رفتن به مطلب

داستان سکس زنم جلوی چشمان منه بی غیرت


migmig

ارسال‌های توصیه شده

     خیانت × همسر × داستان سکسی × داستان خیانت × داستان همسر × سکس همسر ×

زنم بود

سلام خدمت همه دوستان عزیز سجاد هستم ۳۰ ساله و همسرم مریم ۲۵ سالشه قدشم ۱.۷۰ وزنشم ۵۵ کیلو میشه استایل خوبی داره اسکینی میگن شکم اصلا نداره خلاصه ما تو یکی از شهرهای شمال کشور زندگی میکنیم من یه مغازه لوازم تحریر دارم در کنارش ویلا هم اجاره میدم . من از وقتی کیرم رو شناختم همش دنبال فیلم و داستان سکسی بودم تو گوشیم همش فیلم پورن هست و تو واتساپ و تلگرام کلی کانال سکسی دارم زنم با این موضوع مشکلی نداره الانم چند وقتی میشه با کون باز آشنا شدم و با داستان هاش کلی حال میکنم بیشتر داستانی ک میخونم داستان خیانت و بی‌غیرتی هست کلی تحریک میشم. زنم مریم احل یکی از روستاهای اطراف شهرمون بود و با معرفی یکی از آشنایان با هم آشنا شدیم و از هم خوشمون اومد و ازدواج کردیم مریم دختر با معاشرت پایین بود وخیلی اهل رفیق و مهمونی این حرفا نبود اعتماد به نفسش پاین بود تو برخورد با دیگران اصلا با مردای فامیل صحبت نمی‌کرد در حد سلام علیک بود داستانم از اونجا شروع شد که مریم گیر داد دماغش رو عمل کنه منم قبول کردم و رفتیم ی دکتر خوب پیدا کردیم و عمل جراحی رو انجام دادیم بعد از شیش ماه که از عمل گذشت دیدم وای چقد تغییر کرد خیلی زیباتر شد و همین باعث شد اعتماد بنفس بالای پیدا کنه و خیلی خوش برخورد شد مریمی که جواب سلام مردای فامیل رو به زور میداد الان خیلی عادی و با اعتماد بنفس بالا باهاشون گرم می‌گرفت و صحبت می‌کرد بعد کم کم اومد مغازه و به من کمک می‌کرد طولی نکشید که تمام فوت و فن کار رو یاد گرفت و به راحتی مغازه رو اداره می‌کرد منم مغازه رو سپردم بهش وخودم زدم کامل تو کار اجاره ویلا مشتریام می‌دونستن مغازه دارم میومدن مغازه کلید میگرفتن یا کارت ملی و شناسنامه که میدادن میزاشتم مغازه خلاصه مشتریام بیشترشون از اون دسته از پسرای هستن ک با زیداشون میان ویلا کرایه میکنن و خیلی حروم زاده هستن یکیشون علی بود ک هر هفته یکی دو بار میومد ویلامو کرایه می‌کرد منم چون اعتماد داشتم بهش هر وقت زنگ میزد میگفتم برو مغازه کلیدارو بگیر خودمم میرفتم دنبال مسافر نمیدونم چطور ولی مخ زن منون زده بود منم چند بار که سرزده میرفتم مغازه میدیم که مریم خیلی عادی در حاله بگو بخنده و خیلی صمیمی هستن منم چون اعتماد زیادی به زنم داشتم زیاد گیر نمی‌دادم زنم سکسش خیلی بعد از عملش فرق کرده بود خیلی حشری تر شده بود مریمی که ماهی یک بار با هزار مکافات ارضا میشد الان یک روز در میون آبشو نمیاوردم اعصابش بهم می‌ریخت مریم چون تو نامزدیمون که نمیزاشت از جلو بکنم از عقب چند باری حال داد ولی چون تجربه نداشتم و ناشی بد میکردم خیلی عذاب می‌کشید و بعد از چندبار سکس از عقب یه تیکه گوشت اضافه از دور سوراخش زد بیرون و هی بد تر میشد که مجبور شدیم دکتر زنان ببرمش که گفتن باید با عمل برداریم دیگه بعد از اون از عقب نداد و رد زخم اون عمل هم روی سوراخ کونش موند منم دیگه گیر ندادم به عقبش همش از جلو میکردم تو سکس دیگه خیلی خوب شدیم منم براش کم نمیذاشتم کس و کونشو جوری میخوردم ک میرفت فضا بر می‌گشت. خلاصه بعد از مغازه دار شدن مریم ی شب ک وقت سکسمون بود دیدم خوابیده کلا تو اون هفته یک بارم ازم سکس نخاست منم زیاد گیر ندادم گزاشتم روی خستگیش و رفتم تو تلگراه ی گروه داشتم همش فیلم سوپر می‌فرستادند منم زدم شروع کردم یکی یکی فیلمارو بالا پاین کردن واسه یه جق درست حسابی کلا تو متاهلی وقتی چراغ قرمزه جق خیلی میچسبه خلاصه ی فیلم زدم دانلود که زنه داشت کیری پسره رو ساک میزد و روی صورتم با ماسک پوشونده بود فقط دهنش پیدا بود داشت ساک میزد کنار تخت من تخته ک دیدم گفتم ااا چقد شبیه تخته ویلای دوستمه که من براش مسافر میبرم همون اتاق خواب بود یه تابلو اسب هم بالای تخت بود گفتم حتما یکی از همین های که از تهران زیداشون رو میارن میکنن فیلم گرفته گزاشته منم نشستم با دقت دیدن فیلم ک شاید طرف رو بشناسم کدوم مشتریمه قشنگ که نیگاه کردم با خودم میگفتم چقد هیکلش مثله مریمه با این فکر کیرم راست شده بود چون علاقه زیاد به داستان بیغیرتی دارم فانتزیام شده بود همین داستانا و فیلما که طرف یواشکی سکس زنشو ببینه و کاری نکنه منم داشتم فیلمو میدیدم چون شبیه هیکل مریم بود داشتم کلی حال میکردم کیره پسره از کیر منم کلفت تر بود ولی دراز تر نبود ۱۴ یا ۱۵ سانت میشه کیرم خلاصه بعد از یه ساک حسابی دختره رو دراز کرد و پاهاشو باز کردو گزاشت تو کسش منم چشامو نیمه بسته بود داشتم کیرم رو می‌مالید م و با فکر این که مریمه داشتم جق میزدم چه حالی هم میداد بعد دختره رو چرخوند و خیلی حرفه ای کونشو داد بالا و کیرشو کرد تو کسش و هی میگفت کی کون میدی من این کونتو خودم جر میدم منم تا توجهم رفت رو کون دختره و سوراخ کونشو ک دیدم همون لحضه هم آبم اومد هم دنیا رو سرم خراب شد وای چی میدیدم همو جای زخم عمل مریم بود داغون شدم باورم نمیشد وای خدا مگه میشه مریم چطور آخه پسره کیه و هزار تا سوال دیگه نمیدونم چطور و کی رسیدم لب ساحل تا غروب خیره مونده بودم به دریا نمیدوندونستم چیکار کنم کم کم باز دباره یکم که حالم جا اومد رفتم خونه مریم اومده بود تا رسیدم اومد پیشم بوسم می‌کرد و می‌گفت امشب باید به کسم حال بدی منم به بدبختی خودم رو کنترل میکردم همش به این داستان های کون باز فکر میکردم ک چطور حال میکنن با دیدن سکس زنشون کم کم حس شهوتم برگشت بعد از شام رفتم دسشویی روی توالت فرنگی نشستم ادامه فیلمو نیگاه کردم ک چطور کس مریم رو می‌کرد دباره کیرم راست شد پسره انگشت شصتش رو با آب کس مریم خیس می‌کرد هی می‌مالید روی سوراخ کونش یواش یواش فشار میداد ک مریم ب صدا اومد که میگفت نکن درد میگیره پسره هم گوش نمی‌داد انگشتش رو یکم جا کرد تو که مریم پرید جلو کیر پسره در اومد پسره داغ کرد گفت داگی شو نمیخوای ک لوت بدم من با شنیدن این جمله رفتم تو فکر ینی چی لوت بدم ینی چی از زنم داشته که اونو مجبور به سکس کرده بود مریم هم برگشت حالت داگی پسره هم کیرشو محکم تر کرد تو کسش و وحشی تر تلمبه میزن فک کنم دو سه بار مریم ارضاع شد از حالت بدنش میشد فهمید ک داره حال میکنه ولی به خاطر ضخم کونش نمیتونست درد انگشت پسره رو تحمل کنه دیگه داشت گریش می‌گرفت از انگشت کردن پسر که پسره آبش اومد ریخت رو کون مریم و هی سوراخ کون مریم رو با آب کیرش خیس میکرد و فشار میداد کیرشو بعد بلند شد فیلم رو قط کرد منم دباره فیلمو زدم پلی و دبواره آبم اومد بدون اینکه بمالم کیرمو خیلی حال کردم ولی این حس تعصب و غیرت ک بعد از ارضاع میومد سراغم عصابم داغون می‌کرد بعد از ده دقیقه که اومدم بیرون مریم گفت خسته نباشی چیکار میکنی یک ساعته دسشویی رفتی منم بهونه آوردم که دلم درد میکنه و از این حرفا رفتم روی تخت مریم هم رفت حموم بعد از اینکه در اومد رفت ی لباس سکسی خفن براش خریده بودم رو پوشید اومد هی خودشو می‌مالید به من و لب بازی می‌کرد منم چون آبم اومده بود زیاد حس نداشتم ولی چون شک نکنه همراهیش میکردم خیلی حرفه ای رفت شرتم رو در آورد کیرم رو ک خواب بود کرد دهنش تا صورتشو دیدم دباره فیلم ساک زدنش تو مغزم پلی شد و کیرم در آنی راست شد ک مریم کلی کیف کرد و با اشتها می‌خورد و قربون صدقه کیرم میرفت بعد بلند کردم مثل تو فیلم داگی کردمش سوراخ کونشو که دیدم دباره همون صحنه اومد جلوم با تمام وجود کسش رو خوردم زبونم رو روی سوراخ کونش میکشیدم کلی حال می‌کرد یکم زبونم رو فشار دادم روی سوراخ کونش همیشه وقتی این کارو میکردم آخو واخ می‌کرد ولی صداش در نیومد دیدم داره حال میکنه منم تفم رو با زبونم پرس میکردم تو کونش خیلی حال میداد اینقد خوردم ک به صدا اومد گفت بکن منو بکن کیر میخام منم بلدن شدم ک کیرمو بکنم تو کسش وای چی میدیم سوراخ کونش اندازه یک مداد باز مونده بود و داشت دل میزد وااای ینی چی ینی کونش فتح شده کیرم داشت منفجر میشد کیرمو یک ضرب کردم تو کسش و با تمام قدرت تلمبه زدم انگشتم رو هم خیس کردم گذاشتم روی سوراخ کونش با ی فشار کوچیک انگشتم رفت تو من دیگه به مرز جنون رسیدم و کیرم با تمام وجود تو کسش خالی شد جوری میکوبیدم تو کسش و نعره میزدم که مریم ارضا شد اونم آبش اومد افتادم روش و نفس نفس میزدم وقتی به خودمون اومدیم فهمیدم چیکار کردم کیرم خوابید از کسش در اومد مریم برگشت گفت نترس امروز روز امن منه منم افتادم به بغل مریم رفت حموم منم به سقف خیره شده بودن نفهمیدم کی خوابم برد بیدار شدم دیدم مریم نیست ساعت رو نگاه کردم دیدم ۱۱ مریم رفته بود مغازه منم بلند شدم رفتم صبحونه بخورم بعد صبحونه بلند شدم رفتم مغازه پیش مریم رفتم تو دیدم سرش تو گوشیشه تا منو دید انگار حول شده باشه سریع پاش اومد طرف من منو بوسید گفت خوب خوابیدی عزیزم منم گفتم آره خوب بود بیا بشین کارت دارم یکم حول کرد استرس رو میدیدم تو چشاش گفتم مریم دیشب انگشتم رو کردم تو کونت دردت نیومد راحت رفت تو مریمم گفت خو از عملم چند ساله میگذره خوب میشه بعدشم چند روزه تو حموم با دسته برس بهش حال میدم آماده میکنم برای تو عزیزم .تو دلم گفتم خر خودتی خلاصه تابلو هشتی ویلا رو برداشتم برم کمربندی دنبال مسافر که گوشیم زنگ خورد علی بود گفت دادا کدوم ویلا خالیه گفتم واسه خودم خالیه
گفت کلیدا کجاست
گفتم مغازه بعد قطع کرد زنگ زدم ب مریم گفتم مسافر داریم اومد کلیدارو بده بره گفت کیه گفتم علی و یکم مکث کرد با صدای لرزون گفت باشه و قطع کرد .
کنار جاده بودم ک اس واریز اومد پول ویلارو زد علی خیلی دخترای خوبی می‌آورد چند باری دخترارو دیده بودم عجب چیزای می‌کرد حروم زاده خلاصه نیم ساعت بعد مریم زنگ زد گفت من میرم خونه خستم منم گفتم باشه بورو من میرم مغازه رو باز میکنم وسایل رو جم کردم رفتم مغازه تو مغازه دباره رفتم فیلم رو نیگاه کردم دباره راست کردم گفتم برم خونه مریم ی تیر بکنم کونش ک باز شده بزار منم ی حالی بکنم مغازه رو بستم رفتم خونه درو باز کردم رفتم تو دیدم کسی خونه نیست همه جارو گشتم نبود زنگ زدم جواب نداد دباره زنگ زدم گوشی رو برداش با حالت پریشون جواب دا جان عزیزم گفتم کجای ک به پتو پت افتاد گفتم چرا خونه نیستی گفت اومدم پیشه الهام خانم لباس پروف کنم الهام خیاط تو خونش کار میکنه زنم خیلی میره پیشش پارچه میبره لباس میدوزه براش من گفتم باشه خیلی مشکوک شدم گفتم نکنه رفت جای دیگه را هفتادم افتادم سمت خونه الهام خانم رفتم دم در در زدم شوهرشو صدا دادم گفتم ببخشید میشه به خانومتون بگید زنم رو بگه بیاد کارش دارم محمد آقا برگشت گفت زنم امروز نیستش رفته خونه خواهرش وای چرا مریم دروغ گفته به من نکنه دباره رفته …

دوستان عزیز نظرات شما برام خیلی مهمه اگه لایک خوب بگیره ادامه میدم اگر دوست نداشتید ادامه نمیدم

نوشته: سجاد

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.