رفتن به مطلب

داستان سکسی خانواده پایه


mohsen

ارسال‌های توصیه شده


خانواده فول داف

آقا سلام من اول کار بگم که تو یکی از روستا های شمال زندگی می کنیم من اسمم حسینه و طرف مقابلم محمد

داستان واقعیت داره
3 سال پیش یه پسر بود هب اسم محمد که اگه میدیدیش آبت میومد سفید سفید بدون یه مو 17 سال سن و سوراخ صورتی(سابقه دادن نداشت) خودمم 19 سال سن داشتم
این پسر همسایه ما بود و هر روز سال کارمون بازی کردن تو کوچه بود . یه روز که شب شده بود نشستیم تو یکی از اتاقهای خونه محمد اینا نشستیم تصمیم گرفتیم که سوپر ببینیم
از تو گوگل شانسی یه سوپر رو باز کردیم داشتیم میدیدیم که جفت حشری شدیم و من فکرم رفت سمت محمد . سوپرارو همینجوری سریع رد میکردم و من به محمد گفتم میدونستی اگه یه نفر کون بده یا کلا سکس کنه کیرش بزرگتر میشه؟ همینجور شوکه شده بود چون طول کیرش کلا 8.9 سانت نمیشد و دلش می خواست بزرگ بشه تصمیم گرفتیم کیر همو ببینیم اول اون کشید پایین که اندازه کیرشو دیدم و گفتم همون 8.9 سانت بود حدودا یه خنده ریز رفتم گفتم خیلیییی کوچیکه کصخل تو باید بفکر خودت باشی
بعد من که کشیدم پایین اندازه کیرمو دید چشاش یه خورده بزرگ شد( اندازه کیرمم زیاد بزرگ نبود 17 سانت بود ولی خیلی کلفت بود نسبتا) چون تا حالا از نزدیک ندیده بود شوکه شده بود منم گفتم اگه میخوای بگیر دستت ولی فقط یبار( دست پیش گرفته بودم پس نیوفتم) اونم اومد یه خورده نزدیک و حواسمون هم به در بود چون اون اتاق خونشون اگه کسی میخواست بیاد سایش حتما میوفتاد زیر در و کاملا معلوم میشد( نور اتاق هم کم بود بخاطر همون) گرفت دستش گفتم بالا پایین کن لذت ببر چون همین یه باره اونم داشت ادامه میداد منم میخواستم از حشریت نیوفته رفتم سراغ سوپر اونم داشت همینجوری خشک بالا پایین میکرد یکی دو دقیقه گذشت گفتم حالا یه خورده هم بخور کلا ویتامین داره و خیلی کمک میکنه کیرت بزرگ شه یه خورده سفت بود ولی چون حشری بود دو دل بود منم گرفتم جلوش گفتم به سود خودته و میتونی آبمم ببینی چون خودش به اون صورت آب نداشت دیگه خر شد و یه نگاه کرد به در صورتشو اورد پایین منم یه خورده دادم بالا بدنمو که راحت بشه کار و زبونشو اول میزد فقط و اصلا هیچی نمیدونست . بعد گفتم کامل بکن تو دهنت . اونم سرشو اورد یه نگاه دوباره کرد به در و سر کیرمو کرد دهنش خورد رفت پایین تر بیشتر اون جا نمیشد بعد گفتم بهش بالا پایین کن . اونم شروع کرد بالا پایین کردن و واقعا حال میداد داغ داغ بود دهنش و دلم میخواست کل کیرم تو دهنش باشه سرشو گرفتم خودم بالا پایین میکردم
دندوناش اذیت میکرد و گفتم بهش که دهنتو کامل باز کن اونم باز کرد و سرشو بردم پایین تر هر دفعه یه خورده بیشتر فشار میدادم و حشری شده بودم . بی دلیل یه لحظه سرشو اورد بالا تفش چسبیده بود به کیرم بقیشم تو دهنش بود که با دستش جداش کرد و من گفتم بخور کامل تا آب بیاد . گفتم بهش بخوریش ویتامین میگیری و اونم گفت کسی نیاد . گفتم نترس بیاد معلوم میشه
کیرمو بردم از بغل شورت اوردم بیرون و گفتم اگه کسیم بیاد سریع فقط شلوارو میکشم بالا و چیزی نمیشه حشری حشری بود
سرشون برد پایین یدفعه یاد تخمام افتادم . یکیشو اوردم بیرون دادم بهش و گفتم بخور یخورده . اونم قبول کرد کرد دهنش گفتم میک بزن میک میزد که یه دفعه یه صدا اومد سریع سرشو برداشت و شلوارو کشیدم بالا
بعد حدود ده ثانیه دیدیم کسی نیست ولی بعدش خود محمد رفت درو باز کرد دید مامان باباش خوابن
منم تصمیم گرفتم برم تو اوج حشریت بودم ولی مجبور بودم
اونم چیزی نتونست بگه و بلند شدم کیرمو کامل انداختم تو شورت خوابش برده بود ولی خیس خیس بود . داشتم میرفتم بیرون سوتین مامانشو دیدم انداختش اونور باباش و باباش چسبیده بود به مامانش
مطمئن بودم داشتن سکس میکردن ولی خودشونو به خواب زده بودن( اون زمان مامانش انقد خوب بود به یادش جق میزدم) سوتین ننشو که دیدم بدجور حشری شدم و رفتم خونه یه دست جق زدم .
روز بعد من تصمیم داشتم این دفعه بکنمش بعد بازی با بقیه بچها کوچه نشستیم دم در خونشون درو بستیم و گفتم سوپر ببینیم؟ با کمی مکث گفت وایسا بریم داخل . رفتیم تو اتاق مامانش سلام علیک کردیم و اونم گوشیشو از روز میز ناهار خوری برداشت و اومد تو . گفت مامان میخوایم بازی کنیم و انلاینه یا حرف نزنید یا درو میبندم مامانش گفت ببند درو. درو بست یه خنده کسکشانه رفت و اومد نشست بغلم
اول یخورده رفتیم اینستا حدود یه ربع بعد باباش گفت محمد ما میخوایم بریم خونه مسلم اینا( داییش) اگه میای بیا بریم نمیای هم نری جایی شبه . من که انگار دنیا رو داده بودن بهم اون لحظه محمدم گفت میخوایم بازی کنیم بعد حسین منو میاره تا اونجا اگه خواستم بیام . باباش گفت باشه رفت بیرون درو بست چند لحظه منتظر موندیم صدا در حیاط هم اومده بود و رفتم مستقیم یه سوپر گذاشتم کیرمو در اوردم راحت شلوارو تا سر زانو کشیدم پایین بعد محمد رفت بیرون گفتم کجا گفت میرم درو قفل کنم
رفت درو قفل کرد و اومد مستقیم دراز کشید و کیرمو گرفت دستش داشتیم سوپر میدیدیم وسطاش دست و رد کردم زیر سرش از پشت بردم رسوندم به کونش . وای چه نرم بود یه خورده گرفتم دستم با یه خورده خجالت و نیش خند گفت نکن . گفتم به خواطر خودت انجام میدم کصخل بهترین موقعیته برا جذب ویتامین . هیچی نگفت و من دستمو گرفتم تو شلوارش . اصلا پشمام ریخته بود انقدر نرم بود و واقعا بزرگ هم بود . یخورده خودش چاق بود . ولی نه زیاد .
میمالوندم کونشو اونم واسم میزد حس میکردم آبم میخواد بیاد ولی سعی کردم نگه دارم خودمو . انگشتمو بردم و یذره کردم تو سوراخش که خودشو کشید جلو گفت دردم میاد انگشت نکن . گفتم انگشت چیه تازه باید بکنم تا آبم بیاد
گفت خب درد میگیره . گفتم برو وازلین یا روغن رو بیار . شوکه شده بود و ترسید . گفت چیزی نمیشه؟ گفتم نه بابا چی بشه
رفت برداشت آورد وازلین رو گفتم بزن به دستت کیرمو بمال . زد منم یه خورده زدم نوک انگشتم شلوارشو کشیدم تا زانو پایین دوباره به حالت قبل دراز کشیدیم و نوک انگشتمو بردم و با اون یکی انگشتم سوراخشو پیدا کردم باز کردم لاشو و زدم دم سوراخش و فشار داد تو یخورده جمع کرد سوراخشو گفتم اگه فشار بیاری درد داره . دیگه زور نزد و منم انگشتمو کاااامل کردم توش بعد که کشیدم بیرون گفت حس میکنم میخوام دستشویی کنم . خندیدم و گفتم نه کصخل فکر میکنی. چند بار کردم تو و در اوردم و هر دفعه سرعتو بالا می بردم . دیگه وقتش شده بود به کیرم حال بدم گفتم پاشو که میخوام حال بدم بهت
بلند شد و گفتم مثل گربه وایسا . داگی شد و من هرکار میکردم سوراخشو پیدا نمیکردم و لاپایی فقط میزدم
خیلی کونش داغ بود حس میکردم تو سوراخشه
شلوارشو از زانوش کامل در آوردم گفتم پیرهنتم در بیار
خودمم شلوارمو کامل در اوردم ولی پیرهنم مونده بود
اون لخت لخت بود شرتشو در نیاورد پاش مونده بود . و منم گفتم حالا تا میتونی پاتو باز کن
باز کرده بود کامل پاشو رفتم پشتش گفتم کیرمو از پایین بگیر بزار در سوراخت
کیرمو گرفت سوراخشو پیدا کرد
یخورده وازلین در اوردم زدم سر کیرم و یه هل یواش دادم یهو صداش در اومد یه آییی گفتم میخواست خودشو بکشه جلو گرفتمش و منم حواسم نبود یه تلمبه رفت توش و جوری آی گفت گفتم الان همسایه ها میان . خودش جلو خودشو گرفت و اشکش در اومده بود که من گفتم یه خورده صبر کن تمومش کنیم اونم چیزی نگفت و من کیرمو بیرون کشیدم و دوباره دادم توش . چندبار این کارو کردم اونم آخ و اوخ میکرد . ته لذت بود . تنگ تنگ بود
سرعتو زیاد کردم و می‌گفت درد میاد تموم کن دیگه حدود 7.8 دقیقه گذشت که آبم داشت میومد سرعت بیشتر و بیشتر کردم دیگه کامل باز شده بود
ناله میکرد اون خوابیدم روش وزنمو نتونست تحمل کنه اونم افتاد زمین چهار پنج بار محکم تلمبه زدم آبم کامل خالی شد توش . گفتم چیکار کردی کونم سوخت
منم چند لحظه صبر کنم نا نداشتم بلند شم
وقتی بلند شدم اونم با من اومد بالا
هرچی آب کیر بود ریخته بود رو شورتش که تو پاش بود و از اون پایینم ریخت رو فرش
آب کیرو که دید گفتم یه روز خودتم اینجوری بودی بزرگ شدی
خندید و گفتم مامانت خیلی زیرم فشار اومده بود بهش تا ریختم توش . یه خورده ناراحت شد و گفت کس نگو . خلاصه اون شب منم سریع برمش خونه داییش و وقتی برگشتم لذت خاصی داشتم . خودشو کرده بودم. مامانش از خودش بهتر بود و فقط 33 سالش بود . خیلی در انتظار مامانش هم بودم که یه روز…
ادامه دارد…

نوشته: تفکر

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.