رفتن به مطلب

ارسال‌های توصیه شده

     تابو × عمو × داستان سکسی × سکس تابو × داستان تابو × داستان عمو × سکس عمو ×

مائده و عمو

سلام دوستان اومدم باز با یه جریان دیگه اونسری کلی گفتید این پسره جقیه دروغه فلان ولی خدا شاهده همش واقعی بود و هست باور نمیکنی نکنید ولی فحش هم ندید چون همش برمیگرده واسه خودتون.
این جریان واسه دیروزه،صبح بیدار شدم علی (شوهرم) بیدار کردم صبحانه دادم خورد رفت کار خودم هم مشغول کارای خونه شدم البته بهتره بگم خونه تکونی چون نزدیک سال تحویل ۱۴۰۲ داریم میشیم گفتم خوب لباسم عوض کنم ک لباسا تنم کثیف نشه اومدم یه شلوارک کوتاه داشتم اونو پوشیدم با یه تاب دو بنده نازک سوتین هم نپوشیدم سینه ۸۵ ام تو تاب همش میلرزید خوشم میومد خخخخ
ساعت حدود ۹ صبح بود دیدم در میزنن گفتم این کیه اول صبح فکر کردم همسایه طبقه پایینی باشه اصلا فکرش نمیکردم عموم باشه باورتون نمیشه چشام ۴ تا شد خواستم درو ببندم پاشو گذاشت لا در گفت خجالت نمیکشی درو رو من میبندی گفتم عمو اول صبح اینجا چیکار میکنی چی میخوای اینجا نمیگی یه موقع شوهرم خونه است یا هر چیزی دیگه گفت ن زنگش زدم گفت رفتم سر کار مطمئنم شدم اومدم
گفتم خوب حالا ک چی دیدم کلید تو در و قفل کرد گفت هوس کس تپلتو کردم گفتم هر وقت بخوام باید بهم بدی گفتم عمو تو رو خدا ول کن اونسری هم زوری کردیم گفت الانم زوری‌میخوام بکنمت حرفیه گفتم آره حرفیه نمیخوام به علی خیانت بکنم شَرت و بکن
یهو بغلم زد آوردم تو اتاق خواستم داد بزنم گفت به خدا صدات در بیاد من میدونم و تو بهت رحم نمیکنم خودت بهتر میدونی .
بغض کرده بودم نمیخواستم دست بهم بزنه میدونستم اگه لج کنم با کیر بزرگش داغونم میکنه خفه شدم هیچی نگفتم چون وحشتناک کیرش بزرگه باور کنید دارم جدی میگم
گفت لباسات در بیار گفتم در نمیارم اومد سمتم لباسم و محکم از تو تنم کشید پاره شد بقیش هم پاره کرد اومد شلوارکم جر بده تو پام گفتم خودم در میارم اونم لخت شد و یه چیزی دیگه اینه که حالم واقعا از بدنش بهم می‌خورد نمیدونم کسی درک میکنه چی میگم یا ن ولی خیلی بده تو اجبار با کسی باشی که بهش حسی نداری و دلت نمیخواد بدنت با بدنش برخورد کنه اونم بدن یه پیرمرد ۶۵ ساله
عموم خیلی آدم سبک و دلقکیه از ایناست که همش نیشش بازه و همش چرت میگه و خودش میخنده دیگه خودتون میدونید چجوریه
من لخت بودم و دراز کشیده اخمام هم توهم میدونستم هرچی بگم فایده نداره ترجیح دادم بزارم کارشو بکنه بره دیدم سرش و برد لا پاهام شروع کرد به بو کشیدم کصم بعد خوردن کصم و هم خوردن سوراخ عقبم با دندوناش لاله های کصم و میگرفت می کشید یه جووون کشدار هم میگفت بعدش دیدم شروع کرد به لیس زدن کل بدنم هی لابه لاش هم صحبت میکرد میگفت علی برات اینجوری میخوره بدنتو نگی اره باور نمیکنم منم گفتم نه خوب گفت خیلی خره حیف این بدن سفید و تپل نباشه خودم همیشه واست میام میخورم
همه بدنم پاهام و کس و‌کونم و شکمم و ناف و دستام و سینه ها و گردنم یعنی شاید بگم یه ساعت لیسم زد آب از کصم راه افتاده بود گفت پاشو مثل قبل کصت بمالون رو صورتم عموم ریش و سیبیلاش خیلی پره و ریشاش بلنده
و این خوب بود وقتی ک کصم میمالوندم رو ریش و سبیلاش میخواستم دیونه شم تمام آب کصم و میمالوندم تو صورتش رو لباش چشاش دماغش بعد همین طور ک کصم میمالوندم رو صورتش با زبونش لیسم میزد میگفت محکم بمال بزار زیرت خفه شم تا دیدم آبم میخواد بیاد کصم فوری میزاشتم رو دهنش محکم کصم رو زبونش میمالوندم همه ابم ریخت تو دهنش و دیدم چطور داره مک میزنه همه آبم و میکشه و میخوره
واقعا حال اومدم بدنم داشت میلرزید گفت جون قربونت برم دیدم کیرش خیلی سفت شده و بزرگ گفت حالا نوبت توعه بخور بچه ها به خدا باورتون نمیشه کیرش خیلی بزرگه و گلفت مثله کیر اسب یا همون خری ک خودتون میگید باور کنید دارم راست میگم کیرش گرفتم دستم اول آب سر کیرش‌و پاک کردم بعدش براش خوردم یهو سرم و‌می گرفت کیرشو تا ته میکرد تو دهنم جوری ک عق میزدم یا نفسم دیگه بالا نمیومد بعد کیرش در آورد خایه هاش ک شل بود و گذاشت رو لبام گفت بخور سرم بردم اونور گفتم بدم میاد گفت بدت نیاد بخور منم یکم براش خوردم دید قشنگ نمیخورم بیخیال شد کمرم گرفت کشیدم لبه تخت دوتا پاهام و باز کرد و پاهام و داد بالا یه لیس زد به کصم ویه تف هم انداخت به کصم سر کیرش و گذاشت تو سوراخ کسم من به خاطر چاق بودنم کصم خیلی تنگه همش گوشته دیدم گفت وای چقد کصت داغه و تنگ کیرش و یواش کرد توش تا نصفه رفت تو ولی همش سعی داشت تا آخر جاش کنه ک دید نمیشه بعدش شروع کرد به تلمبه زدن تو کصم داشتم دیونه میشدم هم درد داشت هم لذت افتاد روم سفت بغلم گرفت کیرش حالت مالوندن می‌کرد تو کصم چشام داشت سیاهی میرفت هر دومون خیس آب شده بودیم دیگه التماسم دراومد گفتم عمو تو رو خدا آبت بیار دارم میمیرم میگفت جووون عمو زیرم باید جر بخوری میخوام پارت کنم گفتم عمو ن تو رو خدا عمو نمیتونم دارم میمیرم تمومش کن آبت بیار میگفت ن نمیشه عمو تا چند بار ابتو نیارم ولت نمیکنم از روم بلند شد شروع کرد محکم تلمبه زدن تو کسم بعد یهو کیرش در‌می‌آورد آب کسم با فشار میپاشید بیرون بیشتر لذت می‌برد منم گریه و میلرزیدم خیلی فشار روم بود نمیدونم خانوما تجربه داشتید یا ن واقعا داشتم دیونه میشدم دوباره شروع کرد به خوردن کصم و کونم هی انگشتاش و می‌کرد تو کونم به اوج شهوت رسوندم من خیلی شهوتی و هاتم خیلی اینم دیگه اینجوری‌می‌کرد دیگه داشتم میمردم قشنگ راه کونم و باز کرده بود با تف باز کیرش کرد تو کصم و در می‌آورد دیدم گفت روغن چی داری گفتم روغن‌زیتون هست گفت کجاست گفتم یخچال رفت آورد گفت قمبل کن دیدم دوتا انگشتاش و کرد تو کونم و باز کرد پرش روغن کرد بعد انگشتاش و میکرد تو کونم درد داشتم ولی دردش زیاد نبود جا باز کرده بود کیرش یواش یواش کرد تو کونم همشو تا آخر دید درد ندارم شروع کرد به تلمبه زدن یکم میسوخت کونم ولی خوب لذت داشت گفت محکم تلمبه بزنم توش گفتم بزن دیدم شروع کرد محکم تلمبه زدن خایه هاش می‌خورد به کصم داشتم از درد نفسم بند میومد مثله وحشیانه شده بود گفتم عمو یواش تر درد دارم گفت جون پارت میکنم نتونی راه بری کیرش در می‌آورد می‌کرد تو کصم می‌کرد عقبم گفت پاشو بشین روش نشستم از کص رو کیرش اینقد کصم مالوندم رو کیرش آبم داشت میومد گفتم آبم میخواد بیاد میخوری گفت اره بده بخورم فوری نشستم رو صورتش آبم خالی کردم رو لباش با جون و دل آبم و می‌خورد یوری خوابوندم سر پهلو کیرش و کرد تو کصم محکم می‌کوبید تو کصم بعدش دراوردش کردش تو کونم محکم تلمبه میزد اینقد ک صداش تو خونه می‌پیچید همه آبش خالی کرد تو کونم دوتامون بی حال افتادیم تو بغل هم گفت اوف عجب کصی هستی تو گفتم باشه جرم دادی کم هم ک نمیاری گفت واسه تو ن با هم رفتیم حموم خودمون شستیم اونجا هم یکم لب بازی کردیم دستاش کفی کرد همه بدنم و دست می‌کشید بخصوص دستاش کفی و محکم لا کصم می‌کشید خیلی خوب بود این شل شدم رو دستش کیرش باز بلند شد کردش تو کصم محکم تلمبه میزد تو کصم ایستاده از پشت هم ک داشت می‌کرد تو کصم هر دو سینه هام و گرفته بود وای نگم براتون به اوج رسیدیم همه ابشو ریخت تو کصم غسل کرد و زد بیرون من همونجا افتادم جون نداشتم پاشم دیگه به یه بدبختی بلند شدم خودم شستم زدم بیرون دیدم عموم نیستش رفته بچه ها این واقعا برام اتفاق افتاده از دیروز ک این اتفاق افتاد همش عذاب وجدان دارم بخاطر علی ولی اینم اعتراف کنم واقعا سکس با عموم راضیم آخه علی بلد نیست تو سکس راضیم کنه سکس کردنش خیلی معمولیه دوتا بوس بعدش میگه بشین روش میزاره ارضا شم بعدش خودش میاد لاپام کیرشو میکنه تو کصم دوسه تا تلمبه میزنه ابشو میریزه توش تموم ولی عموم سکسش طولانیه خیلی خوب منو به اوج میرسونه میخوام دیگه خودم ازش‌استقبال‌کنم و باهاش همراه شم منتظر سکسای دیگه ام باشید .

نوشته: مائده

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.