رفتن به مطلب

داستان سکس با میلف شوهردار HOT


migmig

ارسال‌های توصیه شده

     زن شوهردار × داستان سکسی × داستان زن شوهردار × سکس زن شوهردار ×

هردومون نیاز داشتیم

سلام دوستان این یه داستان کاملا واقعی هست یکی از خاطراتم دوست داشتم بگم فقط اسامی مستعار هستن
من امیر ساکن قزوین هستم حدودا سال ۹۵ از همسرم جدا شدم که زنم نخواست زندگی کنه و من مقصرنبود تا چند ماه به خاطر کارای همسر سابقم کلا کارم شده بود باشگاه و سرکار نه بیرون میرفتم نه با دوستام طوری شده بودم که از خانم ها متنفر شده بودم نمیدونم چرا اون حالت بهم دست داده بود بعداز حدود ۷ ماه یک روز موقع باشگاه رفتن یه خانمی با بچش رو دیدم یه خانم خیلی خوشگل قد ۱۷۰ چهره زیبا داشتم نگاهش میکردم چند لحظه چشم تو چشم شدیم خندمون گرفت رفتم جلو قبول نمیکرد شماره بگیره اول ولی هر جور بود شماره رو دادم رفتم خونه انتظار نداشتم اصلا زنگ بزنه چون واقعا خوشگل بود بعدا از ۱روز گوشیم زنگ خورد جواب دادم دیدم لیلا بود واقعا خوشحال شدم ۱درصد هم انتظار زنگ زدن نداشتم چند ماهی باهم دوست بودیم یه خانم خیلی مهربون خیلی شاد و ورزشکار ولی متاسفانه شوهرش خیلی ادم بیخود معتاد بد دهن بود تازه جنوب هم کار میکرد ماهی ۱هفته می اوند پیش خانواده اونم بدون سکس با لیلا بعداز دیدن شرایط لیلا واقعا همیشه پیش خودم میگفتم حیف این زن که گیر همچین مردی افتاده باور کنید اگه مجرد بود با اینکه بچه داشت و من بچه ندارم ولی باهاش ازدواج میکردم چندین سال کوچه پشتی ما زندگی میکرد ولی نمیشناختمش من قدیمی اون منطقه بودم کاری ندارم بعد از حدود ۶یا۷ ماه قرار بود لیلا اونم با اصرار من بیاد خونم قبلش بیرون میرفتیم فقط تو ماشین در حد عشق بازی بود روزی که لیلا اومد رو فراموش نمیکنم صبح ساعت ۸بود صبحانه خوردیم لیلا مانتو رو دراورد چی میدیدم خدای من بدن سفید بدون کوچکترین شکم سینه های ۷۵ واقعا با تاپ و شلوار بود کیرم داشت میترکید کیرمن ۱۶ یا۱۷ هست ولی کلفت کنار هم دراز کشیدیم به محض اینکه از هم لب گرفتیم و گردن لیلا رو خوردم دیدم شهوتی شده فهمیدم از اون خانم هایی هست که شهوت زیادی داره منم قبلش قرص ترا با قرص ارکاو خورده بودم کیرم درحد انفجار بود شروع کردم لباس های لیلا رو دراوردن سینه هاشو خوردن با زبون تا پایین خوردم همین که زبونم خورد به کس لیلا صداش رفت بالا بدنم رو چنگ میزد با خوردن فقط ۲بار ارضا کردم چنددقیقه استراحت کرد اومد برام شروع کرد ساک زدن توعمرم کسی برام اینحوری ساک نزده بود حتی تا الانم کسی اینحوری نخورده با اینکه قرص خورده بودم ازبس لذت برده بودم داشتم ارضا میشدم دیگه نذاشتم بخوره پاهاش رو گرفتم بالا از بس کسش اب انداخته بود سریع کیرم تا ته رفت داخل چتدتا تلمبه زدم دیدم فقط میگه محکم بزن امیر تند زدم دوباره ارضا شد بعد داگی کردم وقتی سوراخ کونش رو دیدم دیوانه شدم خواستم از کون بکنم نذاشت گفت اخرش فرش زمین رو گرفته بود با همه توانم میزدم بعد بهم گفت دوست دارم بالش بزازم زیرشکمم بکن روشکم خوابید بالش رو گذاشته بود کونش اومده بود بالا واقعا روانی شده بودم همین گذاشتم چندتا تلمبه زدم ارضا شدم ریختم رو کمرش کسایی که ارکتو خوردن میدونن کیر نمیخوابه اصلا ابم اومد ولی لیلا التماس میکرد بکنمم باز همون حالت دوباره کردم اونم موقع تلمبه زدن مدام باسنش رو بالامیدادکه تا ته بره که برای بارچهارم یا پنجم ارضا شد بعداجازه داد ازکون بکنم منم لوبرینکات زدم با انگشت سوراخش رو باز کردم همین سرکیرم رفت داخل جیغ بلند زد بنده خدا گفته بودسکس ازعقب نداشته باورنکردم که شوهربی عرضه این نمیکنه داشت گریه میکرد خواستم بکشم بیرون گفت نه بکن فقط خواستم ثابت کنم ندادم از عقب منم هر جوری بود کردم و ابم رو ریختم داخل ولی کیرم داخل سوارخش داشت میترکید بعد از اون روز دیگه لیلا رو از عقب نکردم ما حدودا ۲سال باهم بودیم واقعا بهترین کسی بود که توزندگیم اومده بود از شهرما رفتن یه شهر دیگه ولی همیشه از این خوشحالم که شوهرش ترک کرده بود و خیلی خوب شده بود واقعا واسه لیلا حیف بودکه درست زندگی نکنه الان تقریبا ۳ساله رفتن چندبار همدیگه رو دیدیم ولی دیگه سکس نکردیم فقط در حد حرف زدن چند دقیقه ای بوده چون اون موقع که سکس میکردیم واقعا شرایط زندگیش سخت بودو منم تنها هردومون نیاز داشتیم امید وارم هرجایی که هست موفق باشه

نوشته: 6679

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.