رفتن به مطلب

داستان سکس با خواهر زن بی شیله پیله


behrooz

ارسال‌های توصیه شده

 خواهرزن × سکس خواهر زن × داستان خواهر زن × سکس با خواهر زن × داستان سکسی × داستان سکس با خواهرزن

سکس با خواهر زن ساده دل - قسمت اول

سلام اینجا اسم ها رو مستعار میزارم
من سعید
خواهر زنم الهه
این ماجرا برمیگرده به سال ۹۷ اون موقع من ۲۷ سالم بود و ۴ سال بود که متاهل بودم و اما الهه اون موقع ۲۹ سالش بود.من از زمان مجردیم خبر داشتم که این الهه خانوم خیلی شهوتی و خیلی سادست و سریع با زبون رام میشه چون اون زمان یکی از رفیقام الهه رو چند بار کرده بود.
اول از خودم بگم قدم ۱۸۴ وزنم ۸۰ قیافمم بد نیست مثل جوونای دیگه به خودم میرسم و همه هم بهم میگن که خیلی زبون داری و کیرمم ۱۳ سانته ولی خوب کار میکنه
اما الهه خانوم یه زن سفید قد کوتاه حدود ۱۶۰ سینه های بزرگ که من قبلا فکر میکردم ۸۵
باشه ولی بعدا معلوم شد بزرگتره خلاصه سال ۹۷ الهه خانوم با شوهرش به مشکل خورده بود و منم از زبون خانومم شنیده بودم که الهه گفته که فکر کنم شوهرم به خاطره مکمل های بدنسازی دیگه حس سکس نداره یا دوست دختر داره و جای دیگه تامین میشه چون باجناق بنده ماهی یه بار لنگ های خواهر زن ما رو هوا می داده و از این حرفا خلاصه شیطون رفت تو جلدم ی روز اول زنگ زدم به باجناقم ببینم کجاست زنگ زدم آمارشو گرفتم شرکت بود بعدش زنگ زدم به الهه
الهه:سلام سعید خوبی
من:قربونت عزیزم تو خوبی(گرم تر از قبل باهاش حرف زدم)
الهه:جانم کار داشتی
من :آره میخواستم یه چیز مهمی بهت بگم ولی نمیدونم بگم یا نه آخه خیلی مهمه(کنجکاوش کردم)
الهه:چی شده بگو دلم بالا اومد بگو دیگه اتفاقی افتاده
من:آره ولی باید قول بدی بین خودمون بمونه
الهه:اوکی
من:داستانش طولانیه پشت گوشی نمیتونم بگم بعدا دیدمت یادم بنداز بهت بگم
الهه :نه الان بگو.پس بعد از کار بیا خونمون
من:بعد از کار نه الان مرخصی میگیرم میام
الهه:اوکی
رفتم رسیدم خونشون دوره وره ساعت ۲ بود درو باز کرد گفت سریع بیا بالا رفتم تو دیدم با ی چادر گل گلی جلوم وایستاده و من به محض ورود باهاش دست دادم(تا حالا باهاش دست نداده بودم)رفتم رو مبل نشستم اونم رو به روم نشست گفت خب!!!گفتم میگم ولی من دارم بهت اعتماد میکنم این حرف و میزنم تو هم باید به من اعتماد کنی و حداقل یه کاری کنی که من بفهمم باهام اوکیی و بعدا اگه خواستی بری منو بفروشی حداقل بابت اون کارت یه ترسی داشته باشی گفت چیکار کنم یه لحظه چشم افتاد به چادرش دیدم از نازکیه چادرش سوتینش معلومه بهش گفتم چادرت رو در بیار گفت نمیشه منم گفتم یا در بیار یا منم میرم گفت آخه الان از خواب بیدار شدم و لباس تنم نیست و از این حرفا که من گفتم بهتر و دل و زدم به دریا بلند شدم رفتم سمتش چادرش رو کشیدم اونم چیزی نگفت.😳😳وای چی میدیدم یه سوتین توری نارنجی با ی شورت لامبادای نارنجی خلاصه همون لحظه کیرم بلند شد و یکم جابه جاش کردم و گفتم نشستم پهلوش آروم دستم و انداختم دور گردنش در حین اینکه با گوشش بازی میکردم گفتم من شنیدم با شوهرت مشکل داری گفت کی گفته گفتم خواهرت گفت آره مرتیکه فکر میکنه من نمیفهمم.جای دیگه تخلیه میشه بعد میاد خونه که منم یهو بهش گفتم شهوتی هستی یکم سرخ شد و با خجالت گفت آره گفتم چند وقته تشنه ای خندید و گفت منی که قبلا هر دو روز در میون تخلیه میشدم الان ۱ ماهه که نشدم و منم به شوخی زدم رو کمرش و گفتم پس با این حساب خیلی پره
خندید و گفت خیلی پررویی ها منم گفتم کجاش و دیدی حالا به یهو بهش گفتم خونتون خیلی گرمه کولر روشن کن گفت خرابه گفتم پنجره رو وا کن کن از بیرون مارو میبینن که من بهش گفتم پس مجبورم لباسم و در بیارم که اونم بای شیطنت ریز گفت مطمعنی گرمته گفتم هم گرممه هم تشنه ام بعدش بهش گفتم دستت رو بیار دستش رو گرفتم اومدم بزارم رو کیرم ک یهوو با ی بغض کوچیک گفت نه سعید این کارو نکن تورو خدا من دلم راضی نمیشه به خواهرم خیانت کنم منم با یکم مالش و بوسه آرومش کردم و دستش رو گذاشتم رو کیرم تا گذاشتم کیرمو محکم گرفت و دیدم دستش میلرزه بعد بهش گفتم یه مرد وقتی یه بار سکس کنه تا دو ساعت بعد خط زیر کیرش مثلا کج میشه(داشتم کس شعر میگفتم که هم آرومش کنم هم یکم با کیرم ور بره و شهوتش بره بالا که همینطور هم شد)گفت جدی پس شوهرم اومد اونجاشو ببینم میفهمم گفتم آره گفت چه جالب نمیدونستم منم گفتم خیلی چیزا هست ماهم راجب خانوم ها نمیدونیم.همینطور که نشسته بودیم من شرتمو از پام درآورد و بلند شدم خواستم برم آب بخورم ولی جوری بلند شدم که کیرم خورد به دماغ الهه رفتم آب خوردم و اومدم دقیقا جلوش وایستادم که یهوو گفت نکنه الان شوهرم بیاد خونه که من گفتم پس بیا زودتر کارمون رو شروع کنیم الهه خانوم تا اون لحظه فکر نمیکرد که قراره چی پیش بیاد.من سرش رو کشیدم جلو و کیرم و چسبوندم به لباش اونم آروم دهنش رو وا کرد و کیرم و کلا جا کرد تو دهنش خدایی حال کردم خیلی حرفه ای ساک میزد بدونه حتی ی اوووق زدن(ولی بر عکس خانومم وقتی ساک میزنه اگه بیشتر از سه ثانیه ساک بزنه سی بار اوووق میزنه)خلاصه همون جوری داشت میخورد گفتم بیا 69 دراز بکشیم الهه گفت تورو خدا بیا زود بکن برو منم گفتم تازه همچین کسی رسیده دستم برم؟؟؟حالا حالاها هستم خلاصه 69شدیم والان نخور کی بخور.بعد از ی بیست دقیقه ک دیدم کسش از شدت خیسی تمام سرو صورتمو خیس کرده بهش گفتم بلند شو من دراز کشیدم و بهش گفتم بشین رو کیرم اونم نشست انقدر داشت محکم بالا پایین میرفت من نگران تخم هام بودم گفتم الان میشکنن😁بهش گفتم داگی وایستا .داگی موند من رفتم پشتش گفتم از عقب گفت ن ن ن اصلا حرفشو نزن گفتم باشه گذاشتم دم دره کسش یهوو عین چی فرو کردم توش شروع کردم به چکش زدن با دستام هم سینه هاشو گرفته بودم از پرسیدم سایزش چنده گفت 85توری گفتم یعنی چی گفت 85 توری تقریبا دو سایز از اسفنجی بزرگتره یعنی 95 تو همین حین بودیم که یهو زنگ درب واحد و زدن من در آن واحد ریدم به خودم سریع وسایل هامو جمع کردم رفتم تو کمد دیواری…

این داستان ادامه دارد…

نوشته: عاشق ضربدری

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • آخرین مطالب ارسال شده در انجمن

    • فیلم بدن نمایی با چهره دختر تپل سفید ایرانی واسه دوست پسرش . تایم: 00:22 - حجم: 3 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم جهت مشاهده تمامی فیلم های بدن نمایی و خودارضایی ایرانی روی کلیک بزنید.
    • 2 قسمت بدن نمایی دریا (قسمت قبل) . کلیپ اول تایم: 01:52 - حجم: 12 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم   کلیپ دوم تایم: 00:23 - حجم: 3 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم جهت مشاهده تمامی فیلم های بدن نمایی و خودارضایی ایرانی روی کلیک بزنید.
    • دانلود کلیپ خودارضایی وطنی تیکه چوب رو لیس میزنه و باهاش خودارضایی میکنه هم تو کونش میکنتش هم کسش بعدش میشینه روش بالا پایین میکنه . تایم: 03:00 - حجم: 20 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم جهت مشاهده تمامی فیلم های سکس ایرانی روی کلیک بزنید.
    • فیلم ساک زدن پسر کونی وطنی برای شیمیل دوجنسه . تایم: 03:00 - حجم: 19 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم جهت مشاهده تمامی فیلم های گی ایرانی روی کلمه کلیک بزنید.
    • فیلم سکس ایرانی سکس داستانی همراه با مکالمه و حرف های سکسی با تعمیرکار تو چند تا پوزیشن با کیر کلفتش تا خایه کصش و میگاد و جرش میده و نالشو درمیاره . تایم: 10:50 - حجم: 41 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم جهت مشاهده تمامی فیلم های سکسی ایرانی روی کلیک بزنید.
    • سفر × برادر شوهر × داستان سکسی × داستان برادر شوهر × سکس برادر شوهر × برادر شوهر و مسافرت - 1 سلام نازیلا هستم ۲۸ ساله از یه شهر کوچیک اسم ها به خاطر موقعیت شهرمون عوض شده من تاحالا خاطره ای نگفتم پس ببخشید اگه قلم بدی دارم من سال ۱۴۰۱ با همسرم ازدواج کردم و این خاطره ای که میخوام بگم مربوط میشه به عید ۱۴۰۲ من قدم ۱۶۳ و وزنم ۸۰ کیلوهه یه شکم خیلی کوچیک دارم ولی تا دلتون بخواد رون و باسن دارم انقد بزرگه باسنم همه هم عاشق همین رون و باسنم میشن گندمی هستم با سینه های ۸۵ من کلا از قبل از ازدواجم دختر شیطونی بودم کلی دوس پسر داشتم با همه در حد مالیدن و خوردن و کون بود با دوست پسر قبلیم که باهاش ۲ سال بودم سکس کامل داشتم و همچنین همسرم همسرم ۳۰ سالشه و کیر کلفتی نداره ولی درازه از نظر سکسی هم هیچ مشکلی ندارم ولی من خیلی از اون هات ترم من یه بار کممه از داستان دور نشیم خانواده ی همسرم دو روز قبل از عید رفتن ویلاشون که حدود ۱۸ ساعت با محل زندگی ما تفاوت داره ما به خاطر کار همسرم که ۲ عید به یکی قول داده بود ۳ فروردین حرکت کردیم برادر شوهرم ۵ سال از شوهرم بزرگتره اونم کار داشت موند با ما اومد عماد برادر شوهرم ازدواج نکرده از شوهرم یه سر و گردن بلندتره و باشگاهیه برعکس شوهرم من از دو ماه پیش متوجه ی نگاه های عماد رو کون و کسم شده بودم منم از عمد لگ می پوشید شرت نمی پوشیدم که قشنگ تپلی کسمو ببینه یا همیشه تاپ میپوشیدم که سینه هامو نگاه کنه حس خوبی بهم دست میداد که یکی جز شوهرم رو من حشری میشه ولی هیچ وقت به فکر سکس باهاش نبودم ۳ فروردین ما صبح حرکت کردیم اقا سرتونو درد نیارم ما ۸ ساعت تو ترافیک بودیم ۶ ساعت دیگه هنوز راه بود خیلی خسته شده بودیم شوهرم زد کنار یه اتاق به زور گیرمون اومد برای خواب شوهرم سمت دیوار خوابید بردار شوهرم از ما خیلی دور اون سمت اتاق خوابید منم رفتم کنار شوهرم خوابیده بودم یه دامن و کت کوتاه تو راه تنم بود پسرا هم شرتک و تیشرت دیگه ساکامون بیرون نیوردیم با همون لباسا خوابیدیم ولی من قبلش کتمو سوتین و شرتمو در اورده بودم شوهرم انقد سرش درد بود قرص خورد خوابید منم سرم به بالشت نرسیده بیهوش شدم شب با احساس بالا زدن دامنم بیدار شدم چشمام خورد به شوهرم که پشت به من خوابیده بود یه لحظه قلبم تپش نزد فهمیدم عماد اینکارو کارده هیچی نگفتم که فک کنه خوابم میخواستم بدونم چیکار میکنه منم رو شکم خوابیده بودم یه پام جمع تو شکمم یه پام دراز یعنی کامل دسترسی داشت به همه چی انگشتشو کشید تو چاک کسم منم خیس شده بودم از فکر عماد یهو یه جوون خیلی یواش گفت منم بیشتر حشری شدم یهو حس خیسی تو کسم بهم دست داد فهمیدم خیلی اروم داره زبون میزنه از اون ورم کونمو میمالید بعد چند دقیقه پرو شد شروع کرد مک محکم زدن لیس میزد با زبونش ضربه میزد به کسم اقا من داشت تمام تنم نبض میشد که یهو یه انگشتش کرد تو کسم من یه تکونی خوردم ارضا شدم دستش نگه داشت بعد ۱،۲ دقیقه شروع کرد تو کسم انگشتش بالا پایین شدن با شستشم چوچولمو یواش مالید حس چرب شدن کردم وقتی دستشو در اورد و تا رونمو چرب کرد مطمن شدم زبونشو میکرد تو کونم و با انگشت اشاره سعی داشت بازش کنه منم چون از کون همیشه میدم اصن درد نداشتم تازه حشری ترم شدم همون لحظه ارضا شدم بعدها بهم گفت فهمیدم اون شب بیدار بودی اقا من یهو حس کردم یه چیز کلفت و دراز رو کسم میکشه از اون ورم دوتا انگشت تو کونم بود یه تکون دیگه خوردم پاییم که دراز بودو جمع کردنم کونمو کردم سمتش دو انگشت شد سه انگشت یکیشم کرد تو کسم یکم که مالید من دوباره ارضا شدم بزور جلو جیغ و اه و نالمو گرفته بودم زبونمو همش گاز میگرفتم یهو دستشو در اورد سر کیرشو کرد تو کونم یع تکون خوردم در اورد کیرشو انداخت تو چاک کونم شروع کرد عقب و جلو کردن یه ۱۰ دقیقه ای اینکارو میکرد میاوردش تا بین رونم میبردش بالا که دیدم حرکتش سریع شد دوتا انگشت کرد تو کسم کونم داغ شد ابشو ریخت تو چاک کونم منم با داغی ابش برای بار چهارم ارضا شدم ولی چون تو کسم نکرده بود بی تاب بودم بی تاب یه سکس عالی صدای کشیدن دستمال کاغذی شنیدم بعدم با حوصله نشست آبشو و چرب ها رو پاک اخرشم یه لیس بزرگ و یه مک محکم به کسم زد و رفت خوابید سر جاش صبح که بیدار شدیم هیچی به روش نیاوردم ولی دیدم خیلی سرحاله تا ویلا خبری نبود داستان اصلی از ویلا شروع میشه حتما ادامشو میذارم نوشته: نازیلا
    • پیرمرد × داستان سکسی × داستان پیرمرد × سکس پیرمرد × پیرمرد خیلی شهوتی سلام عزیزان منم مثل بقیه می‌خوام داستانی رو برای همه تعریف کنم ‌‌ اسم من شهناز البته اسم مستعارمه ۳۵سال سن دارم مطلقه .دو سال پیش با زن داداشم تصمیم گرفتیم بریم برا آموزشگاه رانندگی که گواهینامه بگیریم .توی شهرستان زندگی میکنیم .هر دوتا ییمون رفتیم یه آموزشگاه .بعد کلاسها زن داداشم رو معرفی کردن با یه آقای جوون .منم معرفی کردن با یه خانم .زن داداشم خدایی استعدادش خوبه با بیست جلسه تعلیمی .و دو جلسه آزمون سریع گواهینامه اشو گرفت ولی من بعد شش ماه نگرفتم .بعد یه مدتی ولش کردم .دوباره بعد از حدود پنج ماه تصمیم گرفتم از نو برم سراغش .وقتی رفتم یه پیرمرد خوشتیپی دم در بود که انگار منو می‌شناخت ازم پرسید شما مال این آموزشگاه هستین گفتم آره بودم ولی چند ماه پیش رد شدم دیگه نرفتم سراغش الان میخوام برم ببینم چیکار میکنم .یه پیرمرد خوشتیپی بود و ریش های صفر زده فقط یه کراوات کم داشت ولی من اصلا ندیده بودمش تا اون روز.گفت میخوای گواهینامه بگیری یا نه ؟گفتم معلومه .گفت من یه نفر رو بهت معرفی میکنم هم ارزون تره هم خودم باهاتون میام مال همین آموزشگاه هستش که هم خوب یادت بده هم ویژه حساب کنه فقط رفتی داخل بگو من فلان کس رو میخوام .وقتی گفتی فلان کس من خودم بهش زنگ میزنم واسه سفارش . خلاصه من رفتم داخل و همون حرفای اقا رو گفتم و برگشتم .بعد دو روز بهم زنگ زد شمارمو از دفتر گرفته بود گفت که سلام فلانی هستم امروز آقای دوستم با شما تماس میگیره منم میام باهاتون.خلاصه بعد چندین جلسه تعلیمی خوب اون آقا و حمایت ایشون پیرمرد منظومه من گواهینامه قبول شدم اما ماشین ندارم.خیلی خوشحال اومدم خونه و کلی تشکر از اون پیرمرد خوشتیپ.و گفتم انشاالله فرصتی بشه جبران کنم. بعد دو روز زنگ زد دوباره گفت که من خوشحالم قبول شدین .ولی نیازه چند بار تمرین کنید .توی تعلیمی باهاشون گفته بودم ماشین ندارم. گفت که یه پراید دارم میتونی برا اینکه از یادت نره یکی دو باری بیای با ماشین من دوری بزنی تا دستت نرم بشه .منم تشکر کردم قطع کردم دیگه فراموشم شد تا یکی دو ماه .بعد از یکی دو ماه نشستم پشت فرمون ماشین داداشم با اینکه گواهینامه داشتم ولی ده بار خاموش شد ماشین خیلی خجالت کشیدم از زن داداشم که تو ماشین بود .زورم گرفته بود .یاد حرف پیرمرده افتادم و روز بعد بهش زنگ زدم که با ماشینش دوری بزنم . خلاصه زنگ زدم بهش تا گفتم فلانی هستم سریع گفت در خدمتم .جریان رو براش گفتم گفت همین امروز بیا .رفتم یکی از محله ها منتظر موندم تا اومد.نشستم پشت فرمون چند باری چند تا نکته بهم گفت و فرمون رو بعضی مواقع دست میزد رو دستم می‌گرفت یا دستمو می‌گرفت دنده عوض میکرد برام واقعا من که هیچ حسی نداشتم اون جای پدر بزرگم داشت ولی نمی‌دونم چی شد یهو ازم پرسید یا نمی‌دونم یادم نیست در مورد خوشگلی و اینا گفت منم زدم زیر خنده داشتم میخندیدم که دستمو گرفت گذاشت روی یه چیز داغ یهو نگاه کردم زیپ شلوارشو باز کرده بود یه کیر سفت ازش زده بیرون اصلا جا خوردم و یجوری شدم دروغ چرا کیرشو که دیدم یه مقداری خیس شدم نمی‌دونم چرا خواستم داد بزنم و سرو صدا کنم ولی شل شدم بر عکس هیچی نگفتم فقط سکوت و عرق و خجالتی و اینا زدم کنار اونم یهو گفت من از شهوت نمی‌دونستم چیکار کنم دوست داشتم با شما رابطه داشته باشم .به جان مادرم انگار سحرم کرده بود هیچی نگفتم خلاصه اش کنم فقط می‌دونم توی یه خونه خالی باهاش سر درآوردم . دیدم داره لباسامو در میاره لختم کرده بود و خودش بخت شده بود یه کیر مثل یه کیر جوون کلفت و دراز و قرمز و صورتی مثل صورتش صاف تمیز کرده بود خودشو حسابی .اومد دستشو گذاشت رو کوسم شروع کرد مالیدن کوسم از خودم بی خود شدم … بعد از مالیدن کوسم کاملا خیس شده بود جوری که حین مالش کوسم صدا میداد خیلی بلد بود این پیرمرد …منم براش یه ساک حسابی زدم جوری که تا حالا واسه کسی نزده بودم .کیرش خیلی تمیز بود و صورتی خلاصه درازم کرد دهنشو گذاشت رو کوسم چنان برام میخورد میگفتم الان دهنش از کوسم رد می‌کنه میاد تو شکمم .خیلی خوب برام خورد .پاهامو مثل فیلم سوپر زد بالا رو دوشش دقیقا تا آخرین سانت کیرش که حدود بیست سانتی داشت تا بیخ گذاشتتو کوسم وای چه عقب جلویی میزد صدای خایه هاش که میزد به کوسم هنوز تو گوشمه به جان مادرم تا حالا همچین پیرمردی با این نوع شهوتی بودن ندیدم کار سه تا پسر جوون رو میکرد راحت .کم کم پاهامو هی داد بالا هی بالاتر و بالاتر جوری که هم شده بودم مثل گلوله قشنگ سوارم شده بود و تلمبه میزد .کامل مسلط رو کوسم و میزد توش بعدش گفت حالت داگی وایسا کونمو قلمبه کردم براش از پشت سوار لپ های کونم شد و گذاشت تو کوسم خیلی خوب تلمبه میزد .گه گاهی بر می‌گشتم عقب یه نگاهی به روش گاییدنش و خودش میکردم کیف میکردم برای این جدیتش توکار .اخم کرده بود و فقط میزد انگار دشمنی باهام داشت .چند بار رفتم تا مرحله ارضا آکا نذاشت .به سختی راضیم کرد که از کون منو بکنه من همش میترسیدم ولی باور کنید مثل آب خوردن تقریبا بدون درد از کون هم من گایید همون‌جوری داگی کیرشو تا نافش کرد تو کونم باور کنید چنان از کون منو گایید که میخواستم هر روز بهش بدم . خلاصه منو ارضا کرد حسابی اون روز اونم دو بار . خودش هم دوبار ارضا شد یبار کامل ریخت تو کونم یبار هم ریخت رو باسنم . خلاصه نوش جونش بشه .بعد اون دیگه نرفتم پیشش اینم هدیه من بود بابت گواهینامه گرفتن با کمکش . نوشته: شهناز
    • فیلم سکس ایرانی دختره رو خوابونده و لنگ در هوا میکنه تو کص دختره . تایم: 09:45 - حجم: 37 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم جهت مشاهده تمامی فیلم های سکسی ایرانی روی کلیک بزنید.
×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.