رفتن به مطلب

داستان سکس تریسام در خارج از کشور


kale kiri

ارسال‌های توصیه شده


سکس سه نفره در چین
 

من و الهام چند سال هست که ازدواج کردیم و قبل از ازدواج سه سال دوست بودیم. وقتی که ما ازدواج کردیم الهام‌۲۳ سالش بود و من ۲۷ سال،
تو اون‌ ایامی که ما دوست بودیم تقریبا همه کاری کردیم و همه حرفی زدیم باهم و چون در همه موارد اشتراک نظر خیلی خوبی داشتیم تصمیمی گرفتیم ازدواج کنیم.
الهام در اون دوران دانشگاه قبول شده بود و مجبور به تردد به یه شهر دیگه بود وقتی بر می‌گشت باهم که حرف میزدیم و شوخی می کردیم و حتی حین سکس مون برام از نگاه های خاصی که یکی از پسرهای دانشکده روش داره تعریف می‌کرد و من خیلی تحریک میشدم و دوست داشتم بشنوم و گاهی حین سکس،تو خیال مون سکسش با اون رو تصور می کردیم و حرف میزدیم دربارش و خیلی لذت می بردیم.
از الهام بگم که قدش ۱۷۰ هست سینه هاش تقریبا درشته و باسنش برجسته و جذاب و یه تناسب زیبا بین برجستگی های سینه و باسن ایجاد شده در اندامش و ۶۵ وزنش.
ما یه مغازه لباس زنونه داریم تو شهرمون که سالی دوبار میریم چین جنس میاریم معمولا من میرم جنس میارم و الهام مغازه رو اداره می کنه. علاوه بر مغازه خودمون که نسبتا بزرگ هست مقداری هم به سایر مغازه توزیع می کنیم. گاهی هم با هم میریم چین و کارگرها که سه تا خانم هستن مغازه رو برای یه هفته می گردونن.
این خاطره که مینویسم یه خاطره واقعی هست که برای ما در شهر گوانگجو چین اتفاق افتاد. گوانگژو مرکز پوشاک چین هست و همه جور برندی از اصل تا انواع کپی در این شهر تولید میشه و عموم پوشاکی که به نام پوشاک چینی می‌شناسیم از این شهر میاد.
ما معمولا سفرهامون بین ۵ تا ۷ روز هست و از تهران هم به این شهر پرواز وجود داره. سفر اولی که الهام با من اومده بود سال گذشته بود به نوعی اولین سفر خارجی الهام هم بود.
ما از فرودگاه مستقیم اومدیم هتل وسایل گذاشتیم و الهام لباسهاش رو عوض کرد و رفتیم بازار،
الهام یه تی شرت حلقه ای پوشیده بود با یه شلوارک، اندامش بدجور سکسی شده بود مخصوصا کونش. تو چین همه لاغرن، کون الهام‌بدجور تو چشم بود.
برنامه مون اینجوری هست که روز اول و دوم رو میذاریم برای دیدن و روزهای بعد رو خرید می کنیم.
آخر وقت یه بطری ویسکی خریدیم و اومدیم هتل، ما قبلا در مورد سکس الهام با نفر سوم در حد فانتزی صحبت کرده بودیم ولی اصلا قصد انجامش رو مخصوصا در ایران نداشتیم چون کنترل کردن بعدش تقریبا غیر ممکن هست و توصیه هم نمی کنم کسی که این فانتزی داره تو ایران انجامش بده.
ویسکی رو خوردیم مقداری و هر دو مست، شروع کردیم به عشق و حال و سکس. من چون احساس می کردم موقع خرید خیلی نگاه رو الهام و اندام سکسیش هست خیلی حشری شده بودم خوب که کس و کونش و سینه هاش رو خوردم خوابوندمش لبه تخت، پاهاش رو باز کردم و گذاشتم تو کسش، کسش ‌واقعا داغ بود، داشتم میکردم و صدای نفس های الهام بلند شده بود من هم مست بودم، میگفتم قربون این کس و کون برم که امروز کل مرکز خرید رو حشری کرده بود و الهام با لذت همراهی میکرد،بعدش از کون کردم و طبق معمول ابش هم خالی کردم توش.
الهام همیشه آبش رو نگه میداره میگه باید جذب بشه.
حین سکس مون بهش می گفتم عزیز باید این سری فانتزی مون رو اجرایی کنیم و تو مستی هر دومون رو این حرف اتفاق داشتیم .
بعد از سکس مون هم کمی صحبت کردیم درباره اش.
تقریبا رو اجراش حرفی نبود می موند چطوری انجامش بدیم.
فردا و فردا شب هم به همین منوال گذشت.تا اینکه من فکری به سرم زد. دیدم تو اتاق یه بروشور هست در مورد ارائه خدمات ماساژ.
در این مورد با الهام صحبت کردیم و قرار شد که نفر ماساژور رو بیاریم تو اتاق ماساژ بده، اینجا دو پلان دارن یا میاد تو اتاق یا شما میری سالن ماساژ.
ما قرار گذاشتیم بگیم بیاد اتاق،
قرار بود اول من ماساژ بگیرم و بعد الهام ولی حین ماساژ گرفتن الهام،آه و ناله بکنه و نشون بده که تحریک شده بعد من برم دوش کوتاهی بگیرم و الهام با کیر طرف ور بره و دیگه خود بخود کار شروع میشه.

عصر موقع برگشت از بازار باز ویسکی گرفتیم و اومدیم.
شب زنگ زدیم به پذیرش و از ماساژ و نرخ پرسیدیم و شرایط. نهایت قرار شد تا نیم‌ساعت دیگه بفرسته اتاق.
ما دل تو دلمون نبود که چه کسی میاد، چه قیافه ای داره و چیزی که تا حالا برای ما یک خیال بوده در عمل چطور خواهد بود.
نیم‌ساعت گذشت و ماساژور اومد. یه جوونی بود قدش تقریبا بلند با موهای رنگ‌شده، بیشتر به مدل میموند تا ماساژور، هر دو خوشحال شدیم که خوشگله،
گفت ۲۵ سالش هست و خواست که ماساژ رو شروع کنیم.
ابتدا من دراز کشیدم، گفت لباسهام رو در بیارم و شروع کرد ماساژ دادن، ماساژ من بیست دقیقه طول کشید، بعدش نوبت الهام شد. از الهام خواست که شلوارک و لباسش رو در بیاره.
الهام‌یه جوری با ناز و سر حوصله در آورد که وقتی کون گنده اش افتاد بیرون میشد تعجب رو از چشم‌ ماساژور دید. آخه تو چین همه لاغر و کم‌وزن هستن و کمتر کسی اندام و کون گنده داره.
یه شورت نخ در بهشت تن الهام‌بود فقط، ماساژور شروع کرد روغن ریختن رو کمر الهام و مالش، چند دقیقه که گذشت الهام شروع کرد نقشش رو بازی کردن و و آه و ناله کردن، همین لحظه من یه لیوان ویسکی بهش دادم که راحت راحت باشه.
کاملا واضح بود که کیر ماساژور که اسمش یانگ بود از تو شلوارک زده بیرون. الهام‌ رو تخت دراز کشیده بود و یانگ‌ کنارش ایستاده بود طوری که کیر راست شده اش تقریبا مساوی صورت الهام‌بود. من دیدم که الان همه چیز آماده هست یه چشمک زدم‌به الهام و گفتم‌ میرم دوش بگیرم و بیام.
۶،۷ دقیقه بعد که اومدم دیدم‌ الهام‌شورت پاش نیست، همونجور که به شکم‌خوابیده پاهاش رو باز کرده و کسش افتاده بیرون، کسش باد کرده بود و گویا یانگ‌ باهاش ور رفته بود، دست الهام تو شلوارک یانگ‌ بود و یانگ داشت باسن الهام‌ رو ماساژ میداد.
من دیگه نتونستم‌تحمل کنم مست هم بودم‌ و سرم رو بردم‌ بین پاهای الهام‌ و شروع کردم کسش رو خوردن. الهام‌ هم که حشری شده بود کیر یانگ‌ رو کشید سمت خودش و سرش رو گذاشت دهانش.
دیگه دلیلی نداشت یانگ‌ هم‌لباس تنش باشه، اون هم‌ لباس هاش رو درآورد.
خوب کس الهام که آماده کردم از یانگ خواستم‌ کاندوم بکشه و بیاد پشت.
الهام کمی کمرش رو داد بالا و یانگ کیرش رو گذاشت در کس الهام، کسش از بس خیس شده بود کیر بانگ رو بلعید. اینقدر دیدن این صحنه و لذت بردن الهام‌ برام جذاب بود که آب از کیرم قطره قطره می چکید. وقتی الهام‌خواست به کیرم دست بزنه گفتم‌ اصلا دست نزن که ابش میاد. تو فقط لذت ببر که عاشق دیدن لذت بردنت هستم.
یانگ تو چند پوزیشن و حدود ۲۰ دقیقه الهام رو کرد. وقتی الهام‌ بالا بود و خودش بالا و پایین میشد، لرزش سینه هاش و باز شدن لب های کسش و کونش دیوونم‌ می کرد.
الهام تو همون حالت ارضا شد، من کنار تخت ایستاده بودم و این صحنه زیبا رو می دیدم. وقتی ارضا شد سرش رو گرفتم تو بغلم و تو گوشش دوست دارم رو هزاران بار تکرار کردم.
یانگ هم‌ ارضا شد و کشید بیرون ولی الهام‌ همچنان تو بغلش دراز کشیده بود.
بعدش من گذاشتم تو کسش، هنوز کسش از حرارت کیر یانگ داغ بود. زود ارضا شدم و ریختم رو شکمش.
بانگ حدود ربع ساعت پیش ما موند، ازش تشکر کردیم و رفت.

ما تا ساعت ۱۱ خوابیدیم و ساعت ۱۲ چک اوت کردیم و رفتیم سمت فرودگاه.تو راه احساس می کردم چقدر بیشتر الهام رو دوست دارم، تو ۸ ساعت پرواز مدام سرش رو میذاشتم‌رو سینه ام و اصلا دلم‌نمیخواست لحظه ای ازم‌دور بشه.
و هنوز شبها به یاد اون سکس، سکس می کنیم و حرفش رو می زنیم و لذت می بریم.

نوشته: امیر

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • آخرین مطالب ارسال شده در انجمن

    • migmig
      عکس سکسی ایرانی برای تماشای تصاویر در سایز اصلی روی هر عکس کلیک بکنید.
    • migmig
      عکس سکسی ایرانی برای تماشای تصاویر در سایز اصلی روی هر عکس کلیک بکنید.
    • migmig
      کسی که جای پسرم بود   سلام اسم من پریسا هست 42 سالمه زود ازدواج کردم ک شوهرم دست بزن داره اصلا رابطع خوبی نداریم تو سکسم زود انزال سایز کوچیک ک اصلا رابطع نداریم مطمنم دوست دختر داره و برام مهم نی فقط ی پسر ۲۰ ساله دارم ک ب خاطر اون زیر ی سقفیم پوست سفیدی دارم کمر ساعت شنی دارم باسنمو چربی زده بودم سینه هامم 75 بدنم خیلی رو فرم بود همه همکارام روم چشم داشتن ی ۱ سال از اخرین رابطم گذشته بود ی رفیق بچگی دارم ک اونم پسرش هم سن پسرمه شوهرمو پسرم رفته بودن خونه مادر شوهرم برا جا به جایی من تنها بودم زنگ زدم رفیقم گف شوهر منم نیست بیا پیشم فقط امیر حسین هست ی کراپ سبز با لگ تنم بود روش ی مانتو پوشیدم خونش نزدیک بود رفتم پیشش ک امیر حسین بساط مشروب چیده بود گف بیا بشین پریسا نشستیم ۳ تایی خوردن رقصیدن خیلی سنگین پیک میریخت اهنگ گذاشته بودیمو میرقصدیم رفیقم ک اسمش مریم گف من میرم بخوابم به من گف تو بیا کنار من بخواب ک دیگ جا نندازم امیر حسینم تو اتاق خودش میخوابه گفتم باشه امیر گف مامان قرصتو بخور یادت نره خورد رف خوابید منو امیر باز خوردیم گوشیم زنگ خورد گفتم امیر من برم تو اتاقت تلفن حرف بزنم بعد میام گف باشه برو رفتم تو اتاق رو تخت نشستم به حرف زدن ک رفیقم ک ۵ مین دیگ میگیرمت قطع کرد تا زنگ بزنه دراز کشیدم رو تخت منتظر زنگ ک خوابم برد دیگ هیچی نفهمیدم ی ۲ ساعتی گذشته بود ک داشتم ی چی رو حس میکردم از پشت دیدم تو اتاق امیرم برقا خاموشه امیر پشتم پهلو به پهلو خوابه کیرش چسبیده به کونم اول جا خوردم ولی خوشم اومده بود خیلی وقت بود رابطه نداشتم اخه امیر هم سن پسرمه ولی کیرش معلوم بود خوش سایز بود بزرگ چون قد بلندی هم داشت گفتم بزار شل کنم کونمو دادم عقب تر ک ی جون ریز از امیر شنیدم فهمید بیدارم دستشو از پشت گذاشت رو کصم با دست میمالید خیس خالی بودم نفسام بلند شده بود گف پریسا این کونو جر میدم گفتم مامانت بیدار نشه گف قرص خورده بمبم بخوره بیدار نمیشه منو برگردوند سمت خودش لباشو گذاشت رو لبام سینمو میمالید وای چقدر خوب بود کراپمو دراورد ی سوتین زرد با شرت زرد داشتم افتاد ب جون سینه هام ک داشتم حال میکردم رف پایین لگمم از پام دراورد برقو روشن کرد گف جوون اومد لا پام شرتمو دراورد ی زبون کشید رو کصم ک اب رو اتیش بود وای خیلی وقت بود کسی برام نخورده بود جوری میخورد ک ۴ بار ارضا شدم اصلا دیگ نمیتونستم حرف بزنم اومد بالا دوباره لبامو خورد گف با لبای گوشتیت ببینم چیکار میکنی خودشم کامل لخت شد وایساد جلوم دو زانو نشستم چ کیری داشت ی کلفت ۱۹ سانتی جلوم بود عین گشنه ها کیر میخوردم اب دهنم پر بود رو کیرو تخماش گف دهنتو پر اب کنم با چشم بهش علامت دادم دهنمو پر اب کرد قورط دادم دراز کشیدم رو تخت از پشت چسبییده بود بهم تو بغلش بودم بدنمو میمالید سینه هام تو دستش بود گردنمو گوشمو زبون میزد منم تخماشو از پشت دستمو رد میکردم میمالیدم انگشتشو کرد تو کصم نالم در اومد انگشتم میکرد گفتم بکن امیر پامو داد بالا کیرشو گذاشت روش هل داد تو وای تاحالا همچین سایزی نرفته بود توم کصمو پر کرده بود اروم تلمبه ی پام بالا بود میکرد حسابی ک زودی ارضا شدم کشید بیرون دوتا پامو گذاشت رو شونش باز کرد سرعتش بیشتر کرد ک بازم ارضا شدم گف داگی شو داگی شدم مومو گرف تو دستش از کص میکرد اسپنک میزد دیگ جون داشتم انقدر ارضا شدم اومد جلوم کیرشو کرد تو دهنم خیسش کردم میدونستم چی میخواس دوباره رف پشتم گذاشت رو سوراخ کونم هل داد تو اومدم جیغ بزنم سرمو فشار داد به تخت شروع کرد گاییدن کونم داغی درد وجودمو گرفته بود موهام تو دستش بود اسپنک میزد کونم سرخ شده بود از اسپنکاش دوتا دستامو قفل کرد رو کمرم از کون میکرد ک با چند تا تلمبه محکم کل ابشو ریخت تو کونم با شرتم پاکش کرد لباسامو پوشیدیم تو بغل هم بودیم تا من رفتم سر جام اگ میخواید از سکسامون بازم بگم لایک کنید نوشته: پریسا
    • migmig
      ساک زدنم با ساپورت مامانم برای مرد سن بالا تو اتوبوس خالی   سلام به همه دوستان عزیز من ارسلانم ۲۳ سالمه قدم ۱۷۵ و وزنم ۸۰ از خودم تعریف نمیکنم واقعیت و میگم بدنم خیلی سفید چون ورزش میکنم اندامم مخصوصا پاهام و کونم عالین تقریبا از ۱۷ سالگی زنپوشی و با لباسای مامانم شروع کردم از ساپورت و شورت و جوراب گرفته تا پابند و لاک و کفش پاشنه بلند ولی اصلا رابطه نداشتم خیلی دلم میخواست ولی ترس و خجالت زیادی داشتم ولی دیگه این دو سال گذشته خیلی بهم فشار اومد دو بار ساک زدم ک اولیش افتضاح بود ولی خودم عاشق دومیش هستم و برای پارسال هستش ماجرا از اونجایی شروع شد که ما شهرستان عروسی دعوت بودیم و عروسی های ما آخرش مختلط میشه . آخر عروسی ک شد منم حسابی داشتم لباسای فامیل و دید میزدم ساپورتاشون کفشاشون پابنداشون و حسابی دلم میخواست که امتحان کنم چشمم خورد به مامان خودم دیدم ساپورت رنگ پا الماس دار مانند پوشیده وقتی دیدم تعجب کردم چون آمار همه ی لباساش و دارم و خونه خالی میشه میپوشم اما اینو تازه و برا عروسی خریده بود وقتی دیدم تصمیم گرفتم رفتیم خونه حتما بپوشم خلاصه شب تموم شد و فرداش خونه ی یکی از بستگان بودیم تصمیم گرفتیم ک برگردیم من رابطم با پسر خالم خیلی خوبه اونم اصرار کرد من بمونم و فرداش خودتم تنها با اتوبوس برگردم خانوادمم اوکی دادن و من موندم و بقیه رفتن عصر که شد مامانم زنگ زد و گفت یکی از ساک های لباس و جا گذاشته و من ببرم منم رفتم که ببینم خودش یا ن دیدم همون ساپورتی ک پوشیده بود و عاشقش شدم توی ساک یه فکری به سرم زد که برم تو اتاق بپوشمش از زیر و روشم لباسای خودم باش و همونجوری کل راه و برگردم پوشیدم و از روشم لباسای خودم فردا شد و پسر خالم منم رسوند ترمینال سوار اتوبوس شدم چون وسط هفته بود تقریبا اتوبوس خالی بود و منم رفتم نشستم ته اتوبوس ک کفش و جورابم و دربیارم و پاهام و با ساپورت ببینم و لذت ببرم اتوبوس راه افتاد و منم تنها نشسته بودم پاچه ی شلوارم دادم بالا و داشتم از دیدن ساپورتی ک دو شب پیش پای مامانم بود و حالا پای من لذت می‌بردم یه چیز تو پرانتز بگم من به خاطر باشگاه همیشه فول شیوم وسطای راه بودیم ک دیدم یه مرد تقریبا سن بالا حدود ۶۰ سالش میشد اومد و پرسید ک پاور بانک دارم یا ن منم گفتم دارم نشست پیشم ک بگیره منم اصلا حواسم به پاهام نبود یهو برگشت بهم گفت جوراب زنونه پوشیدی منم هول شدم گفتم پاهام زیاد عرق میکنه مجبورم بپوشم برگشت گفت مطمئنی فقط به همون دلیل منم خیلی حشری شده بودم گفتم این ک منو نمیشناسه بذار اگه شد یه حالی کنم برگشتم گفتم ن کلا به لباس زنونه و پوشیدنش خیلی علاقه دارم و اونم دیگه فهمید داستان چیه و درجا دستش و گذاشت رو رون پام و گفت فقط لباس پوشیدنشون و دوس داری یا بقیه کارایی ک میکننم دوس داری انجام بدی منم دیگه زدم به سیم آخر و گفتم همش و دوس دارم اینو که گفتم یه لبخند زد و دستم گرفت گذاشت رو کیرش و گفت ببینم چیکار بلدی بکنی منم گفتم اینجا میترسم کسی ببینه گفت هیچکی نمیاد اینجا و زیپ شلوارش و باز کرد و کیرش و آورد بیرون یه کیر ۱۶ ۱۷ سانتی کلفت که تا درآورد خیرش شدم و دستم و گرفت گذاشت روش و منم کم کم شروع کردم به بالا و پایین کردن کیرش چن دقیقه ای داشتم براش میمالیدم ک دیدم دستش و گذاشت پشت سرم و هدایتم کرد به سمت کیرش منم از خدا خواسته لبم و گذاشتم سر کیرش و شروع کردم به خوردن حسابی از بالا تا پایین کیرش و میخوردم و اونم دستش و از پشت کرده بود تو شلوارم و کونم و می‌مالید منم پیش خودم میگفتم پریشب فک میکردی ساپورت مورد علاقت پات باش و همزمان یه کیر خوشگل و کلفتم ساک بزنی و سرعتمو بیشتر کردم یه ۷ ۸ دقیقه گذشت ک دیدم زیاد داره تکون میخوره و سرم فشار میده ک دیدم یه چیز داغ داره پر میشه تو دهنم خواستم سرم و جدا کنم که دیدم داره سرم و فشار میده نمیذاره چند ثانیه گذشت و کامل تو دهنم ارضا شده بود منم سرم و آوردم بالا که کلی اسرار کرد که بخور منم خیلی حشری بودم همش قورت دادم که یه مزه تلخ و تندی داشت دوباره سرم گرفت گفت کیرم تمیز کن که منم دو سه بار از بالا پایین کیرشو ساک زدم و ولش کردم یه عالمه قربون صدقم رفت و شمارشو بهم داد که باهاش برای سکس کامل قرار بذارم و ۳۰۰ تومنم بهم پول داد و از پیشم رفت منم دیگه تو فضا بودم ک با ساپورت تو تنم و دهنم تونستم یه مرد و ارضا کنم و آبش بخورم آخر سرم مثل جنده ها پولم گرفتم و الانم خیلی دلم میخواد بهش برای سکس زنگ بزنم ولی میترسم از کون دادن حالا شایدم زنگ زدم معلوم نیست امیدوارم خوشتون اومده باش بوس بهتون ارسلان فمبوی. نوشته: arsalan  
    • mohsen
      عکس های سکسی و لخت داف خوشگل ایرانی 3/3 برای تماشای تصاویر در سایز اصلی روی هر عکس کلیک بکنید.
×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفاً اگر به سن قانونی نرسیده اید این سایت را ترک کنید Please Leave this site if you are under 18