رفتن به مطلب

داستان سکس با مادرزن بجای زنم


minimoz

ارسال‌های توصیه شده


مادر زنم جور دخترشو کشید
 

سلام دوستان من حمید هستم الان که دارم این داستان را مینویسم 30 سالمه ولی خود ماجرا برای سه چهار سال قبل هست . خب اول یکمی از خودم بگم قدم 180 هست و نه لاغرم نه چاق هیکل ورزشکاری هم ندارم کیرم 19 سانته و کلفته . قبل از ازدواج چندباری سکس کردم که بیشتر با دخترها بود که کس نمیدادن و ولی حسابی از کون بهم حال میدادن برای همین عاشق کون کردن بودم و انصافا هم کونهای باحالی قسمت میشد که بکنمشون بعد از مدتی تصمیم گرفتم که که دیگه بچسبم به زندگی و کار کردم و پولی جمع کردم تا ازدواج کنم و مدت زیادی شده بود که دیگه سکس نکرده بودم و با معرفی یکی از فامیلها با یک خانواده ای آشنا شدیم که اونم از فامیلهای این فایملمون بود و خلاصه خواستگاری و بعدشم ازدواج کردیم خدارا شکر همه چیه زنم عالی هست از قشنگی و قیافه تا هیکل و آشپزی و خلاصه زن فوق العاده ای نسیبم شد و دیگه زندگی مشترکمون را شروع کردیم و منم دیگه حسابی کس زنمو با کیر کلفتم میگائیدم که خب اوایل ازدواج وقتی میکردمش کسش خیلی درد میگرفت و میگفت یواشتر بکن ولی کم کم که کسش جا باز کرد همش میگفت حسابی کسمو برام جر بده منم کسشو خوب میگائیدم و حال میکردیم ولی یک سال که همش از کس گائیدمش کم کم هوس کردم که از کون هم بکنمش که هربار که میخواستم کیرمو بکنم تو کونش اینقدر خودشو سفت میکرد و درد داشت که نمیزاشت از کون بکنمش خلاصه سر همین کون کردن چندبار دعوامون شد و زنم هر دفعه میخواستم از کون بکنمش قهر میکرد و یکی دو روز حتی شده بود یک هفته قهر میکرد و میرفت خونه مادرش و نمیومد خونه دیگه منم هر بار میرفتم و منت کشیشو میکردم و برمیگردوندنمش و یه چندباری دوباره از کس میگائیدمش و هوس کونشو میکردم که بازم روز از نو و روزی از نو و خانم قهر میکرد و میرفت خونه مادرش میموند . یه روز که با هزار و خواش و تمنا آوردمش خونه یه چند روزی باهاش اصلا سکس نکردم و خیلی دلم میخواست خوب بگیرم و جرش بدم تو همین حال و هوا بودم و سر کارم مشغول بودم که دیدم مادر زنم بهم زنگ و و جواب دادم و یکمی حال و احوال کردیم و گفت که برم خونه شون کارم داره منم گفتم چشم و یه مرخصی ساعتی گرفتم و رفتم خونه مادر زنم . مادر زنم اسمش سمیرا هست یه زن چهل و هفت هشت ساله با قدی متوسط و سفید یکمی تو پر و قیافش هم خوبه و جذابه . راستش تا اون زمان قسم میخورم که هیچ وقت نظر جنسی و سکسی بهش نداشتم و اصلا نمیدونستم برای چیکارم داره چون همیشه با زنم میرفتیم خونشون این اولین باری بود تنهائی میرفتم پیش سمیرا . خلاصه سمیرا در را برام باز کرد و رفتم تو و باز هم یکمی حال و احوال و از این حرفها و نشستیم و سمیرا هم برام چایی آورد و یکمی بازم حرفهای معمولی که کم کم سمیرا بهم گفت چرا اینقدر این دختر منو اذیتش میکنی منم که فهمیدم زنم وقتی اومده خونه مادرش پشت سرم حرف زده راستش از دست زنم خیلی عصبانی شدم ولی خب نمیتونستم چیزی بگم . منم گفتم بخدا اذیتش نمیکنم هرچی هم میخواد براش میخرم نمیدونم چی بهتون گفته ؟ سمیرا هم گفت اره میدونم تو پسر خوبی هستی میبینم که براش کم نمیزاری ولی خب میبینی که هر دفعه قهر میکنه میاد خونمون کلی گریه میکنه منم گفتم والا نمیدونم چی بگم سمیرا خانم باور کنید من هرکاری بتونم برای خوشحالیش میکنم . سمیرا هم خندید و گفت و حمید جون میخام یکمی باهات رک باشم ازم ناراحت نشی منم گفتم بفرمائید سمیرا خانم اونم یه لبخند قشنگی زد و یکمی اب دهنشو قورت داد و با یه مکثی و یه نفسی که کشید و اومد نزدیکتر من نشست و گفت راستش دخترم بهم گفته که تو چی ازش انتظار داری و چی میخواهی منم گفتم چی میخوام ؟؟؟!! اونم گفت من میدونم تو از سکس از کون میخواهی اونم که نتونسته بهت کون بده و قهر میکنه و میاد خونه من . وای منو میگی هم ازش خجالت میکشیدم هم اینکه نمیدونستم چی بهش بگم داشتم از خجالت میمردم اصلا باورم نمیشد که سمیرا بخواد حرفی از کون کردن من و دخترش بزنه و باور کنید من که این همه پررو بودم و قبل ازدواجم با زبون ریختن و مخ زدن کون دختر میزاشتم الان مثل موش جلوی سمیرا لال مونی گرفته بودم . سمیرا هم که حسابی دیگه تقریبا خودشو بهم چسبونده بود دست و پام کرخت شده بود . سمیرا بازم با همون لبخند خوشگلش بهم نگاه میکرد و دستشو آورد و روی پام کشید و گفت دخرم بهم گفته کیرت خیلی کلفت و گنده است برای همین نمیتونه بهت کون بده منم که عین جن زده ها فقط داشتم تماشاش میکردم و هیچ حرکتی ازم بر نمیومد دیگه سمیرا هم که دید من لال شدم و دستشو آورد و گذاشت رو کیرم و داشت کیرمو برام میمالید وای منم که داشتم از ترس و خجالت سکته میکردم ولی سمیرا هی همینطوری داشت بیشتر و بیشتر کیرمو میمالید و تو چشام نگاه میکرد قشنگ از چشماش معلوم بود پر از شهوته دم گوشم شروع کرده بود آروم آه کشیدن و کیرمو برام میمالید منم کم کم داشت ترسم میریخت و خجالتم تموم میشد از این حرکت سمیرا داشتم راست میکردم و وقتی کیرم داشت سف میشد نفس نفس زدنهای سمیرا هم داشت بیشتر میشد و هی میگفت وای حمید چه کیری داری چه کیری داری درش بیار میخام ببینمش منم که با این شهوتی که از سمیرا میدیدم دیگه کیرم تو شورتم حسابی سیخ شده بود و سمیرا هی محکم کیرمو میمالید بهش گفتم تو مطمئنی میخواهی سکس کنیم ؟ اونم که شهوت از چشماش میبارید گفت آآآآآررررهههه آآآآآرررهههه یالا یالا درش بیار منم کمربند و زیپمو باز کردم و سمیرا سریع دستشو کرد تو شورتم و کیرمو گرفت توی دستش و یه آآآآآهههه نازی کشید و کیرمو محکم میمالید وای باورم نمیشد میخام با مادر زنم سکس کنم منم دیگه بیکار نبودم و داشتم با پستونای نرم و درشتش ور میرفتم پستوناش اندازه یه طالبی کوچیک بود هرچی اون کیرمو میمالید منم پستوناشو براش میمالیدم دیگه هردومون پر از شهوت شده بودیم منم برای اولین بار لبمو چسبوندم به لبهای مادر زنم و یه لب حسابی ازش گرفتم و سمیرا هم داشت از شهوت میمرد دیگه منم دستمو کردم تو شورتش و با کس تپلش بازی میکردم انگشتمو میکردم تو کسش که سمیرا با آه و ناله هی میگفت آخخخخخ وااااایی کیر میخام حمید کیر میخام یالا پاشو جرم بده منو مثل دخترم که جرش دادی جرم بده منم سریع شلوار و شورتو از پام کشیدم بیرون و کیرم مثل فنر پرید بیرون و جلوی صورت سمیرا سیخ رو به هوا وایساده بود سمیرا وقتی کیرمو دید یه آآآخخخخخ جونی گفت و کیرمو گرفت تو دستش هی میمالید و کله کیرمو میبوسید و قربون کیرم میرفت . راستش توی اون لحظات به هیچ چیز به جز کردن سمیرا فکر نمیکردم وقتی میدیدم این زن چقدر حشری برای گائیدنش داشتم لحظه شماری میکردم تا چند دقیقه قبل ازش خجالت میکشیدم راجب کون کردن باهام حرف میزد ولی الان داشتم براش جون میدادم که کسشو جر بدم . دیگه خودم سمیرا را لختش کردم وقتی کامل لختش کردم از دیدن بدن سفید و خوشگلش حض کردم درسته که مثل دخترش بدن عالی نداره ولی خیلی خوب مونده بود و باورم نمیشد زیر لباسهائی که تنش میکنه بدنش اینقدر خوردنی و لیسیدنی باشه کسش با اینکه سنی هم ازش گذشته بود ولی حسابی دلمو برد و دوست داشتم حسابی کس خوشگلشو براش بخورم و بکنمش ولی سمیرا هم مثل دخترش کون بینظیری داشت یه کون سفید و گرد و قلمبه که جون میداد حسابی سوراخشو بلیسی و بکنی و جرش بدی . دیگه از هیچی خجالت نمیکشیدم و سمیرا را خوابوندمش زمین رفتم لای رونهای تپل و خوردنیش و زبونمو کردم تو کسش که از بس حشری بود آب کسش روان شده بود منم بدم نمیومد و حسابی با زبونم به کسش حال دادم و سمیرا هم چه آه و ناله هائی میکرد منم هرچی اون بیشتر آه میکشید بیشتر حشری میشدم و کسشو حسابی میخوردم براش تا اینکه سمیرا ارضا شد و دو سه تا جیغ یواشی کشید و بدنش لرزید منم فهمیدم خوب بهش حال دادم که ارضاش کردم و منم کیف کردم یکمی بهش وقت دادم تا حالش بهتر بشه یکمی داشت نفس نفس میزد منم رفتم روش خوابیدم و بازم ازش لب میگرفتم و نوک پستوناشو مک میزدم سمیرا یکمی که نفسش جا اومد گفت وای حمید جون منو کشتی لامصب هیچوقت اینقدر خوب ارضا نشده بودم منم کیرمو میمالیدم در کسش بهش گفتم دوست داری جرت بدم تا مزه ارضا شدن رو بفهمی سمیرا هم لبمو بوسید و گفت اره حمیدم یالا منو با این کیر خوشگلت جر بده ببینم منم کیرمو فرو کرد تو کسش با اینکه هم خودم حسابی کسشو لیسیده بودم هم اب کس خوش زیاد بود ولی لامصب کسش خوب تنگ بود و کیرمو تو کس تنگش داشت حال میکرد سمیرا که یه کیر کلفت جدید رفته بود تو کسش داشت ناله میکرد و منم کیف میکردم دارم مادر زنمو میکنم . اولش اروم میکردمش و کم کم داشتم تندتر تو کس تنگش تلمبه میزدم و سمیرا هم هی بیشتر و بلندتر آه و ناله میکرد و هی دم گوشم میگفت وای جووووووووووونننننننننن جوووووووووننننننن آآآآآآآآآآآآآخخخخخخخخخخ آآآآآآآآآیییی وووووووووووااااااااای جججججججججوووووووووووون منم محکم تو کسش محکم تلمبه میزدم میگائیدمش و ازش لب میگرفتم و پستوناشو میخوردم یا میگرفتم تو مشتم و میچلوندمش . خلاصه داشتم حسابی میگائیدمش اونم زیر کیر کلفتم داشت از لذت میمرد . از بس حال میداد گائیدنش دوست نداشتم ابم بیاد برای همین همش تمرکز میکردم ابم دیرتر بیاد و بیشتر تو کسش تلمبه بزنم و بیشتر از کردنش لذت ببرم شاید یک ربع بیست دقیقه داشتم همینطوری میکردمش که دیگه سمیرا که چند بار هم موقع کس دادن ارضاش کرده بودم وقتی دید قرار نیست من ابم بیاد خودش به زبون اومد و گفت حمید چرا آبت نمیاد منم که دیگه خیس عرق شده بودم از بس براش تلمبه زده بودم گگفتم دارم کیف میکنم از کردن کس خوشگلت سمیرا جونم دارم میمیرم برات خانمی و هیمنطوری تو کسش تلمبه میزدم اونم یکمی اه میکشید و ناله میکرد و میگفت حمید بزار آبت بیاد جلوشو نگیر منم که براش تلمبه میزدم گفتم ابمو کجات برزیم خانم طلا اونم که ناله میکرد گفت بریز تو کسم بریز تو کسم ابتو بریز تو کسسسسمممم منم دیگه واقعا فقط به این حرفش احتیاج داشتم تا ارضا بشم تو کسش و با چندتا تلمبه محکم یه ناله بلندی هرچی اب داشتمو خالی کردم تو کس مادر زن جانم و انگار که این سکسی که با سمیرا کردم از همه سکسهائی که تا اون زمان کرده بودم عالیتر و باحالتر از همشون بود چنان لذتی داشتم از کس سمیرا میبردم که حتی لذتش از شب زفافم با دخترش هم بیشتر بود دیگه کیر کلفتم که داشت هی همینطوری تو کس تنگ و البته خیس و پر ز آب سمیرا نبض میزد هی منی توش پمپاژ میکرد هم من هم سمیرا با هم نفس نفس میزدیم منم دیگه افتاده بودم روی بدن سمیرا که اونم بدنش عرق کرده بود یه سکس حسابی با هم کرده بودیم وقتی دیگه هردومون کاملا خالی شده بودیم تازه من دوباره یادم اومد که وای من چکار کردم کیرم تو کس مادر زنمه و خوابیدم روش ؟روم نمیشدم بلند بشم و تو چشماش نگاه کنم ولی سمیرا دمش گرم هی منو نوازشم میکرد قربون صدقه ام میرفت هی کسشو به کیرم فشار میداد و میگفت وای حمید جون عاشقتم قربونت بشم تو دیگه مال منی عزیزم دلم میخاد هر روز منو همینطوری جرم بدی منم با این حرفهای سمیرا دوباره خجالتم ریخت و تو صورت و تو چشمای سمیرا نگاه کردم و یه لب ازش گرفتم و گفتم باور نمیکنم با هم سکس کردیم سمیرا هم گفت وای حمید نمیدونی وقتی دخرتم از کیرت تعریف میکرد چقدر هوس میکردم منو هم مثل اون بکنی منم خندیدم و گفتم پس خوب شد که دخترت قهر میکرد و میومد خونتون با هم خندیدیم و منم محکم بغلش کرده بودم و کیرم که هنوز یه نیمه جونی داشت و کامل نخوابیده بود و تو کسش که پر شده بود از آب منی هی فشارش میدادم از هم لب میگرفتیم و با هم کیف می کردیم . بعد از اون روز هر دو سه روز یکبار خونه سمیرا بودم و با هم سکس میکردیم و حسابی کسشو براش میگائیدم و کیف میکردیم البته که چشم دنبال کونش هم بود کون سمیرا از کون زنم یکمی تپل تر و گرد قلمبه تره منم حسابی تو سکس سوراخ کونشو هم میلیسیدم و هم انگشتش میکردم . سمیرا هم اوایل همش مخالفت میکرد و نمیخواست کون بده ولی من ول کنش نشدم هی کونشو میلیسیدم و انگشتش میکردم تا اینکه بالاخره راضیش کردم و از کون گاییدمش که راستش بیچاره درد بدی تحمل کرد ولی رفته رفته دیگه خودش هم با جون و دل کس و کون میداد و هی زیر کیرم با ناله هاش ازم میخواست که جرش بدم منم خوب میکردمش و هردومون بینهایت کیف میکنیم . الان سمیرا جونم داره جور کون ندادن دخترشو میکشه منم دیگه به کون زنم کاری ندارم چون یه کون خوشگل تر گیرم اومده .

نوشته: حمید

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.