رفتن به مطلب

ارسال‌های توصیه شده

     مرد میانسال × مامان × بیغیرتی × سکس مامان × داستان مامان × داستان سکسی × سکس بیغیرتی × داستان بیغیرتی × سکس مرد میانسال × داستان مرد میانسال ×

از فانتزی بی‌ غیرتی تا واقعیت - 1

اولین باره که خاطره ای می‌نویسم اصراری هم ندارم باور کنید واقعیه یا نه
اگه استریتی و غیرتی هستی با خوندن حرفام الکی وقتتو هدر نده و توهین نکن.
آریا هستم قدم ۱۷۰ وزنم ۵۶ ساکن کرج بر‌خلاف بقیه گی های کونباز کون قلمبه و رون گنده ای ندارم😁.
تک فرزندم با مامانم زندگی میکنم میدونه همجنسگرام ولی اینجوری هم نیست ک جلوی هم راجب مسائل جنسی حرف بزنیم
مامانم فریبا آرایشگره ۴۰سالشه قدی متوسط با اندامی معمولی داره.
فروردین ماه امسال از طرف یکی از دوستام بلیط رایگان استخر گرفتم از فضای بسته و شلوغ خوشم نمیومد ولی هم حوصلم سر رفته بود هم گفتم شاید برم یه کیسی پیدا کنم
وارد استخر شدم مسئول اونجا گفت گوشواره هاتو در بیار بعد برو داخل، وارد رختکن شدم پیرسینگ هامو در آوردم داشتم مایو میپوشیدم متوجه نگاهای یه آقایی شدم نگاهش کردم ولی نه اصلا کیسم نبود دو سه بار آروم صدام کرد ولی بی اعتنایی کردم و بیخیال شد
نیم ساعتی گذشتو دیدم خبری نیست از آب اومدم بیرون که برم دیدم یه آقایی لبه استخر نشسته بود منو دید بهم لبخند زد نگاهش کردم دقیقا همون چیزی بود که میخواستم ریش های جوگندمی قد متوسط (۱۷۵) و بدنی ورزیده و پوستی سفید
لبه استخر نشستم و بهش لبخند زدم
سر حرفو خودش باز کرد و گفت خراب شده مملکت که نیست به همه چی گیر میدن
*آره واقعا تو ایران همه چی اجباریه
+داشتی میومدی یکم عقب تر بودم دیدم مسئول استخر گفت گوشواره هاتو در بیار
منم الکی گفتم آره گفتش اینجوری داستان درست میکنی اینجا
خندید و گفت البته حقم داشتا ماشالا خیلی خوشگلی
*ممنون که الکی تعریف میکنی
+الکی نیست هم فیست خوبه هم بدنت یه ذره هم شکم نداری
سرمو انداختم پایین و دیگه نمیدونستم چجوری بلاسم
حرفو ادامه داد:بچه همینجایی؟
*ن ولی خونمون نزدیک اینجاست شما چی؟
+من بچه همینجام، گفتم اگه میخوای برسونمت البته اگه مزاحم نیستم
*اتفاقا میخواستم الان برم
+باشه من پنج دقیقه زودتر میرم چون ماشینم خیابون پایینی پارکه جلو در استخر وایمیسم
*اگه نمیتونی برسونی راحت بگو، ماشینت چیه؟
+من اهل پیچوندن نیستم ماشینم ۲۰۶ سفيده
از استخر اومدم بیرون دیدم منتظرم وایساده منو دید صدام کرد هی بچه بشین بریم.
تو ماشینش نشستم همین که حرکت کردیم گفتم راستی اسمت چیه؟
+جدی جدی پیر شدما اسمم کیوانه تو چی؟
*من آریا هستم مجردی؟
+مجرد مجردم کلا ازدواج نکردم چند سالته عزیزم؟
*۱۹ سالمه شما چی؟
+منم ۴۶سالمه دانشجویی؟
*نه دانشگاه نرفتم سرکار میرم اپراتور لیزرم
+من اگه بخوام موهای بدنمو لیزر کنم هزینش چقدر میشه
*وا چرا میخوای بری لیزر بنظرم جذابیت یه مرد به موهای بدنشه
+آخه خانما دوست دارن

    اونا جنس شناس نیستن خخخ
    +شما که جنس شناسی بگو ببینم جنس ما خوبه؟
    دیگه پرو شده بودمو دست به بازوهاش گرفتم و گفتم گفتم بازو بگیر تا بگم
    بازو گرفت و گفتم اصل جنسی شما خخخ
    +تو که خودت یه چیز دیگه ای لامصب چجوری بدنت یه تار مو هم نداره حتی صورتمم مثل دخترا بی موئه
    *خب لیزر کارما لیزر میکنم
    +جون دیگه ترنسی؟
    *ن گی ام شما چی بایسکشوالی؟
    +چی چی؟
    *یعنی دوجنسگرا هم به پسر حس داری هم به دختر
    +آره ولی پسر مثل تو تمیز و کم‌سن دوس دارم، خانوادت میدونن اینجوری هستی؟
    آره میدونن وقتی بچه بودم بابامو از دست دادم و با مامانم زندگی میکنم
    +خدا رحمتش کنه
    *ممنون عزیزم
    دست کشید به رونمو گفت با اینکه لاغری ولی بدنت نرمه ها
    سرمو رو شونم گذاشتم و همدیگرو بوسیدیم کارمون به لب بازی نرسید گفتم اینجوری استرس میگیرم
    +باشه عزیزم منم تو ماشین دوست ندارم ولی تو بدجور تحریکم کردی
    *تنها زندگی میکنی؟
    +آره الان میای بریم خونم؟
    *امشب نمیتونم ولی فردا اکیم
    +نیستم فردا شیفتم تا سه روز
    *مگه شغلت چیه؟
    +آتش‌نشانم امشب هیچ جوره نمیتونی بیای؟
    *نه آخه به مامانم قول دادم باهاش شام برم بیرون
    +باشه عزیزم بمونه سه روز دیگه
    شماره گرفتیمو منو رسوند
    تو این چند روز خیلی کم در حد چند دقه چت کردیم چون موقع شیفت وقت نمی کرد گوشی دستش بگیره عکس کیر و کون دادیمو راجب اینکه تو سکس چیکار میکنیو اینا حرف زدیم، کیرش ۱۵ سانت با قطری تقریبا کلفت بود
    روز موعود رسید و هماهنگ کردیم عصر برم خونش یه تیشرت سفید با یه شلوار آبی تنگ کوتاه پوشیدم یه کرم پودر ملایم زدمو لبامو یه مداد کالباسی رنگ زدم
    رسیدم خونش درو باز کرد و روبوسی کردیم
    +کاپوچینو دارم آبمیوه هم هست کدومو میخوای؟
    *اگه آب خیلی خنک داری بیاری یکم تشنمه
    +ناهار خوردی؟
    *آره عزیزم ساعتو نگاه
    +خلاصه تعارف نکنی خرت پرت هست
    نشست کنارم و گفت حس میکنم راحت نیستی انگار معذبی
    لبامو آوردم جلو و شروع کردیم از هم لب گرفتن سرمو چسبوندم به سینش و بغلش کرده بودم صورتمو بوس میکرد و دستاش رفت رو کونم
    تاپشو در آورد با موهای سینش بازی می‌کردم اونم گردنمو لیس میزد پاشدیم منو چسبوند به دیوار و خودش رفت سمت کونم شلوارمو کشید پایین و آروم اسپنک زد و لپ کونمو گاز گرفت
    چ کون کوچولوی خوشگلی داری
    دوباره سرپا وایساد و چسبید بهم
    زبونشو رو نوک دماغم کشید و گفت بچه چه دماغ خوشگلی داری عمله؟
    *آره عمله😊
    از زیر تیشرتم سینمو میمالید و منم سرمو چرخوندم عقب و بهش لب میدادم شلوارکشو درآورد و و کیرشو از رو شورت به کونم چسبوند دستمو بردم عقب و با کیرش ور میرفتم
    رو مبل نشستو پاهاشو باز کرد
    روبروش زانو زدم که براش ساک بزنم
    کیرشو آروم کردم تو دهنم و لیسش میزدم
    سرمو فشار داد که کیرشو کامل بخورم
    یکم تند تر کیرشو تو دهنم میکردم سرمو گرفت و فشار میداد منم کیرشو تا ته تو حلقم میکردم
    رفتم پایین تر خایه هاشو لیس میزدم ناله های مردونش بلند شده بود و گفت چند بار حلقی بزن بعدش بکنمت
    سرمو عقب جلو میکرد و خودش تو دهنم تلمبه میزد کیرشو در میاورد رو لبام میمالیدو دوباره تو دهنم تلمبه میزد بعد چند دقیقه گفت
    بسه بریم تو اتاق میخوام کونتو بکنم
    رو تخت نشست پاهاشو باز کرد و کاندوم رو کیرش کشید و گفت بیا بشین روش خودت آروم آروم بکنش داخل
    از جیب شلوارم زایلوژل در آوردم و به سوراخم مالیدم تا قشنگ بی حس بشه
    کیرشو گرفتم و دم سوراخم گذاشتم سرش رفته بود داخل که سعی کرد کیرشو فشار بده گفتم بزار خودم انجام بدم اینجوری دردم میگیره
    لبامو تو دهنش کرد و شروع کرد به خوردنشون رفت پایین تر و نوک سینمو با زبونش قلقلک میدادو خیلی حشری میشدم
    کیرش تا نصفه تو کونم بود یهو یه فشاری داد کل کیرش رفت داخل
    اومدم پاشم نگهم داشتو گفت نترس دردش میخوابه آروم باش بزار لذت ببریم
    آروم آروم تلمبه میزد ولی درد داشتم
    +زیر کیرم حال میکنی میخوام زیرم آبت بیاد
    *آره خیلی حال میده زیر کیر کلفتت ( خیلی ام کلفت نبودا ولی حرفای وسط سکسه دیگه)دارم جر میخورم
    بی حسی اثر کرده بود و دردم خوابیده بود
    کیرمو با روغن بدن چرب کرد و برام جق میزد
    دیگه خودم رو کیرش بالا پایین میشدم دستامو رو به عقب خم کردم و رو پاهاش گذاشتم شدت تلمبه هاش محکم تر شده بود و داشتم لذت می‌بردم کیرشو تا خرخره تو کونم حس میکردم
    ناله هام بلند شده بود و گاییده شدنم رو تماشا میکردم کیرمو ول کردو با جفت دستاش لپای کونمو گرفته بود و تند تند تلمبه میزد
    زیر بیضه هام ی حس عجیبی داشتم همینجوری که کیرش تا ته عقب جلو میشد منم با دستم برا خودم جق میزدم نتونستم خودمو کنترل کنمو آبم اومد
    محکم تلمبه میزد و دوباره حس لذت جاشو به حس درد داده بود تو چشمام نگاه کردو گفت لب بده لبامو گاز میزدو شدت ضربه هاش تند تر شد آهی کشید و کیرشو ثابت نگه داشت متوجه شدم ارضا شده
    لبخندی زد و گفت فوق العاده بودی عزیزم
    با استرس اینکه کیرشو کثیف نکرده باشم از روش بلند شدمو صورتشو بوس کردمو گفتم تو ام خوب کونمو جر دادیا
    خندید و گفت جون خیلی حال داد.
    رفتم خودمو شستم لباسامو پوشیدم که برم دستمو گرفت و گفت کجا میخوای بری مگه فقط برا سکس اومدی؟
    *نه گفتم مزاحمت نشم چون بعد سکس دیگه اون حس اولو بهم نداری
    +تو رفیق منی اگه بیکاری با هم شامو بریم بیرون
    *اینجوری حس بهتری دارم که به چشم سوراخ بهم نگاه نمیکنی
    +عزیزی، همه چی که سکس نیست
    شامو بیرون خوردیم و منو رسوند
    خیلی زود صمیمی شدیم و هر روز صبح بخیر میگفتو شبا هم قبل خواب چت میکردیم
    هفته بعدش دوباره رفتم پیشش
    از قبل گفته بودم لباس فرمشو بپوشه و اینجوری سکس کنیم
    وارد خونش شدم یه شلوار پارچه ای سرمه ای تیره با پیراهن سفید که آرم آتش‌نشانی روش بود سگک کمربندش برق میزد
    خیلی تو اون لباس جذاب شده بود
    منو بغل کرد و صورتمو میبوسید
    لباشو بوسیدم و لب پایینمو لیس زد
    رژلب زدی؟ با لبخند گفتم آره
    +جون قربون اون لبای خوشگلت بشم تو اینقدر خوشگلی نیازی به آرایش نداری
    لبامو تو دهنش میک میزدو تیشرتمو زود در آورد سرمو چسبوند به سینش دکمه های پیرهنشو باز کردم و دست به موهای بدنش میکشیدم و بدنشو لیس میزدم
    موهای بدنش زیر زبونم یه حس خیلی خوبی بهم میداد
    سرمو فشار داد پایین که کیرشو برم بخورم
    زانو زدم و از پایین به چشماش نگاه میکردمو و گفتم میشه امروز با دهن برات بیارم آخه شکمم شله(اسهال)
    +آره عزیزم ولی کار خودت سخت تر میشه چون با خوردن یکم دیرتر میاد
    زیپشو باز کردم و از لای زیپ شلوارش کیرشو تو دهنم کردم و سر کیرشو لیس میزدم و دوباره تو چشماش نگاه میکردم
    +همشو بکن تو دهنت آفرین
    کمربندشو باز کردمو کیرشو تو دهنم کردم سرمو هل میداد تا کیرشو تا ته بخورم
    داغی کیرش حشریم میکرد و باعث میشد پر تف و حلقی براش بخورم از قبل زمینه بی غیرتی رو داشتم و یه وقتا مردای جذاب رو با مامانم تصور میکردم و جق میزدم
    کیرشو تو دهنم میکردمو تصور میکردم مامانم جای من داره ساک میزنه لذتم دوچندان میشد
    سرمو نگه داشتو خودش تو دهنم تلمبه میزد
    *عزیزم لطفا آروم تلمبه بزن میخوره ته گلوم عوق میزنم
    +باشه جیگرم آروم دهنتو میگام تا اذیت نشی
    دهنمو نگه داشته بودم و کیرشو عقب جلو میکرد دلم میخواست جلوی من مامانم براش ساک بزنه و گاییده بشه
    خایه هاشو کردم تو دهنم و آروم میک میزدم و میلیسیدم
    دستمال کاغذی رو گذاشتم زیر کیرم و شروع کردم به جق زدن سرمو بالا آورد و کیرشو با دستش گرفته بود و هی میکرد تو دهنم و در میاورد چند بار کیرشو رو صورتم کوبیدو تف انداخت و شروع کردن با کیرش ور رفتن یکم که گذشت سرمو گرفتو کیرشو فشار داد
    تو دهنم اینبار تند تند تلمبه میزدو کیرش ته حلقم میخورد یهو یه ناله ای کرد و آبشو تو دهنم ریخت چند ثانیه آبشو تو دهنم نگه داشتم و آخرین لحظه صحنه گاییده شدن کس مامانمو تصور کردم و آبمو آوردم
    زود رفتم دستشویی دهنمو خالی کردم آبش خیلی تلخ بود
    بهش گفتم میرم دوش بگیرم
    از حموم بیرون اومدم موهامو سشوار کشیدم اومدم کنارش نشستم یهو گوشیش زنگ خورد یه زنه بود بهش گفت بیاد دنبالش برن بیرون اینم الکی گفت گرفتارمو نمیتونم بیام
    چوس کنو زدم به برقو سرم پایین بود و اخم کرده بودم
    ازم پرسید چیزی شده یهو ناراحت شدی؟
    *ن چیزی نشده فقط زودتر میرم که تو ام به قرارت برسی
    +من که قراری ندارم دیدی ک بهش گفتم نمیتونم بیام
    *نگفتی نمیتونی محترمانه پیچوندیش
    +عزیزم من نمیدونستم ناراحت میشی وگرنه جلوت باهاش حرف نمیزدم
    *چ فرقی میکنه جلوم یا تو نبودم حرف بزنی البته ببخشید مشکل از منه چون خودم وقتی با تو ام به مرد دیگه ای فکر نمیکنم همچین فازی روت داشتم
    +اگ تو مال من باشی بخدا من کمربندمو برا کسی باز نمیکنم
    *آره دیدم تو اینستات دویستا ترنس و گی رو فالو کردی
    +همرو آنفالو میکنم تو با من باشی کسیو نمیخوام
    بغلش کردمو سرمو بوس میکرد تو چشماش نگاه کردمو گفتم فقط مال منیا
    +فقط فقط برا توام عزیز دلم، توام حق نداری با هیچ مردی باشیا
    یکم حرفای عاشقانه زدیمو و گفت بریم شام بیرون
    *شام ک نمی‌تونم ولی یه آبمیوه تو راه باهم میخوریم
    دو ماهی گذشته بود ما خیلی باهم راحت تر شده بودیم و فاب هم بودیم اکثر مواقع که سکس می کردیم همش مامانمو باهاش تصور میکردمو ارضا میشدم ولی دلم میخواست یه بار سکس مامانمو باهاش ببینم اصلا چجوری به کیوان بگم ،گیریم گفتم اونم قبول کرد چجوری مامانمو راضی کنم ،دنیای واقعی مثل این داستان ها نیست که از سوراخ در سکس مادرتو فول اچ دی نگاه کنی یا یه پنجره بالای اتاق خواب داشته باشی
    چند باری بحث بی غیرتی رو تو چت ها راه انداختم مثلا گفتم وای چقدر این داستان های بی‌غیرتی زیاده شده طرف زنشو میده مردای دیگه میکنن
    واکنشش معمولی بود و گفت این چیزا شاید برا طرف لذت بخش باشه ولی بعد یه مدت زندگیش خراب میشه
    *چرا خراب شه شاید رابطشون بهتر بشه
    +نه من میدونم بعد یه مدت زنه دیگه از شوهرش حرف شنوی نداره و رابطشون میپاچه
    *از کجا اینقدر مطمئن حرف میزنی؟
    +میدونم دیگه چون ۶ سال پیش یه تجربه ای داشتم ولی حضوری میگم اینجوری می‌ترسم ناراحت بشی
    *چه ناراحتی خودت داری میگی شیش سال پیش من که نبودم اون موقع
    +ما یه رفیقی داشتیم چند سالی بود از رفاقتمون می‌گذشت خیلی باهم عیاق شده بودیم‌ جوری ک باهم میرفتیم کوص میکردیم این با من راحت شدو گفت یه ساله با دوست دخترش تو یه خونه زندگی میکنه،دوس داره دوست دخترشو جلوش بکنم اولش نه آوردم ولی خب برا خودمم جذابیت داشت.
    حرفشو قطع کردم و گفتم خب چی شد دختره پا داد؟
    +آره دو بار هم جلو رفیقم کردمش ولی بعد یه مدت رفیقم ازم سرد شد منم پیگیر شدم که چرا رفتارات باهام اینجوری شده جواب داد تو باعث شدی زندگیم بهم بخوره دوس دخترم دیگه آدم حسابم نمیکنه جلو من با مردا چت میکنه
    *تو چیکار کنی خودش ازت خواسته
    +آره ولی دیگ روش نمیشد منو ببینه
    خلاصه بگم هم رفاقت ما بهم خورد هم رابطه اینا، تازه این دوس دخترش بود حالا فرض کن طرف زنشو بده یکی دیگه بکنه.
    یه روز قرار بود برم پیشش با هم شراب بخوریم و قرار سکسی نداشتیم چون من وقتی مشروب میخورم نمیتونم سکس کنم
    چند تا پیک زده بودیم فاز دردو دل گرفتو از بدی هایی که برادر بزرگش در حقش کرده بود گفت که حتی بعد مرگش هم نتونسته ببخشتش
    منم سفره دلمو باز کردمو گفتم تو بچگی مامانم بخاطر اعتیاد از بابام جدا شد آخر سرم بابام سر همین مواد اور دوز کرد و فوت شد
    دستمو گرفت و گفت هی غصه نخور اون روزا دیگ تموم شدن
    سرمو رو شونش گذاشتم و گفتم بیچاره مامانم چقدر سختی کشید بخاطر من قید مهریه رو زد تا حضانتمو بگیره
    بغلم کرد و دلداریم میداد
    یهو حس بی غیرتیم فعال شد به بهانه تعریف خاطره عکس دوتایی مامانمو و خودمو نشون دادمو گفتم اینجا ۱۳ بدر پارساله
    +خدا مادرتو برات حفظش کنه
    *بیچاره تنهاست هیچ تکیه گاهی نداره دلم براش میسوزه
    +مگه رفیق نداره؟
    *رفیق که برا آدم تکیه گاه نمیشه رفیق واسه سرگرمیه
    +ن منظورم رفیق آقاس
    *فکر نکنم آخه از سرکار مستقیم میاد خونه
    دوباره یه عکس از مامانم نشون دادم اینبار با لباس خونگی وگفتم بنظرت قیافه مامانم خوبه؟
    سرشو پایین انداخت و گفت من چی بگم آخه
    *فرض کن منی وجود نداشتم اگه مامانمو میدیدی ازش خوشت میومد؟
    +این چ سوالیه من چی بگم آخه
    *بابا فقط ی نظر خواستم ازت میخواستم بدونم کلا نظر مردا راجب مامانم چیه
    +من کلا زن زیر ۳۲.۳۳ سال دوست دارم اما خب فیسش خوبه بدنشم که نمیدونم
    با خنده و شوخی گفتم حیف عکس بدنشو ندارم وگرنه نشونت میدادم
    +زشته این حرفا رو نزن
    *حالا انگار همین الان کردیش حرفه دیگه
    +شوخیشم خوب نیست اصلا
    با خنده گفتم والا شوخی نکردم کاملا جدی بود میخواستم مامانم یه لذتی ببره من خیلی به فکرشم خخخ.
    +اون سوالای و حرفا راجب نفر سوم اینا رو از عمد میپرسیدی؟
    *آره میخواستم بدونم کلا این کاره هستی یا نه ولی فهمیدم نمیتونی مامانمو بکنی
    +گفتنش خوبیت نداره زیر یه هفته میتونم بیارمش خونم ولی این چیزا آخرش جز پشیمونی چیزی نداره
    *آره راست میگی تو واقعیت از حسادت میمیرم با کسی ببینمت
    +سعی کن از این فکرا بکشی بیرون و به فانتزی هات بالو پر ندی
    حرفاش منطقی بنظر می‌رسید ولی مغز من یه چیزو میخواست دیدن سکس مامانم و کیوان
    یه شب باهاش قرار داشتم پیام دادم گفتم من شب میمونم پیشتا
    +ای جونم منو این همه خوشبختی محاله😍
    رفتم خونش یکم تو بغل هم بودیم شام خوردیم و فیلم دیدیم موقع خواب بغلش کردم صورتمو می بوسید و قربون صدقم میرفت دست به کونم کشید و انگشتشو خیس کرد و با سوراخم بازی میکرد
    سوراخمو باز بسته میکردم و حشری شد شروع کرد ازم لب گرفتن صورتمو گرفته بود و لبامو تا جایی که میتونست تو دهنش میکرد و میک میزد
    لباسامون در آوردیم و گفت دراز بکش سرتو بزار لبه تخت میخوام کیرمو اینجوری بکنم دهنت کیرشو تو دهنم کردم و شروع کردم به خوردن کیرش آروم دهنمو عقب جلو میکردمو سعی میکردم تا ته براش بخورم تخماشو تو دهنم کردم و لیس میزدم سرمو گرفتو کیرشو کرد تو دهنم و یکم تند تلمبه میزد دستمو زدم به رونشو گفتم اینجوری گردنم درد میگیره
    حالت 69 شدیم تف انداخت رو کیرم و برام جق میزد منم شروع کردم به خوردن کیرش تا نصفه تو دهنم میکردمو درمیاوردم یهو آروم گفت از مامانت بهتر میخوریا
    حرفش خیلی تحریکم کرد و تند تر کیرشو ساک زدم و گفتم مامانم هم مثل من آبتو خورده؟
    +آره اونم عین خودت وقتی کیرمو میبینه حرف گوش کن میشه هر کاری میگم انجام میده
    دارکوبی براش میخوردم و از دور دهنم آب دهنم می‌ریخت نفس کم آورده بودم ولی سرمو فشار میداد و تو دهنم تلمبه میزد کیرشو کشیدم بیرون و گفتم خیلی تند تلمبه میزنی بالا میارم یهو
    میمیک صورتشو جدی کرد و گفت امشب مامانتو پیچوندم تا تو رو بکنم پس ناز نکن وگرنه میرم پیش خودش
    نقطه ضعفمو فهمیده بود و میدونست چیکار کنه
    سرمو نگه داشتم و شروع کرد کیرشو تو دهنم عقب جلو کردن ولی اینبار به شدت قبل نبود دو دقیقه ای تو دهنم تلمبه زد و گفت بسه میخوام بکنمت
    کاندوم کشید رو کیرش و گفت داگی شو
    زایلوژل و رو سوراخم خالی کردمو کونمو قمبل کردم
    آروم سر کیرشو فشار میداد و دم سوراخم بازی میداد هر فشاری که میداد یکم از کیرشو تو کونم جا میکرد تا نصفه تو بود یهو ی فشار محکم داد کیرش تا ته رفت توش
    اومدم خودمو جلو بکشم از شونم گرفتو گفت آروم میکنم تکون نخور
    کیرشو تا ته تو سوراخم میکردو در میاورد درد کل وجودمو گرفته بود و لبه تختو گرفته بودم و می‌گفتم تو رو خدا بسه اینجوری نمیتونم
    +مامانت عاشق این مدل بود همیشه میگه اینجوری کوصمو بگا
    یکم شل شدمو و ادامه دادم: کوص مامانم تنگه یا کون من؟
    +معلومه کون تو،ولی کوص اونم واسه تنوع میگام
    دردمو فراموش کردم و کیرم راست شدو باهاش ور میرفتم؛ وقتی کوصشو میکنی حال میکنه؟
    +آره دیوونه کیرمه همیشه زنگ میزنه میگه پسرم تا عصر خونه نیست بیا منو بکن
    پوزیشن رو عوض کردیمو و بالشت گذاشت زیر کمرم پاهامو باز کردم اومد بین پام و کیرشو گذاشت دم سوراخم
    +دیگه ناز نکنی وقتی دارم میگامت خوب؟
    *چشم ببخشید هرکاری دلت میخواد بکن
    کیرشو فشار داد و شروع کرد تلمبه زدن در حین اینکه زیر کیرش گاییده میشدم برا خودم جق میزدمو تو چشماش نگاه میکردمو می‌گفتم حال میکنی منو مامانمو میکنی؟
    +آره خیلی حال میکنم، تو و مامانت تشنه کیرمید اون جنده از عقب راه نمیده ولی این سری هر طور شده از کون میکنمش
    لذت بی غیرتیم تو اوج خودش بود بهترین حس دنیارو داشتم حرفاش دیوونم کرده بود
    حس کردم داره آبم میاد دیگه جق نزدم
    خودشو خم کرد و ازم لب میگرفت و منم صورتشو بوس میکردم و می‌گفتم قربون بکن مامانم بشم که اینقدر خوشگله
    لبامو میک میزد و تلمبه هاش خیلی محکم شده بود و بدون وقفه میکرد زیر بیضه هام دوباره یه فشاری حس میکردم یهو با تلمبه محکمی که خوردم آبم پاچید و دهنم از لذت زیاد باز مونده بود
    بعد اینکه آبم اومد درد زیادی تو سوراخم حس میکردمو شدت تلمبه هایی که میزد محکم شده بود تند تند نفس میزد گفت وای مادرتو گاییدم بچه چ کونی داری این کون فقط مال منه ناله ای کرد و آبش اومد نفس عمیقی کشید و کنارم دراز کشید
    نگام کرد و لبخند زد مثل همیشه عالی بودی
    رفتم تو بغلش و سینشو بوس میکردم
    صورتمو بوسید تو چشمام نگاه کرد :راضی بودی؟لذت بردی؟
    *لذت چیه زیر کیرت بدون جق زدن آبم
    اومد بهترین حس دنیارو داشتم اون لحظه
    صورتمو بوسید و گفت خوشحالم که تو ام حال کردی.
    چند روز بعد باهم رفتیم بیرون دور بزنیم داشت رانندگی میکرد نگاهش کردمو با لبخند گفتم ولی اون روز خیلی خوب تو نقشت فرو رفته بودی یه لحظه باورم شد
    +من بخاطر اینکه تو لذت ببری همه کار میکنم
    چشمامو ریز کردمو نگاهش کردمو گفتم؛ یعنی خودت اصلا لذت نبردی؟ اون حرفا تحریکت نمیکرد؟
    +من همیشه با تو بهترین لذتو میبرم
    دست رو کیرش گذاشتم باهاش ور میرفتم یعنی اون لحظه دوس نداشتی کوص مامانمو بکنی؟
    +من خیلی تورو دوست دارم نمیخوام از دستت بدم فقط همینو بدون خیلی برام با ارزشی
    *هی فقط حرفه واقعی که نیست
    کیرش نیمه راست شده بودو و گفت؛ اگه تو بخوای میتونیم واقعیش کنیم البته اگه تو بخوای وگرنه خودت برای من کافی هستی
    *شوخی میکنی دیگه؟اونوقت شماره مامانمو بدم بگی ببخشید خانم پسرتون بی غیرته میشه شمارو بکنم؟ بعدش گیریم راضیش کردی من چجوری سکس شمارو ببینم نکنه از سوراخ در؟
    خندید و گفت من دیوونه مثلا آدرس آرایشگاه رو بدی سر خیابونش وایسم از کار تعطیل میشه برم سر راهش، تو خونم دوربین دارم به گوشیم وصله میتونم به گوشی تو وصلش کنم ما سکس میکنیم تو راحت میبینی حتی بدون نویز😁.
    رنگم عوض شد استرس کل وجودمو گرفته با ناراحتی گفتم یعنی چی دوربین داری؟ از همه سکس هامون فیلم گرفتی؟من بهت اعتماد داشتم
    +هی دوربینم حال و آشپزخانه و در ورودی رو میگیره داخل حموم و اتاق خواب نیست که بعدش من وقتی خونه نیستم روشنه وقتی میرم خونه خاموش میکنم
    عصبی شده بودمو گفتم خیلی کارت زشت بود چرا از اول نگفتی خونت دوربین داره؟
    +چون وقتی خونه بودم خاموش بود من آدم لاشی نیستم الانم بگیر گوشیمو بگرد ببین فیلمی ازت دارم یا ن
    گوشیشو گرفتم و همه جاشو گشتم ولی خبری نبود با خجالت گفتم بهم حق بده یه لحظه ترسیدم خب.
    +حساب منو با تموم مردایی که دیدی جدا کن من اهل اذیت و این حروم زاده بازیا نیستم، اخم کرد و ناراحت شد
    زدم به شونشو صورتشو بوس کردم :عزیزم حالا ناراحت نشو دیگه منم خیالم راحت شد الانم اخماتو باز کن راستی متاسفانه مامانم ماشین داره، ماتیز سفید😊.
    +خب میخوای آروم بزنم به ماشینش بعد به بهانه تعمیر گاهو اینا باهاش آشنا شم
    *لازم به این همه خشونت نیستش میتونم بهش بگم مامان فلان روز ماشینو لازم دارم خیلی راحته.
    +آفرین اینجوری بهتره
    *البته اگه بتونی مخشو بزنی
    با پوزخند گفت بهت گفتم زیر یه هفته تو خونمه
    *آخه میدونی تو دلم یه جورایی می‌ترسم با مامانم اکی شی کلا منو فراموش کنی
    +این چ حرفیه تو عشق منی هیچکس نمیتونه جای تو رو بگیره اصلا بیخیالش نمیدونم چرا این حرفو زدم اشتباه از من بود
    *ن آخه خیلی دوست دارم یه بار سکس مامانم با تو رو ببینم ولی قول بده فقط یه باره بعدش تموم
    +گفتم که بیخیالش من فقط خودتو میخوام.
    *اذیت نکن دیگ بدجور تحریکم کردی اکیه؟
    +باشه یه بار میارمش بعدشم تموم فقط بخاطر اینکه تو لذت ببری، بعد اینکه کارمون تموم شد فیلمو از تاریخچه دوربین پاک کن.
    دستمو گذاشتم رو کیرش که راست شده بود و گفتم یعنی میخوای بگی این کیر خوشگلت به هوای کردن کوص مامانم راست نشده؟
    خندید و روشو اون طرفی کرد
    قرار شد چهارشنبه غروب ساعت ۶ ماموریت مون رو شروع کنیم خیلی هیجان داشتم تا فانتزیم به واقعیت بپیونده و لحظه شماری میکردم تا روز موعود برسه

ادامه دارد

نوشته: آریا

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • آخرین مطالب ارسال شده در انجمن

    • behrooz
      ساک زدن حرفه ای رل حشری برای پارتنرش . تایم: 01:20 - حجم: 17 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم
    • behrooz
      میلف تپل لخت خوابیده و با خودش ور میره لنگاش هوا میکنه و کسش میماله یکی هم ازش فیلم میگیره . تایم: 01:32 - حجم: 4 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم
    • behrooz
      لایو ماساژ دادن صبا . تایم: 03:45 - حجم: 24 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم
    • behrooz
      لایو صبا داره به شوهرش میده . تایم: 03:40 - حجم: 24 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم
    • behrooz
      من و زنم و پسر خالم - 1   سلام دوستان اسم من محمده و اسم زنم هدا ست، من ٣٠ سالمه و هدا ٢٦ سالشه يه پسر داريم كه حدود يك سالشه. من ٥ سال پيش با هدا ازدواج كردم و هدا اول دختر چادري بود و بعدش فهميدم بخاطر خانوادش مجبور شد چادري باشه و منم بهش سخت نگرفتم و گذاشتم با مانتو بگرده و ديگه چادر نذاره سرش. فقط خونه پدر و مادرامون ميرفتيم واسه اينكه اونا غر نزنن چادر سرش ميكرد. ولي با همديگه بوديم و بيرون ميرفتيم با مانتو بود. من طبع آدم گرم و حشري بودم و حتي بعد از يك سال از ازدواجمون كه سكسم يا هدا يكنواخت شده بود، موقع سكس با هدا فكر ميكردم كه من و هدا و يه نفر ديگه داريم باهم سكس ميكنيم مثلا داداشم يا يكي از دوستام و يا پسراي فاميل و اين منو خيلي حشري ميكرد ولي جرات نداشتم اینو به هدا بگم. يه بار تو يكي از سكسام پرسيدم دوس داشتي غير از كير من يه كير ديگه هم اينجا بود و با دوتا كير حال ميكردي اونم حشری بود میگفت جووونننن آررره تازه بيشتر. منم پرسیدم مثلا چند تا كه اونم ميگفت ٥ تا. من تعجب كردم و يه لحظه جا خوردم پيش خودم فكر كردم يعني هدا اینو راست ميگه يا از روي شهوته. منم بروم نياوردم و سكسمون اون روز تموم شد و جفتمون حسابي حال كرديم. ولي بعدش فكر كردم پيش خودم كه اينو راست ميگه يا نه. گفتم حالا سر فرصت امتحانش ميكنم. از اون ماجرا دو سالي گذشت. از همون زمان سكسمون در مورد يه كير ديگه صحبت ميكرديم و هر دو لذت ميبرديم. تا اينكه جراتم زياد شد و ازش پرسيدم حرفهايي كه موقع سكس مي زنيم واقعيه و تو دوست داري با يه يه كير ديگه غير از من سكس كنيم يا نه و اونم جواب داد وااا ديوونه معلومه كه نه فقط موقع سكسه. نميدونم جرات نداشت راستشو بگه و ازم میترسید بهش بي اعتماد بشم يا اينكه واقعا دوست نداشت. حدود دو سال پيش بود كه يه روز پسر خالم كه ١٧ سالش بود رو گفتم بياد خونمون. هدا ديگه تو جمع خودمون راحت بود و حجاب نمیکرد و دهن پسر خالم و حتي داداشم اينا قرص بود و به كسي چيزي نميگفتن. پسر خالم كه اسمش نيما بود واسه ناهار پنجشنبه اي اومد خونمون چون من و هدا پنجشنبه و جمعه تعطيل بوديم و آزاد. هدا قبلش گفت بنظرت چي بپوشم گفتم هرجور راحتي، بعدش پرسيد با خنده يعني با شورت و سوتين باشم ايراد ندارم منم با خنده گفتم چه ايرادي داره اصلا ميخايي اونم نپوش و جفتمون خنديديم. حس كردم بدش نمياد كه نيما ديدش بزنه. يه فكري به ذهنم رسيد، بهش گفتم دوست داري نيما اومد يكم سر به سرش بذاريم؟ گفت چجوري؟ گفتم مثلا يه تيپ باز و سكسي بزني و نيما رو حشري كنيم؟ اونم با پوزخند گفت وااا بيغيرت!!! گفتم بي غيرت چيه فقط يه شيطنت كوچيكه. اونم گفت با خنده حالا حشري شد و نتونست خودشو كنترل كنه و ترتيبمو بده چي؟ منم گفتم تو مگه بدت مياد؟ هدا يه ضريه محكم در كونم زد و گفت بي غيرت عوضي و خنديد. فهميدم هدا همچين بدش هم نمیاد. قرار شد هدا يه دامن نخي نازك بپوشه با يه شورت لامبادا كه از زير دامن پیدا بود دامنش تا يكم پايين زانو بود و وقتي چهار زانو می نشست شورتش پيدا ميشد كه با اون شورت لامبادا كسشم نمايان بود. بلوز هم يه بلوز زيپ دار جذب پوشيد كه تا بالاي نافشو ميپوشاند و چاك سينش قشنگ معلوم بود و بهش گفتم يكم زيپشو پايين تر بده تا پهلوها و چاك سينش بيشتر معلوم و اونم گوش داد و پوزخند بهم زد و رفت سمت آشپزخونه تا ناهار و وسايل پذيرايي رو مهيا كنه. نزديك ظهر بود كه نيما زنگ و زد و اومد بالا. با هم احوالپرسي كرديم و تا چشمش به هدا افتاد دهنش از تعجب وا موند گفت واووو عجب تيپي و با هدا احوالپرسي كرد و هدا دستشو برد جلو بهش دست داد و نيما هم متعجب و شوكه شده. چون هيچ وقت هدی به نامحرم دست نميداد كه وقتي هدا دست داد به نيما صورت نيما رو بغل كرد و گفت راحت باش عزيزم اينجا كسي غريبه نيست همه خودي هستيم و بعدش جدا شدن از هم و هدا يه چشمكي با خنده به نيما زد و منم لبخند زدم و نيما رو هدايت كردم داخل سالن كه روي مبل بشينه. بعد از ده دقيقه هدا با سه تا ليوان شربت آلبالو اومد و سه تاي خورديم و مشغول گپ زدن شديم. هدا از عمد رفت رو مبل روبروي نيما نشست و پاهاش رو انداخت روي هم طوري كه پاي لختش از زير دامن تا باسنش ديده مي شد و منم كنار نيما طوري كه دستم رو شونه نيما نشسته بودم و محو اندام سكسي زنم شدم راستش از شهوت خصوصا اينكه يه پسر ديگه داره اندام زنم رو ديد ميزنه حشري شدم و ميرم راست شد و با دستم کیرمو جابجا كردم و هدا فهميد و يه لبخند و چشمكي بهم زد. فهميدم يه اتفاقايي ممكنه امروز بيفته واسه همين ضربان قلبم از هيجان ميزد چون هم لذت داشتم واسم و هم دچار تردید شدم ولي شهوت بر ترديدم غلبه كرد. حواسم افتاد به نيما ديدم نيما خيره شده به هدا و فهميدم داره پاي لخت هدا رو ديد ميزنه و بعدش چشمم افتاد به شلوار نيما ديدم بلهههه كير نیما هم راست شده مطمئن شدم نيما هم حشري شده. منم سري از رو شلوار كيرشو گرفتم تنظيمش كردم و بشوخي گفت نيما خجالت بكش انگار تا حالا كس نديده ايا و ايني كه ديد ميزني زنمه ديوث نه كس پولي و هدا با يه اخم و خنده كوسن كنار شو انداخت سمت من گفت بي غيرت كثافت و معلوم از كار و حرفم بدش نیومده و نيما رو ديدم چهرش از خجالت سرخ شده. منم بش گفتم راحت باش شوخي كردم. و دوباره به شوخي گفتم اصلا فك كن زن خودته هر چقدر دوست داري ديد بزن. هدا بازم داد زد گفت محمد بسه بي حيا و يه وقت ديدي زنش شدم و سه تايي خنديديم. نيما هم فهميد جو اينجوريه و بهم گفت محمد؛ منم گفتم جانم. اونم گفت ولي بدون شوخي خوشبحالت زن و خوشگل و خوش هيكلي داري. منم گفتم قابل شما رو نداره اونم گفت نوش جون صاحبش و دوتايي خنديديم. هدا گفت چيه چي ميگين با هم ميخندين بگين ما هم بخنديم. گفتم اگه بگيم كه اين دفعه جرمون ميدي دوباره من و نيما خنديديم. اونم حمله كرد سمتمون كه به شوخي بزنمون و منم در حاليكه بصورت لميده افتاده بودم رو مبل هدا رو كشوندم سمت خودم و دستاشو گرفت كه نزنه منو و در حاليكه ميخنديدم يه دستمو بردم زير دامنشو كس هدا رو از روي شورت ماليدم كه حس كردم هدا حشري شده و از قبلش هم كسش خيس بود معلوم بود از حرفاي ما و نگاههاي نيما بهش حشري شده و كسش آبدار شده. در حاليكه مثلا سعي ميكرد منو بزنه منم كسشو ميماليدم و اونم ديگه زياد زور نميزد منو بزنه ولي الكي فاز زدن گرفته بود كه مثلا داره منو ميزنه ولي حسابي حشري بود و چشماش خمار شده بود. يه لحظه نشست روم، طوري كه كسش روي كير راست شدم بود و كسش رو روي كيرم ميماليد خيره شد تو چشمام و بي هوا صورتشو اوردم سمت و شروع كرد به خوردن لبام و منم مشغول شدم و نيما كه پشت هدا بود داشت با تعجب و شهوت ظاهرا مارو نگاه میکرد البته من نمي ديدمش ولي معلوم بود كه داره مارو نگاه ميكنه. منم در حاليکه لب و گوش هدا رو كه نقطه حساسش بود میخوردم دستمو بردم زير دامن و كونش رو ميماليدم و اروم دامنشو دادم كون هدا لخت با يه شورت لامبادا كه نخش لاي كونش بود جلوي چشم نيما بود. خيلي دوست داشتم نيما رو ميديم كه داره چيكار ميكنه. همونطور كه لب هدا رو ميخوردم و كون هدا رو ميماليدم اروم انگشتمو بردم از پشت سمت كس هدا و از بغل شورت آروم كردم تو كسش و هدا از شهوت لرزيد معلوم بود ديگه واسش مهم نيست داره جلوي نيما داريم با هم سكس ميكنيم و فكر كنم خوششم اومده بود. قسمت جلوي دامن هدا كه بين منو هدا گير بود رو دادم بالا و اروم سعي كردم شلوارم رو بدم پائين تا بتونم كيرم در بياد و بذارم تو كس هدا. هدا هم كه متوجه شد كمكم كرد شورت و شلوارمو با هم يكم داد پائين و بعدش يه لحظه روشو كرد نيما رو ديدم و بعد برگشت سمت من و كيرمو اروم كرد تو كسش و دوبار شروع كرد لبامو و خوردن و منم لباشو خوردن و ازش پرسيدم نيما چيكار داشت ميكرد نگاه ميكرد؟ گفت ميخواي بدوني؟ گفتم آره. گفت كيرشو در آورده بود و داشت ميماليد و منو ديد برگشتم سريع كرد تو شلوارش. و منم بش يه چشمكي زدم يعني راحت باش و بعدش روم مشغول بالا و پائين كردن شد و جلوي نيما راحت ناله ميكرد و ديگه واسش مهم نبود داره جلوي نيما باهام سكس ميكنه. نيما رو صدا زدم نيما اومد سمتم. گفتم هدا رو دوست داري. گفت راستش اره خيلي. گفتم لخت شو. گفت چي؟!!! گفتم لخت شو و راحت باش. نيما هم لباساشو در آورد و لخت شد و كيرشم راست شده و شروع كرد ماليدن كيرش جلومون و هدا با خماري كيرشو مي ديد. گفتم بيا هدا رو ببوس. اونم اومد سمت هدا و صورتشو نزديك هدا كرد و هدا رو بوسيد و هدا هم نيما رو بوسيد و بعد لباشو چسبوند به لباي نيما و دوتايي شروع كردن به خوردن لباي همديگه. هدا هم همچنان رو كيرم بالا و پائين ميكرد. منم زيپ بلوز هدا رو باز كردم لباس هدا رو در آوردم و حالا هدا جلومون بالا تنش لخت بود. سينه هاي هدا رو گفتم دستم و میخوردم بعد از مدتي دستمو بردم سمت كير نيما و شروع كردم به ماليدن كيرش. بعد کشوندم سمت خودم كنار مبل رو زانوش حالت ايستاده قرار گرفت طوري كه كيرش سمت صورتم بود و صورت نيما هم سمت صورت هدا بود كه داشتن از همدیگه لب ميگرفتن. منم سرمو سمت كير نيما كردم و شروع كردم به ليس زدن كير و تخماي نيما و بعد كيرشو كردم تو دهنم و شروع كردم به مكيدن و با يه دستم سينه هاي هدا رو ميماليدم. خيلي حال ميداد تجربه جالبي بود چون نيما هم خيلي خوشگل بود و خوردن كيرش بهم لذت میداد. دستاي نيما رو موقع خوردن كيرش بردم سمت هدا كه با سينش بازي كنه. منم كير نيما رو خوردم تا اينكه آبش در اومد و هدا متوجه شد لبشو چسبوند به دهنم اب نيما رو كه ريخت تو دهنم مكيد و قورت داد. آخه هدا خيلي دوست داشت آب كير بخوره. بعد سرش برد سمت كير نيما و شروع كرد به خوردن كير نيما. و نيما هم با سينه هدا بازي ميكرد و ميماليد. به هدا گفتم حال ميده هدا گفتم اره عزيزم خيلييييي مرسي شوهر دوست داشتنيم. با ناله مي گفت دارم حال ميكنم جووووونننن دوتاييتون منو بكنين جرم بدين دارم كيف ميكنم اووووفففف. به نيما گفتم دامنو شورت هدا رو در بياره منم لباسامو درآورد و بعدش ديدم هدا و نيما لخت همديگه رو بغل كردن دارن لباي همو ميخورن و هدا كسش چسبونده به كير نيما و كير نيما رو تنظيم كرد لاي كسش و دم كسش داره ميماله منم رفتم به بهانه خوردن آب سريع يه قرص وياگرا خوردم تا كيرم زود نخوابه و رفتم سمتشون ديدم در حاليكه جفتشون ايستادن هدا كير نيما رو كرده تو كسش داره حال ميكنه و لب و لوچه همو ميخورن. به هدا گفتم مواظب باش حامله نشي هدا هم گفت نگران نباش عزيزم بعد سكس قرص ميخورم جهت احتياط و دوباره مشغول شد. حسابي دوتايي با هم معاشقه ميكردن انگار نيما و هدا باهم زن و شوهر بودن. گفتم بريم تو اتاق و سه تايي رفتيم سمت اتاق هدا رفت روي تخت به پشت خوابيد منم رفتم سمت كس هدا شروع كردم به خوردن كس و كونش و نيما هم رفت سمت هدا و اول لباي همو خوردن بعد نيما سرشو برد سمت سينه هاي زيباي هدا و شروع كرد به خوردن ممه هاي هدا و مي گفت جووونننن چه خوشمزس و چاك سينه هاي هدا رو ليس ميزد و هدا هم دستاش رو فرو مي كرد لاي موهاي نيما و منم كس و كون هدا رو میخوردم تا اينكه هدا بخودش لرزيد و ارضا شد. من رفتم كنارش دراز كشيدم و بوسش كردم و اونم سرمو بغل كرد و گفت مرسي عزيز دلم خيلي حال داد. نيما بعد از خوردن ممه هاي هدا رفت سمت كس و كون هدا و شروع كرد به خوردن و زبونشو تو كس و كون هدا فرو ميكرد و هدا دوباره تحريك شد و بعدش هدا گفت كيرررر ميخام محمد كيررر ميخوام منم رفتم نيما رو زدم كنار و كيرمو تنظيم كردم دم كس هدا و فرو كردم توش و شروع كردم به عقب جلو كردن و تلمبه زدن. نيما رو هم اشاره كردم بره سمت و كيرشو بده دست هدا و هدا هم كير نيما رو كرد تو دهنش و ميك زدن و با ولع میخورد و منم افتادم رو هدا و مشغول تلمبه زدن بودم تا اينكه هدا باز هم ارضا شد و بعدش منم ارضا شدم و هدا نذاشت كيرمو در بيارم و منم تمام آبمو خالي كردم تو كس هدا. بعدش كيرمو در آوردم كنار هدا دراز كشيدم. خيلي وقتي ارضا شدم حس بدي بهم دست داد و دچار عذاب وجدان شدم انگار. پيش خودم فكر ميكردم يعني رابطمون چي ميشه بعد از اين؟؟!! ولي دوباره بيخيال شدم. به خودم اومدم ديدم نيما روي هدا هستش و كيرش تو كس هدا داره تلمبه ميزنه و جفتشون دارن لذت ميبرن و من با ديدن اين صحنه دوباره حشري شدم. نيما بعد از چند دقيقه كردن هدا ارضا شد و آبش رو طبق خواسته هدا خالي كرد تو كسش. بعدش بغل هدا اونورش دراز كشيد و كيرش رو اروم ميماليد. هدا بهم گفت دوست دارم همزمان دوتايي مثل تو فيلما منو بكنين. يكيتون بكنه تو كسم و اون يكي بكنه تو كونم. منم يكي دادم به پشت خوابیدم و هدا اومد روم كيرمو كرد تو كسش و نيما هم رفت پشت هدا اول شروع كرد به ليسيدن سوراخ كون هدا و زبونش رو تو كون هدا فرو ميكرد و سعي ميكرد با انگشتاش كون هدا رو آماده كنه. بعدش پشت هدا رو زانوهاش ايستاد و كيرشو تف زد و كرد تو كون هدا و آروم توش نگه داشت تا هدا واسش عادي بشه چون اولش خيلي درد داشت. بعد اروم اروم شروع كرد به تلمبه زدن و دردش واسه هدا خوابيد و منم شروع كردم به تلمبه زدن تا اينكه سه تاييمون ارضاء شديم. خلاصه ان روز حسابي سه تايي حال كرديم و سه تايي رفتيم حموم ولي ديگه انرژي نداشتيم دوباره سكس كنيم. منم همچنان كيرم راست بود و دوتاييشون ميخنديدن و هدا ازم پرسيد اين چشه نكنه قرص خوردي منم خنديدم و گفتم آره خواستم بيشتر شق بمونه و سه تايي خنديديم. هدا گفت راستي من ديگه دو تا شوهر دارم ميدونستين؟ منم ديدم چاره اي نيست گفتم اره عزيزم تو دوتا شوهر داري دوست داري بيشتر داشته باشي؟ اونم با عشوه گفت چرا كه نه باز سه تايي خنديدم و گفتم چه خوش خوراك. اونم گفت ما اينيم ديگه. بعدش از حموم اومديم بيرون و ناهار رو خورديم ولي ديگه اون روز سه تايیمون لخت بوديم و لباس نپوشيديم. دوباره هدا هوس افتاد و ما رو حشري كرد و اومد روبروي مبل رو زانو نشست و كير دوتاييمونو گرفت تو دستش شروع كرد نوبتي به خوردن و ما هم با سينه هاش بازي مي كرديم و مي ماليديم. كيرمون حسابي سيخ شده بود و بعدش هدا رو نشونديم رو مبل و من رفتم لاي پاي هدا و شروع كردم به خوردن كس هدا و زبونمو تو كسش ميچرخوندم و هدا از شهوت به خودش میپیچید و كير نيما كه همزمان تو دهنش بود با ولع خاصي مي خورد و يكي دوباري هم ارضا شد. بعدش بلند شدم روي زانوم و كيرمو دم كس هدا تنظيم كردم و فرو كردم تو كسش و شروع كردم به تلمبه زدن و هدا هم كير نيما رو ميخورد. بعدش هدا رو بر گردوندم و از پشت كردم تو كسش و كير نيما هم تو دهن هدا بود همچنان كه آبش اومد و هدا همه آبشو خورد. تو اين حالت كه يكم كردم نشستم روي مبل و هدا رو نشوندم روي پاهام طوريكه روش سمت من بود و كيرمو فرو كردم تو كسش و به نيما گفتم كيرشو بكنه تو كونش. نيما هم نشست كون هدا رو زبون زد تا آماده بشه و با انگشت خيس فرو میکرد تو سوراخش و هدی لذت ميبرد. بعد نيما بلند شد كيرشو كرد تو دهن هدا تا خيس بشه بعد رفت دوباره پشت هدا و كيرشو آروم فرو كرد تو كون هدا اولش خيلي درد داشت واسه همين نيما كمي كه فرو كرد تو كون هدا همونجور ثابت نگهش داشت تا دردش بخوابه و بعد اروم اروم كرد تو كون هدا و شروع كرد به تلمبه زدن و دوتايي همزمان از كس و كون هدا رو مي كرديم و هدا لذت ميبرد. چشماي هدا از شهوت و لذت خمار بود و ناله ميكرد. آب نيما اومد و ريخت تو كون هدا و بعدش من هدا رو خوابوندم رو مبل و انقدر كردمش تا آبم اومد و ريختم تو كسش و هدا هم نا نداشت كه تكون بخوره. بعدش رفتيم حموم دوش گرفتيم. از حموم زديم بيرون و خودمونو خشك كرديم ساعت حدود شيش و نيم عصر بود و نيما هم ديگه ميخواست بره خونشون بهش گفتم اگه دوست داري شب بمون پيشمون و فردا برو. اولش من و من كرد ولي گفت راستش دلم ميخواد بمونم ولي جايي كار دارم و بايد برم و خدافظي كرديم و نيما رفت. هدا رو بغل كردم ازش پرسيدم كه چطور بود عزيزم خوش گذشت؟ هدا هم گفت عالي بود عالي مرسي عزيزم خيلي حال داد ولي محمد تو چي شد بيغيرت شدي؟ گفت بي غيرتي بحثش نيست من دوست دارم لذت بردن تو رو تماشا كنم. اونم گفت من كه با تو هم لذت می برم و منم گفتم دوست دارم بيشتر لذت ببري تا منم از لذت تو لذت ببرم. هدا هم لبخندي زد و بوسم كرد و گفت قربون شوهر بيغيرت مهربونم برم من و لبخند زد و رفت لباس بپوشه و شام رو آماده كنه. داستان ادامه داره اگه ديدم پسنديدين ادامشو ميذارم… نوشته: محمد نوشته: Karenmom
×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفاً اگر به سن قانونی نرسیده اید این سایت را ترک کنید Please Leave this site if you are under 18