رفتن به مطلب

ارسال‌های توصیه شده

     بیغیرتی × همسر × داستان سکسی × داستان بیغیرتی × داستان همسر × سکس همسر × سکس بیغیرتی ×

همسر زیبا و جذاب من پریا - 1

سلام من پوریا هستم و ۳۲ سالمه قدم ۱۷۲ وزنم ۸۰کیلو اسم همسر زیبا و لوندم پریا هستش و ۲۷ سالشه من ۵ سال باهاش دوست بودم تا سال گذشته ازدواج کردیم همسر من فوق العاده لوند و سکسی هستش قدش ۱۶۷ اندام تپل و برجسته کلاس رقص میره و شکم نداره سینه هاش خیلی بزرگه قبلا سایز ۸۰ بود اما قبل ازدواجمون دکتر رفت و بهش چربی تزریق کرد و سایزش رو الان به ۹۵ رسونده رونای پر و درشتی داره اما نگم از باسنش گرد و بزرگ و زیبا طوری که وقتی شلوار جین میپوشه یا لگ و ساپورت واقعا سکسی و جذاب میشه خیابون که میریم همیشه یه تک کت کوتاه میپوشه با لگ یا شلوار جین تنگ همین باعث میشه باسن بزرگش حسابی تو خیابون تو چشم باشه و به خصوص مرد های سن بالا از دید زدنش لذت میبرن خود منم خوشم میاد وقتی کون گنده ی پریای زیبای من تو خیابون دلبری میکنه یادمه اوایل ازدواجمون بود رفته بودیم پاساژ گردی پریای من یه تک کت سفید پوشیده بود با یه لگ صورتی فوق تنگ زیرشم شورت لامبادا و یه نیم تنه سفید از بالا سینه های گنده و سفید سایز ۹۵ش بیرون زده بود موهاشم فرفری و طلایی چشماشم عسلی چیزی از زیبایی کم نداشت رفتیم تو یه مغازه فروشنده یه مرد سن بالا بود مغازه مانتو های کوتاه و جلو باز مخصوص پریای من رو می‌فروخت من خودم رو به اون راه زدم که با گوشی مشغولم پریا حسابی با فروشنده لاس میزد ازش یه تک کت کوتاه گرفت و می‌رفت تو اتاق پرو در نیمه باز بود تک کت رو پوشید رو به من و فروشنده گفت خوشگل شدم وای بدن سفیدش نافش سینه ها و شکم نرم سفید و قشنگش تو چشم یارو بود داشت با چشماش زن من رو میخورد منم لذت میبردم بعدش کت رو در آورد و گفت از این خوشم اومده با همون اندام سکسی و نیم تنه لختی گفتش لطفا اون مانتو هم بدین فروشنده دست پاش میلرزید از هیجان دیدن یه همچین گوشتی مانتو رو پوشید و خودش رو تو آینه نگاه کرد و پسندید و گفت اون شلوار جین هم میخوام وای چی میدیدم پریای من بی پروا ساپورتش رو کشید پایین اون زیر یه شورت لامبادای صورتی پوشیده بود فروشنده میخ شده بود و داشت نگاه می‌کرد و انگار نه انگار من اونجا بودم باسن پریای من برجسته پهن و سفید بود شلوار جین رو پوشید تنگ تنگ بود جلوی رونش چند تا پارگی داشت که گوشتای رون همسر من رو نشون میداد رو به من با لبخند نازی گفتش چطوره عشقم میاد بهم ؟ منم گفتم عالیه عزیزم بخر پریا با آرایش غلیظ و جنده وار و مژه های بلند شده جلوی یه مرد دیگه عشوه میومد و من داشتم از این همه زیبایی لذت می‌بردم بعدشم رفتیم یه رستوران شیک و با کلاس اونجا هم همه ی نگاه ها رو پریای من بود حتی مرد های متاهل که با زن هاشون بودن سینه های بزرگ خانومم از تاپ نیم تنش بیرون زده بود نگاه میکردن از باسن بزرگ و خوش فرمش هم نگم که موقع قدم برداشتن قمبلاش از پشت لگ تنگ صورتی جانانه میلرزید و چپ راست میشد و دل هر مردی رو میلرزوند شب که رسیدیم خونه یه سکس جانانه کردیم بعد سکس بهش گفتم من عاشق این مدل سکسی بودن تو هستم عاشق جنده بودنتم پریا عاشق این بود جنده یا کصده صداش کنم حتی بعضی وقتا بهش میگفتم کص پری و اونم حال میکرد حتی دوران دوستیمون هم پریا با یه مرد زن دار سن بالای پولدار رابطه داشت البته خودمم بازاری هستم و وضع مالی خوبی دارم و پریا بخاطر همین حاظر شد ازدواج کنه با من چون پریا عاشق پول و طلا بود منم براش چیزی کم نمیذاشتم پریا عاشق دیدم فیلم های bbc سیاه پوست های کیر بزرگ بود هرشب قبل سکس این مدل پورن می‌دیدیم جنده ی من واقعا سکسی و جذاب بود حتی شب عروسیمون پریا لباسش باز بود پشتش باز از جلو هم دوتا پستونا بزرگ بیرون بود آرایش غلیظ ک زیبایی داشت با مرد های مجلس حسابی رقصید و منم کیف میکردم از این حجم سکسی بودن همسر نازم بودم تو خونه هم همیشه با شورتک های تنگ و سکسی می‌گشت تا با کون گنده و قلمبش برام دلبری کنه منم همیشه بهش میگفتم بیرون میری هیچوقت مانتوی بلند نپوش همیشه باسن گنده و خوش فرمت رو بنداز بیرون تا همه از دیدن این همه زیبایی کیف کنن منم هر شب با هیجان بیشتری باهاش سکس میکردم پری مادرش یه پسر خاله داره به اسم علی که الان ۴۲ سالشه این علی آقا قد تقریبا بلندی داره چهار شونه و کچل بدن سبزه ای داره تو تهران زندگی میکنه خیلی هم میلیاردره حتی ماه عسل هم منو همسرم وقتی ترکیه رفتیم به عنوان کادوی عروسی کلید خونش تو آنتالیا رو بهمون داد منم با اینکه پول داشتم اما قبول کردم کلا علی با پریا خیلی صمیمی بود با اینکه خودش زن داشت تو مهمونی ها وقتی که میومد شمال ( ما ساکن شمال هستیم ) علی همیشه پیش خانومم می‌نشست برای هم مشروب میریختن و حرف میزدن و میخندیدن حتی تو دوران دوستی هم پری همیشه تعریف علی رو پیش من میکرد من بعضی وقتا حشری میشدم وقتی فکرشو میکردم علی بیفته رو پری و ترتیبش رو بده وای چقدر جذاب میشد تصور می‌کردم حتما کیرش باید دوبرابر کیر من باشه و خانومم رو سیر کنه البته پریای من خیلی جنده و پولکیه قبلشباید علی حسابی براش خرج کنه کلا چون علی خیلی پولدار بود پری دوسش داشت یادمه یه روز ظهر تازه از مغازه اومدم خونه واسه ناهار دیدم پریا یه دامن نقره ای برق برقی پوشیده با یه تاپ نیم تنه ی سفید ناف و شکم صاف و سفیدش بیرون بود از بالا ها دوتا پستون گنده و سفیدش رو بیرون انداخته بود و فقط نوکش مشخص نبود مشخص بود تازه دوش گرفته بهش گفتم به به خانوم خانوما خوشگل کردی فداتشم کجا به سلامتی؟ گفت دارم میرم آرایشگاه عزیزم گفتم واسه چی سره ظهر خنده گفتم نکنه قرار داری ناقلا نخودی خندید و گفت نه عزیزم علی داره از تهران بیاد به ویلا هایی که دارن میسازن سر بزنه ( علی تو شمال تو کار ساخت ویلا های لاکچری بود تو تهران هم چند تا نمایشگاه ماشین داشت و تو کار ساخت ساز هم بود ) منم دارم میرم خونه مامانم وقتی که اومد ببینمش تو هم شب از سر کار بیا دنبالم وای دامن همسرم خیلی تنگ و کوتاه بود راه که می‌رفت دامنش میزد بالا و سفیدی کپل های کونش مشخص میشد شورتشم لامبادا بود و اگه یکی دقت میکرد دیده می‌شد از این همه زیبایی که تا چند ساعت دیگه علی کیر کلفت هم ازش بهره می‌برد حسابی لذت بردم و رفتم سر کار
شب رفتم خونه مادر خانومم دنبال پری ( پری پدرش فوت شده بود و یه برادر داشت که خارج از کشور زندگی می‌کرد ) رفتم داخل دایی پری و زندایی پری هم شام دعوت بودن وای پریا که پیش علی نشسته بود با همون لباسا و ارایش فوق غلیظ و جنده وار اومد سمت من دست داد روبوسی منم با علی و بقیه دست دادم پری رفتش برامون چایی آورد سمت علی اول خم شد تا چایی رو بهش تعارف کنه و کونه سفید و بزرگش رو کرد سمت من حدس میردم الان حسابی جلوی علي خم شده و سینه های درشتش بیرون زده رو کرد سمت و به منم چایی داد پری نشست پیش من اما پاهاش رو انداخت روی هم و رونای درشت و سفیدش تو چشم بود علی هم زنش لاغر و سبزه بود و از این همه زیبایی داشت لذت می‌برد یکم مشروب خوردیم گفتیم خندیدیم پری همینجور داشت جلوی من با علی لاس میزد و می‌خندید لاسیدنش بدجور منو حشری کرده بود یه لحظه جلوی من پری بلند شد بره کیف کیف ک مانتوش رو برداره وای کپل های کونش از زیر دامن تنگ و کوتاهش بیرون زده بود حتی شورت لامباداش هم پیدا بود علی هم که مست بود داشت با چشماش کون پریای من رو میخورد پری خم شد به بهانه اینکه یه چیزی از کیفش برداره قشنگ شورت مشکی و کص بزرگش از پشت که البته شورت اونو پوشونده بود پیدا شد و بعدش کیفش رو برداشت و داشت سمت میومد رونای درشت و خوشگلش تو چشم میزد بلاخره بعد یکم دیگه بگو بخند اومدیم خونه اون شب کلی با پری لاس زدم که جوون خوب کیر علی رو بلند کردی پری هم که مست بود و صورتش گل انداخته بود و خوشگل تر از همیشه شد بود گفت نه بخدا فقط با علی رفتیم پاساژ گردی برام خرید کرد منم چون دامنم خیلی کوتاه بود مجبور شدم ساپورت بپوشم وای فکر اینکه علی همسر کون گنده ی منو تو شهر گردونده خیلی حشریم کرد ( بعدا فهمیدم پریا تو ماشین واسه علی ساک زده حتی موقع ساک زدن به من زنگ زد که کجایی کی میای خونه ) اون شب بعد دوش گرفتن با اینکه یه دور با ساک زدن پریا آب من رو تو حموم آورد( پریا عاشق ساک زدن بود حتی خیلی از شبا می‌رفت لای پای من و کیر من رو مثل پستونک میذاشت دهنش می‌خوابید ) وقتی بیرون اومدیم از پریا خواستم قمبل کنه وای چه کونی گنده قلمبه و سفید مثل برف کونش برای من میلیارد ها تومن ارزش داشت حاظر بودم این کون رو با صد نفر دیگه شریک بشم اما از دستش ندم چون واقعا عاشقش بودم و دل بهش باخته بودم یکی دیگه از دلایل ازدواج من با پریا باسن بزرگ و سفیدش بود چاکش رو وا کردم و با ولع و اشتها سوراخ کونش رو لیس میزدم و لذت می‌بردم قبلا هم اینکارو کرده بودم اما اون شب لذت بیشتری می‌بردم چون یه مرد دیگه هم واسه این کون بزرگ و خوش فرم شق کرده بود بعدشم حسابی از کون گاییدمش اون شب هم گذشت یکی دوماه بعد هوا هنوز گرم بود و علی یه جشن داخل ویلای شیک و بزرگش گرفته بود کل زن شوهر پولدار و تهرانی دعوت بودن پریای من اون شب خیلی سکسی شده بود آرایشگاه رفته بود یه لباس ماکسی پشت باز کوتاه و قرمز پوشیده بود از جلو هم کامل باز دوتا پستونای بزرگ و خربزه ای شکلش بیرون افتاده بود و فقط نوکش پوشیده بود سفید و جذاب موهاشم بسته بود بالای سرش خیلی خوشگل و جیگر شده بود لباسش به قدری کوتاه بود که تا بالای زانو ها و نزدیک رونش بود راه که می‌رفت شورتش مشکی و لامباداش مشخص میشد چون روناش خیلی پر بود و گوشتی لباسش بالا می‌رفت من که به روی خودم نیاوردم از پشت که دیگه نگم چند قدم که بر میداشت لپای کونش میفتاد بیرون اوف چه منظره ای یه مانتوی کوتاه و جلوه باز پوشید سوار ماشین شدیم و رفتیم تو راه تلفن همراه همسرم زنگ خورد جواب که داد فهمیدم علی هستش پریا با ناز و عشوه و خنده و با اون صدای قشنگش جوابش رو داد و گفت داریم میایم بعدش رو به من گفت وای علیمنتظرمونه منم یه دست به رونای درشت و سفیدش کشیدم و گفتم جووون الان میبرمت پیش علی بلاخره رسیدیم یه ویلای شیک و لاکچری بود ماشین رو پارک کردم ماشین ها همه مدل بالا بودن علی رو دیدم حسابی تیپ زده بود اومد استقبال ما در ماشین رو باز کرد پریای من پیاده شد قبلش من پیاده شدم پریای شیطون موقع پیاده شدن از عمد پاهاش رو وا کرد تا علی شورتش رو ببینه بعدش علی رو بغل کرد و جلوی من صورتش رو حسابی یه ماچ آبدار کرد در مورد زن بچه علی ازش پرسید اونم گفت خانومش تهرانه نتونست بیاد پریا مانتوش رو در آورد داد به یه خدمتکار ویلا حیاط بزرگ و شیکی داشت و میز های گرد گرد قرار گرفته بود همه زن شوهر های شیک و با کلاس اونجا نشسته بودن به جرات میتونم بگم پریای من از همشون سکسی تر بود پریا یکم جلو تر از من و علی راه می‌رفت علی محو کون پریا شده بود با هر قدمی که بر میداشت لباس تنگ و کوتاهش بالاتر می‌رفت و قمبل های درشت و سفید باسن طاقچه فرمش بیشتر تو چشم میزد بعضی وقتا با خودم فکر میکنم اگه پریا همچین کونی نداشت اصلا باهاش ازدواج نمیکردم من عاشق فرم کون و قلمبگی کون همسرم شده بودم از همه مهم تر این سکسی گشتن و جنده بودنش بود که منو حشری میکرد من و پریا دور یه میز نشستیم پریا پاهاش رو انداخته بود رو هم روانی بزرگ و سفیدش تو چشم بود حتما قمبل کونش هم مشخص بود و مقداری از شورتش هرکی رد میشد زیر چشمی نگاه می‌کرد اون شب بیشتر مردهای مجلس که همه سن ها بالای ۴۰ بود فهمیده بودن شورت همسر من چه رنگیه و این برای من لذت بخش بود بعد چند دقیقه که نشسته بودیم علی اومد کنارمون نشست دوتا لیوان ویسکی برامون آورد با یه ظرف انواع فینگر فود و مزه من پریا یکم خوردیم علی گفت قبلا خورده پریای من طبق معمول که مشروب میخوره صورت خوشگل و سفیدش گل انداخت قرمز شد علی و پریا با هم حرف میزدن و میخندیدن من مست مست شده بودم فقط نگاهم رو سینه های سفید و بزرگ پریا بود که وقتی می‌خندید میلرزید و فقط نوکش پوشیده بود و کلش بیرون بود آدم های دیگه تک توک وسط میرقصیدن دی جی آهنگ گذاشته بود که یهو آهنگ گلپری جون پلی شد پریای من وسط لاسیدن با علی گفتش وای من عاشق این آهنگم علی هم بهش گفت خب بیا بریم وسط برقصیم پری یه نگاه کوچیک به من کرد و منم گفتم برو عشقم خوش بگذرون علی و پری با هم رفتن پریا همینجور که داشت می‌رفت سمت سن وسط راه با آهنگ قر میداد و کون بزرگش رو میلرزوند رسید رو سن شروع کرد با علی رقصیدن مست مست بود و مثل جنده ها با هنگ گلپری جون سینه هاش رو میلرزوند اون تیکه که آهنگ شمالی میشه هی خم میشد میلرزوند میومد بالا وای سینه های درشتش نوکش از لباس بیرون زده بود اما اینقدر زن خوشگلم مست بود که حالیش نبود حالا زن من شده بود گل سر سبد یا بهتره بگم جنده ی مجلس همه ی مرد ها داشتن باهاش میرقصیدن پری هم کم نمی‌آورد و واسه همه قر میداد موقع قر دادن لباسش می‌رفت بالا و بخش زیادی از کص کونش معلوم میشد کون گنده و خوش ترکیب همسرم واقعا مجلس رو گرم کرده بود بعدشم آهنگ دکتر ساسی پخش شد پریا با همون آهنگ اولش دستاش رو برد بالا و همین باعث شد سینه ها و نوک پستونش بیشتر بیرون بزنه از پایینم شورت مشکیش مشخص بود بعدشم جیغ کشید و حسابی رقصید حتی شوهر خواهر علی که حدود ۵۰ سالش بود و دکترم بود دیوونه ی همسرم شده بود و داشت باهاش می‌رقصید پریا مست مست بود و هیچی حالیش نبود اون لحظه فقط داشت از رقصیدن با مرد های سن بالای مجلس لذت می‌بردبلاخره اون شب تموم شد تو ماشین پریا از بس رقصیده بود خسته بود پاهاش رو روی داشبورد ماشین گذاشت و سینه هاشم از لباس بیرون افتاده بود و منم بهش چیزی نگفتم همینجوری رفتیم خونه و حسابی سکس کردیم موقع قمبل کردن که از پشت بذارم تو کصش بهش گفتم جووون چه چقدر سفیدی کصپری من جنده خانوم من پری هم با عشوه گفت اوم آره من باید عربستان اونجا عربا سرتا پای منو طلا میگیرن منم گفتم جون عربا کیرشون سیاه و بزرگه ها با خنده ی جنده واری گفت منم عاشق کیر بزرگ و سیاه هستم گفتم مثل کیر علی ؟ گفتش وا من که کیر علی رو ندیدم تو دلم گفتم آره جون خودت بعدش گفتم ولی امشب حسابی کیرش رو شق کردیا پریا فقط خندید و چیزی نگفت منم حسابی گاییدمش و همونجا تو بغلش از هوش رفتم و خوابیدم صبح از خواب بیدار شدم ساعت ۹ بود پریا همیشه همین ساعت بیدار میشد اما مستی و رقص خستش کرده بود و خواب خواب بود باسن گنده و سفیدش سمت من قمبل شده بود بدنش سفید بود و نقص نداشت از جلو نگاش کردم سینه های گنده و سفیدش روی هم افتاد بود چقدر ناز مثل فرشته ها خوابیده بود واقعا کسی فکرشو نمیکرد همسر من با این ظاهر زیبا و مظلومش درونش یه جنده ی حشری و پول پرست داشته باشه گوشیش رو دیدم کنار دستشه با اینکه رمزش رو بلدم اما هیجوقت هیجوقت عادت ندارم گوشیش رو چک کنم اما اون روز از سر کنجکاوی رفتم تو پیام ها بله انگار علی ساعت ۸ صبح بهش پیام داده و باهم چت کردن و ظهر باهم قرار گذاشتن علی گفت قبل اینکه برم تهران میخوام بیام پیشت برات ویسکی آوردم پری هم گفت بیا عشقم منتظرم پوریا بره بهت پیام میدم وای چه حالی میداد زنم رسما میخواست کص بده به فامیلش و انگار این دفعه اولش هم نبود خیلی حشری شدم کیرم رو مالیدم به صورتش تا بیدارش کنم تا چشمای قشنگش رو باز کرد
همونجا کردم تو دهنش صبح ناشتا دهن پریا رو گاییدم از بس حشری بودم آبم رو تو دهنش خالی کردم بعدش رفتیم حموم دوتایی زیر دوش بغلش کردم بوسیدمش بعدش رفتم سر کار ظهر یکم دیرتر برگشتم دیدم پریا وسط حال خونه داره از علی لب میگیره اینقدر گرم لب گرفتن بود که حواسش نبود من اومدم یه تاپ نیم تنه ی قرمز پوشیده بود با شورت توری مشخص بود جفتشون تازه از حموم اومدن علی هم یه تیشرت و شلوار اسلش پوشیده بود من داشتم از دیدن این صحنه کیف میکردم که یهو جفتشون منو دیدن جا خوردن پری با دستپاچگی گفت عزیزم علی داشت می‌رفت برامون یه شیشه ویسکی آورد یه گردنبند طلا هم گردن پریا بهم نشون داد و گفت اینم کادوی تولدم علی جون زحمت کشید و زودتر بهم داد منم با خوش رویی گفتم دستت درد نکنه علی جون زحمت کشیدی واقعا باهاش دست دادم و روبوسی کردم علی که انتظار همین برخورد امروزی و روشنفکرانه منو داشت ازمون خدافظی کرد و رفت بعد رفتن علی من حسابی از پریا لب گرفتم سر ناهار که پری رو پاهام نشسته بود و تو یه بشقاب غذا میخوریم با ناز و عشوه بهم گفت تو ناراحت نشدی منم بوسیدمش و گفتم نه عزیزم تو نفس منی عمر منی حتی اگه لخت هم تو بغل علی بودی من ناراحت نمیشدم علی که غریبه نیستش تازه مرد پرنفوذ و پر قدرتیه همه جا آشنا داره اتفاقا نگهش دار یه موقع دیدی به دردمون میخوره پری هم ازین حرفای من خوشحال و کلی ماچم کرد دو شب بعد تصمیم گرفتیم ویسکی که علی آورده رو بخوریم پریا قبلش رفته بود آرایشگاه و یه لباس خواب بندی و سکسی صورتی پوشیده بود با یه شورت لامبادا اولش یکم رقصید برام بعدشم نشستیم پای خوردن من یکم که مست شدم گفتم اون شب کیر علی رو سیخ کردی با رقصیدنت فرداییش اومد سروقتت بعدش کلی خندیدم پریا گفت آره دیگه من اینم علی هم منو خیلی دوست داره و بخاطر من کارش رو تو شمال ادامه میده تا منو ببینه دیدم بله پریا خانوم داره اعتراف میکنه که با علی رابطه داره منم داشتم لذت می‌بردم چه حس خوبی داشت وقتی فهمیدم همسرم با یکی رابطه داره پریا که مست مست بود خنده ای جنده وار کرد و گفت آره علی میگه این همه کص کون کردم هیچکس کص کون تو رو نداره عاشق منه برام میمیره فهمیدم خیلی وقته باهم رابطه دارن یادمه اوایل دوستیمون زیاد در مورد فامیلش که تو تهرانه و خیلی پولداره حرف می‌زد فهمیدم که بله خیلی وقته رابطه دارن پریا گوشیش رو در آورد و یه فیلم نشونم داد واو چی می‌دیدیم لنگای سفید و گوشتی پریا بالا بود و علی داشت کص پریا رو میخورد و لیس میزد روی تخت اتاق ما نبود احتمالا ویلای خود علی بود صدای ناله های پریا میومد بعدا فهمیدم علی از بس مست بود پریا ازش تونست فیلم بگیره کله کچل و بزرگ علی لای پای زنم بود و داشت لیس میزد زبونش تو کص پریا میچرخید چه منظره ای بعدش بلند شد کیرشو دیدم راحت ۲۲ سانت میشد بزرگ و سیاه و پر رگ یکم شکم داشت هیکلش ورزیده بود و سیاه و بدون مو فیافش تو فیلم مشخص بود داره کیف میکنه بعدش کیرش رو اورد بالا و مشخص بود کرد تو دهن پریا صدای ساک زدن پریا میومد اما چیزی مشخص نبود آخه پریای من عاشق ساک زدنه بعدشگذاشت جلوی کص پریا و فرو کرد داخل پریا ناله می‌کرد و علی همینجور تلمبه میزد آه ناله های پریا از تو فیلم خیلی حشری کننده تر بود بعدش ناله کنان بعد چند دقیقه آبش رو تو کص همسرم خالی کرد بهش گفتم دیوونه حامله نشی با خنده گفت نترس همیشه قرص میخورم دیدن اون فیلم خیلی حشریم کرد از پریا پرسیدم چرا این فیلم رو گرفتی گفت چون علی واسمون شاخ نشه آدم مهمیه ولی خیالت جمع علی خیلی ماهه واسه من میمیره منم از اینکه همچین همسر زرنگی دارم لذت بردم بوسیدمش و اون شب حسابی یه سکس جانانه کردیم . دوستات عزیز داستان کاملا واقعی بود

ادامه دارد

نوشته: پوریا

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.