kale kiri ارسال شده در 20 اسفند، 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، 2023 تابو × خواهر × برادر × محارم × سکس محارم × داستان خواهر × داستان برادر × سکس خواهر × سکس برادر × یه دخی شیطون 19سالم بود و داداشم آرش 18سالش بود و به لحاظ جثه من بزرگتر از داداشم بودم دعوامون میشد همیشه من میزدمش یه بار دعوامون شد اومد بهم حمله کنه که موهامو بکشه زدم توی تخماش کلا افتاد زمین و دیگه نتونست بلند بشه چون هیچ کس خونه نبود ترسیدم چیزیش بشه شلوار و شورتشو کشیدم پایین و تخماشو براش مالیدم گفتم تقصیر خودته چرا موهامو میکشی؟ دردم میاد گفت ببخشید منم انقدر تخماشو مالیدم تا دردش کمتر بشه گفتم یکم باهاش شوخی کنم کیرشو گرفتم گفتم این چیه؟ گفت مگه خودت ازینا نداری؟ گفتم نه ماله تو مثله آب نبات چوبیه اما ماله من نه گفت ماله تو رو ببینم منم شلوار و شورتم رو کشیدم پایین و کوسمو نشونش دادم گفت وای چقدر مو داره گفت موهاشو چرا نزدی؟ گفتم حالشو نداشتم یکم به کوسم دست زد گفت موهاشو بزن الان که چیزی پیدا نیست گفتم باید برم حموم گفت خب برو گفتم تو خوب شدی؟ گفت یکم درد داره اما بهترم من رفتم حمام و موهای کوسمو زدم و اومدم داشتم خودمو خشک میکردم آرش در زد گفت موهاشو زدی؟ گفتم اره اومد داخل اومد نزدیک و دستشو بهش زد گفت چه قشنگه ببوسمش؟ گفتم ببوسش و چندتا بوسش کرد گفتم برو بیرون دیگه بسه رفت بیرون لباس پوشیدم و اومدم بیرون دیگه از اون روز دعوا نمی کردیم بیشتر اوقات التماس میکرد بذارم ببوستش یه بار که خودمم بدجوری داغ بودم گفت ببوسمش منم لخت شدم و پامو باز کردم و گفتم ببوسش چند تا بوسش کرد و گفتم آرش لیسش میزنی برام؟ و چند تا لیس زد منم خوشم اومد و گفتم لیس بزن لیس بزن حسش خیلی شیرین و رویایی بود از اون روز آرش هر روز برام لیس میزد یه بار که پریود بودم گفت لیس بزنم گفتم نه گفت چرا؟ گفتم نمیشه اما بیا از پشت بغلم کن و از پشت بغلم کرد گفتم محکم بهم بچسب محکم بهم چسبیده بود و کیر شق شده اش رو لای کونم حس میکردم از اون روز هم کوسمو لیس میزد هم از پشت بغلم میکرد کونمو نوازش میکرد و می بوسید میگفت کونت چقدر قشنگ و نرمه و همیشه کلی می بوسیدش یه بارم التماس کرد که کیرشو بذاره دم سوراخ کونم اما ترسیدم و قبول نکردم گفت حداقل بذار سوراخ کونتو ببینم و یه بوس هم به سوراخ کونم کرد گفت کونت خیلی خوشگله و کلی بوسیدش تا یه چند ماهی خیلی بهم حال میداد تا اینکه گفت تو هم باید برام بخوری گفتم گمشو پر رو نشو گفت من برات خوردم خیلی نامردی یه چند روز قهر کرد دیدم راست میگه اونم گناه داره گفتم فقط یکم گفت باشه و براش خوردم اولش بد بود اما برام جالب بود که چقدر سفت و بزرگ میشه بعدش دوباره کوچیک میشه ازش خوشم اومده بود بخصوص اینکه آرش همیشه بهم میگفت بخورش تا بزرگ بشه و وقتی میخوردم بزرگ میشد دوسش داشتم و جالب بود برام که من دارم بزرگش می کنم از اون روز کار ما دو تا بخور بخور بود تا اینکه یه بار مامانم ما رو گرفت به من فقط یه سیلی زد و کلی فحش داد اما آرش خیلی کتک خورد دلم براش سوخت که انقدر کتک خورد اما هیچی نگفت یا اینکه تقصیر من بندازه بعد از اون ماجرا مامانم گفت دیگه نمی تونم تو رو نگه دارم تا ابروی ما رو نبردی باید شوهرت بدم و توی 6 ماه انقدر خواستگار اومد و من حامد رو قبول کردم حامد ورزشکار بود و بدنسازی کار میکرد و یه باشگاه داشت یه سال از ازدواجمون که گذشت گفت باید بریم آلمان و همه زندگیمون رو فروختیم و همه کارهامون رو کردیم و دقیقا یه هفته مونده بود به رفتنمون یه فکری به سرم زد حتی حامد که زنش بودم کونمو نبوسیده بود بلکه همیشه انقدر محکم به کونم میزد که تا چند روز فقط جای دستاش درد میکرد و کبود میشد و تنها کسی که کونمو می بوسید آرش بود دوست داشتم الان که دارم برای همیشه میرم یه بار دیگه کونمو ببوسه و برام بخوره و بهم بچسبه چون طعم شیرین اون روزها از یادم نرفته بود برای همین وقتی حامد رفته بود شیراز تا از اقوامش خداحافظی کنه و من تنها بودم تا زودتر چمدونا رو ببندم به ارش زنگ زدم که بیاد کمکم کنه و زود اومد با کمک هم چمدونا رو بستیم بهش گفتم حلالم کن که بخاطر من اون همه کتک از مامان خوردی خندید و گفت اشکالی نداره اون موقع بچه بودیم بغلش کردم و گفتم من دلم اون بچگیو میخواد در گوشش گفتم میشه یه بار از پشت بغلم کنی؟ و برم گردوند و از پشت بغلم کرد یه شلوار پوشیده بودم بدون شورت بهش گفتم سفت بغلم کن و سفت بغلم کرد کیرش داشت شق میشد گفت بسه؟ گفتم نه سفت تر بغلم کن دیگه کیر شق شده اش لای کونم بود وای که چه حالی میداد یاد اون موقع ها افتادم بهش گفتم یادته چقدر کونمو می بوسیدی؟ گفت دوست داری ببوسمش؟ گفتم آره گفتم بریم روی تخت بخوابم برام ببوس دیگه نمی تونم بایستم رفتیم روی تخت مثله گرسنه ها شلوارمو دراورد و شروع کرد بوسه بارون کردن کونم گفتم تنها کسی که انقدر کونمو دوست داشت و بوسیدش فقط تو بودی داگی ام کرد و شروع کرد لیس زدن سوراخ کونم گفتم جون چه حالی میده گفت معلومه حامد حسابی گشادش کرده گفتم آره گفت ببینم چقدر گشاد شده؟ گفتم ببین کیرشو کرد توی کونم و تا ته کرد توش گفت جوووون و شروع کرد تلمبه زدن گفت بدجور گشادش کرده گفتم اره پارم کرد تا اینجوری شد گفت خوبه دستش درد نکنه و خندیدیم و اون توی کونم تلمبه میزد میگفت دیدی کون خوشگلتو کردم؟ گفتم آره نمیدونم چرا مردها همیشه فکر میکنن اونا بودن که موفق شدن نه خیرم ما می خواهیم شما موفق بشید. من خواستم که بیاد و بهش کون بدم تلمبه میزد و جووون جووون میگفت تا اینکه آبش اومد و ریخت توی کونم کیرشو در آورد و منم خوابیدم و شروع کرد بوسیدن کونم گفتم این کارتو خیلی دوست دارم چرا می بوسیش؟ گفت از بس قشنگه کردنش ارضام نمیکنه دلم میخواد ببوسنش بخورمش و بعد دوباره بکنمش گفتم هر کار دلت می خواد بکن انقدر کونمو بوسید و خوردش و کردش که دیگه بیهوش شد صداش کردم بردمش توی اون اتاق خوابوندمش حامد که اومد به حامد کوس دادم و اون روز تنها روزی بود که از سکس لذت کافی رو بردم دیگه هیج لذت ناتمومی نداشتم و چند روز بعد اومدیم آلمان. الانم از حامد جدا شدم و با دوست پسرم زندگی میکنم. اما هنوز طعم شیرین سکس اون روز با آرش و حامد توی ذهنم مونده و تا الان نتونستم تجربه اش کنم سکس برای آقایون یه لحظه است اما برای خانم ها یه پروسه احساسی جنسی هستش شاید از لحاظ جنسی تجربه های بهتری داشتم اما از لحاظ احساسی هیچ سکسی هنوز نتونسته چنین احساسی رو برام تداعی کنه. نوشته: یه دخی شیطون لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده