chochol ارسال شده در 27 تیر اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر اقوام × زن شوهردار × داستان سکسی × داستان زن شوهردار × سکس زن شوهردار × من و شوهر خواهر شوهرم اسمم شیرینه. یادتونه حدود ده سال پیش خاطره اولین سکسم رو با امیر شوهر خواهر شوهرم که با نقشه کشوندمش خونه به بهونه ترکیده شدن شیر حموم و سکس باهاش رو براتون نوشتم. از اون به بعد تا بهمن 1402 ما نتونستیم باهم سکس داشته باشیم و اون خاطره همیشه توی ذهنم بود. البته ماساژ و ماچ و بوسه و اینا رو داشتیم. خلاصه خواهر شوهرم مریض شد و امیر اونو برد تهران برای درمان. یکی دو روز بعد بهمون اطلاع داد که باید عمل بشه. پس خواست که کسی برای کمک بهش بره تهران. همه خانمهای فامیل بهونه داشتن یکی شوهرشو یکی بچه هاشو یکی کارشو بهونه کردن و من از خدا خواسته انتخاب شدم که برم تهران. بچمو به شوهر و کادر شوهرم سپردم و رفتم. توی هواپیما همش به اولین سکسم با امیر و لذتی که برده بودم فکر میکردم.تهران که رسیدم امیر اومده بود فرودگاه و منتظرم بود. منو که دید باهام دست و بغلم کرد و گفت میبینی چه گرفتاری برای زنم درست شده. گفتم نگران نباش درست میشه و خوب میشه. مستقیم رفتیم بیمارستان ولی چون امیر همش توی فکر بود نشد کاری بکنم. شب رو موندم بیمارستان و امیر بیچاره همش توی لابی بیمارستان بود و نگران. صبح اول وقت خواهر شوهرم رو بردن اتاق عمل و حوالی ساعت 2 ظهر بیرون آوردن و مستقیم ای سی یو. منو امیر رفتیم دیدیمش و کمی باهاش حرف زدیم. حالش بد نبود ولی خب نذاشتن پیشش باشیم. تا شب چند باری با خواهش رفتیم دیدنش که گفتن دیگه نمیشه ببینید و باید مریض بخوابه و خودمون حواسمون بهش هست. خیلی خسته بودیم و تصمیم گرفتیم بریم هتل تا صبح. رسیدیم هتل و امیر روی تخت دراز کشید و چشماشو بست. منم مانتوم رو در اوردم و ابی به دست و صورتم زدم و اومدم کنارش نشستم. کمی بازو هاشو مالوندم و رفتم سراغ پاهاش کمی مالیدم که گفت آخیش چه خوبه.دستت درد نکنه. بیشتر مالیدم و ساقهاشو مالیدم و یواش یواش رفتم بالاتر تا به روناش رسیدم. چشماشو باز کرد و بهم نگاه کرد و گفت چه خوبه. آروم دستم رو بردم روی کیرش برق از چشمانش بیرون زد. آروم مالوندمش همون کیر بزرگی که توی حموم همش توی کسم بود الان بازم توی دستام بود.بعد از حدودا ده سال دوباره میشد که توی خودم حسش کنم. یواش یواش احساس میکردم که شورتم داره خیس میشه. هر چی بیشتر میمالیدم بزرگتر و کلفتتر میشد و آب منم بیشتر میشد. تحمل نداشتم رفتم سراغ کمربندشو و بازش کردم. دکمه رو باز کردم و زیپ رو پایین کشیدم شلوارشو پایین آوردم و رونای سفید و ماهیچه ای بی موشو دوباره دیدم. از حشریت دیونه شده بودم. ی شورت قرمز تنش بود که بیشتر دیوونم میکرد و ی کیر بزرگ شق شده زیر شورت که چشامو میخکوب خودش کرده بود. یهو امیر یه نوازش آرومی از سینم کرد و ی آه بلندی ناخودآگاه ازم بلند شد. به چشماش نگاه کردم که منو به طرف خودش کشید و بلافاصله ازم لب گرفت. امیر خیلی قشنگ لب میخورد و گاهی زبونش رو فرو میکرد توی دهنم و با این کارش منم زبونم رو بیرون می فرستادم و بعد زبونم رو می مکید و انکارش ی حسگر مانند و ی حال خیلی عالی توی قسمت پایین شکمم درست میکرد که باعث میشد از خودم بیخود بشم شکمم رو به شکمش میچسبوندم و سرم رو عقب میکشیدم و امیر با دستاش کمرم رو محکم میگرفت و بلافاصله سینه هامو میمکید و دیوونه ترم میکرد. آب از کسم فوران کرده بود و خیس خیس بود. گاهی که تکون میخوردن کیر کلفتش که با شورت به از روی شلوار چسابم به کسم میخورد آه و اوهم رو بیشتر میکرد.نفهمیدم چقدر سینه هامو خورد ولی یهو متوجه شدم که به پشت رو تخت خوابیدم و لخت لختم و پاهام به سمت کمم جمع شدن و امیر داره کسم رو میخوره و لیس میزنه. وقتی زبونش رو از روی خط کسم از پایین تا چوچولم میکشید به قدری حشری میشدم که مجبور میشدم کمرم رو از روی تخت جدا کنم و سرم رو دیوانه وار به تشک فشار بدم اما با این کارم لبه های کسم باز میشدن زبونش به در ورودی کسم میخورد و دیوونه تر میشدم. برای یه لحظه به قدری این حرکات حال آور شدن که دیگه طاقت نیاوردم و با جیغ در حالی که بالش رو گذاشتم روی دهنم ارضا شدم و نفسم دیگه بند اومد و راحت شدم. حسی عالی که هیچ وقت با شوهرم تجربش نکرده بودم. امیر عالی بود. اون بدون اینکه کیرش رو بزاره توی کسم منو ارضا کرده بود.حسی که همیشه به یادم میمونه. اومد و کنارم دراز کشید و منو بغل کرد و لبم رو بوسید. نگاش کردم و گفتم عالی بود عزیزم. بدجور ارضام کردی. پنج شیش دقیقه ای دراز کشیدیم و یهو کیر شق شدشو روی رونم احساس کردم. یادم افتاد که اون ارضا نشده. آروم اومدم روش و ازش لب گرفتم و لبش رو خوردم و شروع به بوسیدنش کردم.سینه هاشو خوردم و آهش در اومد فکر کردم دروغ میگه ولی قسم خورد که با مکیدن سینه هاش ی حالتی میشه. پایین تر اومدم تا نافش. از نافش که گذشتم و بوسیدم و مکیدم آهش بیشتر شد و وقتی کشاله رونش زیر بیضه هاشو لیس میزدم دیوونه میشد.توی فیلمها دیده بودم ولی شوهرم هیچ وقت نمیذاشت که ببوسم بدنش رو و اصلا فکر نمیکردم مردا هم نقاط حساس دارن. کیر کلفتش رو از شورتش بیرون کشیدم و کلاهکش رو آروم کردم توی دهنم. آتیش بود. داغ داغ. کمی بهش زبون زدم و آروم آروم کیرش رو فرو کردم توی دهنم خیلی بزرگ بود و همش جا نمیشد. احساس میکرد از دفعه قبل کلفتر و بزرگتر شده. چند دقیقه ای مکیدم و با دستام بیضه هاشو مالوندم. آه میکشید و گاهی کمرش رو بالا میاورد و خودش همه کیرش رو تا حلقم فرو میکرد توی دهنم. حس خوبی بهم میداد و حشریم میکرد.کمی دیگه خوردم و احساس کردم کیرش داره توی دهنم شق تر میشه و کلفتر. بهم گفت در بیار داره میریزه. خواست کیرشو بکشه بیرون محکم گرفتمش و نذاشتم کیرش بیرون بیاد و هرکاری کرد نتونست و کیرش توی دهنم منفجر شد و آب گرمی توی دهنم ریخته شد و تا قطره آخرش رو توی دهنم کشیدم. فکر میکردم آب کیر تهوع آور باشه ولی لذت خاص خودش رو داشت و طعم شور مزه ای داشت. داشتم اون شب همه کمبودهایی که با شوهرم داشتم رو جبران میکردم و تجربه میکردم. امیر بی حال روی تخت افتاد و منم کنارش دراز کشیدم و بغلش کردم و سرم رو گذاشتم روی سینش و امیر گفت مرسی ممنون عالی بود نرمک من.ی مدت بعد احساس کردم چیزی روی لبامه. چشمامو باز کردم و دیدم امیر داره ازم لب میگیره بازم. گفتم امییییر چه خبرته؟ گفت هر دومون ارضا شدیم ولی کیر و کسامون بی نصیب موندن. بعد شروع کرد به خوردن لبامو حال دادن بهم. رفت سراغ سینه هام و با زبونش نوک سینه هام رو نوازش کرد. توی سکس عالی بود همه نقاط حساس بدنم رو می شناخت و با هر حرکتش منو حشری تر و دیوونه خودش می کرد.سینه هامو میمکید و دوباره آب کسم رو جاری میکرد. رفت سراغ کسم ولی انبار اطراف کسم رو مکید و رفت طرف رونم. قسمت داخلی رونم رو که لیس میزد اه و جیغم بلندتر میشد. بدنم حال عجیبی داشت و از خودم بی خود شده بودم پاهامو به سمت شکمم بلند کرد و شروع به خوردن پشت رونم کرد و با انگشتش چوچولمو بازی میداد و گاهی انگشتش رو فرو میکرد توی کسم.بلند شد و اومد روی سینم و پستونامو بهم چسبوند و کیرش رو کرد لای پستونام. کیرش داغ و شق بود و وقتی لای پستونام جلو عقب میشد زیر شکمم حس خوبی پیدا میرد کیرش تا نزدیکای دهنم میومد کمی سرم رو بلند کرد و کیرش رو میدیدم که از لای پستونام بیرون میومد و دهنم رو باز کرده بودم کلاهکش میرفت توی دهنم. کمی به همین کار ادامه داد بعد رفت لای پاهام و پامو از هم باز کرد و کلاهک کیرش مالید به چوچولم. دیوونه شدم کمرم ناخودآگاه از زمین بلند میشد و آه میکشیدم و دوست داشتم کیرش بره توی کسم. بهم گفت چی شده عزیزم چرا اینقدر بی تابی میکنی؟ دلت چی میخواد؟ گفتم امیر منو به آرزوم برسون اون کیر داغت رو بکن توی کسم. کسم به خاطر کیرت داره میمیره. پارش کن و بزار همه کیر کلفتت کسم رو جر بده و با آبت سیرش کن.امیر آروم کلاهکش رو گذاشت روی ورودی کسم و هلش داد توش. ی کیر داغ و کلفت آروم آروم تا ته رفت توی کسم و فقط میدونم که آه عمیقی کشیدم و نفسم رو گرفتم از شدت حالی که بهم اومده بود. خیلی بزرگ و باحال بود.به خودم که اومدم امیر منو به ی طرف چرخونده بود و پاهام جنینی جمع کرده به داخل شکمم طوری که سوراخ کس و کونم قلمبه زده بود بیرون و کیرش رو کرده بود توی کسم و داشت تند تند تلمبه میزد و رونش داشت به کونمهای نرمم میخورد و من داشتم از شدت حالی که میبردن از خودم بیخود میشد.آه و اوهم بیشتر شد و فهمیدم که نزدیک ارضاشدنمه و گفتم امیر دارم میریزم تو هم برام بریز. همه آبتو بریز توی کسم. میخوام آبتو میخوام توی کسم. کیرش داشت شق تر می شد و کلفت تر اونم داشت ارضا میشد به قدری داشت تند و محکم تلمبه میزد که منو اون با هم ارضا شدیم و آه و اوهام بلند شده بود و اوف اوف کردنامونو فکر کنم همه مهمونای هتل شنیده بودن. همون جوری امیر روم افتاد و اروم اروم به پشتم رفت و وقتی داشت میرفت پشت سرم دراز بکشه کیرش که توی کسم چرخ می خورد اخرین احساسهای شیرین سکس باهاش رو هم تجربه کردم. اون کیرش رو در نیاورد تا کیر شقش تو کسم آروم آروم خوابید و خودش از کسم بیرون اومد.دیگه تا صبح لخت لخت کنار هم خوابیده بودیم بدون اینکه بیدار بشیم.صبح که بیدار شدم امیر رو لخت کنار خودم دیدم. بدنی سفید و بی مو تمیز داشت با ی کیر کلفت و قشنگ و دو تا بیضه پر. با بیضه هاش کمی بازی کردم کیرش کمی شق شد و چشماشو باز کرد و بغلم کرد و کمی با هم لب گرفتیم و با بدن هم بازی کردیم و کسم رو خورد و کیرشو خوردم و منو برگردوند گفت میخام صبح بزارم توی کونت. گفتم امیر نمیشه م تا حالا کون ندندم. گفت حالا میدی. کاری نداره.کمی روغن مالید به کونم و کیرش و آروم کلاهکش رو گذاشت روی سوراخ کونم و فشار داد. هر کاری کرد هر چقدر تلاش کرد سوراخ کونم باز نشد که نشد. به همون حالت قمبل کیرش رو از عقب فرو کرد توی کسم و تلمبه زد. لامصب از هر طرفی که منو میکرد یه حس جدید و یه حال جدید داشت. با دو تا دستش لبه های کونم رو از هم جدا کرده بود و همه کیرش رو میکرد توی کسم طوری که بیضه هاش به چوچولم میخوردن و احساس خیلی خوبی بهم میدادن اینقدر خوب که نفهمیدم چطور شد فقط کلفتر شدن کیرشو توی کسم احساس کردم و اینکه آبش ریخت توی کسم و گرمم کرد.عالیترین سفر و بهترین سفر رو به بهونه بیماری خواهر شوهرم تجربه کردم. نوشته: شیرین لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده