رفتن به مطلب

داستان سکس با مادرزن خوشگل و خوشمزه


mame85

ارسال‌های توصیه شده

 مادرزن × داستان سکسی × داستان مادرزن × سکس مادرزن ×

سکس با مادرزن دلبر

با سلام
من محسن ۲۵سالمه ۵ساله ازدواج کردم یه مادر زن خوشگل و خوش فرم دارم ۴۰سالشه واقعا بدن روفرم و خوشگلی داره من زیاد تو دوران عقد میرفتم خونه مادرزنم .یه مبل سه نفره داشتم روبه روی اشپزخانه من هروقت میرفتم‌اونجا رو‌مبل سه نفره میشستم کون‌خوشگل ‌وخوش فرم مادرزنمو‌دیدمیزدم‌مخصوصا وقتی که ظرف میشست اسکاج میکشید ته ظرفا کونش دلبری میکرد با تکون‌خوردنش البته بگم‌مریم مادرزنم هیچ‌موقع جلو‌من‌راحت نبود همیشه پوشیده بود وهمین پوشیدگی باعث‌شد بیشتر بهش توجه کنم‌ وبه فکر سکس باهاش بیفتم موقع سکس با خانمم دوسه بار قربون صدقه کس و کون مامانش رفتم که خوشش نیومد دیگه ادامه ندادم یه شب که اونجا بودم رفتم داخل اتاق بخوابم دراتاق نیمه باز بود رفتم مریمو‌دید بزنم که دیدم‌جلو‌تلویزیون‌ خوابیده پاچه‌شلوارش‌تا زانشولباسشم رفته بالا شکمش پیداس اونشب دیدش زدم‌و جق زدم خودمو‌خالی کردم گذشت یه شب دیدم مریم فکر رفتن به حموم داره گفتم وقتشه یه دید تمام بزنم حموم‌ ودستشویی خونشون یه راهرو بینش بود که مریم خانم عادت داشت لباسشو تو‌حموم‌نمیپوشید میومد تو‌اتاق میپوشید چون برا همین اخرشب میرفت حموم که مطمعن باشه من خوابم یه نیم ساعتی گذشت از حموم رفتنش رفتم دستشویی دیدم صدای دوش حموم میاد که فهمیدم کارش تمومه میخواد بیاد بیرون تو دستشویی نشستم درم نیمه باز گذاشتم وقتی اومد بیرون از حموم از لای در حموم داشتم دیدش میزدم هنوز حوله روی خودش ننداخته بودبدنشو شیو کرده بود یه کس خوشگل ناز لای پاش بود سرمو بردم بالا تر دیدم اووفف دوتا هلو داره با توجه به سنش خیلی بدن خوب و نازی داره حوله رو انداخت روی خودش چرخید موهاشو خشک کنه کون نازو دلبرش و دیدم چه قمبل های خوش فرمی داشت چراغ حموم‌ خاموش کرد اومد بره متوجه شد در دستشویی بازه سرمو سریع انداختم پایین یه نگاه داخل دستشویی انداخت فهمید من داخل هستم‌درو بست رفت گذشت دیگه جلو‌من راحت بودمنم هروقت اونجا بودم مرتب چشم به اندامش بود یه شب خانمم گفت من خونه دوستم‌دعوتم‌تو‌برو‌خونه‌مریم جون من بعد میام رفتم دیدم‌تنهاست پدرزنم سر کاره نمیدونست من میرم درو که باز کرد دیدم یه لباس ساحلی کوتاه پوشیده تا زانو دیدمنم سریع رفت تو اتاق لباسشو عوض کرد اومد بیرون یه تیشرت شلوار پوشیده بود شکه‌شده بود که چرا سر زده رفتم تیشرتش گشاد بود وقتی میوه و‌جای اورد جلوم خم شد بزاره زمین از تو یقه لباسش ممه های خوشگلش که‌سوتین نبسته بود دیدم کیرم راست شده بود گرم‌صحبت‌شدیم که‌یهو‌گفت‌چرا اون شب منو‌دید میزدی من مادرزنتم و از این حرفا من اولش گفتم اتفاقی بود دید نمیزدم‌بعد اعتراف کردم گفتم تو خوشگلی و نازی دوستت دارم ناراحت شد در خونه رو باز کرد گفت برو بیرون بیرونم کرد داشتم میرفتم‌صدام‌زد برگشتم رفتم‌روبه روش سریع بغل کردم‌کونشو‌ فشار میدادم میخواست خودشو نجات بده هرچی سرو صدا کرد ولش نکردم‌بوسیدمش لباشو خوردم زبونم کشیدم رو گردنشو لاله گوشش دیه ساکت شد نفس زدنش شروع شد یه کم گردنشو خوردم کونش و‌مالیدم‌دیدم‌حشری شده گفتم بریم‌تو اتاق جواب نداد بغلش کردم بردمش تو اتاق خوابوندمش رو زمین لباسشو‌ دادم بالا اخ چه جیگری بود سفید ممه های ناز و سفت نوک ممه هاش سفت شده بو‌د‌مثل وحشیا شروع کردم به خوردن ممه هاش صداش رفته بود‌بالا سرمو‌میبوسیدممه‌ هاشو نوبتی خوردم زبونمو میمالیدم دور نوکشون خیلی حشری شده بود دستشو رسوند به کیرم از روی شلوار گرفتش باهاش بازی میکرد فهمیدم وقتشه لباسمو در آوردم.شلوارشو میخواستم‌دربیارم یکم مقاومت کرد نگذاشت شورتشو‌در بیارم منم از روی شرت کسشو‌بوییدم‌ولیس زدم چه مزه‌وبو‌خوبی داشت بعد گوشه شرتشو‌دادم‌کنار کیرمو‌از گوشه رسوندم به سوراخ کسش خیلی خیس بود کسش ولی تنگ بود به زور جا کردم کیرمواه‌ونالش در اومده بودیه چندتا تلمبه زدم گردنشو‌لیس میزدم دیدم صداش عوض شدو بدنش لرزید کسش خیلی خیس شده بود همینجور ادامه دادم دیدم چشاشو بسته کیرمو‌در اوردم‌به بغل خوابوندمش یه پاش دادم بالا از بغل کیرمو‌فرو کردکیرم‌تو‌کسش بود کون خوشگلش جلوچشمم ابمو‌کامل خالی کردم‌تو‌کسش هیچی نگفتم بیرون کشیدم‌لباس پوشیدم زدم بیرون زنگ خانمم زدم گفتم من نرفتم خونه مامانت شب بیا خونه خودمون .

نوشته: محسن

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.