رفتن به مطلب

ارسال‌های توصیه شده

     همسر × بیغیرتی × داستان سکسی × داستان بیغیرتی × سکس بیغیرتی × داستان همسر × سکس همسر ×

سکس مریم با آقا فرید

سلام من سعید هستم و ۲۷ سالمه حدود یک سالی میشه با مریم ازدواج کردم، مریم دختر خیلی خوبیه و خیلی آرومه ، ۲۳ سالشه و قدش ۱۶۴ و وزنش ۵۸ کیلو ، کلا دختر گرم مزاجیه
آقا فرید همسایه ما یه مرد ۴۶ ساله که نصف عمرش زندان بوده و کلا آدم میزونی نیست از لحاظ اخلاقی ، خیلی عصبیه و خیلی هم آدم سگ حشریه،
ماجرا از اونجا شروع شد که ما دوران نامزدی دنبال خونه میگشتیم و خیلی خونه از لحاظ اجاره و رهن بالا بود ، تا این که این خونه رو پیدا کردیم که به بودجه ما میخورد و نقشه خونه مناسب سلیقه ما بود ، فقط یه مشکلی که داشت این خونه یه خونه ۲ طبقه کلنگی بود که طبقه اول صاحب خونه بود ، طبقه دوم هم یه جوری دو واحد کرده بود که یه سمت فرید بود یه سمت ما ، البته شیک درآورده بود ، خود صاحب ملک هم همیشه ویلا دماوندش بود ، خلاصه ما این خونه رو اجاره کردیم دو ماه قبل عروسی ، منم با کمک پدر خانمم و پدر خودم اساس می‌بردیم و آماده سازی خونه، تو اون دو ماه کلا من خونه خودم دیگه بودم ، میرفتم سر کار و عصر به بعد اونجا بودم ، که باعث شد با فرید دوست بشم ،
فرید آدم بگو و بخند و باحالیه ، چند باری استخر رفتیم دوتایی و از زندگی سختش و قتلی که انجام داده و… با من صحبت می کرد
یه آدم با قد ۱۸۰ کشتی گیر ، بوکسور و کلا آدم بزن و قلدر ،
و خیلی هم تو کف کس بود!
کلا همش میگفت دوست دارم یکی گیرم بیاد پارش کنم ، روزی بیست بار می‌گفت ، من بهش میگفتم زن بگیر یا صیغه کن می‌گفت پول ندارم، میگفتم دوست دختر پیدا کن می‌گفت از من گذشته حوصله ندارم ، میگفتم جنده بیار می‌گفت کرو کثیفن خوشم نمیاد، همش میگفت دنباله یه زن شوهردارم که شوهرش راضی باشه، منم می‌خندیدم میگفتم باش تا گیرت بیاد ،
تا شب عروسی من با مریم و خانواده طبق مراسم اومدیم جلو در برای گوسفند این حرفا،
که من اونجا احساس کردم فرید به پاهای مریم هی نگاه میکنه، اینم بگم فرید شدیداً فوت فتیشه، ما رفتیم خونه مهمونا رفتن ، بعدش ما رفتیم ماه عسل و اومدیم خلاصه بعد یک هفته من فرید دیدم , سلام و احوالپرسی به من گفت مبارک باشه ، اسم زنت مریم بود؟ گفتم آره چطور؟ گفت دمت گرم خوب حال میکنیا ، گفتم داداش زنمه ( من جرات نداشتم جواب فرید بدم)
گفت باشه کس داره یا نه؟
گفتم نگو این طوری ناراحت میشم
گفت جواب منو بده داره یا نه ؟ گفتم آره
گفت چند سانتی ؟ گفتم چه‌طور ؟ گفت بگو کار دارم
گفتم ۱۲ تا ۱۳
گفت دربیار ، گفتم بیخیال
گفت ببین من عصبی بشم سرتو هین جا میبرم ، دوست داری بزنم کیریت کنم
گفتم داداش بیخیال ، گفت بزنمت؟ گفتم نه
گفت خایه داری دعوا کنی؟ گفتم نه
گفت در بیار، منم در آوردم
رفت یه خط کش آورد عرض گرفت گفت ۴ سانت راستته
کیر خودش درآورد ، من پشمام ریخت ، باورم نمیشد اینقدر گنده باشه ۷ سانت با عرض ۶,۵
گفت یه سوال
گفتم چی
گفت دوست داری این کیر تو کس مریم باشه
(من دیگه باورم نمیشد از یه طرف میخواستم بزنمش از یه طرف هم خایه نداشتم)
گفت نشنیدم
گفتم داداش برات کس گیر میارم بیخیال زن من شو
گفت برام کس جور کن باشه اماااا زنتو

نمیخواهم پر حرفی کنم در کل من قبول کردم

سه ماه زمان برد این ماجرا با دیدن فیلم های سوپر به خصوص سه نفره و هات وایفی و … با مریم
از یه طرف رابطمون با فرید خیلی اوکی شد ، اون خیلی هوای مریم داشت و خیلی محبت می کرد کلا آدم بلدی بود
مریم هم یه جورایی دیگه باهاش راحت بود تا این که یه روز از سره کار اومدم دیدم مریم خوابه موبایلم اس اومد فرید بود گفت بیا پیشم
رفتم دیدم بله قشنگ مریم آورده حسابی داره می‌کنه و فیلم هم گرفته داره‌نشون میده
بهش گفتم فقط یه لطفی کن این فیلم پاک کن دیگ نگیر
(ولی هر بار میگیره حتی شده یه عکس)
و نفهمه من میدونم هر موقع خواستی بکنیش ،بکن
ولی تو نریز،
گفت حل

تو فیلم اول

از لیس زد گردن و سینه و کس و کون تا انگشتهای پا و ساق پا ، مجبور کردن به لیس زدن کیر و خایه ها و انجام سکس طولانی و ناله های شدید مریم

و کلا دو هفته هر روز برنامه داشت و به من نشون میداد

یه بار هم زود اومدم خونه از خونه فرید انگار صدای زد و خورد میومد ، یعنی یکی رد میشد فکر میکرد چند نفر دارن همو میزنن ، صدای جیر جیر تخت از یه طرف ، شالاپ شلوپ تلمبه زدن ، شپلی زدن در باسن و داد و بیدا و ناله و فحش و ناسزا

خیلی موقع ها هم تعریف می‌کرد داداش امروز مریم اومد همین طور پاهاش می‌خوردم داشتم میکردمش اونم زوزه میکشید
از اون موقع سکس من کم شده و یه جورایی جوابگو نیست و خیلی دوست دارم مشکلم حل بشه و خودم هم به روابط کاکولدی شدیداً علاقه پیدا کردم و لذت میبرم اما میدونم مریم بفهمه حتما تموم میشه رابطه ما ، مشاور رفتم و منو به چشم یه انگل بدرد نخور نگاه کرد نمیدونم چیکار کنم الان
فقط من دوسش دارم مریمو

نوشته: سعید

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.