رفتن به مطلب

داستان سکسی بکارت خواهر


behrooz

ارسال‌های توصیه شده

     تابو × خواهر × بکارت × داستان تابو × سکس تابو × داستان خواهر × سکس خواهر ×

بکارت خواهرم، مشتری ثابت خودم

دادنم تموم شد مثل همیشه دوست داشت ادای فیلم های پورن رو در بیاره اما پورن های کوتاه خیلی کوتاه در حد پنج شش دقیقه بعدش هم مثل اکثر پسرا ادعاش کون خرو پاره میکرد «پارت کردم»«کست گشاد شد»«الان میتونی راه بری؟»«ده تای دیگه هم باشه حریفم»«تا حالا اینجوری ارضا شده بودی؟»
راستش قسمت سخت کار من دادن نبود با یکم لوبریکانت همه چیز حل میشد اما ادای ارضا شدن و سولات روی مخش همیشه آزارم میداد . من نه تنها ارضا نشده بودم بلکه یک شهوت ارضا نشده هم تو وجودم روشن شده بود فقط میومد دو سه دقیقه باهام ور میرفت و میکرد توش و چند دقیقه بعد کار تموم بود .
برام شغل خوبی بود داشتم ازش خوب پول در میاوردم ماهی حدود پنجاه میلیون ، برام بس بود. با وجود این پسرا کلا روزی سه تا مشتری‌ جواب میدادم و اونا هم منو با آمار صفر ارضا از سه سکس به خونه میفرستادن و حس میکردن جانی سینز ناگفته نماند که من اینجوری راحت ترم بودم.
تو این چند سال که کار کردم تونستم یک خونه برای خودم بخرم خیلی لوکس نبود اما مال خودم بود و سعی کردم به بهانه های مختلف از خانواده فاصله بگیرم و مستقل زندگی کنم تا بتونم راحت تر کار کنم به خانوادم نگفتم خونه رو خریدم گفتم رهن کردم و میخوام دیگه جدا زندگی کنم مثل همه ی خانواده ها اولش وامصیبتا و وا جلافتا راه انداختن اما به مرور دیگه به تخمشون هم نبود من نیستم .
یک سالی تو این خونه مجردیم بودم که یک پسری بهم پیام داد و گفت شمارمو از کجا آورده و کارش چیه منم اوکیش کردم و مبلغ بیعانه رو زد و اومد لامصب چه هیکلی داشت غول بود اما کیرش خیلی دراز و کلفت نبود جدای همه ی اینها بسیار مودب و خجالتی روی تخت که رفتیم خیلی ناز شروع کرد به لیسیدن و مکیدن انگشت های پام یواش یواش‌اومد بالا و پشت زانوم رو بوسید و با زبونش لیس های ممتد از کنار زانوم تا خط شورتم میزد
خیلی وارد بود توله سگ دست به شورتم نزدم و اومد روی شکمم با بوس های اروم و یواش و کوچولو تمام پوست بدنمو تحریک کرد با لب پایینش از پهلو هام میکشید تا زیر بغلم مسحور حرکاتش شده بودم منی که به مشتری هام لب نمیدادم نا خوداگاه داشتم لباشو میخوردم شاید باورتون نشه اصلا نفهمیدم کی سوتینم رو باز کرد فقط وقتی به خودم اومدم دیدم که داره اروم گره های‌ بغل شورتم رو باز میکنه و همین که شورتم از کسم جدا شد ابم کش اومد عین پنیر پیتزا و من فهمیدم چه خبره اون پایین
اروم کیرشو رو کسم میکشید و خیسی کسمو با سر کیرش پخش میکرد وقتی یکدفعه همه ی کیرشو کرد توم انگار زمان برام متوقف شده . تلمبه هاش‌یک ریتم خاصی داشت شش تا محکم و سه تا یواش اینقدر این کارو تکرار کرد که ناخنهای بلندم تو گوشت بازوش فرو شد ارضائی شده بودم که نظیر نداشت و از اون جالبتر اون هنوز آبش نیومده بود
وقتی‌دید تشنج کردم زیر کیرش (اونجوری اسمش ارضا نبود تشنج بود همه ی بدنم داشت میلرزید) تلمبه هاش سنگین تر شد اصلا کم نمی آورد فاصله ی‌شاید یک دقیقه از ارضای قبلیم دوباره روحم اوج گرفت و سرم خالی شد و ارضا شدم اینقد مست ارضا های پی در پی ام بودم که صداش منو به خودم آورد
«آبمو میخوری ؟»
فک نکردم کاندومو در اوردم تا قطره آخرش خوردم بعدم کاملا بی اختیار خودمو تو بغلش جا دادم عین یک مار که بغل یک خرس بود.
روزا گذشت و من باهاش‌چند بار دیگه هم سکس کردم هر بار بهتر از قبل اما یک چیزی مسیر زندگی مارو عوض کرد
«خواهرم»
خونه ی بابام بودم دیدم اخر کوچیکم که امسال تازه وارد هجده سالگیش شده بهم پیام داد که بیا تو اتاق رفتم و دیدم خیلی بهم ریخته س و ماجرا رو برام توضیح داد ظاهرا با دوست پسرش‌که عشق اول خواهرم هم بوده دائما انال سکس میکردن و پسره خسته شده و میخواسته کسشو بکنه اما میترسیده که فردا روزی ازش‌ شکایت بشه و این کسشرایی که تو جامعه پخش کردن که اگه پرده ی یک دخترو بزنی باید باهاش‌ ازدواج کنی و مهریه ی دختره هم یک دست و یک پای پسره ست این طفلک هم ریده به خودش به خواهرم گفته یا برو خودتو انگشت کن و پردتو پاره کن یا دیگه من نمیخوام باهات باشم.
بهش دلداری دادم و ارومش کردم گفتم عزیزم پسر برای تو فراوونه خودتو اذیت نکن این نشد یکی دیگه اما ظاهرا تو گوش خر یاسین میخوندم اخرم من با عصبانیت گفتم من نمیدونم برو خودتو انگشت کن و پردتو پاره کن که دیدم خودشو زده به موش مردگی و گریه و تهدید که خودمو میکشم و این حرفا گفتم باید فک کنم ببینم راهش چیه الان نمیتونم بهت قولی بدم شایدم اصلا کاری از دست من برمیاد ولی فک میکنم برای یک راه حل.
راه حل داشتم اگه همون پسر خوشتیپ و چهارشونه منو اروم ارضا میکرد پس میتونست پرده ی خواهرمم به خوبی بزنه بعد دو روز کلنجار رفتن‌با خودم به این نتیجه رسیدم بهش زنگ بزنم و ازش بخوام بیاد خونه راستش معتاد کیرش شده بودم و دوست داشتم هر شب منو بکنه
اومد‌ خونه موضوع رو باهاش مطرح کردم چشماش برق میزد اما با کلی ناز و ادا برام ردیف کرد که باید فکر کنم و از این جور حرفا منم بهش‌فرصت دادم نمیخواستم با خودش فکر کنه تو موضع ضعفم پس گفتم فکراشو بکنه و بهم خبر بده
فرداش‌ پیام داد بهم
قبوله ولی به یک شرط«هر دوتاتون باهم تری سام»
قبولش برام آسون نبود که هیچ حتی غیر ممکن بود اخه یعنی چی چطور باید با خواهرم مطرحش کنم؟
بلافاصله جواب دادم نمیشه شما دوتا باهم تنها
ولی ظاهرا این مرغ یک پا داشت «تریسام»
ازش‌فرصت خواستم چند روزی اما زیاد نشد فکر کنم دوباره خواهرم پیام داد و همون حرفای‌ اون شب رو تحویلم داد
بهش‌گفتم بیاد خونه ی من تا حضوری باهاش‌حرف بزنم
وقتی اومد کلی باهاش‌حرف زدم ازش قول گرفتم که این یک راز خواهرانه باشه تا ابد
پسره رو بهش‌دوست پسرم معرفی کردم و اطمینان دادم بهش‌ یک بار فقط این اتفاق میوفته نه بیشتر اونم به صورت تریسام
یکم فکر کرد و قبول کرد و سر یک روز به تفاهم رسیدیم بهش گفتم باید کاملا شیو کنه و حموم بره استرس هم نداشته باشه .
روز رو با دوست پسر ساختگیم هماهنگ کردم و قرار شد سر ساعت خونه ی من باشه و بسیار هم ان تایم بود
نامرد انگاری‌ شخصیت سکسیش با شخصیت اجتماعیش فرق داشت خیلی خونسرد و مودب برخورد میکرد انگار نه انگار که میخواد الان دوتا دخترو زیر و رو کنه اومد نشست یکم سوال پرسید از روی کلافگی گفت
نمیاد این ابجی‌ جونت؟
تا اومدم گوشیمو بردارم بهش‌زنگ بزنم خودش‌زنگ زد که جلوی درم درو باز کن
اومد تو یک لحظه فک کردم یک پورن استار اومده تو اینقدر به خودش رسیده بود این وروجک
یک لحظه صداش‌کردم تو اتاق پرسیدم ازش خره مامان اینا شک نکردن اینقد ارایش‌کردی چه وضعشه؟
شیطون شد و گفت
میخوام عروس شم ، خانوم شم .
گفتم برو از تو کابینت یک شیشه پانصد سی سی شراب‌هست یک نصفه لیوان بخور خجالتت بریزه و هر وقت صدات کردم بیا تو اتاق
اونم رفت منم پسره رو صدا کردم و چسبیدیم به هم با کلی شور و حرارت نوک سینه هاش و زیر گردنشو خوردم که کاملا حشری شه شلوارشو در اوردم و اینقدر کیرش رو لیسیدم که کلاهک کیرش‌قرمز شده بود تخماشو تو دهنم میکردم و پرنیه(فاصله ی تخماش‌ تا سوراخ کونش) ش رو لیس زدم که حس میکردم داغ‌شده خودمم سریع لخت شدم پرسیدم صداش‌کنم بیاد؟
حرکت بالا به پایین سرش مهر تایید رو زد منم گفتم ابجی جونم بیا اینجا
اومد تو و چشماش برق میزد چشمای هردوشون برق میزد اروم اومد تو و باهم لب تو لب شدن همزمان دستاش رو دور کیرش‌حلقه کرد و اروم براش‌جق میزد بعد چند دقیقه اروم لختش‌کرد و از من خواست کس خواهرمو بخورم منم با اکراه قبول کردم نمیخواستم بد فاز باشم کسش مزه ی بدی نداشت در واقع اصلا مزه ی‌خاصی نداشت یکم شوری و ترشی راستش خودمم داشت خوش میومد یهو دیدم کس خودمم داره لیسیده میشه اون داره برام میخورتش حدود یک دقیقه بیشتر طول نکشید و حس کردم کیرشو کرد تو کس خیسم و آه از ته دل کشیدم و دیدم وروجک داره میگه جونننننن کیرشو دوس داری‌؟کیرش خوبه؟و دستشو حلقه کرد دور دم اسبی موهام و فشارم داد به کسش خیلی وحشیانه صورت منو به کسش میمالید و کسش رو میکوبید تو صورتم چند دقیقه ایی داشتم تلمبه میخوردم که یهویی یک اسپنک در کونم زد و گفت که جا به جا شید
خواهرم چند ثانیه‌ بیشتر تا رها شدن فاصله نداشت هر باری که کیر رو کسش کشیده میشد نفسش حبس می شد اما یک لحظه نفسش با یک آه کشدار ازش خارج شد و وارد دنیای کس دادن شد ده دقیقه مدام تلمبه می خورد ترکیب خون و اب کس و کیر یک صحنه ی جالب رو ساخته بود از توی کیفم قرص اچ دی رو بهش دادم و یک دوش سه نفره ی دلچسب گرفتیم و این آغاز ماجرای منو خواهرم بود

نوشته: جو لاندو

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.