dozens ارسال شده در 12 مرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد تریسام × گی × داستان سکسی × داستان تریسام × سکس تریسام × داستان گی × سکس گی × تری سام ناخواسته دو هفته ای می شد که با شایان از هورنت دوست شده بودم من یه مرد 33 ساله مجرد ساکن غرب تهران و اون یه نوجوان 19 ساله پشت کنکور که داشت برای کنکور می خوند خوبیش این بود که اونم غرب بود برعکس من که دنبال یه رابطه جدی بودم همون اولش گفت که دنبال رابطه نیست بیشتر دنبال سکس و فانه قرار اول یه چرخ زدیم رفتیم یه کافه و به پیشنهاد خودش اومدیم خونه من تو همون قرار اول ترتیبشو دادم کون خوشکل و گشادی داشت معلوم بود زیاد ازش کار می کشه و می تونم بگم بهترین ساکی که برام کسی زده بود رو شایان می زد تو این دو هفته دو دفعه دیگه هم اومد خیلی حشری بود منم حسابی از خجالتش در اومدم شایان یه پسر 19 ساله بود با قد 170 و وزن تقریبا 60 کیلو سبزه با چشم و ابرو مشکی با یه کون بی نظیر و سوراخی گشاد که یکم که با نوک سینه هاش بازی می کردم بند و آب می داد و راحت می شد سوراخشو فتح کرد خودش می گفت تو مدرسه کونی شده و حسابی حال می کرده هر دو دیقه یه بار نوتیف گوشیش پیام می اومد جنده ای بود واسه خودش یه شب ساعت 9 زنگ زد پرسید کجایی من تازه رسیده بودم خونه گفتم تازه رسیدم خونم گفت میشه من بیام پیشت شب بمونم گفتم اره فقط من صبح زود میرم سر کار گفت اشکال نداره فقط یه چیزی گفتم چیه گفت تنها نیستم میشه با دوستم بیام یکم مکث کردم و گفتم دوستت کی هست گفت میام می بینیش گفتم باشه بیا عزیزم گوشی را قطع کردم خونه تقریبا مرتب بود رفتم یه دوش بگیرم گوشی را گذاشتم دم در حمام که اگه زنگ زد متوجه بشم از حموم اومدم بیرون و یه شلوارک بدون شورت پوشیدم و یه تیشرت یه چایی گذاشتم ساعت حدود 8 بود که گوشیم زنگ خورد گفت پشت دریم در و باز کردم یکم استرس داشتم چون دوستش را نمی شناختم اسانسور اومد بالا در باز شد شایان بود با یه پسر هم سن و سال خودش با یه چمدون شایان دست داد و اومد تو دوستش را معرفی کرد گفت حسین دوستم امشب تهران مسافره اومدیم مزاحم تو شدیم گفتم مراحمی خوش اومدی حسین جان، اگه بخوام از حسین بگم یه نوجوان نزدیک 20 سال برعکس شایان تپل بود و سفید با چشم و ابرو مشکی و خیلی خجالتی اومد تو معلوم بود که حسابی خجالت کشیده از من سرخ شده بود. نشست روی مبل و من رفتم تو آشپزخونه شایان اومد پیشم گفت حسین بچه شماله اومده بوده یکی را تهران ببینه چند روز پیشش بمونه یا رو پیچونده بیچاره از ظهر تو ترمینال بود زنگ زد مجبور شدم بیارمش اینجا دیگه ببخشید من داشتم چای می ریختم که کیرمو از رو شلوارک گرفت گفت جبران میکنم برات گفتم نکن زشته خندید و رفت تو سالن بهم گفت با اجازت من ساک حسین را میزارم تو اتاق خودشم میبرم لباس عوض کنه گفتم باشه چایی و یکم خوراکی گذاشتم روی میز شایان جنده شلوارشه درآورده بود با تیشرت و شورت اومد تو سالن حسینم یه رکابی و شلوارک پوشیده بود که سینه های تپلش و پاهای سفیدش توش خودنمایی می کرد همونجا کیرم یه تکونی خورد ولی نمی دونستم که برنامه چیه و میشه که کاری کرد یا نه حسین خیلی ساکت بود چای تعارفش کردم برداشت و با چنتا بیسکوییت خورد معلوم بود گرسنه است پرسیدم شام می خورین شایان گفت اره خودمم گشنم بود از اسنپ فود دو تا پیتزا گرفتیم من نشسته بودم روی مبل شایان حسین هم روی مبل کناریم که شایان پاشد رفت دستشویی حسین گفت بهم ببخشید مزاحم شدم گفتم نه عزیزم این چه حرفیه شایان اومدو نشست کنار من خودشو چسبوند به من و داشتیم تلوزیون می دیدم یه شال مبل بود کشیدم روی پاهام که شایان دستش و از زیرش برد و کرد تو شلوارکم و شروع کرد به مالیدن کیرم زیر چشمی حواسم به حسین بود که متوجه کار شایان شده بود شایان با لحن جنده ای گفت تا شام و میاره من یه پیش غذا بزنم سرشو کرد زیر شال مبل و کیر منو از کنار شلوارکم در اورد و قبل این که من حرفی بزنم شروع کرد به ساک زدن وا لبای گرمش دور کیر نیمه بیدار من بهترین حس دنیا بود اروم اروم داشت تو دهنش راست می شد چشمامو بسته بود و تو اوج لذت بودم که شال مبل و زد کنار و به حسین که داشت مارو نگاه می کرد گفت بیا حسین غریبی نکن حسین بلند شد اومد پایین مبل کنار شایان نشست شایان یه چنتا ساک زد و دست حسین را گرفت و گذاشت رو کیر من من یه کیر کلفت 17 سانتی دارم کیرم از آب دهن شایان هنوز خیس بود شایان اومد بالا نشست روی پای من و حسین شروع کرد برام ساک زدن شایان لباش گذاشت رو لبام و حسین داشت ناشیانه برام ساک میزد مرتب دندون میزد یکم کیرم برای دهنش بزرگ بود تی شرت شایان در اوردم افتادم به جون سر سینه هاش حشرش هزار برابر شد سر حسین گرفت و برد سمت سوراخش حسین شروع کرد سوراخ شایان را لیس زدن و من سر سینه هاشو می خوردم دیگه طاقت نیاورد یه تف غلیظ انداخت سر کیر من و نشست روش با همون حرکت اول تا دسته کیرمو جا داد تو سوراخ گشادش و شروع کرد به پایین و بالا شدن حسین اومد نشست کنارم و شروع کردم به خوردن لباش و از زیر رکابی سینشو می مالیدم اندازه یه دختر سینه داشت شایان خسته شد پاشد از رو کیرمو رفت روی مبل کناری داگی شد گفت بیا جرم بده رفتم سراغش و پهلوهاشو گرفتم و شروع کردم به گاییدن سوراخ گشادش حسین هم داشت نگاه می کرد هنوز لباساش تنش بود که زنگ گوشیم در اومد کیرمو از کون شایان کشیدم بیرون و شماره ناشناس بود جواب دادم پیک اسنپ بود غذا را اورده بود درو زدم که بیاره بالا شلوارکم را پوشیدم ولی کیرراست شدم توش تابلو بود نمی شد برم دم در به حسین گفتم برو دم در غذا را بگیر حسین رفت در و باز کرد و پیتزا ها را از پیک گرفت و اومد تو شایان نشسته بود روی مبل پیتزا ها را از دست حسین گرفتم بردم تو آشپزخونه می خواستم سکس و تموم کنم بعد بخوریم برگشتم توی سالن دیدم حسین و شایان مشغولن شایان حسین را خوابونده بود روی مبل و لخت دراز کشیده بود روش و داشت لباشو می خورد رفتم بالا سرشون گفتم بریم رو تخت شایان در گوش حسین یه چیزی گفت و بلند شد دست منو گرفت رفتیم تو اتاق خواب من حسین هم پاشد رفت سرویس شایان خوابید وسط تخت و گفت بیا بگام شلوارک و تیشرمو در اوردم از دیدن سوراخ بازش و لنگ های در هواش باز راست کردم از کنار تخت توی کشو روان کننده برداشتم و مالیدم سر کیرم و یکم مالیدم دور سوراخش با همون حرکت اول کل کیرمو توسوراخش جا کردمو رفتم سراغ سینه هاش سر سینشو لیس می زدم نالش در اومد داشتم شایانو می گاییدم که حسین اومد تو اتاق اومد کنار من کشیدمش سمت خودم پاهای شایان روی شونه هام بود کیرم تا دسته تو سوراخش و حالا لبای حسین روی لبام رکابیشو در اوردم وای چقدر این بچه سفید بود سینه هاش و میمالیدم و لباش را می خوردم رفت پایین و کیر شایان و کرد دهنش شایان داشت ارضا می شد که سر حسین را کشید عقب از رو کیرش و بلند شد معلوم بود نمی خواد زود آبش بیاد چون وقتی ارضا می شد دیگه سکس بهش حال نمی داد رو کرد به من و گفت برو بشورش و بیا منظورش کیرم بود رفتم سرویس و اومد شایان حسین را خوابونده بود رو تخت لختش کرده بود و افتاده بود به جون سوراخش وای عجب کون سفید و خوشکلی داشت با دیدن این صحنه کیر نیم خیزم راست شد رفتم کنار شایان داشت سوراخ حسین را انگشت می کرد و لیس میزد یه سوراخ کوچیک صورتی سکسی داشت انگشت شایان نسبت به من اندازه یه بچه بود انگشتمو خیس کرد و مالیدم دور سوراخش شایان کیرمو گرفت و شروع کرد به ساک زدن انگشتمو به سوراخ حسین فشار دادم خیلی تنگ بود نالش رفت بالا به زور یه بند انگشت کردم تو سوراخش ناله می کرد و التماس که ادامه ندم شایان کیرمو از دهنش در اورد و اشاره کرد برم بخوابم رو تخت تا حسین برام ساک بزنه خوابیدم وسط تخت حسین اومد و کیرمو گرفت شروع کرد به خوردن شایان روان کننده را برداشت و ریخت رو چاک کون حسین و شروع کرد به باز کردن سوراخش من سینه های آویزون حسین را میمالیدم از ساک زدنش داشتم لذت می بردم که دیدم شایان جنده روان کننده را ریخت رو کیرش و کیرش و هل داد تو کون حسین شایان یه کیر قلمی نهایتا ده سانتی داشت حسین کیرمو از دهنش کشید بیرون شروع کرد به ناله کردن شایان داشت داگی کون حسین را می کرد و حسین که حالا سوراخش باز شده بود باز رفت سر وقت کیر من و شروع کرد به ساک زدن شایان کیرشو کشید بیرون هنوز دیوث نمی خواست ارضا بشه حسین را بلند کرد و کیر من و گرفت و باسوراخ حسین تنظیم کرد سر کیرمو گذاشت روی سوراخ حسین آروم اروم رفت پایین تا دسته جا شد تو کونش وای چقدر این بچه داغ و تنگ بود داشتم دیونه می شدم چشامو باز کردم اون هیکل تپل سفید با اون سینه های خوشکل داشت رو کیرم پایین و بالا می شد و شایان داشت تخمامو لیس میزد تا حالا همچین چیزی را تجربه نکرده بودم اوج لذت بود برام حسین و از رو کیرم بلند کردم و خوابوندم رو تخت شایانم خوابوندم کنارش داشتن با هم لب بازی می کردن که خوابیدم روی حسین و کیرمو تا دسته جا کردم تو کون تنگش همزمان کون شایان می مالیدم و انگشت می کردم با این که دل کندن از سوراخ حسین سخت بود کشیدم بیرون رفتم سر وقت کون شایان چند باری عوض کردم تا این که خوابیدم بودم روی حسین داشتم تلنبه میزدم که نالش رفت بالا همون جا زیر کیر ارضا شد کشیدم از سوراخش بیرون شایان و بلند کردم و پاهاشو گذاشتم روی شونم و هل دادم توش و شروع کردم مثل سگ گاییدنش شایان تو اوج بود که حسین شروع کرد براش ساک زدن من داشتم ارضا میشدم کیرمو کشیدم بیرون ریختم رو صورت حسین و بدن شایان با آب کیرم حسین برای شایان جق زد تا ارضا شد وای چشمام داشت سیاهی میرفت تا حالا همچین چیزی را تجربه نکرده بودم رفتم سرویس بدن و کیرمو شستم بچه ها رفتن دوش گرفتن یه شورت پوشیدم و اومدم تو آشپزخونه پیتزا ها را گرم کردم چیدم رو میز تا از حموم اومدن نشستیم غذا خوردیم مامان شایان زنگ زد باید می رفت پاشد رفت لباساشو پوشید اومد یه لب حسابی داد و من و حسین تنها گذاشت نشستم روی مبل حسین اومد تو بغلم کیرمو از لای شورت در آوردم داشت باش بازی میکرد و برای راند بعد که تنها بودیم آمادش میکرد تا صبح وقت داشتم که حسابی مهمون نواز باشم براش … نوشته: mt لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده