behrooz ارسال شده در 30 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 30 خرداد گی × زنپوش × داستان سکسی × داستان گی × سکس گی × داستان زنپوش × سکس زنپوش × بهترین سکس احسان زنپوش سلام این داستان محتوای همجنس بازی داره اسمم احسانه و الان ۲۸سال سن دارم ولی زمانی که میخوام داستانش رو بگم تقریبا بیست دو سالم بود. من پوستم سبزه است و قدمم صد هفتاد بدنم معمولی بود ولی باسنم خیلی برجسته بود جوری که همیشه تو چشم بود منتها چهره ام مردونه هست و شبیه ترنسا نیستم و مردونه لباس میپوشم و این داستان, داستان یکی از سکسام با پسر خالمه چون غیر اون با کسی سکس نکردم. اسم اونم بهنام هم قدیم باهم اما اون سفید پوستش و چون تعمیر کار دستاش زمخت و خشن و اینکه ما از بچگی همیشه همو انگولک می کردیم تا اینکه رفته رفته من حس کردم از بات بودن خوشم میاد و تو سکسامون دیگه من نقش زن رو اجرا میکردم😅 بریم سراغ داستانمون: باهم ظهر هماهنگ شده بودیم و قرار گذاشتیم که شب بیاد خونمون تا یه حالی کنیم باهم. بعد قرار گذاشتن من رفتم حموم حسابی خودمو شیو کردم سعی کردم غذا کمتر بخورم تا شکمم پر نباشه چون خانواده مهمون رفته بودن تنها بودم خونه و زد به سرم که لباس زنونه بپوشم. یه شلوار جین آبی رنگ تنگ که تا ته کشیده بودم بالا با یه سوتین اسفنجی قرمز با ی ژاکت زنونه مانند قرمز . داشتم خودمو تماشا میکردم که دیدم زنگ خونه زده شد ، بهنام بود. بدو رفتم دم در استقبالش منو که دید هنگ کرد همون راهرو عین وحشیا منو چسبوند به دیوار شروع کرد لب گرفتن و فشار دادن کونم ، همینجور رفتیم خونه تو اتاقم ژاکتمو دراورد و انداخت گوشه اتاق و شروع کرد به خوردن گردنم تا شکمم. رو آسمونا بودم که یهو چرخوند منو بازم از بالا تا پایین شروع کرد خوردنم واقعا حس عجیب و عالی داشت. داشتم دیوونه میشدم مخصوصا وقتی لباش روی کمرم و کونم میخورد. بخاطر اینکه چندش بازی نشه سوراخمو لیس نمیزد اما اطرافش انقدر زبون زد که دیگه فقط میخاستم بکنتم این بین هرازگاهیی ام در کونیای محکم میزد در کونم. کونم داشت میسوخت ، نشست لبه تخت و گفت بیا بشین رو زمین بهور برام، منتها من اولش رفتم گردنشو بوسیدم و از پشت بغلش کردمو کیرشو گرفتم دستمو همزمان که میمالوندمش کمرشم ماچ میکردم، بعد رفتم رو زانو نشستم زمین و شروع کردم به خوردن براش هر از گاهیی میک میزدم سرشو و هرازگاهی درمیاوردم و ماچش میکردم سرشو تا خایه هاش لیس میزدم ،دیگه خسته شدم و پا شدم و با دستم به سینش زدم و اون دراز کشید دوباره شروع کردم به خوردن براش، اینبار دیگه حشرش بیشتر شده بود و دستشو رو سرم گذاشته بود و تا ته کیر پونزده سانتشو میکرد دهنم، دیگه واقعا هردومون حسابی آماده شده بودیم اومد یه لب ازم گرفت و منو به شکم خوابوند (قبل اومدنش چند بار خودم رو خالی کرده بودم) از کشو لوبیراکانو و کاندوم رو برداشت ریخت رو سوراخمو یکم با انگشت بازم کرد دیگه وقتش شده بود کیرشو بین سوراخم یکم مالید و یهو کردش تو یه جیغ کشیدمو خودشو انداخت رومو یه جوونی گفت و از کتفم ماچ کرد گفت قراره پارت کنم خانمممممم😁 یواش یواش داشت تلمبه میزد منم تو آسمونا بودم هر از گاهی اسپنکی که میزد کیفمو دوبرابر کرده بود بهم گفت داگی شو کون بزرگمو دادم بالا تا اونجا که میشد خم شد(مدل خانم جلسه ای😁) کیرشو یهو کرد توم اینبار دیگه تلمبه هاش محکم تر شده بود دیدم که نزدیکه آبش بیاد گفتم بهنام فرغونی بکنممم، چرخیدم رو کمر خوابیدم ی بالشت کوچک انداختم زیر کمرم تا کونم اومد بالا پاهامو انداخت رو شونش وااای که بهتر حس دنیا بود سرعت تلمبه هاش دیوونه کننده بود که دیگه تمموم ابشو ریخت تو کاندوم و تو کونم خالی شد و روم افتاد همینجوری بی حال بغل هم افتاده بودیم تا یه ربع بعدم رفتیم تمیزکاری و تو حمومم ی شیطنتی کردیم نوشته: احسان . آموزش تماشای فیلم ها - آموزش دانلود فیلم ها - آموزش تماشای تصاویر . لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده