داستان کونی شدن

[mohsen]

داستان کونی شدنم از اولین بار
 

سلام این داستان درمورد گی شدن منه پس خوشت نمیاد نخون خلاصه 😁 (داستان کاملا واقعی) (من حمید هستم ۱۸ سالمه قدم ۱۶۰ وزنم ۷۰ شهرم به خواطر یه سری چیزا نمیگم ) 😇 داستانم از اونجایی شروع میشه که پدرم تولیدی پوشاک زنانه داره منم جاش کار میکنم البته تنها زندگی میکنم ما به خواطر اینکه کلی کارگر زیر دستمون کارمیکنن مجبور بودیم یه مسکن دوطبقه برا خودمون بگیریم یکی پیدا کردیم سه طبقه دوتاش ما گرفتیم یکیشم یه آقایی گرفت تولیدی مبلمان بود یه شاگرد داشت خیلی جذاب بود برام قد بلند موهای لخت قهوه ای داشت چشاش همیشه لنز میزاشت خیلی دلم میخواست یه جوری خودمو بچسبونم بهش خلاصه یه روز پایین میخواستم خود شیرینی کنم گفتم چای ببرم براش بردم چنان با لحن محبت آمیزی ازم تشکر کرد دلم میخواست انقد بقلش کنم تا خفه شه 💋 🤤 من یه چندباری رفتم پایین جاش بودم خودش تنها بود باهم فیلم میدیدم بعد گذشت چند روز هی بهم دست درازی می‌کرد منم خودم دوست داشتم ولی خودمو میزدم به اون راه یه روز رفتم دیدیم در کارگاهشون بازه منم رفتم تو دیدم رو یکی از مبل نشسته بود داشت جق میزد منم زود عکس گرفتم همینکه فهمید زود بلند شد خودشو جمع کرد منم هی حرصشو درمیاوردم بهش گفتم یه کاری بکن 😁 اولش جا خورد ولی مجبور بود گفتم گوشیتو بیار ببینم چی نگاه میکردی تو پورن داشت فیلم گی نگاه می‌کرد آقا منم چشمم خورد به گوشیش زدم بالا البته اون خودش هنوز مثل چوب بلند کرده بودخلاصه یه نگاه بدی به من انداخت گفتن چیه منم مثل خودت نگاه میکنم همینو که گفتم آقا کلا اخلاقش عوض شد شمارمو همونجا تو همون وضعیت ازم گرفت رفتم خونه دیدم به گوشیم پیام داده میشه فرداشب بیای جام تنهام از تاریکی میترسم 😂 خرس گنده از تاریکی میترسید🤣منم چون دیدم هی اسرار میکنه قبول کردم همون شب عکس کیرشو برام فرستاد کیرش اندازه ۱۷ سانتی بود کله قارچی خیلی خوش فرم بود دیدم زده میخواستی بیای فول شیو کنی (یعنی کل موهاتو بزن بیا )منم به شوخی گفتم باشه شب شد رفتم‌لباس انتخاب کنم دیدم یه لباس دارم از قدیم بود یه ست گیپور شرت با سوتین کاپ کوچیک همونو پوشیدم یه هودی با شلوار اسکانیم پوشیدم رفتم جا شدیدم کلی تدارکات آورده به جان خودم یه بیست جعبه کاندوم آورده بود با لیز کندده🥲 معلوم بود میخواست یه شب راه ۱۰۰ سالرو طی کنه رسیدم در خونش رفتم تو اول فیلم گذاشت درازکشیده بودم اونم بقلم کرده بود همونجوری کیرش قشنگ دم سوراخم بود هی فشار میداد منم دیدم داره شلوارمو سوراخ میکنم شل کردم شلوارو دادم پایین شرتم بیرون اومد گذاشت لا شرتم هی عقب جلو می‌کرد منم گفت کص خوار دنیا میدم میره دیگه منم دیگه زده بودم بالا کل لباسامو درآوردم فقد ستم تنم بود اونم لخت بود کلا انداختمش رو مبل سه نفره یکی دوبار که کیرشو کردم دهنم قشنگ میرفت می‌خورد به زبون کوچیکم اوق میزدم ولی بعد چند بار دیگه عادت کردم شروع کردم یه ۵ دیقه فقد ساک میزم آبش اومد فکر کردم تموم شد دیگه رفت شست دوباره اومد 🥲 ماشالا تیرآهن جلوش کم می‌آورد دیگه کاری نکردم خودش اومد رو کار دید تازه دارم سوراخمو باز میکنم وحشی بازی در نیاورد یکم از لیز کننده زد درم یه حس عجیبی بود برام یه انگشتش کرد داخل یه جیقی کشیدم انگار داره بهم تجاوز پیشه همونو هی عقب جلو میکر کم‌کم داشت باز می‌شد انگشتاشو دوتا کرد رفت توم درد داشتم ولی خیلی حال میداد بهم برای اولین بار یکی انگشتم کرده دیگه وقتی گشاد شده بودم کیرشو درآورد کرد توم چنان آهی میکشیدم که انگار داره دسته بیل میکنن توم 🤣خودم که دیدم کاندوم گزاشته گفتم در بیار بدون کاندوم چسبندگیش بیشر میشد حال میداد هی کم‌کم می‌کرد آروم بود یهو از تپ‌تپ به توپ‌توپ تبدیل شد چنان می‌کرد منو انگار اسیر گرفته 🥲درگوشم هی ناز می‌کرد این کون دوست پسرمه هاازش بعد از این خوب ازش مراقبت کنی من تو اون وضعت قرمز شده بودم منو یه دست داگی کرد داشتم گریه میکردم خیلی بالا بودم توحالت داگی هی کیرمم میمالید اصلا داشتم عشق میکردم یه باره پاهامو انداخت بالا شونه هاش چهرش قشنگ تو صورتم بود لعنتی جزاب🫠 می‌کرد داخل آنقدر خون از پشتم میومد گفتم این کونو دیگه استفاده نمیشه😅 کرد بعد یک ساعت تقه زدن گفت صورتتو بیار نزدیک کیرم رفتم کنار کیرش کلی آب پاشید تو صورتم تازه لا مژهامم گیر کرده بود چشام باز نمیشد با همون درد دراز کشیدم پاشد رفت تواشپزخونه قرص آورد واسم نمیدونم چی بود ولی دردم آروم شد باهم تو همون وضیعت کثیف خوابمون برد از خستگی صبح دیدم کنارم خوابیده محکم بقلم کرده رفتم دوش گرفتم برم خونه شلوارمو هرکی میدید فکر می‌کرد پریودم بابا مگه پسر پریود میشه خلاصه رفتم خونه دیدم بهم پیام داده از همون اول که دیدمت عاشقت شدم‌منم استیکر قلب فرستادم از درد کون ۵ روز خونه موندم از اون روز به بعد هرجا میرفتیم به هرکی می‌رسید میگفت دوست پسرمو دیدی منم مثل شمع آب میشدم خلاصه این اولین کون دادنم بود اگه از داستان زندگیم خوشتون اومد بگین بقیشو بزارم لطفا واسم کامنت بزارین

نوشته: حمید🏳️‍🌈