رفتن به مطلب

داستان سکس از کون با خواهرم


dozens

ارسال‌های توصیه شده


کردن خواهر از کون - 1
 

داستان کردن خواهرم از کون تو حموم

سلام به همه خوانندگان داستانهای سکسی خواهر و برادر من دکتر کامی هستم و در این داستان واقعیت اتفاق افتاده رو می نویسم . داستان حدودا ۱۵ سال قبل اتفاق افتاد من الان ۴۰ سالمه و خواهرم راحله ۳۵ سالشه اون موقع دانشجو بود در مشهد و خونه دانشجویی گرفته بود وتنها زندگی میگرد و تا اونشب وقوع ماجرا هیچوقت نه سکس کرده بودم با خواهرم نه فکر و تصورش رو کرده بودم اصلا و ابدا و اینکه مثل خیلی از داستانهای تخیلی تو سایت بگم اره از اول باهن راحت که لخت بودیم و حال میکردم نه اصلا هیچ ارتباط و مورد جنسی بین من و راحله نبود اونشب من رسیدم مشهد و رفتن خونه خواهر طبق ادرس که بهم داده بود و دیدم خونه کوچکی با یک اتاق خواب هست باهم حال و احوال و بغل و دیده بوسی کردیم بعد از عوض کردن لباسام و شلوارک و تی شرت پوشیدن و خوردن مختصر میوه و چای با خواهرم شروع کردیم به صحبت و بگو و تعریف گن از همه چیز و همه جا چون من با این خواهرم خیلی صمیمی و راحتر از همه دیگر برادر و خواهرام بودم دوتا خواهر و یک برادرم دارم که اصلا ربطی به داستان ندارن و حرفی هم راجع بهشون نمیزنم.خلاصه بعد کلی صحبت و کشیدن سیگار توسط خواهرم که قبلا میکشید یواشکی از مامان و بابا ولی اینجا که راحت بود و حسابی سیگاری شده بود و بهم گفت حشیشم گاه کشیدم با دوستام و مشروبم اره خوب تو دورهمی و جمع میشیم میخوریم من یادم افتاد پک خودم و تو کیف سامسومنتم دارم و توی اون کیف دستی چرم شیشه و پایپ داشتم تازه اومده بود و من چند باری کشیده بودم و داشتم و اینم بگم من چند سال بود خونه مجردی داشتم و اهل دوست ورفیق بازی و خانوم بازی بودم شدیدا و وضع مالی خیلی خوبم داشتم و ازدواج نکرده بودم و شیشه هم یکی از پارتنرهای خیلی سکسی و نازم اورد باهاش کشیدم که باهم سکس سنگین و طولانی داشته باشیم به خواهرم گفتم شیشه کشیدی تا حالا؟ گفت بچه ها یکبار اورده بودن خیلی هم تعریف کردن ولی من باهاشون حال نمیکردم ولی خیلی دلم میخواد یکبار بکشم ببینم چجوریه خیلی از بچه هاکشیدن خیلی تعریف کردن من گفتم من دارم بیا و رفتم کیف اوردم و بازش کردن که بساط کشیدن و پهن کردم خواهرم حسابی و بدجور دوست داشت امتحان کنه منم سه هفته ای بود نکشیده بودم و شروع کردیم کشیدن و حسابی کام گرفتم برای خودم و خواهرم و مدت زیادی نگدشت که دیدم حرف و صحبت هامون یکم مثبت ۱۸ شد و خواهرم فاز اولیه شیشه که حرف زدن زیاد و بدون پروا رودروایسی همه چی رو بیان کردن هست گرفته و منم گوش میکردم و سوال میکردم و حرف کشیده شد به غریضه جنسی و رابطه سکسی البته ما باهم از چیزها صحبت کرده بودیم قبلا هم گاهی ولی اونبار خیلی راحت تر و بازتر راجع به کیر و کوص و کون میگفتیم و از دیده ها و تجربه ها و حس و حالمون راجع سکس. شهوت تعریف کردیم من بازم کشیدن و ادامه دادم و بعد این راند کشیدن دیگه احساس اثر و بالا و های بودن آیس مثل روز روشن بود و من که تجربه شو داشتم خیلی نشه شده بودم و تو اسمان بودم چه برسه به خواهرم که بار اولش بود بلند شدم گفتم من برم حموم دوش بگیرم و خواهرم اومد همراهم تا جلو در حموم و مدام حرف میزد و خیلی نشه و های بود جوری که تا فبل رفتن من تو حموم راجع به دوست پسرش که خیلی خیلی هم عاشق خواهرمه و تو کف هم در حد لب و پستون و لاپایی حال و هول داشتن و من یکهو کلم یک لحظه داغ شد و عصبانی و غیرتی شدم و میخواستم بزنم تو گوشش و حسابی این خواهر جنده رو ادب کنم ولی راستش تو اون لحظات و حال و فازیکم دلم غش رفت و کیرم یه تکون خورد برای لخت خواهرم و لاپایی کردنش و دیگه خودم و انداختم تو حموم و در از داخل قفل کردم لخت شدم.رفتم زیر دوش آب و آب باز کردم یکم حال و هوام عوض بشه به حرفهای راحله و حال و حس خودم و اون فکر میکردم که با صدای راحله که در میزد و میگفت داداش داداش و…به خودم اومدم و در و باز کردم و کیر وخایمو پشت در پنهان کردم و نصف تن لخت این ور در گفتم جانم خواهرم گفت حالت خوبه ؟ خواستم ببینم چطوری و چیزی لازم نداری منم بدون فکر و از روی هوا گفتم نه فقط پشتمو میخوام لیف بزنی ؟ میتونی اونم گفت اره داداشی و اومد به سمت داخل و با لباس تو حموم منم پشت بهش و دوزانو نشستم رو به دیوار که کیرم معلوم نشه ولی نه من نه خواهرم اصلا فکر خجالت و رو دروایسی زشته یا زیباس نبودیم تو فضای دیگه ای بودیم خواهرم پشتمو لیف زد و اب گرفت که بشوره کف و صابون ها رو از پشتم آب پاشید به شلوار و تی شرتش خیس شد مقداری من گردن و سرم به عقب چرخونده بودم و با خواهرم حرف میزدیم و نگاه تو نگاه هم میشدم گاه به گاه و با دیدن خیس شدن لباساش من گفتم اخ اخ خیس شدی لباسات خیس اب شدن الان سرما میخوری بیا در بیار لباسات مریض نشی و ادامه این حرفم چرخیدم سمت خواهرم و دو دستی از کمرش و کش شلواراسترچ تنش گرفتم و کشیدم پایین که شورتشم با شلوار باهم دراومدن پایین و با هدایت دست من و همراهی و کمک خواهرم از پایبن مچ پاهاش در امدن بیرون و انداختم اونطور و بلند شدم کامل ایستادم و رکبه رو خواهرم تی شرت استین کوتاه تنش بود و گرفتم کشیدم بالا که در بیارم سوتینش اینبار خودم عمدا با هاش گرفتم که در بیارم وتا دور گردنش امدن گیر کرد سوتینش به زنجیر دور گردن راحله و من میکشیدم ازاد نمیشد دربیاد خواهرم گفت وایستا گیر کرده و خودش گیرش رفع کرد ودوتایی باهم دراوردیم تی شرت و سوتینش و …وای چی داشتم میدیدم انگار منفجر شدم خواهرم راحله تمام لخت جلوم تو حموم بود اگر بخوام توصیف خواهرم دقیق بگم ۱۶۶ سانت قد پدست سفید پستونای سایز ۷۵ که خیلی خوش فرم و سیخ با نوک ریز و قهوه ای تیره بودش کوص و کونش که البته در ادامه کاملا دیدم و مالیدم پشم داشت و چاک کوصش تقریبا ۶یا ۷ سانتی متر بود دو تا لبه های چاک کوصش تقریبا منظم و صاف بدون گوشت اضافه و تیره رنگ بود خاکستری تیره بود و کونش که بطرز باورنکردنی برای من که برادرش بودم و ندیده بودم و نمیدونستم میتونه تا این حد سکسی و ناز و عالی باشه از دوتا لپ کونش چشم نمیشد برداشت از کمرش به سمت پایین بدنش که میرفتم یه برجستگی و قلمبگی زیاد گلابی شکلی وجود داشت و رونهای گوشتی و توپرش تا زانوش از حجم توپرش کاسته میشد و ساق هاش زیر زانو توپر و خوش فرم بود اما سوراخ کونش یه رنگ تیره خاکستری مثل دور کوصش داشت اما درشت و دورتا دورش چین و چروک خورده بود .حالا برگردم به داستان لحظه تمام لخت شدن خواهرم و دیدنش توسط من با فاصله کمتر از یک متری تو حموم تو اون حال روی آیس و تبدیل شهوت و حشریت از مثلا عدد ۱۰ در حالت طبیعی و نرمال بشر به حالت ۱۰۰ میرسید در اثر مصرف ایس راحله رو گرفتم و اوردم تو بغل خودم و دستام روی تن لختش مالیده میشد و همه جاشو لمس میگردم و ریز و تند تند بوس میکردم از لپ و همه جای صورت و گردن خواهرم که تو بغلم بود بعد از این کار کیرم به حد انفجار شق شده بود که تپش قلبم رو ۱۰۰۰ بود انگار از شدت شهوت و هیجان لخت خواهرم نگم مثل ندید بدیدها و نکردها رفتار میکردم و همه جا و همه مدل راحله میمالیدم و لیس میزدم راحله رو خوابوندم کف حموم و رفتم لای پاهاش و بازشون کردم از هم و با هر ترتیبی بود کوصش شروع کردم به لیس زدن و خوردن که یکم اولش ری اکشن خواهرم صفر مطلق بود اما بعد از مدتی با خوردن جاهای مختلف کوصش و هم زمان مالیدن نوک و تمام پستوناش با دستام اول خیس شدن کوصش شروع شد بعدم اه و اوهاش ریز و ضعیف بلند شد در حال خوردن به این فکر افتادم خواهرم که اینقدر راحت و سریع لخت شد و اصلا مقاومت نکرد و همکاری هم کرد پس حتما از جلو بازه و حشری و کف کیر باید باشه و بعد از تموم شدن کس خوری کیرم اوردم در کوسش که بکنم تو ش راحله با صدای بلند و یهو داد زد و گفت پرده دارم نزنی پارش کنی و من فهمیدم دختره و توش نمیشه بکنم ولی لای چاک کوصش کیرمو جا دادم و خودم روش افتادم و کیرمو تکون تکون میدادم لای چاک کوصش بالا و پایین و حرکت رفتی و برگشتی نرمی رو انجام میدادم و در همون حال خوردن و میک زدن لیسیدن و لب گرفتن از راحله چون بصورت یکی بعد ازدیگری اجرا میشد راحله شهوتش بدجور بالا رفته بود و منم بدتر از اون …بعد از این مرحله بلند شدم و راحله رو هم بلند کردم گفتم بیا بریم بیرون از حموم و دوتا اومدیم بیرون با حوله خودمونو سه سوته خشک کرده نکرده رفتیم تو اتاق روی یک نفر خواهرم تو بغل هم دراز کشیدیم راحله رو دو دستی چرخوندم و بهش گفتم قنبل کرد و برگرد اونم مثل کنیز حلقه به گوش انجام میداد و با حالت داگی و قنبل کردن کونش که گرفته بود یه لحظه نگاه کردم نه اینکه الان بخوام اغراق کنم و نه فقط اون لحظه که برای اولین بار کون و کپل و سوراخ کون راحله تمام لخت قمبل و آماده جلو می دیدم بلکه تا الانم که چند بار دیگه اون کون و کپل دیدم به جرات و صادقانه میگم کون به این خوشگلی و سکسی و حشری کننده و سفت و کردنی کم و بی نظیر هستش و اگر تو تمام کون وکوسهایی خودم کردم و گاییدم که کم هم نیست تعدادشون انگشت شمار مشابه شو داشتم و کم دیدم .راحله خواهرم صورت و قیافه اش معمولی و خوب هست اصلا خیلی خوشگل ای انچانی زیبا نیست واقعا ولی زیر کارش مخصوصا این کون و کپلاش بی نظیره و هر مردی ببینه عاشق و شیفته اش میشه حالا من تو اون تایم روی اثر ایس تصور کن چه حالی داشتم بی اختیار افتادم روی کونش با صورت بوس میکردم همه جاشو و با دستمام میمالیدم همه جاشو و هی میگفتم چه کونی دازی راحله چقدر ناز و سکسیه دیوونتم خواهرجونم عاشقتم فقط مال خودمی و بوسه زنان دستمالی میکردم و رفتم لاش و باز کردم که منظره سوراخ کون و کوص پشمالو راحله جون نمایان شد و وادار به تف زدن سر کیرم و کردن در سوراخ کونش شدم راحله تا خواست حس کنه کیرم و تو سوراخ کونش من سریع هول دادم توش و یه مقداررفت توش تا راحله فهمید دارم ازکون میکنم و با اه و ناله توام با التماس و خواهش گفت نه درد داره از کون نه داداش ولی در عمل تو بدن و هیکلش ممانعتی نبود و منم دیونه و حشری فقط ادامه میدادم به کردنم و اگر حتی اگر با جیغ و فریاد و تمام زورش هم میخواست نذاره بکنم نمیتوتست و فقط باید بهم کون میداد تا آبم بیاد بتونه از زیرم در بره و با تلمبه و بازی بازی کردن و مالش کوصش با دستم راه گیرم و باز میکردم و به راحله گفتم خواهر جونی فقط تورو خدا بزار بره توش دارم دیونه میشم اگر نکنم توش بیضه هام ورم میکنه بیمارستانی میشم بزار یکم بکنم توش تموم شده ابم میاد و…الهی قربونت برم هرکاری بخوای برات میکنم و…و از این حرفهای دم کردن و خواهرم و تو نئشگی ایس شهوتی و حشری شده …نتیجه معلومه بعد ۱۰ یا ۱۵ دقیقه وازلین هم با راهنمای و خواست راحله اورده بودیم و چرب کردن کیرم ، تو کونش داشت میرفت جلو وعقب دیدم خواهرم از زیرم و تلمبه ای کیرم تو سوراخ کونش انگار به اوج لذت و تسلیم رسیده و کیرم تا ته تو کونش جا شد و خودشم اوففف و ای جون داداشی کیرتو دوست دارم و…و تقاضای خواهرم فقط کردن و جر دادن کونش بود و تکرار میکرد ابت نیاد زود فقط بکن بکن و…دیگه مجبور بودم در بیارم کیرمو تا ابم نیاد و نمیخواستم راحله بفهمه الکی و به بهانه اینکه عشقم دلم میخواد لب بگیرم ازت الان راحله رو خوابوندم تاق باز روی تخت و عین هشت پا افتادم روش و لب هاش و میخوردم با خشونت و شهوت زیاد و ابم تا نصف مسیر سر کیرمو اومده بود برگردوندم تو پروستات راحله مثل هنر پیشه های فیلمهای سوپر که همه کاری میکنن که نقش و رلشون و عالی بازی کرده باشن و خیلی هاشون خیلی وقتها فقط دارن تطاهر میکنن لذت میبرن ولی راحله واقعا و از ته دل لذت میبرد و واقعی بود همه حرکاتش تو حالت به پهلو خوابوندمش لب تخت خواب خودم کنار تخت لای کونش و باز کردم که سوراخ بکنم توش از بس کونش گنده و گوشتی بود سوراخ کونش معلوم نبود و لای لپای کونش انگار قایم شده بود با کمک دستام لاشو باز کردم و بهش گفتم با کمک دستاش کونشرو باز نگه داره راخله کون خودش و برام باز کرد و صحنه محشری بود کیرمو کردم تو سوراخ کون خواهرم با کمک خودش و فرو کردم با فشار زیاد توش که صدای اخ ش زیر لب دراومد و لبشو با دندونش گاز گرفت از شدت درد و حشر توامان ولی من ادامه میدادم و فقط میخواستم بکنم و لذت ببرم خیلی زود کیرم تا ته جا رفت تو کونش و تلمبه بارون کردمش تو هم استایل که به حرف اومد با تن صدایی پر شهوت و دورگه گفت ابم داره میاد یکم بکن لای کوصم داداشی جونم منم سریع دراوردم از کونش و کردم لای چاک کوصش و تلمبه میزنم و پستوناش دو دستی چنگ میزدم و فشار میدادم راحله زیرم ناله و اه اوهی میگرد که تمام اتاق پر شهوت و حشریت شده بود و با صدای ای ابم اومد جون وای و لرزش شدید تمام بدن راحله معلوم شد ارگاسم شده و مجبور شدم بلند شدم از روش و رها ش کنم فعلا
ادامه دارد

نوشته: الکساندر کامبیز

  • Like 1
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • آخرین مطالب ارسال شده در انجمن

    • gayboys
      شخصیتی بنام فرزانه - 1   زن داداش بزرگم فرزانه بعد از فوت داداشم طبقه پایین خونشون یه آرایشگاه زد که دختر عموم مرضیه هم که بیوه بود و دختر خاله فرزانه میشد میرفت اونجا آرایشگاه خانواده عموم خیلی به این دختر سخت میگرفتن انگار گناه کرده که شوهرش مرده با اینکه 2 سال از فوت شوهرش می گذشت نمیذاشتن کسی بهش نزدیک بشه خب منم ازش خوشم اومده بود اما هیچ جوره فرصت آشنایی نداشتیم همه جا مامانش همراهش بود جز آرایشگاه که وقتی شلوغ میشد میرفت کمک فرزانه یه بار به فرزانه گفتم که داستان اینه و میخوام با مرضیه حرف بزنم گفت باشه به مرضیه میگم اگه خودش قبول کرد زنگت میزنم بیاید برید طبقه بالا با هم حرف بزنید اما قول بده فقطحرف بزنیدااااا باشه؟ گفتم چشم خیالت راحت منو که میشناسی گفت چون میشناسم گفتم خندیدم گفتم به خدا فقط صحبت می کنیم گفت باشه چند روز بعد زنگم زد گفت مرضیه قبول کرده فردا ساعت 4 عصر اینجا باش دیرتر نیا که مشتری میاد نمی خوام کسی بفهمه راس ساعت 4 رفتم خونشون مرضیه هم بود فرزانه برامون چای و شیرینی گذاشت و رفت پایین گفت مرضیه جان یه ساعت دیگه پایین منتظرتم و رفت پایین. مرضیه گفت کورش چرا من؟ این همه دختر؟ مامانت میاد یه دختر بیوه برات بگیره؟ گفتم بیوه کجا بود؟ کلا دو ماه زندگی کردید فکر نکنم اصلا فرصت نکرد کاری کنه که خندید با هم خیلی حرف نزدیم که یه ساعت شد و مرضیه گفت من این هفته کلا اینجام با فرزانه صحبت میکنم هر روز بیای یه ساعت حرف بزنیم از اون روز هر روز ساعت 4 تا 5 میرفتم و با مرضیه حرف میزدم که با اصرار من به فرزانه که یه ساعت چیه زود تمام میشه اجازه داد دو ساعت حرف بزنیم که دیگه حرفی برای گفتن نبود بوس و بغل بود بهش میگفتم بذار ببینم توی دو ماه چه دسته گلی به آب دادی به زور تونستم شلوار و شورتشو تا زانو بکشم پایین میگفت فرزانه بفهمه جرم میده گفتم نمی فهمه و براش کوسشو می خوردم گفت خیلی دوست دارم خوردنتو گفتم پس صدات در نیاد نشوندمش روی مبل و شلوار و شورتشو از پاش درآوردم و پاشو باز کردم و شروع کردم خوردن کوسش می گفت انگشتتو بکن توش بالای کوسشو مک میزدم و با انگشتم توی کوسش می کردم خدایش تنگ بود حتی واسه انگشتم گفتم چند بار کردت؟ گفت دو هفته هر شب بعدش پریود شدم و بعدش دوباره هرشب به جز پریودیام هر شب میکردم گفتم بازم خوب تنگ مونده گفت دو سال ازش میگذره گفتم واسه همین تو رو انتخاب کردم چون میدونستم تنگی از کون که نکردت؟ گفت نه اصلا وقت نکرد گفتم این ماله خودمه خودم افتتاحش میکنم مرضیه که ارضا میشد وقت تمام بود و میرفت که کم کم صدای فرزانه دراومد که بسه اگر می خوای برو بگیرش خونه من جای این کارها نیست و صد تا چرت و پرت دیگه منم رفتم به مامانم گفتم که مخالفت کرد گفت چرا مرضیه؟ مگر دختر خالت فهیمه چشه؟ گفتم من مرضیه رو می خوام فهمیه رو نمی خوام خلاصه دعوامون شد گفت من از خانواده بابات الدنگت دختر نمی گیرم اونم مرضیه با اون مامان خشکه مقدسش اون وقت توی عروسیت به جای شیرینی باید خرما بدی خدایشم راست می گفت اما من واقعا مرضیه دوست داشتم و اون اصلا خشکه مقدس نبود از فرزانه هم برای قانع کردن مامانم کمک گرفتم اما اونم نتونست کاری کنه فرزانه گفت فراموشش کن گفتم نمی تونم من فقط مرضیه می خوام گفت نه بابا؟ کورش عاشق شده اونم دختر عمو بیوه اش چند روزی گذشت و بحث و دعواها ادامه داشت که فرزانه گفت فردا 5 شنبه است ساعت 8 شب بیا با هم حرف بزنیم تا بهت بگم چیکار کنی. 8 شب رفتم فکر کردم مرضیه هم هست اما فقط فرزانه بود گفتم مرضیه کجاست؟ گفت خونشون گفتم پس با کی حرف بزنیم؟ گفت ما دو تا با هم. نشسته بودم روی مبل که دیدم از اتاق اومد بیرون یه تور سفید یه سره که مثله سارافان بود تنش بود که کل بدنش مشخص بود اومد نشست کنارم و گفت من فقط شبای جمعه می خوام که ماله من باشی اگه قبول کنی می تونی هر روز مرضیه رو بیاری اینجا با هم حرررررف بزنید دست زدم به سینه هاش گفت پس قبول کردی گفت اینو پوشیدم چون باید پارش کنی تا به زیرش دست پیدا کنی منم مثله وحشیا کلا پارش کردم و افتادم به جون کوسش گفت پس بلدی باید کجا رو بخوری مثله مرضیه هم براش مک میزدم هم انگشت می کردم توی کوسش کیرمو کردم توی کوسش و شروع کردم تلمبه زدن گفت آخ جون دقیقا مثله کامران میکنی دوست دارم کامران صدات کنم بکن کامران جونم بکن کوسمو منم توی کوسش تلمبه میزدم هیچ وقت فکر نمی کردم یه روز توی کوس بیوه داداشم تلمبه بزنم اما واقعیت بود و داشتم میزدم می گفت این دسته بیل توی کوس مرضیه هم کردی؟ گفتم نه گفت آخ جون پس من اولین نفرم دوست داشتم اینو گفت تندتر بزن تا با هم ارضا بشیم و توی بغل هم ارضا شدیم و ریختم توی کوسش گفت آخ جوووون آب یه مرررد بهم گفت مرضیه بکن آبتو بریز توش تا حامله بشه بعدش دیگران مجبورن باهاتون کنار بیان… ادامه داره… نوشته: کورش
    • gayboys
      شانس واقعا گاهی در خونمون میزنه اما ما....   داداش بزرگم ناصر و زنش ندا دو سالی بود ازدواج کرده بودن که ناصر یه پراید خرید و ندا اصرار زیاد کرد که برن شمال خلاصه رفتن اینطور که میگن گویا ندا پیاده میشه خرید کنه یه کامیون از روی پراید ناصر رد میشه و ماشین له میشه و ناصر فوت میکنه ندا هم که این صحنه میبینه شوکه میشه و نمیتونه صحبت کنه بعد از مراسم فوت ناصر ندا چون فقط یه داداش داشت که ساکن همدان بود و زنش هم با ندا رابطه خوبی نداشت به اصرار مامانم ندا موند خونه ما چون هنوز نمی تونست حرف بزنه. ندا هیکل خوبی داشت سفیدم بود لباس مشکی هم پوشیده بود خیلی خوشگل تر شده بود منم به بهانه کمک کردن خودمو بهش گهگاهی میمالیدم که اون چیزی نمی گفت کم کم بهم وابسته شده بودیم تنها میشدیم بغلش میکردم بهش میگفتم ناصر نیست من هستم خودم همه جوره هواتو دارم ندا جووونم کم کم تونست حرف بزنه و برای حرف زدنش جشن 3 نفره (من و ندا و مامانم) گرفتیم. تازه وقتی شروع کرد حرف زدن بیشتر عاشقش شدم میگفت تو معبود منی من بندتم محسن جانم تو بت منی میپرستمت محسن جانم ازش خیلی لب می گرفتم تا جایی تنها میشدیم توی بغل هم بودیم با کلی بوس لب مامانم که اوضاع دید گفت اینجور نمیشه محسن باید ندا رو عقدش کنی دیگه شورشو درآوردید گفتم نمیشه خودت صیغه بخونی چند روز دیگه بریم عقد کنیم؟ به ندا گفت ندا هم قبول کرد صیغه خوند و منو ندا رفتیم توی اتاق که امشب با هم بخوابیم گفتم امشب دیگه به آرزوت میرسی کیرم توی کوست میره گفت این که آرزوی تو بود گفتم آرزوی تو نبود؟ گفت واقعیتشو بخوای چرا بوده و هست و خواهد بود بچه پر رو انداختمش روی تخت و ازش لب می گرفتم و دستم لای پاش بود و کوسشو میمالیدم بهش می گفتم چه احساسی داری وقت کوس دادنت رسیده؟ گفت همون حسی که تو وقت کوس کردنت رسیده گفتم بهترین حس دنیاست کردن زنی که آخرش به خودم رسید گفت منم بهترین حس دنیاست به پسری رسیدم که همیشه دوست داشتم ماله اون باشم کیرمو گذاشتم توی دهنش خیلی وقت بود دوست داشتم این صحنه رو ببینم که زن داداش خوشگلم کیرم توی دهنشه واسه همین کیرمو تا ته کردم توی دهنش و به صورتش نگاه میکردم خیلی دوست داشتم این صحنه رو کیرمو درآوردم از دهنش و گذاشتم وسط پیشونیش صورتش زیر کیرم بود یه صورت خوشگل زیر یه کیر سیاه و کلفت خودش کیرمو گرفت سرشو لیس میزد میگفت کیرت مثله کیر ناصر کلفته من سر کیر گوشتی دوتاتون خیلی دوست دارم و مثله آبنبات لیسش میزد گفت محسن بهم رحم نکن بکنش توی کوسم باید جیغمو در بیاری منم کردمش تا ته توی کوسش که چقدر داغ بود اما خیلی تنگ نبود خیلی گشادم نبود داد میزد تلمبه بزن تلمبه بزن منم شروع کردم تند تند تلمبه زدن مثله مار به خودش می پیچید به سینه هاش چنگ میزد از من لب می گرفت منم مثله ندیده ها فقط تلمبه میزدم حتی نمی تونسنم حرف بزنم تا اینکه آبم اومد و ریختم توی کوسش گفت چرا گذاشتی آبت بیاد؟ هنوز زود بود میگفت هنوز باید کوسمو بگایی کیرتو بذار لای پسونام کیر کوچولو شدمو به پسوناش میمالید میگفت نرمه؟ دوست داری؟ کیرتو خیلی دوست دارم خیلی داشت حال میداد اما آبت زود اومد اشکال نداره بمالش به پسونام تا راست بشه کم کم کیرم لای پسونای ندا راست شد و التماس می کرد بکنم توی کوسش که دوباره شروع کردم توی کوسش تلمبه زدن که داد زد تندتر تندتر و بعدش ارضا شد و پاهاشو دورم سفت فشار داد که تلمبه نزنم منم نزدم گفت صبر کن فدات بشم صبر کن بعدش گفت بکن توی کونم محسن جان کردم توی کونش خیلی تنگ بود گفت فقط دو بار به ناصر کون داده الانم چون ارضام کردی دوست دارم بهت کون بدم راستم میگفت کیرمو چپوندم توی کونش دردش اومد و میگفت آروم آروم محسن جان کون گنده ای داشت و کردن داخلش خیلی تصویر زیبایی بود و اینکه سوراخ کونش قرمز بود و دور کیرمو یه جوری گرفته بود گفتم دیگه نمی تونم درش بیارم که یکم که عقب جلو کردم دیدم نه همه چیز اوکیه و شروع کردم تلمبه زدم گفتم کونت از کوست تنگ تره خیلی حال میده گفت کوسم حال نداد بهت؟ گفتم چرا اما کونت بیشتر حال میده و شروع کردم تند تند تلمبه زدن خیلی حال میداد اما ندا درد داشت و جیغ میزد واقعا لذت زیادی داشت وقتی کیرمو تا ته توی کونش فرو می کردم و سوراخ کونش دور کیرمو سفت گرفته بود و دوباره تند تند تلمبه زدم تا آبم اومد و ریختم توی کونش. اون شب توی بغل هم خوابیدیم و صبح با خوشحالی و انرژی زیادی رفتم سرکار شب که رفتم خونه ندا یه دامن و تاپ پوشیده بود که جلوش زانو زدم و سرمو بردم لای پاش و کوسشو براش می خوردم که مامانم گفت ندا اینو جمعش کن برید توی اتاق از اون روز 3 شب متوالی با ندا از کوس و کون سکس کردم مامانمم میگفت بیا بریم عقدش کن اما منو ندا سرگرم سکس و لذت هاش بودیم و اصلا برامون مهم نبود تا اینکه ندا حامله شد مامانم گفت دیگه برو عقدش کن که به بهانه ماموریت کاری شبها خونه نرفتم راستش نمی خواستم عقدش کنم من چه گناهی کرده بودم که باید بیوه داداشمو بگیرم؟ منم دوست داشتم یه دختر باکره بگیرم و خودم پردشو بزنم و صفر کیلومتر ماله خودم باشه نه ندا که همه چیزش ناصر استفاده کرده بود اینها رو به مامانمم گفتم گفت حالا یادت افتاده؟ حالا که زدی حاملش کردی؟ گفتم خب بگیم بچه ماله ناصره گفت من نمی تونم من یه مادرم نمی تونم بچه ای که ماله توعه بگم ماله ناصره ناصر اصلا بچه دار نمیشد می خواستن برن درمان کنن که اون اتفاق افتاد گفتم خب بره سقط کنه گفت ندا عاشق بچه است حالا بچه دار شده انقدر ذوق داره بعدشم محسن کدوم دختری توی فامیل به خوشگلی نداست؟ میدونم که با هم خوابیدنتون هم خیلی بهت حال داده دیگه چه مرگته پسر؟ مهم اینه که یه زن دوست داره اون یه تیکه پرده به چه دردت می خوره؟ محسن اگه ندا ول کنی خیلی پشیمون میشیااااا؟ دیگه مثلش نیستاااااا؟ تو بیا با ندا زندگی کن فقط یه سال اگه دوست نداشتی خودم برات زن می گیرم اما هیچکس مثله ندا نمیشه اصلا من خواستم بمونه که تو بگیریش مادر دختر به این خوبی قشنگی گفتم باشه امشب میام خونه. از اون شب که رفتم خونه وقتی به خودم اومدم دیدم 4 سال گذشته با ندا ازدواج کردم و پسرم پرهام به دنیا اومده و ندا بچه دوم حاملست که دختر شد و اسمشو گذاشتیم پریماه مامانم راست میگفت ندا واقعا یه زن محشره و منم خیلی دوست داره منم روز به روز بیشتر عاشقش شدم. خوشحالم که به حرف مامانم گوش دادم و واقعا خوشبختم. نوشته: محسن
    • migmig
      عکس سکسی ایرانی برای تماشای تصاویر در سایز اصلی روی هر عکس کلیک بکنید.
    • migmig
      فیلم سکس داگی ایستاده زیر دوش با دوست دختر تتو دار (قسمت قبل) . تایم: 01:45 - حجم: 22 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم
    • migmig
      فیلم ساک زدن حرفه ای خانمی . تایم: 0:26 - حجم: 5 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم
×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفاً اگر به سن قانونی نرسیده اید این سایت را ترک کنید Please Leave this site if you are under 18