رفتن به مطلب

داستان سکس یک شیمیل با زن محجبه


behrooz

ارسال‌های توصیه شده


اولین سکس من با یک زن محجبه
 

سلام بر همه حشری ها
من یک شیمیل هستم خیلی ها آمدن پیشم چه نقش فاعل رو داشتن چه مفعول برای من فرقی نداشت من پولمو میگیرم.
البته بماند کل داستان زندگیم و با این همه رابطه.
یک روز یک مشتری داشتم بچه خوزستان بود فاعل خوبی بود کارشو کرد داشت می‌رفت که پیام آمد تو تلگرام.
سلام خوبی برنامه شما چیه دوست عزیز ؟
منم براش نوشتم قدم و وزن و سایز آلت و سایز سینه و غیره برای یک ساعت چهار میلیون میگیرم.
بعد از چند دقیقه نوشت که من خانواده خیلی گیری دارم چند ماهه که از همسرم جدا شدم ولی خانواده من نمیزارن تنها برم بیرون یا با کسی رابطه داشته باشم منم نیاز دارم به سکس میشه بیام پیش شما ولی جلو پدرم بیان پایین بگم دوستم هستید ؟ بعد میام پیشت خونه سکس کنیم ؟
یکم مکث کردم گفتم باشه مشکلی نیست و یک شماره کارت براش فرستادم گفتم یک بیعانه بزن دیدم ده میلیون واریز کرد بهش گفتم شما ده میلیون زدی ؟
گفت بله آخه میخوام دو سه ساعت پیشت باشم اشکالی نداره ؟
گفتم نه بیا آدرس و شماره تماس براش فرستادم چقدر خوشحال شدم ده میلیون آمد تو حسابم.
پیام داد تا نیم ساعت دیگه میام ولی لطفاً یک تیپ زنانه با صدای دخترانه با پدرم صحبت کن که شک نکنه.
بهش گفتم چشم عزیزم خیالت راحت بلند شدم یک آرایش و لباس خیلی شیک پوشیدم دیدم گوشیم زنگ خورد سلام من سحرم خوبی می‌آیی در باز کنی ؟
بهش گفتم آمدم عزیزم .
رفتم پایین دیدم یک سمند سورن سفید آخر کوچه ایستاده زنگ زدم گفتم من در خونه هستم دیدم حرکت کرد یک دختر محجبه چادری پیاده شد سلام و احوالپرسی و روبوسی دختر زیبای بود گفت پدرم هستند.
دیدم یک آقای ریشو حزب الله هی فقط یک نگاه تو صورتم کرد بعد سرشو انداخت پایین و احوالپرسی.
هرچی تعارف کردم نیومد داخل.
برگشت به سحر گفت هر وقت خواستی بیای بگو تا بیام دنبالت سحر بهش گفت چشم بهت زنگ میزنم بابا.
پدرش رفت من و سحر رفتیم داخل خونه سحر چادرش درآورد گذاشت رو مبل بهش گفتم اسم من ندا هستش نشستم پیشش بهش گفتم جریان چیه چرا اینجوری.
گفت تو تلگرام برات توضیح دادم خو منم دلم سکس میخواد بالاخره متاهل بودم و هوس کردم دیدم نمیتونم با کسی رابطه داشته باشم یعنی اجازه ندارم برای همین شما بهترین گزینه برای من هستید خانواده به شدت مذهبی و گیری دارم.
گفتم باشه عزیزم بریم ببینم چیکاره هستی.
بلند شد بردمش تو اتاق گفتم لخت شو گفت دوست ندارم آبت زود بیاد دوست دارم طول بکشه گفتم چشم عزیزم خیالت راحت باشه قبل از آمدنت قرص خوردم داشت لباس ها رو درآورد دیدم چه بدن سفیدی زیر اون چادر خوشگل داشت قدش تقریباً ۱۷۵ بود صورت کشیده بدون آرایش و زیبایی داشت سینه های سایز ۸۵ ولی افتاده بودن تقریباً ۳۲ سال سن داشت.
بهش گفتم چه چیزی هستی گفت الان هرچی هستم مال خودتم منم لباس درآوردم یک نگاهی به آلتم کرد و گفت وای این خیلی بزرگه
گفتم خوبه یا بده ؟
گفت والا مال شوهر سابقم نصف این بود خیلی وقته رابطه نداشتم.
بهش گفتم نترس عزیزم کم کم برات راهشو باز میکنم جوری میکنمت که که هیچ جا نری حتی شوهر هم نکنی فقط بیای اینو نوش جان کنی.
خوابیدم بهش گفتم یالا بیا بخورش.
آمد مثل این کیر ندیده ها چه جوری برام میخورد آنقدر حرفه ای ساک میزد جوری کیرم رو از پایین تا بالا میخورد داشتم حال میکردم گفتم بزار کسش رو برای خودم آماده کنم بهش گفتم 69 بشو تا منم برات بخورم به پهلو خوابید پاها رو باز کرد برام میخورد منم کسشو براش لیس میزدم انگشت کردم تو کسش یک آهی کشید ولی خیلی رفته بود تو حس کمتر برام میخورد یه دفعه گفت بیا بالا دیگه تحمل ندارم.
پاهاش باز کردم سرش رفت تو کسش پاهاش جمع کرد گفت درد میاد من کاری نداشتم فشار بیشتری میدادم اونم دادش درآمد بود بهش گفتم جنده بزار کارمو بکنم تا نصف کردم داخلش داشت اذیت میشد خیلی آروم عقب و جلو میکردم چند تای زدم دیگه شل شد و توی تلمبه زدن بیشتر میکردم داخل و سینه های خودشو فشار میداد و آح میکشید کس تنگی داشت معلوم بود خیلی وقته نداده و منم تو بقلش داشتم حال میکردم و تلمبه زدن ادامه میدادم جوری که تمام کیرم تا آخر جا کردم تو کسش چندتا تلمبه زدم یک لرزشی کرد و یک آح بلند کشید و آروم شد نگام کرد خندید منم خوابیدم تو بقلش سینه به سینه ازش لب گرفتم و تلمبه زدن ادامه دادم کسش خیس خیس شده بود صدای تلمبه زدن تو کسش میومد نفس تند شده بود لبش جدا کرد با چشمای خمار و لب لرزون گفت مدل عوض کن یک پوزیشن دیگه بزن گفتم بیا یکم ساک بزن بلند شد برام دوباره به خوردن چند دقیقه خوب ساک زد بهش گفتم بقل تخت خواب دولا شو از پشت کردم و تند تند تلمبه میزدم سینه هاش تو آینه روبرو نگاه میکردم چطوری بازی میکرد و صدای جیغش تمام ساختمان برداشت و منم رحم نکردم و میزدم دوباره جیغ کشید و تکون خورد دوباره ارضا شد و بی جون افتاد رو تخت منم از پشت کیرمو جا کردم تو کسش و خوابیدم روش تلمبه زدن بهش میگفتم تو از این به بعد جنده منی اونم می‌گفت آره مال تو هستم و منم میزدم گفت تموم کن خسته شدم بزار یکم استراحت کنم.
منم هنوز ارضا نشدم با خودم گفتم بهتر چون این جنده احتمالا بازم میخواد.
از روش بلند شدم کنارش دراز کشیدم یکم خوابید تو بغلم دیدم صدای عجیبی میاد تو پذیرایی واقعا ترسیدم یکدفعه از جا پریدم خودش گفت چی شده دیدم صدای اذان از موبایلش میاد بلند شد گفت ببخشید.
بهش گفتم این چیه ترسیدم گفت ما داخل خونه همه گوشی ها نرم افزار اذان گو داریم.
گفت میشه برم حمام.
گفتم بله راهنمایی کردم رفت دوش گرفت آمد خودشو خشک کرد گفت جانماز دارید ؟
خندم گرفت بهش گفتم اولاً که ندارم دوماً الان وقت نمازه اونم اینجا ؟ سوما تو الان داشتی زیر پا من کس میدادی جا نماز چیه.
گفت نه تو که مرد نیستی اشکال نداره بعدش من غسل کردم.
دو دستی زدم تو سرم فهمیدم این محجبه ها و حزب‌اللهی هر کاری دوست دارند میکنند بعد براش یک چیزی دارند که خودشون در برابر خدا و دیگران توجیه کنند.
گفتم نه عزیزم جانماز ندارم.
گفت باشه دیدم لباس پوشید چادر گذاشت.
گفتم میخوای بری ؟
گفت نه نمیتونم تا زنگ بزنم پدرم بیاد.
گفتم خب چرا لباس پوشیدی ؟
گفت میخوام نماز بخونم.
اینو که گفت کلا کیرم خوابید.
دیدم رو به قبله شد و شروع کرد به نماز خوندن.
منم رفتم تو اتاق خواب یک نخ سیگار روشن کردم با خودم گفتم ریدم تو این سکس و این آدم های مسخره.
گوشیش پشت سر هم زنگ میخورد نماز تمام شد دیدم میگه ببخشید بابا داشتم نماز میخوندم باشه چشم.
بلند شد آمد پیشم گفت بابام داره میاد دنبالم میخوایم بریم مهمانی انشاالله دفعه دیگه میام پیشت.
بهش گفتم دفعه بعد خواستی بیای ربطی الان و پولت نداره چون من مشتری داشتم به خاطر تو ردش کردم.
گفت باشه اشکال نداره ولی خوب میکنی خوشم اومد.
گفتم حالا این هیچ خودم ارضا نشدم حالا چیکار کنم ؟
خود ارضایی کنم ؟
یک چیزی گفت نمی‌دونستم بخندم یا بزنم تو سرم.
گفت نه خود ارضایی نکن گناهه خوب نیست زنگ بزن یک مشتری بگو بیاد یا تحمل کن ، خود ارضایی نکن.
آمد جلو کیرمو گرفت یکم فشارش داد گفت چه کیری داشتی و لب منو بوسید و رفت.
هنوز دارم به این بیشرف میخندم.
زنگ زدم یکی از دوستان شیمیل خودم آمد جریان براش تعریف کردم اون دیگه روده بر شده بود از خنده.
بعد با دوست خودم سکس کردم تا آروم شدم.
الان گاهی اوقات تو تلگرام بهم پیام میده.
قراره دوباره بیاد پیشم .
واقعاً همچنین آدمی باید دوباره بپذیرم ؟
پولش که خوب بود ولی با این قایم موشک بازی و اینجور رفتاراش ترس داره واقعا.

نوشته: شیمیل ندا

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.