رفتن به مطلب

ارسال‌های توصیه شده

 بیغیرتی × همسر × خیانت × داستان بیغیرتی × سکس بیغیرتی × داستان همسر × سکس همسر × داستان خیانت × سکس خیانت × داستان خیانت همسر ×

لو رفتن زنم

سلام قضیه که مینویسم سعی میکنم مختصر باشه . ماجرا بعد فروکش کردن همه گیری بیماری کرونا و باز شدن مدارس هست . اسم ها را هم مجبورم مستعار بنویسم . خودم فرزاد ۳۷ ساله هستم . متاهل و دارای یک فرزند و کارمند یه شرکت هستم . با خانمم مینا ۲۶ سالگی ازدواج کردم و ایشون خانه دار هستند. یه روز سر کار بودم که گوشی زنگ خورد و آقایی خودش را رسول معرفی کرد . گفتم ببخشین من نشناختم شما ؟و گفتن پدر همکلاسی بچه من هستند . بعد سلام تعارف گفت که یه موقع میخواستم ببینمت تنهایی و راجع به مدرسه و درس بچه ها باهاتون صحبت داشتم ولی حرفی جایی نزنم و حتی توی منزل مطرح نکنم تا بعد دلیلش را برام توضیح بدن. قبول کردم و قرار گذاشتیم و وعده کردم بعد از کار فردا همو ببینیم . سر موعد قرار رفتم و یه آقایی که ۲ سالی از من بزرگتر بود با یه ال ۹۰ اومد نزدیک خونه و سوار شدیم و دور زدیم و خودشو کارش را با مدارک شناسایی بهم معرفی کرد و متوجه شدم آدم با شخصیت و مهمی برای خودش هست و مسئولیت مهمی داره توی جامعه و با منش و وقار خاصی ابراز دوستی کرد و خواست قسم بخورم بجون بچه م که قضیه را تا تهش مشخص نشده جایی باز نکنم . نگران شدم و قسم خوردم و عنوان کرد که با زنش اختلاف پیدا کرده بهش شک کرده و بدبین شده و… گفتم من مشاور نیستم و ربط به من فکر نکنم داشته باشه و …رسول گفت میدونم ولی من سرنخ دارم و ثابت میکنم به شما ختم میشه ماجرا و گفتم تهمت نزن و اشتباه گرفتی گفت من شما را نگفتم و منظورم خانمت مینا خانم هست . کمی با هم بحث کردیم و متقاعد نشدم . گفت قسم دوباره بخور تا مدرک رو کنم . قسم خوردم و یه ضبط صوت پلیسی که قابلیت ضبط صدا چند ساعت داره را رو کرد و توی اون صداهای ضبط شده صدای مینا هم بود و اصل ماجرا از اونجا شروع شد برای من و پیگیر شدم . صداها خیلی واضح نبودن ولی زنم و زن رسول حرفای مختلف زدن و حرفای سکسی هم زدن و بعد صداهای ناله و آه و لذت بردن توش بود ولی فقط صدای ۲ نفر بود مینا و زن رسول به اسم اکرم ولی نه کیفیت داشت و نه میشد سند قرار داد و فقط سر نخ بود و حدود ۲ ساعت مکالمه که وسطش هم زیاد سکوت بود به من چیزی رسوند که بله رسول درست میگه و چیزی هست که بی اطلاعیم . رسول گفت زن من یا تو زن اون یکی را اوکی کرده و پای یه مرد دیگه وسطه و هر دوتا را میکنه و من چند بار گوش دادم به صداها فکر کنم فامیل طرف جعفری باشه و زن هر دوتامون را میکنه .(البته بعدا مشخص شد اون آقای جعفری هیچ خبری نداشته از جایی و بیگناه بوده و به واسطه تیپ و استایل که داره خانمها بهش نظر دارن و اون خودش روحش هم خبر نداره چند تا زن دوست دارن که باهاش باشن) . قرار من و رسول این شد دقت کنیم و سر بزنگاه مچ گیری کنیم و رسول گفت زیاد خونه ما رفت و آمد نمیشه بکنن چون فامیل اطراف ما ساکنن و خانمم هم حواسش جمع هست که سوتی نده و بو برده که من یه چیزایی میدونم و گوشی
موبایلش را چک میکنم و از طریق گوشی فهمیدم خانم شما هم باهاش دوسته و مجبور شدم به شما هم اطلاع بدم . شماره منو از مدیر مدرسه بچه با هزار بدبختی بهونه کاری گرفته بود و خیلی تلاش کرده بود ولی نتونسته بود مچ خانمش اکرم را بگیره و یه جورایی از سر اجبار و ناچاری با تنها سر نخی که داشت با من ارتباط پیدا کرده بود. اولش حالم بد شد و تصمیم به کارای خطرناک گرفتم ولی رسول آرومم کرد و گفت منم برای زنم کم نذاشتم همه جوره مالی و احساسی و… و حتی حال دادم بهش هر وقت خواست و کارشو مرتب می‌ساختم و باغچه ش را مدام بیل زدم و آب دادم که مبادا خارش بگیره و دلش بخواد ولی تهش همین شد . گفتم نظرت چیه چیکار کنیم؟ گفت تو مراقب خانمت باشی پیدا می‌کنیم اصل ماجرا چیه و قول دادیم کمک بدیم بهم تا ته قضیه را پیش بریم . تمام تلاشم را کردم و بعد اون ماجرا مرتب یواشکی گوشی مینا را چک میکردم . خواستم دوربین ببندم ولی رسول گفت نه و دیگه می‌فهمن و نمیشه چیزی را فهمید . یه گوشی دست دوم با رسول خریدیم هر کدوم و میکرو مموری هم اضافه کردیم و قرار شد جایی که خانم ها متوجه نشن بزاریم و صبح ها روشن کنیم فیلم برداری کنه هر چقدر باتری و مموری اجازه داد و اگه چیزی پیدا کردیم بهم اطلاع بدیم و اینکار را هر دو انجام دادیمش ولی چیزی پیدا نشد . به رسول گفتم اگه مچ زنتو بگیری چیکار میکنی؟ گفت من قطعا میدم دست قانون و حتی بمیره هم برام مهم نیست . خیلی تعجب کردم که چطور مادر بچه ش را این جور براش خواب دیده ولی خودم نمیدونستم واقعا اگه مدرک حسابی پیدا کنم چیکار میکنم و توش مونده بودم . من توی اسباب ها چمدان و وسایل بالای کمد اتاق خواب به طرز ماهرانه گوشی موبایل را تنظیم میکردم و صبح ها بهونه تعویض لباس گوشی را روشن میکردم و سر کار میرفتم و بعد توی انباری گوشی را شارژ میکردم و فیلم را باز بینی می کردم تا بالاخره یه روز ماجرای زنم را با دوستش اکرم را توی بازبینی فیلم دیدم . نیم ساعتی بعد رفتن من اکرم اومد خونه ما و چون زمستون بود و هوا خیلی سرد بود با مینا اومدن توی اتاق خواب و کنار بخاری و زنم کمک کرد تا اکرم زن رسول لباس و پالتو مانتو را در بیاره و یهویی شروع کردن مثل عاشق و معشوق ها و زن و شوهر ها همدیگه را بغل کردن و لب گرفتن و بوسیدن و مالیدن و چون مینا لباس توی خونه تنش بود راحت شلوارش را اکرم در آورد و لختش کرد و پریدن روی تخت خواب روی هم و همه شورت و سوتین همو در آوردن و مشخص بود قبلا با هم زیاد حال کردن و هر دو میدونن سلیقه طرف مقابل را و قربون صدقه و دست کشیدن و مالیدن همه جای همدیگه و چون زن رسول اکرم ۳ سالی از مینا بزرگتر بود و هیکلی تر و قد بلند تر بود ( نسبت به زن من) روی مینا مسلط تر بود و انگار شوهر مینا هست و مینا را همه جوره بهش تسلط داشت . اینا که مینویسم عین چند دقیقه فیلم هست چون چندین بار تنهایی دیدم و خیلی فکر کردم . بعدها فهمیدم مینا و اکرم بواسطه درس پرسیدن و بردن بچه به مدرسه و هم کلاس بودن بچه ها با هم دوست میشن و با هم اوکی میشن
و مرتب حال میکردن و اون صدایی که رسول ضبط کرده بود مربوط بوده به یه بار از لز کردن اونها که میرن خونه رسول اینا ولی ضبط صوت پلیسی جای خوبی نبوده و فقط مشخص بود این دوتا با هم خارج روابط دوستی عادی حرفایی دارن و شاید کاری هم صورت میدن با همدیگه . خلاصه توی فیلم اکرم سینه های مینا را گرفت و لب گرفت ازش و مینا هم مثل زنهایی که تسلیم شوهرشون هستن تا کارش را بکنه فقط سعی می‌کرد اونجور که اکرم دوست داره سرویس بده و لذت ببرن . حرفای سکسی که میزدن مشخص بود هر دو مست شهوتن و با همدیگه حسابی ایاق و هماهنگ هستن و سراغ کیر شوهر همدیگه را و کیر مرد های دیگه و حتی همون آقای جعفری را میگرفتن و مثلا گفتن دوست داری آقای جعفری الان اینجا بود و جفتمون را می‌کرد و میدادیم بهش و کیر شوهرم توی کوست عزیزم و… فیلم نیم ساعتی طول کشید و مینا هم اول کار انگار تسلیم بود ولی وقتی کار رسید به خوردن از اکرم خواست تا بخوابه روی تخت و روی هم 69 بشن تا مینا هم بتونه از کوس اکرم بخوره و لذت ببرن و اکرم زیر خوابید و مینا نشست وارونه روی صورتش و حسابی از کوس سفید اکرم خورد . مینا سبزه و تپل و قد کوتاه و سینه بزرگ و کون گنده و بدن پشمالویی داره ولی اکرم سفید و قد بلندتر مینا و تپل و کون و سینه بزرگ و کم مو بدنش و هر دو چون زایمان کردن شکم و زیر شکم دارن . جوری برای هم میخوردن که مشخص بود علاقه قلبی دارن و سوراخ کون و پشم و این حرفا براشون حل شده است و توی کون و کوس هم زبون و انگشت فرو میکرد و برای هم همه مدلی خوردن و اول مینا اکرم را با ساک زدن کوسش حال آورد و بعدش مینا را اکرم پاهاشو بالا کرد روی تخت اتاق خواب و ساک زد واسه چوچوله بزرگ و بیرون زده و سیاه مینا و حسابی مالوند واسش تا مینا را ارضا کرد و بعد لباس پوشیدن و از اتاق رفتن بیرون . بعد دیدن این فیلم خواستم کاری بکنم ولی یادم افتاد به رسول بگم چی شده قطعا اکرم و زنم را هر دو را به فنا میده . خیلی با خودم کلنجار رفتم . خیلی جنگیدم که این راز را نگه دارم پیش خودم تا تصمیم بگیرم واقعا چیکار کنم . شاید باز نوشتم که ماجرا را چطور دنبال کردم و به کجا رسید …

نوشته: فرزاد

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • آخرین مطالب ارسال شده در انجمن

    • migmig
      عکس سکسی ایرانی برای تماشای تصاویر در سایز اصلی روی هر عکس کلیک بکنید.
    • migmig
      عکس سکسی ایرانی برای تماشای تصاویر در سایز اصلی روی هر عکس کلیک بکنید.
    • migmig
      کسی که جای پسرم بود   سلام اسم من پریسا هست 42 سالمه زود ازدواج کردم ک شوهرم دست بزن داره اصلا رابطع خوبی نداریم تو سکسم زود انزال سایز کوچیک ک اصلا رابطع نداریم مطمنم دوست دختر داره و برام مهم نی فقط ی پسر ۲۰ ساله دارم ک ب خاطر اون زیر ی سقفیم پوست سفیدی دارم کمر ساعت شنی دارم باسنمو چربی زده بودم سینه هامم 75 بدنم خیلی رو فرم بود همه همکارام روم چشم داشتن ی ۱ سال از اخرین رابطم گذشته بود ی رفیق بچگی دارم ک اونم پسرش هم سن پسرمه شوهرمو پسرم رفته بودن خونه مادر شوهرم برا جا به جایی من تنها بودم زنگ زدم رفیقم گف شوهر منم نیست بیا پیشم فقط امیر حسین هست ی کراپ سبز با لگ تنم بود روش ی مانتو پوشیدم خونش نزدیک بود رفتم پیشش ک امیر حسین بساط مشروب چیده بود گف بیا بشین پریسا نشستیم ۳ تایی خوردن رقصیدن خیلی سنگین پیک میریخت اهنگ گذاشته بودیمو میرقصدیم رفیقم ک اسمش مریم گف من میرم بخوابم به من گف تو بیا کنار من بخواب ک دیگ جا نندازم امیر حسینم تو اتاق خودش میخوابه گفتم باشه امیر گف مامان قرصتو بخور یادت نره خورد رف خوابید منو امیر باز خوردیم گوشیم زنگ خورد گفتم امیر من برم تو اتاقت تلفن حرف بزنم بعد میام گف باشه برو رفتم تو اتاق رو تخت نشستم به حرف زدن ک رفیقم ک ۵ مین دیگ میگیرمت قطع کرد تا زنگ بزنه دراز کشیدم رو تخت منتظر زنگ ک خوابم برد دیگ هیچی نفهمیدم ی ۲ ساعتی گذشته بود ک داشتم ی چی رو حس میکردم از پشت دیدم تو اتاق امیرم برقا خاموشه امیر پشتم پهلو به پهلو خوابه کیرش چسبیده به کونم اول جا خوردم ولی خوشم اومده بود خیلی وقت بود رابطه نداشتم اخه امیر هم سن پسرمه ولی کیرش معلوم بود خوش سایز بود بزرگ چون قد بلندی هم داشت گفتم بزار شل کنم کونمو دادم عقب تر ک ی جون ریز از امیر شنیدم فهمید بیدارم دستشو از پشت گذاشت رو کصم با دست میمالید خیس خالی بودم نفسام بلند شده بود گف پریسا این کونو جر میدم گفتم مامانت بیدار نشه گف قرص خورده بمبم بخوره بیدار نمیشه منو برگردوند سمت خودش لباشو گذاشت رو لبام سینمو میمالید وای چقدر خوب بود کراپمو دراورد ی سوتین زرد با شرت زرد داشتم افتاد ب جون سینه هام ک داشتم حال میکردم رف پایین لگمم از پام دراورد برقو روشن کرد گف جوون اومد لا پام شرتمو دراورد ی زبون کشید رو کصم ک اب رو اتیش بود وای خیلی وقت بود کسی برام نخورده بود جوری میخورد ک ۴ بار ارضا شدم اصلا دیگ نمیتونستم حرف بزنم اومد بالا دوباره لبامو خورد گف با لبای گوشتیت ببینم چیکار میکنی خودشم کامل لخت شد وایساد جلوم دو زانو نشستم چ کیری داشت ی کلفت ۱۹ سانتی جلوم بود عین گشنه ها کیر میخوردم اب دهنم پر بود رو کیرو تخماش گف دهنتو پر اب کنم با چشم بهش علامت دادم دهنمو پر اب کرد قورط دادم دراز کشیدم رو تخت از پشت چسبییده بود بهم تو بغلش بودم بدنمو میمالید سینه هام تو دستش بود گردنمو گوشمو زبون میزد منم تخماشو از پشت دستمو رد میکردم میمالیدم انگشتشو کرد تو کصم نالم در اومد انگشتم میکرد گفتم بکن امیر پامو داد بالا کیرشو گذاشت روش هل داد تو وای تاحالا همچین سایزی نرفته بود توم کصمو پر کرده بود اروم تلمبه ی پام بالا بود میکرد حسابی ک زودی ارضا شدم کشید بیرون دوتا پامو گذاشت رو شونش باز کرد سرعتش بیشتر کرد ک بازم ارضا شدم گف داگی شو داگی شدم مومو گرف تو دستش از کص میکرد اسپنک میزد دیگ جون داشتم انقدر ارضا شدم اومد جلوم کیرشو کرد تو دهنم خیسش کردم میدونستم چی میخواس دوباره رف پشتم گذاشت رو سوراخ کونم هل داد تو اومدم جیغ بزنم سرمو فشار داد به تخت شروع کرد گاییدن کونم داغی درد وجودمو گرفته بود موهام تو دستش بود اسپنک میزد کونم سرخ شده بود از اسپنکاش دوتا دستامو قفل کرد رو کمرم از کون میکرد ک با چند تا تلمبه محکم کل ابشو ریخت تو کونم با شرتم پاکش کرد لباسامو پوشیدیم تو بغل هم بودیم تا من رفتم سر جام اگ میخواید از سکسامون بازم بگم لایک کنید نوشته: پریسا
    • migmig
      ساک زدنم با ساپورت مامانم برای مرد سن بالا تو اتوبوس خالی   سلام به همه دوستان عزیز من ارسلانم ۲۳ سالمه قدم ۱۷۵ و وزنم ۸۰ از خودم تعریف نمیکنم واقعیت و میگم بدنم خیلی سفید چون ورزش میکنم اندامم مخصوصا پاهام و کونم عالین تقریبا از ۱۷ سالگی زنپوشی و با لباسای مامانم شروع کردم از ساپورت و شورت و جوراب گرفته تا پابند و لاک و کفش پاشنه بلند ولی اصلا رابطه نداشتم خیلی دلم میخواست ولی ترس و خجالت زیادی داشتم ولی دیگه این دو سال گذشته خیلی بهم فشار اومد دو بار ساک زدم ک اولیش افتضاح بود ولی خودم عاشق دومیش هستم و برای پارسال هستش ماجرا از اونجایی شروع شد که ما شهرستان عروسی دعوت بودیم و عروسی های ما آخرش مختلط میشه . آخر عروسی ک شد منم حسابی داشتم لباسای فامیل و دید میزدم ساپورتاشون کفشاشون پابنداشون و حسابی دلم میخواست که امتحان کنم چشمم خورد به مامان خودم دیدم ساپورت رنگ پا الماس دار مانند پوشیده وقتی دیدم تعجب کردم چون آمار همه ی لباساش و دارم و خونه خالی میشه میپوشم اما اینو تازه و برا عروسی خریده بود وقتی دیدم تصمیم گرفتم رفتیم خونه حتما بپوشم خلاصه شب تموم شد و فرداش خونه ی یکی از بستگان بودیم تصمیم گرفتیم ک برگردیم من رابطم با پسر خالم خیلی خوبه اونم اصرار کرد من بمونم و فرداش خودتم تنها با اتوبوس برگردم خانوادمم اوکی دادن و من موندم و بقیه رفتن عصر که شد مامانم زنگ زد و گفت یکی از ساک های لباس و جا گذاشته و من ببرم منم رفتم که ببینم خودش یا ن دیدم همون ساپورتی ک پوشیده بود و عاشقش شدم توی ساک یه فکری به سرم زد که برم تو اتاق بپوشمش از زیر و روشم لباسای خودم باش و همونجوری کل راه و برگردم پوشیدم و از روشم لباسای خودم فردا شد و پسر خالم منم رسوند ترمینال سوار اتوبوس شدم چون وسط هفته بود تقریبا اتوبوس خالی بود و منم رفتم نشستم ته اتوبوس ک کفش و جورابم و دربیارم و پاهام و با ساپورت ببینم و لذت ببرم اتوبوس راه افتاد و منم تنها نشسته بودم پاچه ی شلوارم دادم بالا و داشتم از دیدن ساپورتی ک دو شب پیش پای مامانم بود و حالا پای من لذت می‌بردم یه چیز تو پرانتز بگم من به خاطر باشگاه همیشه فول شیوم وسطای راه بودیم ک دیدم یه مرد تقریبا سن بالا حدود ۶۰ سالش میشد اومد و پرسید ک پاور بانک دارم یا ن منم گفتم دارم نشست پیشم ک بگیره منم اصلا حواسم به پاهام نبود یهو برگشت بهم گفت جوراب زنونه پوشیدی منم هول شدم گفتم پاهام زیاد عرق میکنه مجبورم بپوشم برگشت گفت مطمئنی فقط به همون دلیل منم خیلی حشری شده بودم گفتم این ک منو نمیشناسه بذار اگه شد یه حالی کنم برگشتم گفتم ن کلا به لباس زنونه و پوشیدنش خیلی علاقه دارم و اونم دیگه فهمید داستان چیه و درجا دستش و گذاشت رو رون پام و گفت فقط لباس پوشیدنشون و دوس داری یا بقیه کارایی ک میکننم دوس داری انجام بدی منم دیگه زدم به سیم آخر و گفتم همش و دوس دارم اینو که گفتم یه لبخند زد و دستم گرفت گذاشت رو کیرش و گفت ببینم چیکار بلدی بکنی منم گفتم اینجا میترسم کسی ببینه گفت هیچکی نمیاد اینجا و زیپ شلوارش و باز کرد و کیرش و آورد بیرون یه کیر ۱۶ ۱۷ سانتی کلفت که تا درآورد خیرش شدم و دستم و گرفت گذاشت روش و منم کم کم شروع کردم به بالا و پایین کردن کیرش چن دقیقه ای داشتم براش میمالیدم ک دیدم دستش و گذاشت پشت سرم و هدایتم کرد به سمت کیرش منم از خدا خواسته لبم و گذاشتم سر کیرش و شروع کردم به خوردن حسابی از بالا تا پایین کیرش و میخوردم و اونم دستش و از پشت کرده بود تو شلوارم و کونم و می‌مالید منم پیش خودم میگفتم پریشب فک میکردی ساپورت مورد علاقت پات باش و همزمان یه کیر خوشگل و کلفتم ساک بزنی و سرعتمو بیشتر کردم یه ۷ ۸ دقیقه گذشت ک دیدم زیاد داره تکون میخوره و سرم فشار میده ک دیدم یه چیز داغ داره پر میشه تو دهنم خواستم سرم و جدا کنم که دیدم داره سرم و فشار میده نمیذاره چند ثانیه گذشت و کامل تو دهنم ارضا شده بود منم سرم و آوردم بالا که کلی اسرار کرد که بخور منم خیلی حشری بودم همش قورت دادم که یه مزه تلخ و تندی داشت دوباره سرم گرفت گفت کیرم تمیز کن که منم دو سه بار از بالا پایین کیرشو ساک زدم و ولش کردم یه عالمه قربون صدقم رفت و شمارشو بهم داد که باهاش برای سکس کامل قرار بذارم و ۳۰۰ تومنم بهم پول داد و از پیشم رفت منم دیگه تو فضا بودم ک با ساپورت تو تنم و دهنم تونستم یه مرد و ارضا کنم و آبش بخورم آخر سرم مثل جنده ها پولم گرفتم و الانم خیلی دلم میخواد بهش برای سکس زنگ بزنم ولی میترسم از کون دادن حالا شایدم زنگ زدم معلوم نیست امیدوارم خوشتون اومده باش بوس بهتون ارسلان فمبوی. نوشته: arsalan  
    • mohsen
      عکس های سکسی و لخت داف خوشگل ایرانی 3/3 برای تماشای تصاویر در سایز اصلی روی هر عکس کلیک بکنید.
×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفاً اگر به سن قانونی نرسیده اید این سایت را ترک کنید Please Leave this site if you are under 18