minimoz ارسال شده در 14 اسفند، 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، 2023 گی داستان گی × سکس گی × داستان سکسی × داستان سکس گی × سکس با پسر گی × سونای گی در آلمان خاطره من مربوط میشه به چند سال پیش که برای یک سفر چند روزه به آلمان رفته بودم. شما مختارید باور کنید یا نه، اما کلمه به کلمه این ماجرا واقعیه و اگر زبانتون خوب باشه، می تونم در خصوصی بهتون بگم که این خاطره در کجا اتفاق افتاده و برید ببینید درسته یا نه. ضمنا این خاطره همون طور که از اسمش مشخصه، مربوط به ارتباط گی هست؛ اگر دوست ندارید، می تونید نخونید. افرادی که با فرهنگ آلمان آشنا باشند، می دونند که در این کشور برای رفتن به سونا باید لخت باشید و اجازه پوشیدن لباس ندارید. حداکثر میتونید یه حوله همراهتون داشته باشید که خودتون رو بپوشونید، اما به محض ورود به سونا متوجه میشوید که با این کار، توجه همه رو به خودتون جلب می کنید، چون هیچ کس این کارو نمی کنه. این موضوع هم در سونا های تک جنسیتی هست و هم در سوناهای مختلط. من اون موقع مجرد بودم و برای تفریح چند روزی رفتم اروپا و سفری هم به شهر هامبورگ داشتم. این رو بگم که من فول گی نیستم، اما هر از چند گاهی دوست دارم یه شیطنتی داشته باشم. یادمه یکشنبه بود و همه جا تعطیل، حتی سوپرمارکت هم باز نبود. منم کلافه شده بودم، زد به سرم که یه شیطنتی کنم. یه کم توی اینترنت چرخیدم و دنبال کلاب ها گشتم و بعدش به ذهنم رسید که برم یه جایی که گی باشه. بعد از کلی گشتن و ترس از فضای گی کلاب ها، متوجه شدم اینجا یه چیزی وجود داره به اسم سونای گی. حس کردم احتمالا این جا بهتر از کلاب باشه برای یه آدم تازه کار و محتاط. این شد که خودم رو سریع رسوندم به اونجا که اتفاقا با هتلم هم زیاد فاصله نداشت. رفتم داخل و ورودی رو حساب کردم، یه حوله و دمپایی بهم داد با یه دستبند برای باز کردن لاکر. وارد که شدم، حس خوبی از فضا گرفتم. قبل از رسیدن به کمدها، یه سری آدم نشسته بودند تو یه رستوران کوچک و مشروب و غذا می خوردند، فضای ملایم و خوبی بود. در نتیجه حس امنیت کردم. رسیدم به کمدها، لباس رو کندم و لخت شدم و حوله رو بستم دورم و از رختکن اومدم بیرون. اما خوب طبق روال، دم دوش باید دوباره حوله رو باز کنی و آویزون کنی و بری داخل محوطه دوش ها که دیوار و در هم نداره؛ یه سری دوش کنار هم. همین که وارد شدم، دیدم یه نفر با یه کیر افراشته که یه حلقه هم دورش بود، جلوم وایساده و دوش می گیره. سعی کردم نگاهش نکنم، دوش گرفتم و اومدم حوله رو بستم دورم و رفتم یه دوری بزنم ببینم چطوریه. داشتم اطراف رو نگاه می کردم که یهو توجهم به یه در باز جلب شد که نور قرمز از داخلش می زد بیرون و یه علامت بزرگ «موبایل ممنوع» هم روی در زده بودند. مطمئن بودم که اصل ماجرا اینجاست.رفتم داخل. از یه سری پله رفتم پایین و به عجیب ترین جایی که در زندگیم دیدم، رسیدم. بذارید فضا رو این طوری ترسیم کنم براتون: -از در که می رفتی داخل، یه راهروی نسبتا باریک بود. داخل این راهرو، سمت چپ یه در بود که به یه فضای مجزا وارد می شد. رفتم داخل، یه نفر نشسته بود روی یه تاب BDSM (منم اون موقع اسمش رو نمی دونستم؛ سرچ کنید BDSM SWING) و یه کاندوم گرفته بود دستش و التماس می کرد که بکننش. رفتم و یه دستی بهش زدم و اومدم این سمت. -داخل همون فضایی که وارد شده بودم، یه سری اتاقک کوچک بدون در بود که داخل هر کدوم یه سکوی کوچک بود. یه پسر نهایت 20 ساله بسیار خوش هیکل و ورزشکار نشسته بود روی یکی از این سکوها. حوله دور کمرش بود، رفتم سمتش که ببینم کیه و دنبال چیه، سریع کیرم رو گرفت دستش و شروع کرد مالیدن. یه کم که مالید، گفت بریم کابین. متوجه شدم سکس هارد می خواد و گفتم من نیستم. التماس رو تو نگاهش می دیدم. حس کردم حشریه، گفتم بذار من براش بمالم. دست زدم به کیرش و دیدم شاید حداکثر 5 سانته! چیز عجیبی بود اصلا. اومدم عقب و دیدم این یه کیر می خواد که حسابی بکندش، اینم کار من نیست. همون لحظه دیدم یه پسر سیاه پوست خیلی قوی هیکل با یه کیر خیلی بزرگ اومد. کیرش روئ داد دستش و بعدشم گذاشت دهنش و بعدشم دستش رو گرفت و برد. دنبالشون رفتم، دیدم بعد از اون راهرو یه فضاییه که اطرافش 7-8 تا اتاقک هست که تو هر کدوم یه تخت بزرگ و لوازم بهداشتی هست. دو تایی رفتند داخل و درو بستند و دیگه فقط صدای آه و ناله و تلمبه بود که میومد بیرون. -من هنوز کاملا منگ بودم و واسم سوال بود که اصلا من اینجا چیکار می کنم. :)) برگشتم همون جا که بودم و متوجه شدم دو تا Glory Hole هست. رفتم ببینم کسی ازش استفاده می کنه یا نه که دیدم بله، یه نفر کیرش رو داده داخل و منتظره یکی بیاد براش بخوره. نشستم یه گوشه ببینم چی می شه که دیدم یه نفر رفت داخل اتاقک اون سمت و شروع کرد. من همیشه این صحنه ها رو تو فیلم های پورن دیده بودم و از نزدیک دیدنش به شدت برام عجیب بود. -اومدم که برگردم همون جا که اتاقک ها بود، متوجه یه در شدم که به یه فضای خاص باز می شد. روش زده بود Red Room. رفتم داخل و دیدم فضا کاملا برای BDSM طراحی شده. من چون اهلش نیستم، جذبم نکرد و زود اومدم بیرون. رسیدم به جایی که اتاقک ها بودند. یه سکوی بزرگ وسط بود که روش رو مبله کرده بودند (نمی دونم چطوری توضیح بدم؛ فرض کنید یه سکوی 4 در 2 متری رو روش عین مبل، ابر و چرم بکشند). نشستم روی سکو که به خودم بیام. یه کم نشستم و حوله رو هم باز کردم که کیرم هوا بخوره و شروع کردم به مالیدنش. همین لحظه دیدم دو تا مرد خیلی قوی هیکل و درشت، یه مرد از خودشون درشت تر رو دوره کردند و دارن میبرنش داخل یکی از اتاقک ها. در حین بردن هم انگشتش می کردند. بردنش داخل و در رو نبستند. رفتم نزدیک تر و شروع کردم به تماشا. اینا شروع کردند به انگشت کردن و بعدشم نفر اول اومد پشتش و کرد داخل. لحظه ای که داشت می داد داخل، من پشتشون بودم و نمی دیدم؛ اما متوجه شدم که یارو یه بار از شدت فشار، خوابید روی تخت و گفت نمی تونم. منم داشتم کیرم رو می مالیدم که دیدم پسر سیاهه اومده کنارم وایساده. فرصت رو غنیمت دیدم و با احتیاط دستم رو بردم سمت کیرش، دیدم استقبال کرد. لعنتی عجب کیری بود، ندیده بودم چنین چیزی. بزرگ و سفت. یه کم مالیدمش و بعدش پسره به انگلیسی بهم گفت که بیا بریم کابین که گفتم نه داداش، من توان تحمل چنین چیزی رو ندارم :)) اونم خندید و یه دست به کیرم زد و رفت. تو این حین، مرد اولی آبش اومد و اومد کنار، بهش گفتم Good Job، اومد جلو کیرم رو گرفت دستش و کیرش رو آورد سمت دستم. و باور نکردنی ترین کیر جهان رو گرفتم دستم. باورم نمی شد که یه کیر می تونه اینقدر کلفت باشه. تازه فهمیدم یارو چرا خوابید روی تخت! بی اختیار پریدم عقب، یارو خندید و رفت. منم دیدم اینا کار من نیست و سریع اومدم بیرون.:)) -برگشتم دیدم یه نفر قمبل کرده و در اتاقک رو هم باز گذاشته. سیاه پوسته هم که همه جا حاضر، داشت سوراخش رو باز می کرد. یکی دیگه هم اضافه شد و اون خیلی سریع رفت تو کارش و شروع کرد داخلش تلمبه زدن. چند دقیقه تلمبه زد و اول اونی که کون می داد ارضا شد و بعدش هم اونی که می کرد ارضا شد. -دیگه نزدیک یک ساعت و نیم بود اونجا بودم و کلافه بودم. جرات کار سکسی نداشتم، می ترسیدم مریض بشم. اون قدر نگران بودم که 2-3 بار وسطاش اومدم بالا کیرم رو شستم با آب و صابون. دلم می خواست یه کاری کنم خلاص بشم و برم. دیدم یکی روی سکو نشسته داره واسه یکی دیگه ساک میزنه. رفتم نشستم کنارشون، حوله رو انداختم روی شونه ام و شروع کردم جق زدن و تماشا. یکی اومد نزدیکم نشست و دستش رو آورد روی کیرم. استقبال کردم و گذاشتم بماله. دیگه کامل شق کرده بودم که پسر سیاهه اومد کنارم وایساد و کیرش رو آورد نزدیک. یه کم براش مالیدم و آورد نزدیک دهنم که بخورم، اما باز از ترس مریضی نخوردم. اونم گذاشت رفت. این پسره هم همچنان می مالید. دیدم نزدیکه که آبم بیاد، چشمام رو بستم و تکیه دادم به ستونی که اونجا بود که یهو حس کردم کیرم داغ شد. بله، من که این همه هیچ کاری نکردم که مریض نشم، این بار بدون اطلاع کیرم تو دهن طرف بود. سعی کردم سر طرف رو بکشم بالا که دیدم به شدت قویه و کیرم رو تا ته کرده تو حلقش. بعد چند ثانیه زور زدن، دیدم آبم داره میاد و بهتره زودتر تمومش کنم. بهش گفتم دارم میام، با دست اکی داد و آبم رو تا قطره آخر میک زد. -سریع جمع کردم و اومدم بالا و شروع کردم کیرم رو شستن و ظرف پنج دقیقه لباس پوشیدم و اومدم بیرون. تجربه عجیب و جالبی بود، اما تا مدتها استرس مریضی ولم نمی کرد. نوشته: محسن لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده