رفتن به مطلب

داستان پسران کونی


behrooz

ارسال‌های توصیه شده


اکیپ سه نفره کونی‌ها

سلام. من حسام هستم. این داستان کاملاً واقعیه یک کلمه‌شم دروغ نیست. ماجرای من از دوران ابتدایی مدرسه شروع شد. اون دوران مثل الان نبود همه به سوپر دسترسی داشته‌باشن. معمولاً مردم با سی‌دی یا کامپیوتر سوپر میدیدن. اونم فقط تکراری! بگذریم… من دو تا رفیق فاب داشتم اون زمان یکی پویا یکی هم اشکان. پویا یه کامپیوتر داشت که خیلی وقتا جمع شدیم تو اتاقش و فقط سوپر میدیدیم. بیشتر وقتا هم پدر و مادرش خونه نبودن. یه بار من و پویا دوتایی داشتیم سوپر می‌دیدیم (البته خیلی اینجوری میشد که پویا با من یا اشکان دو نفری سوپر ببینه و اون یکی نتونسته بیاد) که یهو پویا گفت حسام نظرت چیه همو بکنیم؟ منم خیلی دلم میخواست ولی گفتم نه این کارا زشته. گفت: حالا یه باره دیگه، فقط برا تجربه ببینیم چه مزه‌ایه؟! منم سریع گفتم باشه. اولاش بلد نبودیم و فقط برا هم ساک میزدیم و همدیگرو میمالوندیم و کلاً تو باغ نبودیم. نیم ساعت همین‌طوری ادامه دادیم که یهو زنگ خونه رو زدن و باز کردیم دیدیم اشکانه. اومد داخل جریانو براش گفتیم و اونم وارد بازی ما شد. از این به بعد کارمون شده بود این که همیشه تو اوقات فراغت خونه هر کی خالی میشد، میرفتیم اونجا و فقط کون همو میمالوندیم.(اینم اضافه کنم اون زمان کونمون سفید و بی‌مو بود و کیرمون اندازه یه انگشت بود). خلاصه یه مدت همینجوری ادامه دادیم که یه بار من و پویا تو خونه‌شون دوباره لخت شدیم که شروع کنیم (حالا از اینجا شروع میشه) این دفعه پویا همه چیو یاد گرفته‌بود. من اول نوبتم بود و برام ساک زد. بعدش من براش ساک زدم (اینم بگم مزه کیر با همه چی فرق داره. یه جورایی حال میده) بعدش گفت: حالا نوبت کردنه دراز بکش و پاهاتو بده بالا که شروع کنیم. طبق معمول همین کارو کردم فکر میکردم خب الان یکم میمالونه و نوبت من میشه. ولی این دفعه فرق داشت. چند ثانیه کیرشو تنظیم کرد رو سوراخ کونم و پاهامو گذاشت رو شونه‌ش. کیرشو سر داد داخل و تلمبه میزد. من که نمیدونستم چی به چیه گفتم پویا عنم گرفته بزار برم دستشویی! گفت این کیر منه تو کونته. منم گفتم الان میرینم ول کن بزار برم. کیرشو درآورد و پاشدم برم دستشویی که دیدم خبری نیست. گفتم عجیبه ها الان داشت عنم میریخت! گفت مگه نگفتم کیرمه چرا گوش نمیدی؟! منم قانع شدم. گفتم باشه دوباره شروع میکنیم. دوباره با همین پوزیشن کیرشو تف زد و تو کونم سر داد و تلمبه زد. دیدم این بهترین حسیه که تو کل عمرم داشتم!! از خوشحالی فقط چرت و پرت میگفتم و از لذتی که داره. مثل فیلما میگفتم بکن منو افرین ادامه بده من زن توام (با صدایی که از کونم میومد بیشتر لذت میبردم!) دلم میخواست این تلمبه‌ها فعلاً تموم نشه که متأسفانه پویا خسته شد و گفت بیا نوبت توئه. منم رفتم کونشو فقط کمی با کیرم مالیدم و بعد دو دقیقه گفتم بیا نوبت توئه. اونم این دفعه رفت وازلین آورد و کیرشو چرب کرد و با همون پوزیشن قبلی حسابی منو گایید(پویا علاقه‌ی زیادی به این پوزیشن داشت) با وازلین لذتش بیشترم شده بود. یعنی الان که دارم اینارو مینویسم دلم میخواد همین الان یه نفر بیاد منو بکنه! اونایی که تجربه کردن درک میکنن. (این شد افتتاح کون بنده) اون روز تموم شد و رفتم خونه. فرداش من و پویا و اشکان دوباره برنامه‌مونو چیدیم و رفتیم تو کارش. این دفعه اول کار گفتم امروزو مهمون من باشید و دوتایی منو بکنید. جفتشون تعجب کردن! گفتن چی شده مگه؟! گفتم هیچی امروز مرامی فقط میدم بهتون. اونام شادی‌کنان لخت شدن و اومدن سراغم. اشکان و پویا نوبتی کیرشونو تف میزدن و منو با کمال میل میکردن. البته اشکان اولش مثل خودم بلد نبود بکنه که بهش یاد دادیم. هر پوزیشنی که فکرشو بکنی امتحان کردیم. سرپایی، گاوچرون، داگی‌استایل، فرغونی، گربه‌ای و خلاصه هر چی به ذهن کثیف هر آدمی برسه. نزدیک دو ساعت منو هی میکردن و بهترین روز زندگیم بود. وسط کردناشون انقد گفتم آه و ناله میکردم که لذت کارو دو برابر میکرد. بعضی وقتا به خاطر تلمبه‌های تندشون نمیتونستم حرف بزنم و صدای تلمبه‌ها هم خیلی بلند بود. ولی از اون به بعد کلاً این کارو ترک کردیم و به خودمون اومدیم و فهمیدیم این کار خیلی زشته. منم دادن رو ترک کردم و فقط مثلاً سالی یه بار خودمو انگشت میکردم که هوسش از سرم بپره. زندگی عادی‌مون همین جوری پیش رفت تا رسیدیم به 12 یا 13 سالگی که تازه به سن بلوغ رسیده بودیم و حسابی حشری بودیم. منم خیلی هوس کارای قبلی رو داشتم. یه بار من و اشکان و پویا جمع شدیم و قرار گذاشتیم یه بار همو کامل بکنیم تا به ارگاسم کامل برسیم و بعدش دیگه سراغ این کار نمیریم. یه روز خونه ما خالی شد و جمع شدیم خونه ما. اونجا قرارمون این بود که اول اشکان لخت بشه و من و پویا نوبتی بکنیم. بعد منو بکنن و بعد پویا. اینم بگم این دفعه منم میخواستم بکنم! خلاصه اشکان چهار دست و پا شد و پویا مشغولش شد. بیچاره خیلی درد میکشید. اولش به زور نصف کیرش رفت تو ولی اشکان داشت میمرد بیچاره! ولی چون قرار نبود کنسل بشه، هر طور شده پویا کیرشو تا ته کرد داخل و تلمبه‌های آروم میزد بعدش کم کم سرعتشو زیاد کرد. منم برا این که اشکان بتونه تحمل کنه میگفتم انقدرم درد نداره که مگه یادت نیست یه بار د‌وتایی این همه منو گاییدین؟ اشکان بیچاره صورتش سرخ شده بود و حالا همون طور که پیش‌بینی میکردم لذت اونم شروع شد! همینجوری تلمبه زد و آبشو ریخت رو پشتش و با دستمال کاغذی تمیزش کرد. یه پنج دقیقه‌ای استراحت کرد و هی مینالید. میگفت کونش درد میکنه و نمیتونه بشینه یا راه بره. صبر من تموم شد و گفتم بده بکنیم دیگه این اداها چیه؟! اونم دوباره چهار دست و پا شد. کیرمو حسابی تفی کردم. خیلی وقت بود تو دهنم تف جمع میکردم! خوب شد پویا سوراخشو باز کرده‌بود لامصب کونش خیلی تنگ بود! ولی هر جور شده فرو کردم. این دفعه فقط لذت میبرد و آروم میگفت آه آه آه. وقتی میکردمش یاد خودم افتادم که چجوری میکردنم و میدونستم اشکان تو چه حسیه. خلاصه پنج دقیقه‌ای تلمبه زدم و آبمو ریختم تو دستمال کاغذی و انداختم دور. بعدش دیگه چشمتون روز بد نبینه نوبت من شد که جرم بدن. اون موقع که منو میکردن کیرشون کوچیک بود ولی الان 15 سانته و کلفت! اشکان گفت من اول میخوام بکنم. گفت دراز بکش و پاهاتو تا ته بده بالا. منم همین کارو کردم. کیرشو مسلح کرد و آروم آروم تا خایه کرد تو کونم. اونجا بود که فهمیدم اشکان چه دردی می کشیده! دردش شبیه درد زایمان بود یا بهتر بگم انگار نیزه فرو میکردن بهم. ولی فقط اولش سخت بود و داشتم لذت میبردم و خودم توجیه بودم. اشکان منو گایید و گایید و اونجا بود که فهمیدم لذت واقعی کون دادن یعنی چی! وااای دیوونه شدم… اونجا فهمیدم کیر هر چقدر بزرگتر باشه لذتش بیشتره! آقا اشکان کارش تموم شد آبشو ریخت رو شکمم منم با دستمال کاغذی تمیز کردم. پویا از اون ور اومد گفت خب… تا کیرم دوباره نخوابیده شروع کنیم. آخه تازه آبش اومده بود. خلاصه اونم یه دل سیر منو کرد ولی خیلی دیر آبش اومد حتی چند بار کیرش تو کونم خشک شد و دوباره تف مینداخت رو کیرش و فرو میکرد تو کونم. وقتی کیرشو خیس میکرد عجب صداهایی ازش میومد! وای من میمیرم برا اون صداها. بعد کلی گاییده شدن بالاخره پویا هم آبش اومد و اونم رو شکمم خالی کرد و خودش تمیزش کرد. این دفعه نوبت رسید به آقا پویا… برا اینکه انتقام چند سال پیش خودمو بگیرم گفتم اول من میکنم. بهش گفتم داگی استایل کنه. رفتم وازلین آوردم و کیرم و سوراخ کونشو حسابی خیس کردم. همین که سر کیرمو فرو کردم مثل جیوه در رفت و گفت درد داره!! ما هم گفتیم بیا فقط اولش درد داره و بعدش لذت میبری نگران نباش. برگشت. کیرمو آهسته نصفشو آروم فرو کردم تو پویا هم با هزار بدبختی تحمل کرد دستاشو مشت کرده بود چشماشو محکم بسته بود. بقیه کیرمو یهو تا ته دادم تو ولی نذاشتم تکون بخوره. محکم گرفتمش و تلمبه‌های سنگین میزدم تا عادت کنه. بیچاره خیلی داد میزد و حتی فحش میداد ولی من چون حسشو درک میکردم سرعتمو بیشتر کردم همینطور داشتم میکردم که آبم دوباره اومد و رو کمرش خالی کردم بعد با دستمال کاغذی جمعش کردم. کیرم دیگه خیلی شل شده بود و دیگه نای نفس کشیدن نداشت. هم از جلو هم از پشت سیر شده بودم. اشکان هم مثل من وازلین رو برداشت و ترتیب پویا رو داد. بعد تموم شدن تریسام یه ربع ولو شدیم رو زمین و از درد کونمون و حس و حالمون در عین گاییده شدن حرف میزدیم. بعدش رفتیم حموم و کیر و کون و شکم و پشت خودمونو قشنگ شستیم. بعدش آماده شدن و رفتن خونه‌شون. بعد این اتفاق نزدیک یه هفته کاری نکردیم ولی بعدش کم کم حرف دلمونو پیش هم گفتیم و به این نتیجه رسیدیم که این کار ما تفریح خوبیه و باید هر چند وقت یه بار این تریسام رو برگزار کنیم. این رسم هنوز هم بین ما سه تا انجام میشه و پیش هیچ کسی نگفتیم. الان حرفه‌ای‌تر هم شدیم و مکان خوب انتخاب میکنیم. مثل کوه و جنگل و این جور جاها که هیجانش بیشتر باشه. امیدوارم از این داستان لذت برده باشید و همه بتونن آزادانه دنبال گرایش جنسی خودشون برن.

نوشته: حسام

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.