رفتن به مطلب

ارسال‌های توصیه شده

 تریسام × داستان سکسی × سکس تریسام × داستان تریسام × سکس × سکس بیغیرتی × بی غیرتی ×

سکسی که به تریسام ختم شد - 1

اسم من محمد 42سالمه یه قیافه و اندام معمولی دارم اسم همسرم آرام قدش 165 و اندام خیلی سکسی و جذابی داره سینه های 85 خوش فرم و همیشه ورزش می‌کنه و کاملا رو فرمه حدود بیست ساله ازدواج کردیم و یه پسر داریم که سربازه داستان از اونجا شروع شد که سینا (پسرمون)میخواست بره خدمت سربازی و آرام خیلی ناراحت بود یه مدت بود مثل قبل سرحال نبود و هر وقت میخواستم باهاش سکس کنم بهونه میآورد تا قبل از این ما تقریبا یه شب در میان سکس داشتیم اونم چه سکسی کمتر از یک ساعت طولش نمی‌دادیدم ارام باسن بزرگی داره که خیلی هم تو چشمه و خیلی دوست داره با باسنش بازی کنم تا کم‌ کم آماده بشه برای آنال و هر وقت سکس میکردیم از دو طرف بود و من واقعا عاشق کون آرام بودم این بی حالی و بی میل شدن آرام داشت دیوونم میکرد باعث شد تا فکر این بیفتم که یه تنوع به سکسمون بدم .
خوب من زیاد فیلم پورن می‌دیدم ولی مثل خیلی از مردای ایرانی نظرم این بود که زنم نباید ببینه چون خراب میشه ولی همیشه از فیلمای سکس سه نفره خوشم میومد یادمه خیلی سال پیش یه داستان سکسی تریسام تو گوشی یکی از دوستام خواندم که اون موقع خیلی برام جذاب بود ولی اصلا نمی‌دونستم باید از کجا گیر بیارم داستانهای سکسی رو.
به ذهنم رسید برای اینکه آرام رو بتونم بر گردنم به روال سابق داستان سکسی براش بخونم بلاخره یه داستان تریسام گیر آوردم و شب زود تر از همیشه گفتم که بریم بخوابیم گفت من خوایم نمیاد بهش گفتم برات سورپرایز دارم و اونم اومد و در اتاق رو بستیم یه چراغ خواب کوچیک آبی رنگ روشن کردم و با همون تاب و شلواری که بود رو تخت تو بغلم دراز کشید گفتم میخام یه داستان برات بخونم گفت حوصلشو ندارم گفتم من میخونم تو بخواب و شروع کردم به خواندن داستان دیدم کم کم داره بدنش گرم میشه و دستانش رو داره دور کمرم جمع می‌کنه منم با دستم که زیر سرش بود گوشی رو گرفته بودم اون یکی دستمو بردم تو شورتش که دیدم کوسش خیس خیس شده همینجور که براش می‌خوندم گفتم دوس داشتی جای شخصیت داستان بودی که دیگه دیوونه شد و شلوارشو کشید پایین و منم شروع کردم به خوردن کوس خوشمزس دیگه کیرم داشت منفجر میشد پاهاشو دادم بالا و محکم تا ته کردمش تو کوسش و شروع کردم به تلمبه زدن تو کوسش برا اینکه ابم نیاد کیرمو کشیدم بیرون و دوباره کنارش دراز کشیدم با دستم با کوسش بازی میکردم و انگشتم رو رسوندن در سوراخ کونش که دیدم کاملا خیس شده و آماده شده به پشت خوابوندمش و با کونش بازی کردم کیرمو با آب کوسش خیس کردم و سر کیر ۱۷سانتیمو گزاشتم در کونش یکم خودشو جمع کرد ولی کم کم فرستادمش تو کونش حالا دیگه صدای نفساش بلند شده بود و من مواظب بودم صدا از اتاق بیرون نره همینجور که کیرم رو تو کونش تکون میدادم با دستم با کوسش بازی میکردم و داستان رو براش مرور میکردم که خیلی زود تر از همیشه بدنش شروع به لرزیدن کرد و ارضاع شد و منم با چند تا تلمبه آب کیرم رو که خیلی هم زیاد بود تو کونش خالی کردم و هر دو بی حال رو تخت دراز کشیدم و خوابمون برد
فردا صبح که من رفتم سر کار آرام هنوز خواب بود ساعت حدود ده زنگ زد وبه بهونه احوال پرسی گفت دیشب خیلی خوب بود بهش گفتم که میخوای امشبم مثل دیشب گفت نمی‌خوام تکراری بشه و قطع کرد عصر زود تر اومدم خونه دوش گرفتم و با هم رفتیم بیرون ولی احساس کردم که حالش خیلی بهتر شده حتی بهتر از قبل شده بود وقتی بر گشتیم خونه سینا پسرم گفت مثل دو تا مرغ عشق شده چیزی شدید مامان حالش خیلی خوب شده ما هم چیزی نگفتیم آرام شام رو آماده کرد خوردیم و طبق معمول سینا رفت تو اتاقش و ماهم رو مبل سه نفره جلو تلویزیون دراز کشیدیم آرام با شیطنت خاصی پرسید داستان رو از کجا آوردی بهش گفتم ما اینیم دیگه دوس داشتی، سرشو چسبوند به سینم و گفت جالب بود منم که بیکار نمونده بودم یه داستان دیگه رو شروع کردم براش خواندن گفت بریم رو تخت دراز بکشیم رفتیم تو اتاق خواب در رو بستیم و شروع کردم به خواندن داستان وقتی هیجان آرام رو دیدم خیلی خوشم اومد یاد روزای اول ازدواجمون افتادم یه حال خوبی داشتیم هر دو تا مون ،کوس آرام خیس خیس شده بود و داشت با سینه هاشو ور میرفت و کیر من داشت منفجر میشد به آرام گفتم ادامش بمونه موقع خواب ولی حالش خیلی از این حرفا بد تر بود و نمیتونست طاقت بیاره ولی چون میدونستم سینا بیداره بلند شدیم اومدیم تو حال و رو مبل نشستیم آرام یه سیب پوست کند و با هم خوردیم و پرسید محمد این کارا تو واقعیت هم اتفاق میوفته گفتم کدوم کارا گفت اذیت نکن همین که دو مرد و یه زن …بهش گفتم میخوای فیلمش رو ببینی احساس کردم که خیلی دلش میخواد ولی روش نمیشه و راحت نیست به بهونه این که کار دارم بلند شدم و رفتم اتاق کارم و شروع کردم از سایت کون باز چند تا فیلم تریسام دانلود کردم وقتی رفتیم تو رختخواب خودمو الکی به خواب زدم دیدم آرام داره کرم می‌ریزه و انگولک می‌کنه گفتم مگه خوابت نمیاد گفت میخواستی یه چی نشونم بدی منم فوری برگشتم و بغلش کردم و یکی از فیلمای تریسام رو براش گزاشتم ببینه واییییی که چه حال خوبی داشت قلبش تند تند میزد منم با سینه های بزرگش بازی میکردم و دستمو بردم تو شلوارکش شورتش کاملا خیس شده بود خودشو چسبوند به من و کیرمو از تو شورتم کشید بیرون و شروع کرد به خوردن کیرم هیچ موقع اینقدر تا ته نخورده بود آوردمش بالا و لباساشو کامل در آوردم و منم شروع کردم به خوردن کوس پر آبش داشت صداش بالا می‌رفت که پریدم روش کیرم رو تو کوسش جا دادم و لباش رو با ولع می‌خوردم دوباره کیرمو می‌کشیدم بیرون که ابم زود نیاد و شروع میکردم به خوردن کوسش یکی یکی انگشتام رو تو کونش فرو میکردم خیلی داغ شده بود و هر دو تامون از خود بیخود شده بودیم بوی سکس و عرق اتاق رو گرفته بور آرام داگی شد و من محکم تو کوسش تلمبه میزدم و از زیر با دستم با کوسش بازی میکردم که یه دفه رو تخت دراز کشید و ارضا شد منم کیرمو کشیدم بیرون و آبش رو پاشید رو باسنش و کنارش دراز کشیدم اگر خوشتون اومد تا ادامش رو بنویسم

نوشته: محمد

  • Like 1
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • 3 هفته بعد...


سکسی که به تریسام ختم شد - 2

تقریبا کار هر شب ما شده بود که با فیلم و داستانهای سه نفره سکسی هیجان خودمون رو زیاد کنیم و جذابیت رو به سکسمون بر گردونییم ولی بعد از یه مدت داشت برامون طبیعی میشد ولی داستان و فیلمای سکسی کار خودشو کرده بود حالا می‌تونستم راحت تو سکسمون با آرام از نفر سوم بگم و حسابی آرام رو شهوتی کنم ،ولی آرام بعد از سکس دوس نداشت در موردش صحبت کنیم و خجالت می‌کشید من میدونستم که اونم مثل من فیلم و داستانهای تریسام رو از همه بیشتر دوست داره وقتی تو سکسمون از نفر سوم براش میگفتم بدنش داغ میشد کوسش خیس خیس میشود و دوس نداشت که ارضاع بشه و میخواست که براش بیشتر بگم باید از کون و کوس میکردمش تا آروم بگیره ای دیوونه بازی های آرام منو تشویق می‌کرد که به فکر نفر سوم باشم از طرفی هم تکرار و گفتن از نفر سوم ذهن آرام رو هم کمی آماده کرده بود ولی فکر میکنم کمی ترس داشت که نکنه من میخوام امتحانش کنم یا اینکه بعدش پشیمون بشم و…حالا دیگه خونه تنها بودیم و روابط من و آرام بعد از رفتن پسرمون مثل روزای اول ازدواجمون شده بود دم به دیقه لب بوس و سکس بود آرام خیلی بیشتر از قبل به خودش می‌رسید و واقعا از نظر من سکسی و جذاب تر شده بود اندام توپور و فوق‌العادش سینه های بزرگ و باسن خوش فرمش که با دیدنش حسابی میتونست نظر هر مردی روبه خودش جلب کنه منو بیشتر شهوتی میکردو واقعا تصور این که آرام روتو بغل یه مرد دیگه در حال سکس ببینم حس عجیبی بود هم دوست داشتم و هم اینکه ترس از دست دادن آرام رو داشتم اما خوره این فانتزی بر افکار من چیره شده بودک دل رو به دریا زدم و شروع کردم تو سایت بی خبر آرام دنبال نفر سوم گشتن با چند نفری چت کردم ولی کیس ما نبودن تا اینکه یه نفر رو پیدا کردم که اهل تهران بود و تو شهر ما دانشجو بود و گفت که ماساژ رو هم حرفه ای بلده باهاش قرار گزاشتم که اول بیرون حضوری ببینمش تردید داشتم که سر قرار برم یا نه با حامد تو به پارک قرار گزاشته بودم بلاخره با خودم کنار اومدم و رفتم وقتی که حامد رو دیدم یه حس خوبی پیدا کردم خوش تیپ و کاملا ورزشکار به نظر می‌رسید تقریبا هم قد خودم ولی پر تر بود خوش برخورد و با ادب با هم صحبت کردیم و کم‌کم یخ بینمون آب شد حامد تجربه تریسام رو داشت و من بهش گفتم که امکان داره دیدارمون به سکس ختم نشه و فقط یه شب نشینی و ماساژ باشه و اونم قبول کرد قرار شد شب منتظر تلفن من باشه
وقتی به خونه رسیدم آرام رو کاناپه خواب بود و توی نور کم خونه سفیدی بدنش و باسن خوش فرمش وصحبت کردن با حامد حسابی شهوتیم کرده بود دلم میخواست زود تر با آرام صحبت کنم و از حامد براش بگم لباسمو عوض کردم و کنارش دراز کشیدم با موهاش بازی کردم دستمو گزاشتم رو سینه های خوشگلش داغی سینه هاشو دوس داشتم اونم دستشو رو دستم گزاشت و با بی حالی پرسید کجا بودی گفتم شام بخوریم بعد همه چی رو برات میگم بلند شد آبی به سرو صورتش زد و شام رو خوردیم بعد شام جلو تلویزیون رو همون کاناپه دراز کشیدیم و به بهونه فیلم دیدن برقا رو خاموش کردم آرام پشتش به من بود و تو بغلم دراز کشیده بود نمی‌دونستم چطور بهش بگم سر صحبت رو باز کردم که کاش یه نفر بود یکم ماساژمون میداد اونم گفت من که خیلی به ماساژ نیاز دارم میتونی ماساژم بدی من با شوق بلند شدم و روغن ماساژ رو آوردم و گفتم بلند شو یه ملحفه بندازم مبل چرب نشه بلند شد تابش رو در آوردم و بند سوتینش رو باز کردم هنوز سینه های آرام میتونست کاملا منو دیوونه کنه سینه های گرد و سفید سایز 85که دل آدم رو آب میکرد یکم با سینه هاش بازی کردم که با اون لبخند قشنگش گفت ماساژ قرارمون بود منم گفتم باشه شلوارکشم در آوردم و با یه شرت دراز کشید روغن رو رو کمرش ریختم و شروع کردم به ماساژخیلی ماساژ رو بلد نبودم و بیشتر باسنش رو میمالیدم کیرم حسابی شق شده بود از مچ پا شروع کردم رو به بالا ماساژ دادن و آرام ساکت بود و چیزی نمی‌گفت بهش گفتم میخوای یه ماساژور وارد بیارم که بلد باشه و حسابی ماساژت بده گفت کجا بوده ماساژور وارد گفتم اگر تو بخوای یکی رو میشناسم زنگ بزنم بیاد فکر کرد شوخی میکنم گفت بزن گفتم جدی میگم ها فوری بلند شد و نشست چشمای زیبا و درشتش برق میزد سرشو رو سینم گزاشتم و ماجرا رو براش تعریف کردم و گفتم فقط قراره ماساژ داریم و نه کار دیگه ای از حرکت بدنش و داغ شدن دستاش صدای قلب مهربونش فهمیدم که دوست داره ولی براش سخت بود که به زبون بیاره گفت مطمعنی پشیمون نمیشی گفتم نگران نباش به همه چی فکر کردم و فوری گوشی رو برداشتم و به حامد زنگ زدم و اونم که از قبل برنامه رو ریخته بودیم آماده بود آدرس رو براش فرستادم گفت تا یکی دو ساعت دیگه اونجا هستم آرام خیلی تعجب کرده بود و هنوز باورش نمیشد محکم منو بغل کرد و لبش رو رولبم گزاشت شروع کردم به خوردن لبام حسش رو دوست داشتم میشد از لب گرفتنش فهمید که اونم دوس داره که بدنش رو یه مرد دیگه جز من لمس کنه بهش گفتم خیلی وقت نداریم آماده شو بلند شد و پرید تو حموم یه دوش فوری گرفت منم خونه رو جمع و جور کردم حوله رو آماده گزاشتم آرام که اومد بیرون خودم بدنش رو خوشک کردم و موها بلوندش رو که تا رو کمرش آومده بود سشوار زدم حس خیلی قشنگی بود دائم همدیگرو بغل میکردیم آرام خیلی استرس داشتم سعی کردم با صحبت کردن و بغل کردنش ارومش کنم راحت نبود که چه لباسی رو بپوشه خودم کمکش کردم و یه شورت و سوتین توری مشکی بهش دادم و از تو لباساش یه تاب سفید و دامن کوتاه مشکی که تا رو زانوهاش بود بهش دادم روانی سفید و ساق پای گوشتیش کاملا مشخص بود خیلی جذاب شده بود کمی آرایش کرد صورت زیباش برق خاصی داشت و حسابی دل منو آب کرده بود دوباره لبام رو رو لباش گزاشتم گفت دیوونه رژم رو پاک میکنی حامد زنگ زد و گفت دم دره درو براش باز کردم وقتی وارد سالن شد با من و آرام دست داد و رو مبل نشست آرامم کنار من نشست حامد خیلی گرم و خوش صحبت بود و خیلی زود با هم راحت شدیم آرام بلند شد و میوه تعارف کرد و رفت تو اتاق خواب چند دقیقه گزشت منم رفتم دنبالش که بیارمش دیدم سر پا ایستاده و خیلی استرس داره بغلش کردم و چسبوندمش به سینم صدای تپش قلبش رو میشد شنید باهاش صحبت کردم و با خودم آوردمش تو حال بیشتر برقا رو خاموش کردم و فقط نور مخفی آبی رنگ سالن رو روشن گزاشتم یه موزیک بی کلام همراه با تصویر که روی فلش ریخته بودم از تلویزیون پخش میشد و بوی رایحه خوشبو کننده که توی فضای سالن پیچیده بودحال خوبی به آدم میداد با اشاره من حامد بلند شد و میز ماساژ رو وسط سالن گزاشت شروع کردم به بیرون آوردن تاب آرام میخواستم سوتینش رو باز کنم که نزاشت منم اسرار نکردم حامد کمک کرد و دامنش رو هم درآورد از حامد تشکر کرد و با خجالت رو میز دراز کشید حامد یه شمع روشن کرد وقتی گرم شد چند قطره رو کمر آرام ریخت و شروع به ماساژ کرد وقتی دستای حامد به بدن آرام خورد خودشو جمع کرد و دستاش رو مشت کرده بود واقعا تو ماساژ وارد و حرفه ای بود آرام کاملا ریلکس کرده بود و داشت لذت میبرد حامد بند سوتینش رو از پشت باز کرد آرام به من نگاه کرد چشماش مست شهوت شده بودبا سر بهش اشاره کردم که مشکلی نیست کیر حامد حسابی شق شده بود ولی همچنان ماساژ رو با حوصله ادامه میداد دیدن این صحنه ها باعث شده بود حسابی تحریک بشم جلو رفتم و در گوش آرام گفتم شورتتم در میارم چیزی نگفت دستام رو گرفت و محکم فشار داد عشق و شور حال عجیبی بود خیلی وقت بود این احساس بین ما نبود دست آرام رو رها کردم و شورتش رو از پاش در آوردم با دیدن کون و باسن خوش تراش آرام حسابی داغ شده بودم به حامد اشاره کردم که می‌تونه راحت ماساژ بده از مچ پا شروع کرد وکم کم رو به بالا می‌رفت صدای نفسای آرام رو می‌شنیدم وقتی دست حامد به باسنش رسید یه آه کشید گفتم جان خوشت اومده عزیز دلم دوس داری ماساژ رو با دستش کیرم رو گرفت و از تو شورتم بیرون کشید هر دو مون دیوونه شده بودیم وایییی که چه حس قشنگی بود و شروع کرد به خوردن کیرم حامد آرام رو برگردوند سینه هاش کاملا سفت شده بودمنم شروع کردم به خوردن سینه های بزرگش آرام دیگه صدای اخ اخخخخش بلند شده بود حالا دیگه حامدم به ما ملحق شده بود و داشت با کوس آرام بازی میکرد کوسش حسابی خیس شده بود به پیشنهاد من بلند شدن تا بریم اتاق خواب رو تخت همون جور که حامد یه دستش تو کوس آرام بود و به دستش دور کمر آرام بود بلند شدن و سمت اتاق خواب رفتیم نور ملایم اتاق و بوی خوش عطری که آرام تو اتاق زده بود حس شهوت بیشتری بهمون میداد آرام منو بغل کرد و شروع به لب گرفتن کرد و حامد هم از پشت به آرام چسبیده بود و با سینه های سفید و خوشگل آرام بازی میکرد آرام کاملا حشری شده بود و اون خجالت اول رو نداشت کیر حامد کاملا از رو شلوار کی که پوشیده بود معلوم بود که داشت منفجر میشد آرام دستش روی کیر من بود که من برش گردوندم تا حامد رو بغل کنه که بتونم از این همه شهوت آرام لذت ببرم شروع کردن به لب گرفتن حالا زیبایی کون و باسن خوش فرمش و رونای سفیدش من و حامد رو بیشتر دیوونه میکرد حامد دستش رو روی کوس آرام برد که صدای ناله آرام بلند شد یه لحظه فکر کردم که ارضاع شد و آرام محکم کیر حامد رو از رو شلوارکش گرفته بود رو تخت دراز کشیدیم و آرام وسط منو حامد دراز کشیده بود حامد شروع کرد به خوردن کوس آرام و من هم سینه هاشو می‌خوردم صدای آرام بلند شده بود و محکم به من چسبیده بود من شورتمو در آوردم و حامدم شورتشو در آورد کیر خوش سایز و خوبی داشت و پاهای آرام رو بالا گرفت و کیرش رو رو کوس آرام می‌مالید به آرام گفتم که امشب شب توئه و راحت باش و هر جور دلت میخواد حال کن که با آهو ناله های شهوتیش به حامد گفت کیرتو بکن تو کوسم حامدم کیرش و تا ته تو‌کوس آرام جا کرد و شروع کرد به تلمبه زدن از بغل آرام خودمو کشیدم بیرون که حامد بتونه کارشو انجام بده آرام حامدو کشید رو ی خودش وشروع کرد به خوردن لبای حامد اونقدر صداش بالا رفته بود که تا اون شب نشنیده بودم که یه دفه آرام ارضاع شد و پشت سرش هم حامد کل آبشو تو کوس آرام ریخت دیدن این صحنه حسابی شهوتیم کرده بود و کیرم داشت میترکید حامد بلند شد و من آرام رو بغل کردم و کنارش دراز کشیدم تا کمی حالش جا بیاد درگوشم مدام می‌گفت ممنونم محمد و دستشو به کیر من گرفته بود گفت نمیخای مگه ارضاع بشی گفتم الان نه سه نفری روی تخت دراز کشیده بودیم آرام رو محکم تو بغلم گرفته بودم حالا حس دوس داشتن آرام برای من خیلی بیشتر شده بود با موهاش بازی میکردم و قربون صدقش میرفتم حامد اجازه خواست که بره و منم تا دم در همراهیش کردم برگشتم دیدم آرام رفته دوش بگیره منتظرش موندم تا بیرون بیاد حالا دیگه ازمن خجالت می‌کشید معذرت خواهی کرد بغلش کردم و براش توضیح دادم که این یه فانتزی بود و من دوست داشتم بعد دوباره رو تخت دراز کشیدیم و به سکس توپ انجام دادیم از اون روز به بعد تا مدتها ما با یاد اون شب سکس میکردیم و گرمی خوبی به روابط سکسی مون داده بود …

نوشته: محمد

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.