرش لای لپای کونمو خیلی دوست داشتم ولی هیچوقت توی سوراخنکردیم حالا یا بلد نبودیم یا هر بدمون میومد دیگه هر روز برناممون این بود که همو بمالیم پارکینگ ساختمونمون به شکل L بود و انباری ها اصلا دید نداشتن از طرف در ورودی حتی اگع کسیم میومد ما زود جمو جورش می کردیم و یه جوری رفتار می کردیم انگار داشتیم توپ بازی میکردیم هرروز ته پارکینگ کیرامونو میمالیدیم به هم و لذت میبردیم یه روز رفته بودیم خونشون داشتیم طبق معمول میمالیدیم همو که یهوگفت بیا بخوریم گفتم نه من بدم میاد و کثیفه و فلان گفت بذار پس من بخورم گفتم نمیخوام بدم میاد کصخل بودم دیگهنمیدونم چی بود مشکل ما هر روز کیرمون لای کون همدیگه بود یه روز ظهر رفتم خونشون دوران مدرسه بود تازه از حموم اومده بود منم اون روزو ورزش داشتم از مدرسه اومدم رفتم حمومو جفتمونم صبحی بودیم طبق معمول یه ده دقیقه تکن بازی کردیم و دوبارهخواستیم بخوابیم رو هم یهو گفت من حموم بودم کیرم تمیزه بیا یبار بخوریم امتحان کنیم حال میده زمستونم بود خونه یکم سرد بود منم دیدم هم تازه از حموم اومده هم اینکه خودمم کرمم گرفته بود یبار ساک زدن تو امتحان کنم قبولکردم گفت اول من بخورم؟ مثلا میخواست اعتماد منوجلب کنه گفتم نه من اولمیخورم دراز کشید روی تختش خودم شرت و شلوارشو کشیدم پایین کیرش سیخ رو به سقف بود سرش یه قطره خیس شده بود گفتم آبش اومده پاکش کن تمیز شه بخورم با دستمال کاغذی پاکش کرد و پاهاشو باز کرد منم پایین پاهاش قمبل کرده بودم صورتم لای پاش بود پشماشم کامل زده بود خیلی هیجان داشت واسم و بدجوری امحشری شده بودم کیرشو یکم بالا پایین کردم هی میگفت بخور دیگه زبونمو آروم کشیدم زیر رگ کیرش دیدم مزه بدی نداره انگار داری انگشتتو میخوری فکمیکردم بد مزه باشه دیدم اینجوریه یکم بیشتر لیس زدم کیرشو اونم هی اخ و اوف میکرد بعد دیگه لبامو با زبونم خیس کردم سرشو گذاشتم گذاشتم توی دهنم شروع کردم میک زدن وای نمیدونی چه حس خوبی داشت نرمی سر کیرش توی دهنم که خیس شده بود لذش دیوونه کننده بود منم عاشقش شده بودم و لذت میبردم حدود ۳ دقیقه براش خوردم که گفت ابمداره میاد منم از دهنم در اوردم دستمال کاغذی رو گرفتم سرش و ابش اومد گفت ارمان چقققد خووووب بوووود گفتم اره حال میده بعد گفت حالا بخواب من برات بخورم گفتم نه تو دراز بکش بذارم لای کونت و اونجوری خودمو ارضا کردم ولی لذت اون ساک زدن اماتور بدجوری مونده بود توی ذهنم حس اولین لیسی که زدم زیر کیرش یا لحظه ای که سرشو میک زدم کشیدمش توی دهنم عالی بود این داستان شد استارت علاقه من به ساک زدن که دیوانه ش شده بودم دیگه روزی یک بار کم کم یک بار توی پارکینگ قبل اینکه بچه ها بیان فوتبال بازی کنیم واسش ساک میزدم و ابشو میریخت توی اش و اشغال های ته پارکینگ حتی بعضی روزا دوبار هم میشد خیلی حشری بودیم منم بدجوری پایه بودم بعضی روزا تویحموم خممیشدم که کیر خودمو ببینم میتونم بخورم یا نه بعضی وقتا موفق میشدم بعضی وقتام نه بدنم خیلی منعطف بود یبار که خیلی حشری بودم سعی میکردم برا خودم بخورم یکم از پیش ابم اومد منم دیگه علی رغم اینکه بدم میومد از اب و پیشاب همونو خمشدم خوردم و یه قفل دیگه توی زندگیم باز شد و با مزه پیشاب هم اوکی بودم این موضوع گذشت تا اخر به روزی داشتم جق میزدم ابماومد خواستم ببینمچه مزه ایه انگشت زدم سر کیرم یکمشو برداشتم گذاشتم دهنم و انقدر حشری بودم میک زدم مزه مزه کردم و قورتش دادم و بعد از اون دیگه اب خودمو میخوردم یه روز که داشتم واسه عرفان ته پارکینگ ساک میزدم دیگه تایم ارضا شدنش به ۵ دقیقه اینا رسیده بود کلی ساک زدمو خایه هاشو لیس زدمو یهوگفت داره ابممیاد بسه من کیرشو از دهنم در نیاوردم و ادامه دادم یه دستشو گذاشت روی سرم گفت میگم داره ابممیاااد نزن منم هیچی نگفتم دستامو دورکونش حلقه کردم و کیرشو توی دهنم نگه داشتم میتونم بگم بهترین لحظه ی عمرم بود که من ساک زدنو متوقف کرده بودم کیرش توی دهنم داشت نبض میزد و یه اب ولرم غلیظ توی روی زبونم تخلیه میشد و با هر پمپاژش من کیرم توی شرت خیس تر میشد آبش که کامل تخلیه شد گفت ارمان همش ریخت توی دهنت که منم گفتم اره عیبی نداره بدم نمیاد بعد دید تف نکردم بهت زده شد گفت قووورت دادی؟؟؟؟؟ الکی گفتم اره تف میکردم کسی یه موقع میدید از همسایه ها ردشو روی اشغال های ته پارکینگ شکمیکرد ولی پیش خودم عشق میکردم که ابکیر عرفانو خوردم و دیگه بعد از اون یه قطره امابشو هدر نمیدادم شده بودم ساکر خصوصی عرفان و هر موقع اراده میکرد کیر و خایشو براش با جون و دل لیس میزدمو اب کیرشو میخوردم و لذت میبردم حدود ۴ سال پیش هم بود خونه هامون وکل اینچهارسال برنامه همین بود همش اگه دوست داشتین ادامه ش روهم مینویسم براتون داستان کاملا واقعی بود دوستان مخلص نوشته: Armansuc لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده