minimoz ارسال شده در 25 شهریور اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور زندگی عمه مطلقه با ما سلام دوستان این داستان واقعیه و مدتیه که این اتفاق شروع شده و مستقیم میرم روی ماجرا اون از خودم بگم ۱۹ سالمه اسمم حسامه قدم ۱۷۴ هست وزنم ۶۵ کیلو و کیرمم حدود ۱۵ ۱۶ سانته عمه ی من هم 37 سالشه تقریباً قدش ۱۶۵ هست وزنشم حدود ۶۰ کیلو و از اندامش بگم سینه های کوچیکی داره و باسن یکم گردی من با عمم رابطه خوبی داشتم و دارم عمه ی من تازه طلاق گرفته و ی دختر داره که ۹ ساله دخترش خونه مادر شوهره معمولا و عمم با ما زندگی میکنه عمم از چند سال پیش باشگاه میرفته و شنا و اندام خیلی جذابی داره ی مدتی توی نخش بودم شبا به فکر جق میزنم تا در حدی که طاقتم به رسید چند تا راه به ذهنم رسید معمولا شبا با شماره مجازی توی تلگرام براش عکس و فیلم سوپر میفرستادم تا ببینم ری اکشنش چیه چند روز پیش دوتامون تنها بودیم گفت که برام ی فیلتر شکن بفرست منم گوشی رو گرفتم که براش پی وی ان رو بندازم از کنجکاوی رفتم توی سرچ گوگلش ببینم چه کارست تا اینقدر دیدم چند روز پیش رفته توی سایتای سوپر xnxx بعدش که براش فیلتر رو زدم بعد از چند دقیقه دوباره براش از توی تلگرام با شماره مجازی سوپر فرستادم عکسالعملی نداشت و قبلش دوره ماساژ رفته بهش گفتم عمه کمرم درد میکنه اگر میتونی یکم ماساژم بده قبول کرد ی ۱۰ دقیقه از ماساژ گذشت و بهش گفتم که کافیه حالا نوبت منه میخوام ماساژت بدم این چند دفعه هست تو منو ماساژ میدی این سری من که به زور قبول کرد بهش گفتم دراز کشید (اون منو با روغن زیتون ماساژ داد ) خلاصه به زور دراز کشید و لباسشو تا حد سوتینش دادم بالا یکم روغن ریختم کف دستم شروع کردم به ماساژ دادن از ژیر سوتینش چرب میکردم تا خط کمر ی ۴ ۵ دقیقه ماساژ دادمش اونم داشت لذتشو میبرد بعدش گفتم که عمه سوتینت ازت میکنه اگر اجازه بدی بازش کنم میگفت که همین حد خوبه گفتم که خب من که دارم ماساژ میدم حداقل تمام کمرت رو ماساژ بدم که قبول کرد بند سوتینشو باز کردم و کم کم تا گردنش شروع به ماساژ دادم بعد از کمی اومدم پایین دیگه بدون اینکه چیزی بگم یکم کش شلوارشو کشیدم پایین دیدم ی دفعه برگشت گفت چیکار میکنی گفتمش میخام گودی کمرتم ماساژ بدم دیدم چیزی نگفت دیگه از گردن تا گودی کمرو ماساژش میدادم و دیگه کیرمم راست داشت میشد دوباره دستمو سعی میکردم ببرم سمت سینه هاش و چیزی نمیگفت حس کردم بدنش بخاطر روغن گرم شده بهش گفتم چطوره گفت عالیه بهش گفتم برگرد شکمتم ماساژ بدم این سری دیگه بجای اینکه چیزی بگه قبول کرد از زیر سوتینش کش شلوارش چرب میکردم گفتمش عمه پیراهنو دربیاری راحت نیستی قبول نکرد هی دستمو یا میبردم زیر سوتینش یا زیر کش شلوار دوباره برگشت به همون حالتی که شکمش روی زمین بود بهش گفتم ماساژ vip من ماساژ پا هم هست اگر میخای ماساژ بدم گفت باشه خوش بختانه چون شلوارش تنگ بود به ساق پاییر میکرد پایین دوتا پا رو چرب میکرد هر کاری کردم بره بالا پاچه نرفت بهش گفتم دیگه راه نمیده مگر شلوار رو دربیاری به حالت خنده گفت باشه تا کسیو نیومده پس سریع ماساژم بده چون خجالت میکشید تا حالا هم جلو کسی ماساژش ندادم شلوار رو کامل دراورد ی شرتک سفید باهاش بود اونو که دیدم کیرم شده بود سنگ شروع کردم به ماساژ دادن تا حد شرتک عمم هم خمار شده بود هی دستمو از زیر شرتک رد میکرد دیگه هیچ حرفی هم نمیزد بهش گفتم این سفیده الان روغنی میشه گفت اینو از قبل دارم محل نزار گفتمش اوکی از بالا دوباره ی بار کمرو چربش کردم اومدم پایین کف شرتک رو اوردم پایین گفت چیکااااررر میکنی بهش گفتم خب روغنی میشه گفت منه گفتم محل نزار اما دیگه کونش معلوم بود خبش تو که عممی چه عیبی داره دیگه آخرشه بزار ماساژت بدم شروع کردم باسنشو ماساژ دادن دیگه صدای نفساش دراومد منم هی سعی میکردم دستمو ببرم سمت چاک کونش همین کار رو کردم دیگه میخواستم برم سمت کصش گفت اونجا دیگه زشته گفتمش ماساژ vip هست دیگه گفت نه منم که کیرم راست بود دفعه دستم بردم سمت کصش هی میگفت نکن یکم اومد دربره نزاشتم دیگه شل شد شروع کردم کصشو چرب کردن عملا که سکس من و عمه شروع شد خودش گفت اینجور ادیتم وایسا به کمر بخوابم برگشت هی میگفت اخرش کار خودتو کردی اینو ماساژش دادی منم دیگه هی ماساژش میدادم دستم با خیسی کصش و روغن قاطی شد ی دستمال که کنارم بود دستمو تمیز کردم با کصشو هی هنوز داشت غر میزد اما معلوم بود که الکی منم شروع کردم به زبون زدن کصش مزه خوبی داشت چون لیزر هم رفته بود مو نداشت سفید هم بود اما خیلی خیس بود ی چند دقیقه ای خوردمش کصشو صداش دراومده بود هی به خودش میپیچید اومدم بالا گفتمش پیراهنم درش بیار پیراهنو دراورد سوتینشم که باز کرده بودم دراومد شروع کردم به خوردن سینه های کوچیکش دیگه حرفی نمیزد برای اولین بار همون موقعه ازش لب گرفتم دیگه اونم همرامی میکرد منم زیر شلوارمی درآوردم ازش خواستم که بخوره قبول کرد یکم خورد عق میزد گفت نمیتونم دیگه دوباره یکم کصشو لیس زدم یکم اول انگشتمو گذاشتم یکم تنگ بود صداش میپیچید بعدش کیرمم یواش گذاشتم توش فرستادمش داخل ی چند دقیقه تلمبه زدم من داشتم ارضا میشدم آبمو ریختم روی کمرش اون هنوز ارضا نشده بود براش خوردم تا ارضا شد الان ۱ هفتس دوباره داریم عادی رفتار می کنیم هیچ کدوممون حرکتی نکرده نوشته: ناشناس لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده