رفتن به مطلب

داستان سکس با خواهر بزرگتر از خودم


mohsen

ارسال‌های توصیه شده

     تابو × خواهر × داستان تابو × سکس تابو × داستان خواهر × سکس خواهر × سکس محارم × داستان محارم ×

آرامش در بدن خواهرم سمیرا

سلام به همگی .میخوام خاطره سکس با خواهر خوشگلمو واستون بگم .خانواده ما پنج نفر هستیم و ساکن اصفهانیم🫡 سمیرا ۲۸سالشه و خودم سامان ۲۶سالم و پدر و مادرم و یه برادر ۳۲ساله که ازدواج کرده و کارمند بانک هست و ما اصالتا اهل غرب کشور هستیم و به طور ذاتی خوشگلی خاصی داریم و اولین رابطه با سمیرا هسش و از خودم بگم عاشق والیبالم و قدم ۱۸۰و وزن تقریبا هشتاد با بدن رو فرم و چشم و ابرو مشکی و ته ریش هستم و راسیتش تا قبل از اون اتفاق اصلا به فکر سکس با سمیرا نبودم ولی همش تو ذهنم بدن مثل برفش تجسم میکردم و یه جورایی دوست داشتم تو هر زمان و مکان که میشد دیدش بزنم و به عقیده. خودم یه جورایی پی برده بود و مقصر اصلی اون اندام سکسی و بدن سکسیش بود که هر مردی آرزو داشتن این بدن رو داشت ولی کلا مغروره و به نظر خودم به اکراه به شهرام شوهرش میده و شهرام نمایشگاه داره لوازم خانگی و کم و بیش درگیر رسیدگی به امور کسب و کار و سمیرا هم بیشتر اوقات خونه ماست و با مامان هسش و تقریبا یه سالی هست ازدواج کردن و خودمم مسئول اداری یه شرکت خصوصی هستم و به صورت پاره وقت یا تمام وقت سر کارم و پدرم چند سالی هست فوت شده و خلاصه از اصل ماجرا دور نشیم.
از سمیرا براتون بگم مربی رقص هسش و بدن سفید برفی و تقریبا هم قد خودم با رون و باسن توپر و سینه های ۷۵ و الهی قربونش برم همیشه شیو کرده و بدنش برق میفته و و شب جمعه بود و اکثرا خونه خودمون جمع میشیم و شامم خوردیم و هر کسی مشغول حرف با یکی بود و زن سعید با یه نگاه خاصی اشاره کرد و سعید دخترش بغل کرد و رفتن و شهرامم چند دقیقه دیگه اشاره کرد به سمیرا که ماهم بریم فردا کار زیاد دارم و باید واسه شنبه کارای خرید و فروش انجام بدم و سمیرا هم با موهاش ور میرفت و یه لی تنگ پاش بود قد هفتاد ک ساق پاهاش تو چشم بود من پشتم بهش بود و همش سرم تو گوشی بود و یه نگاهی هم از شیشه زیر تلوزیون به سمیرا داشتم و با شهرام که رو به من بود و رو به سمیرا تخته نرد بازی میکردم و مامان پاشد و رفت آشپزخونه چای بیاره که سمیرا با اشاره دست گذاشت رو کسش و گفت شهرام یه لحظه نگاه کن و منم زل زده بودم به بدن سمیرا و بلند گفت امشب خونه کار زیاد داریم و همین دست تمومش کن تا بریم و شهرام لبشو خورد و گفت شش شب هفته کار نداریم و امشبم شب هفتم و خنده کرد و منم خندیدم و سارا اومد دست به کمر کنار من ایستاد و زد تو سر شهرام و رفت تو اتاق و یه جوری قر میداد که دلم میخواست میرفتم دنبالش و همونجا تو اتاق میچسبیدم بهش و مامان چایی آورد و ما خوردیم و گفتم مامان برو قرصت بخور و بخواب و از ما خدافظی کرد و رفت تو اتاق پیش سمیرا که بخوابه و در و بست و شهرام گفتم شراب میزنی و گفت نیکی و پرسش و از یخچال یه لیتری بود آوردم و یکی یه لیوان پر خوردیم یکم پسته و گز خوردیم و تقریبا دوتا لیوان دیگه ازش مونده بود که گفت نصفه بریز که من شدم و دوتا نصفه دیگه زدیم و بدن خودمم داغ شد و شهرام رفت و از ماشین یه شیشه پلمب ودکا آورد و خودش با جامی که روش بود نفری دوتا ریخت و کلا داغ داغ شدم و سریع دوباره رفت گذاشت ماشین و سمیرا اومد و گفت سامااااان چرا آخر هفته مارو خراب میکنی بازم الان باز کارش میکشه به سرم و دکتر و دست گذاشتم جلو دهنم و گفتم هیس و اومد نزدیک و گف شهرام الان دقیقا کجاست و گفتم نتونس ته شرابش بخوره و رفته بیرون و منم منتظرم تا بیاد یجورایی باهاش کل هم داشتم و سمیرا گفت واقعا که و گفتم باشه برو شرابو بزارش یخچال تا نیومده مرد رویاهات. خم شد که ببره و عطر تنش خورد به دماغم و بدنم داغتر شد و گفت همش همینه و زدم زیر خنده و زدم رو رون پاش و گفففف آییییی بیمااار نزن خوب کبود میشه و یکی دیگه زدم و گفتم شنیدن کی بوود مانند دیدن و زد تو گوشم و گف روااانی حالا امشب جواب شهرام چی بدم و گفتم خوب لامپ خاموش کن و خودشم خندش گرفت و رفت بزاره یخچال و یهو صدام کرد و همشو ریخت تو لیوان و رو اوپن گف همشو بخورم حالم بد میشه و گفتم پ ن پ و بزار سر جاش مال تو نیس و برات زوده و تو همین حرفا بودم یهو سمیرا نصفش سر کشید و گف اهههه چقد تلخه و گفتم روانی یا موز بخور یا گز که طعم دهنت عوض شه و شهرام یهو اومد داخل و سمیرا با اشاره دست گفت هیس و نشست رو زمین پشت اوپن و شهرام مست مست شده بود و گفت بجای خودتم زدم و زدم زیر خنده و نشستیم پا بازی و گفت اه ما که شانس نداریم و تو همش جفت شیش میاری و گفتم شانسی که شما داری با داشتن سمیرا هیشکی نداره و زدیم زیر خنده و یهو پیام از سمیرا اومد و نوشت سرم درد گرفته و نوشتم اون تهشم بخور خوب میشی و شهرام گف بابا دست رو هر دختری بزاری زنت میشه و ول کن این زیدات رو میخام بازی کنیم امشب باید بریم خونه و یهو سمیرا از آشپزخونه اومد و گفت آقاآقا لطفا بجای این خوراکیات و این نوشیدنیات یکم کگل کار کن موثر تره و دوتایی زدن زیر خنده و منم خندیدم و سمیرا یکی هم زد تو سر من و گف شما نخند لطفا مسائل خصوصی هسش و متاهلی و با یه لحن خاصی گفت و خم شد یه چیز تو گوش شهرام بگه کونش جلو صورتم بود و دم گوشش پچ پچ میکرد تپلی کصش از لای پاهاش و شلوار لی خودنمایی میکرد و گفتم ای بابا داریم تخته میزنیم و یواش دستم گذاشتم رو کونش که بره کنار و یکم هلش دادم حالم داشت بد میشد خیلی یواش لبای شهرام میبوسید و دو دستی صورتش گرفته بود و تو گوشی با هم حرف میزدن و زل زده بودم به کون خوشفرم سمیرا که جلوم خم بود و سفیدی ساق پاهاش و دوباره دستم گذاشتم رو باسنش و یهو گفتش الان میرم باااشه و دو باره دیدم زیاد چیزی نمیگه یه چنگ با دست راستم زدم رو باسن راستش و بلند شد و گفت باشهههه رفتممم و با ناز و عشوه اول رفت آشپزخونه و یه گز برداشت و باز کرد و رفت تو اتاق پیش ماما و دوباره پیام داد بدنم داغشد و خیلی گرمم شده و منم سریع نوشتم لباس راحتی بپوش بدنت هوا بخوره و سر گرم بازی بودیم که یهو شهرام بلند گفت عزیزم این دست آخره و آماده شو تا بریم و سمیرا پیام داد و گفت بگو من همینجا میخوابم و نوشتم خودت بیا بهش بگو …و یکی دو دقیقه بعد دیدم در باز شد و اوووف سمیرا با یه تاپ حلقه ای لش که فقط سینه هاش خودنمایی میکرد و یه ساپورت که چه عرض کنم تا بالای زانوهاش و از بس نازک بود و با این کال که مشکی بود ولی سفیدی بدن سمیرا توش برق میزد و شهرام گفت ای بابا چرا لباس خواب پوشیدی فردا کلی کار دارم من و سریع گفت امشب همینجا میخوابم و ظاهرا امشب که کاری نداریم و شهرام گف عجب …و منم با. دیدن بدن سارا تو اون وضعیت و کیرم داشت کم کم شق میشد و و سرم تو گوشی بود و در باره کگل میخوندم که دوباره سارا اومد ایستاد پشت سر شهرام و گفت پ بازی کن دیگه و مشغول بازی شدیم و هی نگاهم میرفت سمت سمیرا و با دستاش هی صورت و گردن شهرام میمالید و رو میکرد به من میگفت من امشب نمیییی یااام و مشخص بود کلا سرش گرم شده شهرام گف باشه بزار بازی کنم و یهو اعصابش خورد شد از دس سمیرا و تخته بست و گففف از دست این خواهرت نمیدونم من زنشم یا اون شوهرمه و منم زدم زیر خنده و سمیرا اومد تخته رو برداره بره دوباره خم شد و آخخخ قلمبگی کصش و تپلی رون و باسنش دوباره افتاد جلوم و اینبار کیرم شق شد و گفتم لطفا تخته بده من و داد بهم گذاشتم رو پام که کیرم بلند شده تابلو نشه و آبرو ریزی بشه و خط شرتش معلوم بود دوباره همون ژست قبلو داشت با شهرام حرف میزد و هرزگاهی کپلای کونش رو تکون میداد و منم محو نگاش بودم و داشت یواش پچ پچ میکرد باهاش و تو دلم میگفتم گاش امشب بمونه و یه حالی باهاش بکنم و عقده چند سالم تلافی کنم و پا شدم حین پا شدم دماغم زدم به باسنش و حرارت زیادی داشت و نرم مثل پنبه بود و خودش کشید جلو تر و سریع رد شدم و رفتم تو آشپز خونه و تخته گذاشتم رو میز ناهار خوری و سارا نشست روبرو جای من و شهرام گف لطفا شما بهش بگین و منم سریع گفتم سمیرا از همون بچگی هم حرف حرف خودش بود و خدافظی کردم و رفتم تو اون اتاق خواب که بخوابم و از بس مست بودم خوب خابم نمیبرد که یه نیم ساعت بعد دیدم درب ورودی باز و بست شد و لامپا خاموش شدن و دنبال گوشیم میگشتم و اعصابم خورد شد از رفتن سارا و گفتم خب موقعیتی بود و رفتم گوشیم از پذیرایی بردارم و زیاد نرمال نبودمو برگشتم تو اتاق خودم و شلوارم در آوردم و با شرت و تاپ ول شدم رو تختم و گوشی باز کردم دیدم پیام از سمیرا بود شب بخیر فرستاده بود و تو فکر اون بدنش بودم و تو دلم میگفتم حرومت بشه شهرام و امشب چه حالی میکنی تو و پاشدم و رفتم یه سری به مامان بزنم و یواش در و باز کردم دیدم اووف سارا رو تخت خابیده و دسش رو کصش و دمر . خابیده و دوباره کیرم شق شق شد داشت شرتم جر میداد و یواش در بستم و یه نگام به مامان بود و زل زده بودم به بدن سکسی سمیرا و یواش یواش جلو رفتم و تخت سمیرا بالا سر مامان بود و مامان دید نداشت بهش و نفسای سمیرا فقط صداش میومد تو اتاقو نزدیک تختش شدم پاهای سفیدش نگاه میکردم و با یه دستمم هی کیرم میمالیدم و نشستم یواش کنار تختش و با انگشتم چند بار ضربه آروم زدم به ساق پاش و یه جرقه زد و برگشت و رو به من شد و قلبم یه لحظه ایستاد و گفتم وااای که بیدار شد و الان همه چی خراب میشه و دیدم هیچ عکس العملی نکرد و و منم تو این یه دیقه کلا خشکم زده بود و فقط زل زده بودم بهش و خواستم برم بیرون یه لحظه انگار یکی میگفت این همه سال دنبالش بودی و الن وقتشه و دوباره زانو زدم کنار تختش و گرمای بدنش و گرمی سر خودم باعث میشد جرأتم بیشر بشه و یه چند دقیقه زل زدم به بدنش و سفیدی پا چپش بد جور حشری ترم میکرد و با دهن نفس میکشیدم و یه سرم کردم سمت مامان و دیدم خوابه خوابه و دوباره برگشتم سمت سمیرا متوجه شدم دست چپم چسبیده به ساق پاش و سریع دستم کشیدم و جرأتم بیشتر شد و اینبار با دهنم چندتا بوسه به ساق پاش زدم و نفسای گرمم از بینیم ومیخورد بهش و بوی خاصی میداد و همینجوری یواش رفتم بالا تا نزدیک رونش و هی بوس میکردم ولی میترسیدم دس بزنم و نگاش کردم که مومای لختش ریخه بود رو صورتش و و سینه هاش و دست چپش رو باسنش بود و ناخن مصنوعی صورتی داشت و با زوهای خوشفرمش خودنمایی میکرد و جرات کردم و یواش دست راستم گذاشتم رو ساق پا چپش و همونجوری نگه داشتم و یواش نوازش میکردم و کم کم دستم میاوردم بالا تر تا نرمی ساق پاش یواش چنگ زدم دیدم دوباره غلط خورد رو کمر و سریع خودم کشیدم عقب یه نفس بلند کشید و دوباره خشکم زد و کاری نکردم و تا چشمم خورد به صورت نازش بازم شهوت بدنم گرفت و اینبار دل زد به دریا و دستم گذاشتم رو رون پاااش و وااای انگار دنبه و نرم و گرررم بود و دیدم تکون نخورد و دلم قرص تر شد صورتم بردم نزدیک و چندتا با لبام بوس گردم و جووون میگفتم خیلی یواااش، تاپش رو کصش بود و دست راسش رو شکمش بود یه فشار یواش دادم به رونش و دوباره با دست راستم اینبار روون پا چپش فشار دادم و بینیم فشار دادم رو رون پا راستش و نفس میزدم و با دست چپم هی کیرم میمالیدم و یواش یه گاز یواش از رونای نرمش زدم و یه تکون تو بدنش حس کردم و دیدم جووون دسش از رو شکمش برداشت و انداخته کنارش و فهمیدم بیداره و خودشم دلش میخوادددد بمالمش و یواااش تاپش دادم بالا و بالا تر تا کش ساپورتش معلوم شد و دوتا رون تپل و یه کص که ختش معلوم بود زد بیروون و نفهمیدم که چی شد سرم رفت سمت کسش و داشتم بو میکردم و یواااش با نوک بینی و نوک زبونم فشارش میدادم و آخ آخ بهترییین کص دنیا بوود و بووو ماااام آلوورا میداااد و هی فشارم بیشر میکردم که از بس لیس زده بودم و حرارت و داغی کصش قشنگ خیس شده بود و چسبیده بود به چاک کسش و و بلند شدم و یکم کیرم مالیدم و شرتم کشیدم پایین و یه کیر ۱۹سانتی و بدون مو افتاد بیروون و کیرم دست چپم گرفتم و خواستم بمالمش به بدنش تا زدمش به بازو راستش دوباره یه جرقه خورد و گفتممم جوووون ولی اینبار تکون نخورد و اومدم پایین پاش رو تخت و صدا تخت در اومد و نگا کردم دیدم مامان خواب خوااابه و پاهام گذاشتم دو طرف بدنش و زانوهام چسبید به زانوهاش و میخواستم بخوابم روش ولی میترسیدم و دستام دو طرف پهلوهاش گذاشتم و سرم بردم نزدیک ممه های برآمده بدنش و یکم بو کردم و نفس زدم باد کرده و نرم بودن و همینجوری رفتم بالا و نگااام به لبااای نازش که خورد و رفتم نزدیکتر و یهو چرخید و رو شکم خابییید و منم یواااش کیرم گذاشتم لای دوتا رونش و جلو و عقب میکردم یواش یواااش و سرم رسوندم پشت گردنش و موهاش کنار زدممم و چندتا بوس از گردنش گرفتم و با چندتا فشاار محکممم تموووم آبم ریختم بین رونای گرمش و رو باسن تپلش و همونجوری خابیدم روش و سمیرا هم چند بار تکون ریز خورد و فهمیدم اونم ارضا شده و چند دقیقه خوابیدم روش و این شد استارت جرقه رابطه من با زیبا ترین خانوم زندگیم سمیرااا

نوشته: سامان

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • آخرین مطالب ارسال شده در انجمن

    • migmig
      عکس سکسی ایرانی برای تماشای تصاویر در سایز اصلی روی هر عکس کلیک بکنید.
    • migmig
      عکس سکسی ایرانی برای تماشای تصاویر در سایز اصلی روی هر عکس کلیک بکنید.
    • migmig
      کسی که جای پسرم بود   سلام اسم من پریسا هست 42 سالمه زود ازدواج کردم ک شوهرم دست بزن داره اصلا رابطع خوبی نداریم تو سکسم زود انزال سایز کوچیک ک اصلا رابطع نداریم مطمنم دوست دختر داره و برام مهم نی فقط ی پسر ۲۰ ساله دارم ک ب خاطر اون زیر ی سقفیم پوست سفیدی دارم کمر ساعت شنی دارم باسنمو چربی زده بودم سینه هامم 75 بدنم خیلی رو فرم بود همه همکارام روم چشم داشتن ی ۱ سال از اخرین رابطم گذشته بود ی رفیق بچگی دارم ک اونم پسرش هم سن پسرمه شوهرمو پسرم رفته بودن خونه مادر شوهرم برا جا به جایی من تنها بودم زنگ زدم رفیقم گف شوهر منم نیست بیا پیشم فقط امیر حسین هست ی کراپ سبز با لگ تنم بود روش ی مانتو پوشیدم خونش نزدیک بود رفتم پیشش ک امیر حسین بساط مشروب چیده بود گف بیا بشین پریسا نشستیم ۳ تایی خوردن رقصیدن خیلی سنگین پیک میریخت اهنگ گذاشته بودیمو میرقصدیم رفیقم ک اسمش مریم گف من میرم بخوابم به من گف تو بیا کنار من بخواب ک دیگ جا نندازم امیر حسینم تو اتاق خودش میخوابه گفتم باشه امیر گف مامان قرصتو بخور یادت نره خورد رف خوابید منو امیر باز خوردیم گوشیم زنگ خورد گفتم امیر من برم تو اتاقت تلفن حرف بزنم بعد میام گف باشه برو رفتم تو اتاق رو تخت نشستم به حرف زدن ک رفیقم ک ۵ مین دیگ میگیرمت قطع کرد تا زنگ بزنه دراز کشیدم رو تخت منتظر زنگ ک خوابم برد دیگ هیچی نفهمیدم ی ۲ ساعتی گذشته بود ک داشتم ی چی رو حس میکردم از پشت دیدم تو اتاق امیرم برقا خاموشه امیر پشتم پهلو به پهلو خوابه کیرش چسبیده به کونم اول جا خوردم ولی خوشم اومده بود خیلی وقت بود رابطه نداشتم اخه امیر هم سن پسرمه ولی کیرش معلوم بود خوش سایز بود بزرگ چون قد بلندی هم داشت گفتم بزار شل کنم کونمو دادم عقب تر ک ی جون ریز از امیر شنیدم فهمید بیدارم دستشو از پشت گذاشت رو کصم با دست میمالید خیس خالی بودم نفسام بلند شده بود گف پریسا این کونو جر میدم گفتم مامانت بیدار نشه گف قرص خورده بمبم بخوره بیدار نمیشه منو برگردوند سمت خودش لباشو گذاشت رو لبام سینمو میمالید وای چقدر خوب بود کراپمو دراورد ی سوتین زرد با شرت زرد داشتم افتاد ب جون سینه هام ک داشتم حال میکردم رف پایین لگمم از پام دراورد برقو روشن کرد گف جوون اومد لا پام شرتمو دراورد ی زبون کشید رو کصم ک اب رو اتیش بود وای خیلی وقت بود کسی برام نخورده بود جوری میخورد ک ۴ بار ارضا شدم اصلا دیگ نمیتونستم حرف بزنم اومد بالا دوباره لبامو خورد گف با لبای گوشتیت ببینم چیکار میکنی خودشم کامل لخت شد وایساد جلوم دو زانو نشستم چ کیری داشت ی کلفت ۱۹ سانتی جلوم بود عین گشنه ها کیر میخوردم اب دهنم پر بود رو کیرو تخماش گف دهنتو پر اب کنم با چشم بهش علامت دادم دهنمو پر اب کرد قورط دادم دراز کشیدم رو تخت از پشت چسبییده بود بهم تو بغلش بودم بدنمو میمالید سینه هام تو دستش بود گردنمو گوشمو زبون میزد منم تخماشو از پشت دستمو رد میکردم میمالیدم انگشتشو کرد تو کصم نالم در اومد انگشتم میکرد گفتم بکن امیر پامو داد بالا کیرشو گذاشت روش هل داد تو وای تاحالا همچین سایزی نرفته بود توم کصمو پر کرده بود اروم تلمبه ی پام بالا بود میکرد حسابی ک زودی ارضا شدم کشید بیرون دوتا پامو گذاشت رو شونش باز کرد سرعتش بیشتر کرد ک بازم ارضا شدم گف داگی شو داگی شدم مومو گرف تو دستش از کص میکرد اسپنک میزد دیگ جون داشتم انقدر ارضا شدم اومد جلوم کیرشو کرد تو دهنم خیسش کردم میدونستم چی میخواس دوباره رف پشتم گذاشت رو سوراخ کونم هل داد تو اومدم جیغ بزنم سرمو فشار داد به تخت شروع کرد گاییدن کونم داغی درد وجودمو گرفته بود موهام تو دستش بود اسپنک میزد کونم سرخ شده بود از اسپنکاش دوتا دستامو قفل کرد رو کمرم از کون میکرد ک با چند تا تلمبه محکم کل ابشو ریخت تو کونم با شرتم پاکش کرد لباسامو پوشیدیم تو بغل هم بودیم تا من رفتم سر جام اگ میخواید از سکسامون بازم بگم لایک کنید نوشته: پریسا
    • migmig
      ساک زدنم با ساپورت مامانم برای مرد سن بالا تو اتوبوس خالی   سلام به همه دوستان عزیز من ارسلانم ۲۳ سالمه قدم ۱۷۵ و وزنم ۸۰ از خودم تعریف نمیکنم واقعیت و میگم بدنم خیلی سفید چون ورزش میکنم اندامم مخصوصا پاهام و کونم عالین تقریبا از ۱۷ سالگی زنپوشی و با لباسای مامانم شروع کردم از ساپورت و شورت و جوراب گرفته تا پابند و لاک و کفش پاشنه بلند ولی اصلا رابطه نداشتم خیلی دلم میخواست ولی ترس و خجالت زیادی داشتم ولی دیگه این دو سال گذشته خیلی بهم فشار اومد دو بار ساک زدم ک اولیش افتضاح بود ولی خودم عاشق دومیش هستم و برای پارسال هستش ماجرا از اونجایی شروع شد که ما شهرستان عروسی دعوت بودیم و عروسی های ما آخرش مختلط میشه . آخر عروسی ک شد منم حسابی داشتم لباسای فامیل و دید میزدم ساپورتاشون کفشاشون پابنداشون و حسابی دلم میخواست که امتحان کنم چشمم خورد به مامان خودم دیدم ساپورت رنگ پا الماس دار مانند پوشیده وقتی دیدم تعجب کردم چون آمار همه ی لباساش و دارم و خونه خالی میشه میپوشم اما اینو تازه و برا عروسی خریده بود وقتی دیدم تصمیم گرفتم رفتیم خونه حتما بپوشم خلاصه شب تموم شد و فرداش خونه ی یکی از بستگان بودیم تصمیم گرفتیم ک برگردیم من رابطم با پسر خالم خیلی خوبه اونم اصرار کرد من بمونم و فرداش خودتم تنها با اتوبوس برگردم خانوادمم اوکی دادن و من موندم و بقیه رفتن عصر که شد مامانم زنگ زد و گفت یکی از ساک های لباس و جا گذاشته و من ببرم منم رفتم که ببینم خودش یا ن دیدم همون ساپورتی ک پوشیده بود و عاشقش شدم توی ساک یه فکری به سرم زد که برم تو اتاق بپوشمش از زیر و روشم لباسای خودم باش و همونجوری کل راه و برگردم پوشیدم و از روشم لباسای خودم فردا شد و پسر خالم منم رسوند ترمینال سوار اتوبوس شدم چون وسط هفته بود تقریبا اتوبوس خالی بود و منم رفتم نشستم ته اتوبوس ک کفش و جورابم و دربیارم و پاهام و با ساپورت ببینم و لذت ببرم اتوبوس راه افتاد و منم تنها نشسته بودم پاچه ی شلوارم دادم بالا و داشتم از دیدن ساپورتی ک دو شب پیش پای مامانم بود و حالا پای من لذت می‌بردم یه چیز تو پرانتز بگم من به خاطر باشگاه همیشه فول شیوم وسطای راه بودیم ک دیدم یه مرد تقریبا سن بالا حدود ۶۰ سالش میشد اومد و پرسید ک پاور بانک دارم یا ن منم گفتم دارم نشست پیشم ک بگیره منم اصلا حواسم به پاهام نبود یهو برگشت بهم گفت جوراب زنونه پوشیدی منم هول شدم گفتم پاهام زیاد عرق میکنه مجبورم بپوشم برگشت گفت مطمئنی فقط به همون دلیل منم خیلی حشری شده بودم گفتم این ک منو نمیشناسه بذار اگه شد یه حالی کنم برگشتم گفتم ن کلا به لباس زنونه و پوشیدنش خیلی علاقه دارم و اونم دیگه فهمید داستان چیه و درجا دستش و گذاشت رو رون پام و گفت فقط لباس پوشیدنشون و دوس داری یا بقیه کارایی ک میکننم دوس داری انجام بدی منم دیگه زدم به سیم آخر و گفتم همش و دوس دارم اینو که گفتم یه لبخند زد و دستم گرفت گذاشت رو کیرش و گفت ببینم چیکار بلدی بکنی منم گفتم اینجا میترسم کسی ببینه گفت هیچکی نمیاد اینجا و زیپ شلوارش و باز کرد و کیرش و آورد بیرون یه کیر ۱۶ ۱۷ سانتی کلفت که تا درآورد خیرش شدم و دستم و گرفت گذاشت روش و منم کم کم شروع کردم به بالا و پایین کردن کیرش چن دقیقه ای داشتم براش میمالیدم ک دیدم دستش و گذاشت پشت سرم و هدایتم کرد به سمت کیرش منم از خدا خواسته لبم و گذاشتم سر کیرش و شروع کردم به خوردن حسابی از بالا تا پایین کیرش و میخوردم و اونم دستش و از پشت کرده بود تو شلوارم و کونم و می‌مالید منم پیش خودم میگفتم پریشب فک میکردی ساپورت مورد علاقت پات باش و همزمان یه کیر خوشگل و کلفتم ساک بزنی و سرعتمو بیشتر کردم یه ۷ ۸ دقیقه گذشت ک دیدم زیاد داره تکون میخوره و سرم فشار میده ک دیدم یه چیز داغ داره پر میشه تو دهنم خواستم سرم و جدا کنم که دیدم داره سرم و فشار میده نمیذاره چند ثانیه گذشت و کامل تو دهنم ارضا شده بود منم سرم و آوردم بالا که کلی اسرار کرد که بخور منم خیلی حشری بودم همش قورت دادم که یه مزه تلخ و تندی داشت دوباره سرم گرفت گفت کیرم تمیز کن که منم دو سه بار از بالا پایین کیرشو ساک زدم و ولش کردم یه عالمه قربون صدقم رفت و شمارشو بهم داد که باهاش برای سکس کامل قرار بذارم و ۳۰۰ تومنم بهم پول داد و از پیشم رفت منم دیگه تو فضا بودم ک با ساپورت تو تنم و دهنم تونستم یه مرد و ارضا کنم و آبش بخورم آخر سرم مثل جنده ها پولم گرفتم و الانم خیلی دلم میخواد بهش برای سکس زنگ بزنم ولی میترسم از کون دادن حالا شایدم زنگ زدم معلوم نیست امیدوارم خوشتون اومده باش بوس بهتون ارسلان فمبوی. نوشته: arsalan  
    • mohsen
      عکس های سکسی و لخت داف خوشگل ایرانی 3/3 برای تماشای تصاویر در سایز اصلی روی هر عکس کلیک بکنید.
×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفاً اگر به سن قانونی نرسیده اید این سایت را ترک کنید Please Leave this site if you are under 18