رفتن به مطلب

داستان سکسی خواهرزن کیر دوست


kale kiri

ارسال‌های توصیه شده

     خواهرزن × داستان × داستان سکسی × سکس خواهر × داستان سکس با خواهرزن × سکس خواهر زن ×

سایز موردعلاقه خواهرزنم

تابستون گذشته یه روز بعدازظهر خانومم یه لباس تنگ وسکسی پوشیده بود واومدبغلم نشست و گفت دوست دارم یه فیلم باکیفیت ازخودمون توی گوشیم همیشه پیشم باشه و الانم میخوام ازسکس خودمون فیلم بگیرم واینا.منم گفتم باشه ولی مواظب باش یهو ازگوشیت نره توی گوشی کسای دیگه.خلاصه دوربین رو جای مناسب گذاشت و شروع کردیم ازهم لب گرفتن بغل گرفتن و بعدمن قشنگ یه ساک خوب واسش زدم واونم داشت قشنگ ازجلو فیلم میگرفت و بعدش گفت میخوام ببینم کیرت چندسانت طول وچقدر قطر داره و مترآورد وطولش رو19سانت وقطرشروهم 11سانت تشون دادکه بادستهای خودش میگرفت.خلاصه هم ازسکس وهم از اندام خودش ومن یه فیلم خوب گرفت.ماه گذشته فهمیدم که خواهرزنم هم دقیقا این فیلم رواز خودش وشوهرش گرفته وبعدش متوجه شدم که فیلمهاروباهم نگاه کرده اند و دلیلش هم این بوده که خواهرزنم گفته ازسایزشوهرم راضی نیستم و خیلی کوچیکه و بعدحین همین حرفها باخانومم تصمیم میگیرن ازسکس خودشون جداگانه فیلم بگیرن وبشینن نگاه کنند که سایزچه کسی مناسب هست یا نیست.خلاصه سایزمن شده به طول 19سانت وقطر11و مال باجناقم شده طول 14و قطر7سانت.یعنی تقریبا سایزمن 2برابر باجناقم هستش.سه چهار هفته قبل خانومم یه شب موندتوی خونه خواهرش و بعدش خودش تعریف کرد که تنها دلیلش این بوده که به خواسته خواهرش میخواسته سکس خواهروشوهرخواهرش رو خودش ببینه البته گفت که موقع سکسشون من خودمو یه گوشه قایم کرده بودم ولی دراصل خواهر و شوهر خواهرش میدونستن که داره اونارومیبینه.وقتی اومدخونه گفت که امشب نوبت ماست و خواهرم وشوهرش اینجامیمونن واسه خوابیدن ودراصل فقط اینجان تا سکس مارو نگاه کنند.خلاصه شب شدو خواهرزنم وباجناقم توی اتاق خواب بودند ومن وخانومم دیگه طبق برنامه ای که ازقبل چیده بودندتوی اتاق پذیرایی بایدسکس میکردیم.خانومم 2تاازلامپها رو هم روشن کرد وگفت میخوام همه چی روببینن.ازقبلش هم بهم گفت امشب باید ازاون سکسهای خوبمون رواجرا کنیم وهرچقدرکه میتونی سعی خودتو بکن.ساعت تقریبا 1ونیم نصفه شب بود که باخانومم روی مبلهای اتاق پذیرایی شروع کردیم به لب گرفتن و اینا وکم کم لباسهای همدیگه رو درآوردیم و لخت شدیم.همون موقع متوجه شدم که خواهرزنم داره قشنگ نگاهمون میکنه وباجناق هم پشت سرش داره ازدیدن ما کیف میکنه.خانومم گفت من برات قمبل میکنم وتوهم زیر لامپ قشنگ با انگشتت چوچولم رو ماساژبده و هرکاری که کردی جوری وایسا که بتونن ببینن.نهایت خواهرزن وباجناقم 2متر اونطرفتر بودند که مارو نگاه میکردند.درست اونجایی که کامل میتونستن ببینن کوس وچوچول واندامهای خانومم رو کامل توی دید اونا قراردادم.بعدخانومم گفت بیا میخوام ایستاده واسم تلمبه بزنی.اولش که قشنگ کیرمو جلوی چشم خواهر ودامادش نشون داد و چندباری خودش مینشست و درحد اینکه کله کیرم رو فروکنه توی کوسش میکرد تو ودرمی آورد.کیرم حسابی شق شده بود .خاتومم ازآب کوسش حسابی خیسش کرد.باقدرت شروع به تلمبه زدن کردم جوری که صداش تا کوچه میرفت.خانومم دوست داره صدای شالاپ وشولوپ کوسش تامیتونه بلندباشه.خلاصه نیم ساعتی قشنگ وباسروصدا چوسش رو جلوی اونا کردم و تااینکه هردوتامون ارضا شدیم و…

خانومم گفت خواهرم گفته که واقعا سایز شوهرت عالیه و کاش واسه منم اینجوری بود.دیگه فهمیدم که چی شده ومنتظر موقعیت مناسبم که بدمش به خواهرزن عزیزم تا حسابی ازش لذت ببره.امروز توی اتاق لباس عوض میکردم وتافهمیدم خواهرزنم میادتوی اتاق قشنگ کیرمو راست کردم و جوری وایستادم که قشنگ بهش نگاه کرد و بعدش یواشکی گفت وای چقدر خوبه ولی حیف که الان نمیشه.قشنگ اومد کله شو ماچ کرد و گفت این هفته یه روز زنگ میزنم بیا خونه مون حرف بزنیم.اینم داستان منو خواهرزنم

نوشته: کومار

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.