رفتن به مطلب

داستان سکسی خواهر زن 44 ساله


migmig

ارسال‌های توصیه شده


زهرا، خواهر زنم

سلام خوبین میخوام تجربه ای که داشتمو براتون تعریف کنم من شغلم جوریه که باید شهرهای مختلف برم اسمم آرشه ۴۰ سالمه یه خواهر زن دارم اسمش زهراست که ۴۴ سالشه و تو اصفهان زندگی میکنه برای کار رفتم اصفهان کارم زودتر تموم شد رفتم شیرینی فروشی شیرینی گرفتم که برم خونه زهرا خبر نداشت اونجام رفتم جلوی در که رسیدم یه مرد ۳۰ ساله از خوتش اومد بیرون خونش ویلاییه خیلی تعجب کردم چند دقیقه موندم زنگ زدم بهش گفتم اصفهانم میخوام بیام خونت گفت بیرونم تا نیم ساعت دیگه میام خونه تو ماشین نیم ساعت نشستم رفتم زنگ درو زدم باز کرد رفتم تو دیدم حموم بود به روی خودم نیاوردم شب شد گوشیشم هی پیام میومد جواب میداد خیلی رو مخ بود زنگش صبح شد خداحافظی کردمو رفتم ظهر زنگ زد گفت میری تهران گفتم نه هستم گفت میای اینجا گفتم اره غروب میام گفت باشه دوزاریم افتاد خبریه سریع رفتم جلوی در خونش پارک کردم دو ساعت گذشت داشت خوابم میبرد یه دفعه یه مرد دیگه دیدم داره میره زنگشو بزنه پریدم از ماشین بیرون زنگو زد درو وا کرد براش رفتم سمت در طرف منو دید یکه خورد تو نرفت درو وا گذاشت رفت سریع رفتم تو حیات درو باز کردم رفتم تو گفت بیا اتاقم رفتم جلو در اتاق یا لباس زیر بود و ارایش غلیظ منو دید یه جیغ کشید گفت تو اینجا جیکار میکنی گوشیشم همون لحظه زنگ خورد گفتم ولش کن رفتش . گفتم دیگه که قضیه رو فهمیدم پس کوییکتو اینطوری خریدی قیافه حق به جانب گرفت گفت به تو چه پاشد بره لباس بپوشه از پشت بغلش کردمو دستمو کردم تو شرتش گفت نکن شروع کردم کوسشو مالوندنو گردنشو خوردن گفت ارش ولم کن گفتم واسه بقیه جنده ای واسه ما خواهر زن چرخوندمش شروع کردم به لب گرفتن ازش دیگه میدونست باید بده راهی نداشت نشست زیپ شلوارمو واکرد گفت فقط همین یه باره شروع کرد ساک زدن کیرم سنگ شده بود بهش گفتم جنده تا ته بخور فهمیدم بهش میگم جنده خوشش میاد خوابوندمش رو تخت پاهاشو دادم بالا شروع کردم لای کوسشو لیس زدنو خوردن که نالش در اومد شروع کردم دور سوراخ کونشو زبون زدن گفت اونجا نمیزارم تو دلم گفتم میبینیم خوابیدم روش کردم تو کوسش شروع کردم تلمبه زدن گفت حالا چقدر بهم پول میدی گفتم همون قدر که کسی نفهمه زیادیتم هست گفت غلط کردی گفتم داگی شو کون گردو سفیدش داشت دیوونم میکرد نوک کیرمو گذاشتم رو سوراخش گفت نمیزارم گفتم اگه دوست داری یه دفعه فرو کنم تکون بخور بزار یواش یواش بکنم گفت بزار برم دستشویی خالیش کنم رفتو اومد گذاشتم رو سوراخشو یواش یواش هول دادم تو کونش ناله ریزی زد معلوم بود نمیدی زیاد تنگ بود گفتم باید ابمو بخوری گفت عمرا گفتم جنده ای مگه نیستی باید بخوری ابمو ریختم دهنش گفتم قورت بده قورتش داد اگه میخواین ادامشو بگم کامنت کنین

نوشته: آرش

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.