رفتن به مطلب

ارسال‌های توصیه شده

     خاطرات نوجوانی × گی × داستان سکسی × داستان گی × سکس گی ×

کونی بچه محلمون شدم

سلام دوستان
من مهدیارم۱۸ سالمه
بدن سفید و ورزیده‌ای دارم
ولی از قیافم معلوم نمیشه که سوراخم صورتیه.
15 سالم بود که بچه محلمون منو میبرد خونشون به بهانه بازی با کامپیوتر…
مامان باباش کارمند بودن صبح تا ظهر خونه خالی بود خودشم شب کار بود از صبح تا عصر خونه بود.
خلاصه وقتی میرفتم خونشون خودش رو صندلی بود منو همیشه می گذاشت رو پاش جوری ک قشنگ کونم رو کیرش بود
منو میمالید دست به کیرم میزد گردنمو بوس میکرد،بعضی وقتا وسط بازی قطع میکرد فیلم سوپر پخش میکرد با کیر منم ور میرفت من خیلی خوشم اومده بود
بلندم میکرد کیرشو در میاورد میگفت باهاش بازی کن منم با دستام واسش بازی میکردم و جق میزدم میگفت اگ ابم اومد بخور خیلی واسه صورت خوبه خوشگل میشی منه خرم میخوردم ابشو بد مزه بود.
بعداز اینکه میخوردم واسم بستنی میگرفت
کم‌کم بعداز چندروز منو لخت میکرد بدنمو میخورد و کونمو میخورد لاپایی میکرد منو.
همیشه ابشو یا میخوردم یا میریخت لای کونم.
دقیقا هفته یک بار منو میکرد
دیگه رسید به سوراخم منو میبرد حموم بدنمو پاهامو میشست مخصوصا سوراخمو.
بعدش منو میبره رو تخت پاهامو میدادبالا سوراخمو میخورد یا انگشتای پامو میخورد
من خیلی حال میکردم
رفت عسل ریخت تو ظرف آورد
بعدش دراز کشید منو کشید رو خودش به حالت 69 شدیم من کیرشو میخوردم اون سوراخمو بعد با انگشتش عسل میمالید رو سوراخم میخورد یا باانگشت میداد توم منم یک آه ریزی میکشیدم
کم‌کم انگشتشو تا ته میکرد تو سوراخم من ی کوچولو دردم میومد ولی خب دوست داشتم
دیگ داشت دیرم میشد گفتم باید برم خونمون سریع پاشد منو لاپایی کرد و تمیزم کرد رفتم.
روز بعد اصن یه جوری شده بودم دوست داشتم سریع برم خونشون انگشتشو بکنه تو کونم.
رفتم مغازه صابون بخرم دیدم اونم تو مغازه رفتم کنارش گفتم بیام خونتون…
گفت آره برو صابونو بده در حیاط رو باز میزارم اومدی تو درو ببند.
خلاصه رفتم خونشون اصلا کامپیوترو روشن نکرد یک راست اومد بغلم کرد برد منو رو تخت شروع کرد درآوردن لباسام خودشم لخت شد
دراز کشید بهم گفت برام ساک بزن
منم کیرشو کردم دهنم تا نصفه میتونستم بخورم اونم حال میکرد هی ب کونم سیلی میزدم…
بهم گفت کونت کیر میخواد منم گفتم آره،بچه بودم نمیدونستم خیلی درد داره که فک کردم دردش اندازه انگشتشه…
منو برد تو حموم سوراخمو خوب شست شروع کرد خوردن خیلی بهم حال میداد
رفت روغن زیتون اورد مالید ب کونم و انگشتش.
کرد تو کونم کم‌کم دوتا انگشتشو کرد توش من جیغ زدم گفتم ولم کن نمیخوام ولی گوش نکرد
توش نگه داشته بود تا بازبشه سوراخم گفت تحمل کن بعداز۵دقیقه اروم شد
کیرم اندازه همون دوتا انگشتش بود
منو خوابوند زیرم بالش گذاشت کیرشو چرب کرد اروم اروم کرد تو کونم منم داد میزدم و میگفتم نکن ولم کن
تا ته کرد تو کونم خوابید روم
جیغ میزدم و داد میزدم میگفتم تورو خدا در بیار کیرتو غلط کردم
میگفت دیگه از این خبرا نیست تا ابم نیاد ولت نمیکنم…
داشتم گریه میکردم التماس میکردم میگفتم توروخدا دربیار با گریه میگفتم اگه خدارو دوست داری در بیار میسوزه
دیوث میگفت خدا رو دوست ندارم در نمیارم
بعداز چنددقیقه گفت دیدی دردش رفت
شروع کرد اروم جلو عقب کردن
منم هربار که بالا پایین میکرد میگفتم اه اینم میگفت جوووون عجب کون تنگی
یهو کیرشو کلا دراورد یهو گوزیدم که گفت جووون اینم تایید کارم.
رفت دوباره عسل اورد مالید سر کیرش دوباره کرد تو کونم منم دوباره جیغ زدم
داشت تلمبه میزد منم داشتم جیغ میزدم و ناله میکردم
یهو تند تند شروع کرد تلمبه زدن منم اه اه میکردم و میگفتم عوضی ولم کن اخ اشغال در بیار کیرتو اااااای بسه دیگ یهو خوابید روم تو کونم داغ شد ترسیدم گفتم چیکار کردی
گفت ابمو ریختم توکونت نترس کاری نمیشه بعداز چندثانیه کیرشو دراورد کونمو تمیز کرد و لباسامو تنم کرد گفت برو یکم با کامپیوتر بازی کن ک بعدش بتونی راه بری
انقدر سوراخم میسوخت ک نمیتونستم قشنگ راه برم،گفتم میخوام بازی کنم میخوام برم خونمون…
سریع خودمو رسوندم خونه رفتم دستشویی دیدم آبش داره از کونم میریزه خودمو شستم و رفتم تو اتاقم…
دو روز بیرون نرفتم بعد از دوروز خودم می رفتم در خونشون میگفتم بیا باهم بازی کنیم…
دقیقا ۶ماه فقط منو میکرد و منم انقدر سوراخم گشاد شده بود که شبا تو کونم خیار میکردم و جق میزدم…
ببخشید طولانی بود

نوشته: مهدیار

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.