minimoz ارسال شده در 17 مهر اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مهر فاطمه بهترین زن دنیا - 1 تقصر منه نه تقصیر دوتامونه فقط به هم خیره می شدیم تا یه ماه هیچ حرفی نزدیم در موردش تا اخر نتونستم و بهش گفتم بهم بگو یادته چی شد نمی خواست برام تعریف کنه ولی من راحتش کردم فاطمه میدونی اونا اونا منم کردن هر سه تاشون منو کردن من دعوایی نبودمم درس خون لاغر سفید و بور با نامزدم رفته بودیم مسافرت یجا کنار جاده زدیم کنار یه چایی درست کنیم و یه غذایی بخوریم فاطمه گفت من جیش دارم نگاه کردم یه کم زیر جاده یه تپه هست که از تو جاده چیزی معلوم نیست و یه سنگ بزرگم بود که فاطمه رفت پشتش من سرم تو گوشی بود که پنج تا آدم غول تشن اومدن پایین جام کرده بودم صدا فاطمه کردم که زود بیا تا بریم گفت صبر کن رفتم پشت سنگ گفتم چن نفر نزدیکمونن زود باش تا بریم تیپ فاطمه هم یه دامن بود که زیرش فقط شرتش بود و یه تاپ که رو نافش اونا اومدن پشت سنگ قمه هاشون در اوردن وگفتن زیدته مام باید بکنیم فاطمه دست پاش شروع کرد به لرزیدن و افتاد به گریه گفتم به خدا زنمه هرچی بخواین بهتون میدیم اومد جلو دو سه تا محکم زد تو سر و صورت و شکمم گوشیمو ازم گرفت و یکیش منو گذاشت رو دوشش برد پشت سنگ بقیشون افتادن بجون فاطمه التماس های من فایده نداشت خوابوندم روی سنگا عین کسی ک شکار رفته پاشو گذاشت رو کمرم نشست رو کونم و شلوارمو داد پایین چندتا تف کرد رو شکاف باسنم کیرش مالید بینش هرچی زور زد منم سفت خودم نگه داشتم نرفت تو صدای فاطمه میومد ک گریه میکرد اینکه سوار من بود گفت اگه بزاری خودت بکنیم کاری به زنت نداریم نمیدونستم چی بگم که انگشتش داد تو کونم بعد دوتا بعد سه تا یکی از اون چهار نفر برگشت مارو دید و دیگه اومد سمت ما گف برو از تو ماشین وسایل بیار اومد چند تا پتو بالشت چندتا شیشه ویسکی و یه روغن مانندی آورد ریخت بین شکاف باسنم بعد پشت سر هم بهم عرق میداد گفت ما هنوز زنت نکردیم عرق بخور تا تصمیم بگیریم اگه نخوری قول میدم پنج تامون بکنیمش فیلمشم جوری پخش کنیم ک از ایران فراری بشید من انقدر مست بودم که نفهمیدم کی کیرش رفت تو که من باهاش یه اه کشیدم داگیم کرد و کیر شقمو دید گفت کونی هستی پس من یه دوس پسر داشتم که از زمان دانشگاه تا قبل ازدواجم همیشه کون همو می کردیم دست خودم نبود موقعیتم یادم رفته بود و کیر کلفتش حسابی کونمو پر کرده بود فاطمه رو اوردن پهلوم دراز کردن اونم من و بی حال بود لخت لخت هر کدومش یه جاییش رو می خوردن کوس و کونش رو یکیش لیس می زد و انگشت می کرد یکیش سینه هاش رو می چلوند و جای دستای روغنیش که انگار روغن ماشین بود رو سینش مشخص بود اینی ک من می کرد شروع کرد به محکم ضربه زدن و منو تو بغل خودش جمع کرد فقط دو زانومرو زمین بود فاطمه کیرم دید و دوباره تو چشم نگاه کرد فاطمه فقط نگاه کون دادن من می کرد کیرش گذاشت رو لبم کفت ساک بزن تا کوص زنت رو با چاقو جر ندادم کیرش تا ته حلقم هل داد بعد رفت روبرو من داگیش کرد که سرش سمت من باشه و کیرش هل داد تو کوص فاطمه موهاش گرفت گفت شوهر کونیت ببین چطور با دادن شق کرده داشت تلمبه میزد که چشماش خمار شد اه کشید و همین باعث شد همشون لخت بشن انکار ازمون اره رو گرفته بودن کنار هم خوابوندنمون و داگی میکردنمون نفر اولی ک منو میکرد ابش تو کونم خالی کرد ورفت حلو مون نشست به سیگار کشیدن من همونجور داگی بودم و تکون نمیخوردم منتظر کیر بودم که یکیش شروع کرد به ضربه زدن جووون تر بود تند تند کمر زد و پنج دقیقه نشد ابش تو کونم خالی کرد نفر سوم هنوز داشت فاطمه رو میکرد که فاطمه اخش بلند شد داشت از عقب کونش میزاشت من به کمر خوابوند فاطمه رو گذاشت بغلم و شروع کرد اروم اروم تلمبه زدن تو کون زنم فاطمه سرش رو سینم بود و فقط ناله می کرد اون سه نفر نوبتی کوص کونش می زاشتن که یکیش خوابید و فاطمه رو بلند کردن گذاشتن رو کیرش اومد طرفم گفت ساک بزن بعد که خوب دهنم کایید گفت با دست بزارش کون زنت فاطمه فقط ناله می کرد انقد خشن گاییدن زنمو که فاطمه شروع کرد به لرزیدن و ارضا شدن ولی اونا ول کن نبودن نفر آخری مونده بود سرم گذاشت رو شکم فاطمه و تا از کوصش در میاورد می زاشت دهن من اخرش تو کوص فاطی ارضا شد و من ناخودآگاه شروع کردم به لیس زدن اب کیری که از کوصش بیرون میومد فاطمه یادته چطوری گایدنمون فاطمه فقط سکوت کرده بود و تو چشام دنبال این بود که چه حرفی بزنه راحتش کردم منو کردن تو رو هم کردن فاطمه دوست دارم جلوم بکننت هیچ وقت اینجوری با من ارضا نشدی که اونجا ارضا شدی جدااااا من یادم نیست اره اب کوصت راه افتاده بود میشه دوس پسر بگیری فاطمه چی میگی میلاد حالت خوبه اره خوبم من کاکولدم دیوثم دوس دارم زنم جلوم بکننن دست کرد کیرم تو دستش گرفت گفت دوست داری جلو روت بدم به امیر بدم به علی به مهران اسم دوستام و اشناهامون کیرم شروع کرد به بزرگ شدن بعد اروم بالا پایینش میکرد دوست داری بکننم شلوارمو کشید پایین رو کیرم نشست یادته اب کیر اون اغا رو از تو کوصم خوردی اره بعد تند تند شروع کرد به تکون دادن خودش گفت کاش کیرت بزرگتر بود مث کارن کارن کیه دوست پسرم و همینجا بود که ابم پاشید تو کوصش و اونم یکم بعد ارضا شد بعد اومد رو دهنم نشست گفت بخورش تا به کارن بگم بیاد جلوت منو بکنه شروع کردم به میک زدن کوسش فاطمه همونجا زنگ زد به دوس پسرش گفت پاشو بیا خونه دلم کیرت می خواد بیا تا شوهرم نیومده کارن ده دقیقه ای نشد که رسید در خونه منم از لای در اتاق داشتم می دیدم فاطمه رو همونجا دم در شروع کرد به بوسیدن گفت جنده ایقد جرات پیدا کردی که تو خونه شوهرت میدی هفته پیش که میگفتی فقط خونه خودت اینجا نه من از اینکه یواشکی به کارن قبل من می داده طوری ب جنون شهوت رسیدم ک وقتی خواستم یکم بمالم ابم پاشید کارن دو دقیقه ای ابش اومد و از ترس اومدن من تند رفت و با حرفای فاطمه نمون فاطمه برگشت گفت زانو بزن کوصمو بلیس ابش تومه منم با تمام وجود همه ابش رو لیسیدم گفتم فاطمه میشه بعضی وقتی سورپرایزم کنی مث الان گفت یعنی چی گفتم بهم خیانت کن بعد برام بگو که کوص و کون دادی موهامو گرفت چپوند تو کوصش کفت بلیس و بعد ی اسپری اورد گفت منو مث اون وحشیا جرم بده تا یه فکری کنم به حال بیغیرتیت کونی اسپری به کیرم زدم و موقع کردن هربار اسم یکیو میگفت جز اسم خودمو بعد نیم ساعت همونجوری لرزید موقعی که داشت بهم میگفت این کوص خواهرته و تو داری جلو مادرت خواهرت می کنی ابم با تمام قدرت پاشید تو کوص فاطمه ادامه دارد نوشته: ناپلئون لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده