رفتن به مطلب

داستان سکسی زنداداش زنم


arshad

ارسال‌های توصیه شده


زن داداش همسرم

سلام دوستان حشری من این دفعه اومدم با یک داستان واقعی دیگه مربوط به سال تقریبا ۹۵ یا ۹۶ دقیق یادم نیست از خودم بگم قدم ۱۷۵ وزنم ۸۰ یعنی چنان هیکل ورزشکاری ندارم از چهره خواسته باشم بگم بد نیس و همین دلیلی شده که اعتماد به نفس خوبی داشته باشم و ارتباط برقرار کنم من ۱ سالی بود ازدواج کرده بودم رابطم با خانواده همسرم خوب بود چون پسر شوخ طبعی بودم کسی نبود ک ارتباط برقرار نکنه
خلاصه تو این جمع خانوادگی نگاه سنگین یک نفر(زن داداش همسرم )باعث شد ذهنم مشغول بشه خوشم اومد ازش بدن تو پر و جا افتاده ی خوبی داشت ولی جرأت نمیکردم شروع کنم و پیام بدم
خلاصه میکنم جزئیات رو بگم خیلی طولانی میشه
شانس خوب من بعد از مدتها کارم داشت پیام داد با مقداری اذیت مخشو زدم
چت کردنای ما شروع شد از عقیده‌ای شخصی تا سبک زندگی و آخرشم سکس صحبت میکردیم
اصلا فکرشو نمیکردم اینقدر حشری باشه از کمبودهای سکسش میگفت و منم همینطور یبار رفتیم بیرون تو ماشین عشق بازی کردیم همو خوردیم شهوتی شدیم و ی سکس مختصر کردیم (من خلاصه کردم اینا رو وگرنه خیلی طول میکشید تا بتونیم همون قرار بیرون رو بریم )دیدیم کیف نداد قرار گذاشتیم خونشون تایمی که برادر زنم نباشه من کله خراب رفتم
قبل رفتن ی قرص انداختم بالا رسیدم خونه با یک دست لباس سکسی که اندام برجستشو خوب نشون میداد اومد جلوم چسبیدیم به هم شروع کردیم لب گرفتن و عشق بازی همینجوری رفتیم رو تخت خوردیم همو تا تونستیم حشری کردیم همو کیرمو گذاشتم در کسش فشار دادم تا ته رفت تو شروع کردم تلمبه زدم ی ده دقیقه بود به پشت دراز کشیده بود تلمبه میزدم چ کیفی میکردم بعد چرخوندم به شکم کون بزرگش زیرم بود واای جون چ کونی اصلا فکرشو نمیکردم ی روز من بتونم روی این کون تلمبه بزنم زدم زدم به هوای اینکه ارضا بشیم اما جفتمون ارضا نشدیم که نشدیم فقط کیف میکردیم
گفت میشه بیام بالات دوست دارم گفتم بیا
دیوث اومد بالا داد داخل چفت کرد پاهاشو بالا پایین میکرد منو میگی مات و مبهوت موندم زد زد زد ی ۱۰ دقیقه بالا پایین کرد دیده لرزید گفت جوووون عاشقتم بالاخره به دستت آوردم اون میگفت منم با خودم میگفتم نگاه کن منم ب دنبال اون اونم ب دنبال من غافل از اینکه بدونیم خلاصه اونجا بود که ارگاسم شد خخخ به سبک خودش
دراز کشید رفتم بالاش تلمبه زدم اونقد ک از همه جام عرق می‌ریخت زدم زدم ک ارضا شدم ریختم تو دستمال
کیف کردم ولی عجب سکسی بود
تا چند وقت باهاش سکس میکردم خیلی خوب بود
گاه وقتی همو ميبينيم تو جمع های فامیلی فرصتی پیش بیاد همو بوس میکنیم

نوشته: رضا

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.