رفتن به مطلب

داستان سکس گی کرم از خودم بود


mame85

ارسال‌های توصیه شده

     گی × داستان گی × سکس گی × داستان سکسی ×

خودمم کونم میخارید

سلام وقت همتون بخیر
اول اینو بگم که این داستان کاملا واقعیه و خودتون از خوندنش کامل متوجه میشید و بعد از خودم بگم که اسمم مهدی یه پسر لاغر اندامم ۱۸۰قدمه و ۶۵وزنمه بدنم سفید و کم موعه
الان ۲۸سالمه این داستان واسه شیش هفت سال پیشه ولی خب نمی‌دونم شاید چون خیلی حال داد بهم با اینکه اذیت شدم کامل یادمه
داستان از این قرار بود که من سال اول دانشگاه رو تموم کرده بودم توی تعطیلات ولی دنبال کار بودم تا هم یکم پول جمع کنم هم چون تکواندو کار میکردم از خونه پول نگیرم تا اینکه یکی از رفیقام تو یه شرکت یه کار نصف نیمه جور کرد که در حد دو سه ماه کار کنم
تو اون شرکت یه مرده بود که حدود پنجاه سالش بود لاغر و استخوانی و اونجا مسئول تاسیسات و اسمش ناصر بود.
من وقتی سنم تقریبا دوازده سیزده اینا بود دو سه تا رفیق داشتم که که همیشه با هم بودیم و با هم می‌رفتیم مدرسه و باشگاه و همه جوره با هم جور بودیم و با یکیشون که اسمش محسن بود انقد جور بودم که خونه هم می‌رفتیم و در حد لاپایی با هم سکس کرده بودیم ولی چون حسم به بات بودن بیشتر بود اکثرا اون لاپایی میزد و گاهی من
به مرور که با دوستم سکسامون زیاد شد و فیلم سوپر هم می‌دیدیم و من خیلی دوست داشتم کیر محسن بره تو کونم چون تو فیلم میدیدم که اونی که میده خیلی حال میکنه ولی خب دوست نداشتم فکر کنه که کونیشم و می‌تونه هر کاری دلش خواست بکنه تا اینکه یه روز که خونشون بودیم و یه وری پشتم دراز کشیده بود و گوشی دست من داشتیم فیلم سوپر نگاه میکردیم و اون کیرشو گذاشته بود لای پامو عقب جلو میکرد و همزمان با کیر منم بازی میکرد
منم واقعا لذت میبرم از دیدن فیلم و کارای محسن تا اینکه یکم تف مالید به دستش زد به سوراخم و گفت به شکم بخواب و منم دراز کشیدم و خوابید روم و که دیدم سر کیرش رو سوراخمه که یهو فشار داد و با اینکه سایزش فوقش دوازده سیزده و نازک بود همین که سرش رفت توش احساس کردم جر خوردم که زود پرتش کردم اونور و دیدم سر کیرش کثیفه و با اینکه دوست داشتم امتحان کنم اصلا تجربه خوبی نبود و زود رفتم خونه و تا دو سه روز سوراخم می‌سوخت و بعد اون یه جورایی از محسن زده شده بودم و ادامه ندادیم و اونام چند وقت بعدش اسباب کشی کردن از اونجا و رفتن
من تا مدت ها باز دلم میخواست تجربه کنم و تو این مدت واسه اینکه حشرم بخوابه با خودم ور میرفتم و چیزایی تو خودم فرو میکردم مثل دسته گوشت کوب یا خیار ولی به یه سکس اساسی نیاز داشتم تا اینکه گذشت و تو این شرکت که کار میکردم با ناصر آشنا شدم و به مرور گرم گرفت باهام
تو این شرکت ظهرا واسه ناهار صف وامیستادیم و ناصر همیشه پشتم وامیستاد کم کم بهم میچسبوند و منم خوشم میومد
تو کار خیلی با هم حرف می‌زدیم و کم کم بهم گفت ازت خوشم میاد و دوس دارم بیرون از شرکت هم همو ببینیم و منم قبول کردم و یه روز رفتیم بیرون و چرخیدیم
تو صحبتامون خیلی از بدنم و قیافم تعریف میکرد و منم که کونم میخارید و دنبال رابطه بودم سعی میکردم دلبری کنم 😁
یه روز وقتی رفتیم بیرون از اول مسیر دستش رو پام بود و گفت خیلی دوست دارم بیشتر با هم باشیم و منم گرفته بودم منظورشو گفتم من که می‌خوام آخرش سکس کنم باهات حداقل یکم تیغش بزنم و هر بار می‌رفتیم بیرون اون منو می‌مالید و منم ازش پول میخواستم و اونم نه نمی‌آورد
تا اینکه یه روز خارج از شهر بودیم گفتم یکم پول لازم دارم گفت پیشم ندارم یه دامداری دارم زیاد دور نیست بریم از اونجا بردارم
با اینکه میدونستم بریم اونجا دیگه نمیشه با مالیدن خرش کرد و قراره بالاخره یه کاری کنه باهام استرس داشتم ولی چون کونم میخارید گفتم باشه بریم
وقتی رسیدیم دم در اونجا از داشبورد کرم برداشت و من استرسم بیشتر شد و پیاده شدیم درو باز کرد و رفتیم داخل
اونجا یه ساختمون کوچیک دو طبقه داشت که با یه پله آهنی به طبقه دومش وصل میشد و من داشتم اطراف رو نگاه میکردم که ناصر رفت بالا و به من گفت نمیای که گفتم عجله دارم پولو بردار بریم
وقتی برگشت تو دستش یه بسته پونصدی بود و اومد پیشم وایساد دستشو انداخت دور کمرمو و منم داشتم به اون چند تا گاو و گوسفندی که اونجا بود نگاه میکردم که کم کم دستش رفت رو کونم که با دستاش چنگ میزد به لپای کونم و منم حشرش بالا رفته بود و ارادم داشت از دستم خارج میشد که گفت عجب کونی داری و با یه خنده گفتم مال خودته که از پشت بغلم کردم کیرشو می‌مالید به کونم ولی تا اون موقع فقط چند بار از روی شلوار دست زده بودم بهش و اون فهمید فول حشرم دستشو آورد جلو پولو داد بهم و خواست دکمه های شلوارمو باز کنه که منم گفتم دیر میشه ها سری بعدم هست دیگه که گفت اذیت نکن زود تمومش میکنم بخدا
شلوارمو تا زانو با شورتم کشید پایین و شلوار شورت خودشم داد پایین و چسبید بهم که یه لحظه کیرش که خورد به لپای کونم شدیدا ترسیدم چون من سایزم شونزده هفده بود و معمولی اینی که رفت لای پام خیلی کلفت بود که دم گوشم گفت یکم میخوری که گفتم عجله دارم بخدا گفت من این همه به تو گوش دادم چند دقیقه هر کاری میگم بکن زود بریم و منم هم ترس و استرس داشتم هم حشرم رو هزار بود رفتم پایین و با این که دهنم نسبتا بزرگه بازم نمی‌تونستم خوب بخورم گفت گفت دهنتو باز کن و خودش چند تا تقه زد که یکم رفت تو گلوم و عوق زدم اما حسابی کیرش خیس شده بود و از تو جیبش کرمو درآورد و گفت برگرد، که شروع کرد سوراخمو با کرم مالوندن که یه انگشتشو کرد توش دردم گرفت گفتم توش نزن تورو خدا نمیتونم گفت مهدی یکم صبر کن زود تموم میشه تو هم حال میکنی و منم حشر بالا با اینکه تجربه قبلیم خوب نبود و ترس داشتم ولی کونم میخارید گفتم باشه زود فقط که باز انگشتم کرد و کم کم داشتم لذت می‌بردم که دومی رو کرد توم و منم با فشار انگشتاش هی خم میشدم که انقد خم شدم که مجبور شدم دستامو بزارم لای نرده های در که شیشه نداشت و داخل حیوون نگه می‌داشت که انگشتاشو در آورد و سر کیرشو گذاشت دم سوراخم و با یه دستش شکممو نگه داشت نرم جلو که اولش آروم سرشو فشار میداد که توش نمی‌رفت که یهو یه تقه زد که نالم دراومد خواستم بکشم جلو خودمو با دست نذاشت و نگه داشت منو،گفتم ناصر پاره شدم ناصر درش بیار تو رو خدا که یه نفس عمیق کشید و گفت تازه کردم توش چند دقیقه هم تحمل کنی تمومه و آروم شروع کرد عقب جلو کردن و منم انقد درد داشتم پاهام داشت میلرزید و کونم تازه داشت جا باز میکرد و تخماشو دم سوراخم و سر کیرشو زیر شکمم حس میکردم که کم کم داشتم لذت می‌بردم اما دردشم خیلی زیاد بود اونم دید دیگه تقلا نمیکنم دستشو از جلو شکمم برداشته بود دو طرف کونمو گرفته بود محکم تلمبه میزد که یه لحظه انقد دردم زیاد شد خودمو غیرارادی کشیدم جلو کیرش دراومد و شکممو گرفتم و گفتم بسه دیگه بریم گفت ابم نیومده خب منم که هم درد داشتم هم حال میکردم گفتم باشه تمومش کن فقط باز برگشتم گذاشت توش که خیلی راحت می‌رفت این سری و گفت دولا شو که این مدلی حسابی دهنم سرویس شد ولی زود آبش اومد و کشید بیرون و رفت گوشه اونجا با شلنگ کیرشو شست و منم به زور لباسامو درست کردم و رفتم دم در واستادم تا بیاد که وقتی برگشت نشست و تو مسیر کلی تعریف کرد که خیلی حال داد ولی من واقعا دهنم سرویس شده بود
منو رسوند و همین که رسیدم زود رفتم حموم سوراخمو با آینه دیدم که ورم کرده و آب میخورد می‌سوخت،خیلی بهم حال داده بود ولی کلا شمارشو پاک کردم و سمتش نرفتم تا اینکه دو سه سال بعد یه پارتنر جدید پیدا کردم و از فکر اون دراومدم ولی واقعا سکسم با ناصر خیلی سخت و در عین حال لذت بخش بود چون سایزش و کمرش خوب بود
ببخشید طولانی شد چون سعی کردم کامل و با جزییات تعریف کنم
سکس خیلی خوبه ولی کسی که آدم باهاش سکس می‌کنه مهم تره
امیدوارم از زندگیتون لذت ببرید موفق باشید❤️

نوشته: حشریه سفید

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.