رفتن به مطلب

داستان سکس مخفیانه با همسر برادرزن


dozens

ارسال‌های توصیه شده

 مرد متاهل × زن شوهردار × داستان سکسی × داستان زن شوهردار × سکس زن شوهردار × داستان مرد متاهل × سکس مرد متاهل ×

رابطه مخفی من و نسیم همسر برادرزنم - 1

نزدیک 9 ماهی میشد که بخاطر کارم مجبور شدیم بریم تهران و خونه پدر زنم زندگی کنیم . خونشون خیلی رفت و آمد داشت و تقریبا هر روز دخترو پسرش با همسراشون اونجا میومدن و خیلی وقتا شبم میموندن .اونقدی که بیشتر از خونه خودشون اونجا بودنو هر کدوم یه کشو پر لباس داشتن .
چند ماهی میشد که با زنم قهر بودیم و باهم سکس نمیکردیم این موضوع خیلی روم فشار آورده بود . از موضوع قهرما همشون اطلاع داشتن .نسیم (زن داداش خانومم) چند وقتی بود که توجه و محبتش بهم بیش از اندازه شد و من متوجه این موضوع شده بودم.از همون اوایل ازدواجش چون با خانواده شوهرش حال نمیکرد هر وقت میرفتیم تهران با من زیاد گرم می گرفت ولی من باهاش حال نمیکردم. بدن قشنگی داشت ورزش میکرد یه کمر باریک کون برجسته با سینه های 75 ازون سینه ها که همه میپسندن . بعد از تهران رفتنمون تازه چشمم گرفته بود قبلش زیاد بهش اهمیت نمیدادم چون سنش کم بود و اندامشم مثل الان نبود .ولی از وقتی رفتارش نسبت به خودمو دیدم بیشتر توجهم سمتش رفت و دیدم چه بدنی داره عاشق کونش بودم اونم متوجه نگاهای من شده بود و شلوارهای تنگو لباس های یقه باز میپوشید . زمانی که اونجا بود مرتب بهم سوئیس میداد و پذیرایی میکرد .توی جمع ک تنها بودم میومد پیشم مینشست و سر صحبتو باز میکرد . اکثر وقتا توی اتاق روی تخت دراز میکشیدم و تنها کارامو میکردم میومد لب تخت جلو آینه میشست موهاشو جلوم شونه میکرد یا بعد از حموم تو اتاق من سشوار میکشید و دلبری میکرد میومد کاغذ هامو بهم میریخت یا بالش سمتم پرت میکردو میرفت . گهگاهی گوشیشو میاورد از تلگرامو اینستا ازم سوال میپرسید . زمان غذا خوردن طوری می شست که روبروم باشه مرتب تو سفره خمو راست میشد سینه هاشو نشونم میداد . دیگه تا جایی پیش رفت که برام عکس لباس های لختی میفرستاد و نظرمو در موردش میپرسید که کدوم بهش میاد .همیشه فکر میکردم بهش پیام بدم بهش پیشنهاد بدم یا دنبال یه موقعیت بودم که تنها باشیم با هم و حسرت اون روزایی رو میخوردم که تنها بودیمو روش کراش نزده بودم ولی میترسیدم بی فکر کاری کنم از دستم بپره . یه بار قرار شد لبتاب شو بیاره تا براش درست کنم تنها رو تخت دراز کشیده بودمو با گوشیم ور میرفتم بقیه هم تو پذیرایی تلویزیون میدین که اومد گفت مهندس وقت داری یه نگاهی بندازی بهش .منم که از خدام بود قبول کردم . کنارم روی تخت نشست بوی عطرش دیوونم کرده بود . یه بالش گذاشته بود رو پاشو خم شده بود جلو طوری ک موهاش به بدنم میخورد راحت میشد سینه هاشو دید و شورتش که از پشت شلوارش زده بود بیرون .یه کم جابجا شدم گفتم چ خوش رنگه . پرسید چی گفتم همون بنفش توریه . خندید گفت هیز بیشعور و لباسشو کشید رو کمرش.کاملا متوجه نگاهم ب سینه هاش شده بود و هی میگفت حواست ب کارت باشه. داشتم دیونه میشدم بوی عطرش سینه های جذابش . عمدا دستم رفت روی رون پاشو گفتم بزنش ب شارژ. از روم رد شد جوری ک سینه هاش مالیده شد به صورتم .کیرم داشت منفجر میشد همش داشتم بدن لختشو تصور میکردم تا نشست دیگه نفهمیدم دستمو بردم تو یقش اصلا به این فکر نکردم ک کجام . شروع کردم به دستمالی سینه هاش شوکه شده بود و کاری نمی کرد . دست کردم زیر سینش نوکشو از سوتین دادم بیرون شروع کردم مک زدنو لیسیدن سینه و گلوش عطر روی بدنش دهنمو تلخ مزه میکرد . ولی من مدتها منتظر این فرصت بودم. همینطور ک لم داده بودم پتو رو کشیدم رو پام دستشو گرفتمو از تو پاچه شلوارک گذاشتم رو کیرم .با دستای کوچیکش سر کیرمو کف دستش گرفته بود میمالید میترسیدم ارضا بشمو گند بزنم ب خودمو لحاف تشک و اینکه چند ساعت قبلش حموم بودم و ضایع بود دوباره برم .کاملا تحریک شده بود اگه شرایطش بود همونجا میکردمش دوس داشتم برقا قطع شه تا تو تاریکی برام ساک بزنه داشتم ارضا میشدم دلم نمیخاست به این زودی تموم بشه که یکی از تو پذیرایی صدامون کرد که بیاین چایی بخورین تازه به خودمون اومدیم ک چکار خطرناکی کردیم . یهو دستشو کشید بیرون کف دستش خیسه خیس بود لیسیدش گفت قربون ابت بشم مهندس من.سینش کرد تو سوتینشو رفت بیرون . منم که شق بودم وایستادم وقتی خوابید رفتم پیش بقیه . اون شب تا موقع خواب روبروی هم رو مبل نشستیمو در مورد اون اتفاق چت کردیم و حرفای سکسی زدیم من از سینه های نرمو خوردنیش اونم از گرمی و سفتی کیر من . رضایت میشد از تو نگاهاش و لبخند های شیطنت آمیزش بهم فهمید با این که من ازون اتفاق حس پیروزی میکردم ولی انگار نسیم برنده اصلی بود که تونسته بود با لوندیاش به خواستش برسه و این تازه شروع ماجراهای منو نسیم بود …

  • Like 2
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • 3 هفته بعد...


رابطه مخفی من و نسیم همسر برادرزنم - 2

همون طور که گفتم اون شب حسابی توی چت با نسیم لاس زدیمو دیگه همه چی اوکی شده بود .شب اونجا موندن صبحا شوهرش ساعت4 بیدار میشد و 5 میزد بیرون . منم معمولا 5 بیدار میشدم که 7 سرکار باشم صدای در که اومد پاشدم مثل همیشه کارمو کردم در اتاق خودمونو طبق معمول بستم که زنم بیدار نشه هوا هنوز تاریک بود و چراغای خونه خاموش به جای در خونه بی اختیار رفتم پشت در اتاق نسیم درو باز کردم و رفتم داخل خیلی استرس داشتم چون مادر زنم خیلی باهوش بود و میترسیدم متوجه تیک تاک ما شده باشه و چون گوشای تیزی داشت میترسیدم فهمیده باشه که من هنوز بیرون نرفتم . ولی کیرم بدجوری شق شده بود و از دیشب گرسنه نسیم بودم . درو بستم آروم رفتم پشتش دراز کشیدم بغلش کردم و چسبوندم بهش دستم بردم توی یقش اونجا هنوز نمیدونستم ک شبا بدون شورت میخوابه .یهو از خواب پرید هنو گیج بودو تو تاریکی مطلق اتاق متوجه نشده بود که منم وقتی مالیدن سینشو شروع کردم گفت دیوونه اینجا چیکار میکنی گفتم دیشب کارمون نصفه موند هرچی اصرار کردم نذاشت لختش کنم گفتم دارم ازشق درد میمیرم بزا ابمو بیارم . با کلی اصرار قبول کرد برام ساک بزنه کیرمو از زیپ شلوار اورد بیرون همینطوری که به پهلو خوابیده بودیم رفت پایین و شروع کرد به خوردن . دیرم شده بود و استرس لو رفتنم داشتم بعد چند دقیقه دستمالی و خوردن کیرم داشتم ارضا میشدم بهش گفتم دارم میشم ابمو میخوری با سر گفت نه گفتم پس ابمو چکار کنم از کنار تشک شورتشو برداشت انداخت دور کیرمو تند تند برام با دست میمالید و سرشو لیس میزد منم دستو بردم تو یقش سینه هاشو گرفتم از فشاری که سینش اوردم فهمید که وقشته سرشو برد عقب و شورتشو گرفت جلو سوراخ کیرمو به جق زدن ادامه داد که یهو آبم اومد ریخت توی شورتش .سر کیرمو با شورتش تمیز کرد و گفت یدونه شورت باید برام بگیری حالا پاشو برو تا تابلو نشده. منم بی سروصدا از اتاق اومدم بیرون و رفتم سر کار . کل مسیرو تو مترو باهم چت میکردیم در واقع کل روز رو و همش بهم میگفت خیلی کله خری تو با این حشری بازیات , منم بهانم این بود که نمیشه ازت گذشت . خیلی راحت با تعریف کردن ازش میشد تو مشت گرفتش کیف میکرد ,وقتی از بدنش میگفتمو داف فامیل صداش میکردم منم اینو فهمیده بودم چون تو همون صحبت کردنا میگفت که هر وقت میره بیرون بهش پیشنهاد میدن این قبول نکرده .دیگه حرفامون فقط جنبه سکسی نداشت یه جور علاقه بینمون درست شده بود. اونجا بود که فهمیدم شوهر اونم مشکل داره و با هم سکس ندارن میگفت میره دکتر یه امپولی میزنه که بتونه شهوتشو کنترل کنه که من زیاد سر در نیاوردم ربطش چیه . میگفت حتی چند تا فامیلای شوهرش توی اینستا بهش پیام دادن و پیشنهاد دوستی دادن بهش. اون روز عصر تو مسیر خونه بهم پیام داد که همه رفتنو با پدر خانومم خونه تنهاس . وقتی رسیدم اون جلو تلویزیون خواب بود و پدر زنمم تو اتاق درو بسطه بود و بساطش به راه .همین ک رسیدم متوجه شدم خودشو بخواب زده لباسامو عوض کردم و اومدم افتادم روش هیچی نگفت و فقط یه لبخند ریز زد دستمو بردم زیر تنش و دوباره شروع کردم مالیدن سینه هاش و کیرمو فشار میدادم روی کونش دیدم این بهترین فرصت بود تا اومدم شلوارشو در بیارم با دست گرفتش . گفتم فقط بوسش کنم قبول کرد یه شورت مشکی لامبادا پاش بود که لای درز کونش رفته بود دو طرف کونشو بوس کردم تا خواستم شورتشم بدم پایین باز نزاشت گفتم میخوام سوراخشم ببوسم گناه داره دوباره رام شد شورتشو دادم پایین کونشو باز کردم سوراخشو یکم زبون زدم از بازو بسته شدن سوراخ کونش فهمیدم که داره حال میکنه همینطوری که رو زانو بودم خوابیدم روش کیرمو گذاشتم لای پاش , کصش حسابی خیس شده بود پاشو قفل کرده بود و نمیذاشت گفت زوده واسه این عزیزم .منم که میترسیدم دیگه نذاره ادا در بیاره قبول کردم .اول کونشو باز کردم سرشو دادم لا پاش یک دستمو بردم زیر سینه هاش یه دستمم دادم زیرش بهش لاپایی میزدمو کیرمو فشار میدادم به کصش . انقدر قبلش حشری شده بودم کیرمو اینور اونور مالیده بودم که بعد چند دقیقه ابم اومد دست خودمو لای رونش پر آب شد یه کم با کسش ور رفتمو گوششو خوردم . دیگه نزدیکای برگشتن شوهرش بود گفت بسه پاشو الان مجید میاد. روی شلوارم یه لک بزرگه آب افتاده بود دستمو با لباسم پاک کردم دوباره کونشو بوسیدمو شلوارو شورتشو دادم بالا گفتم تو میری حموم یا من برم .اونم گفت تو برو باید لباساتو عوض کنی .تو یک روز دوبار با نسیم ارضا شده بودم احساس ضعف میکردم از خستگی کارو کمر خالی همین که دوش آب باز کردم صدای شوهرشو شنیدم که سلام کرد بهش. داشتم به نسیم فکر میکردم که با اون همه آب لای پاش چکار کرده . به قول گزارش گرای فوتبال شروع طوفانی داشتم باهاش ولی من به فانتزیام فکر میکردمو کلی کارای نکرده که قبل رابطم با نسیم تو تخیلاتم باهاش داشتم

ادامه دارد …

نوشته: slash1100

  • Like 1
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • 5 هفته بعد...


رابطه مخفی من و نسیم همسر برادرزنم - 3

بعد از ماجرای اون روز و به مرور رابطم با نسیم خیلی صمیمی تر شده بود .شبایی که اونجا میموندن صبحش کار من این بود که برم تو اتاقشو یکم بمالونمش بعد برم سر کار هر فرصتی که گیر میاوردمو یه گوشه خونه تنها می شدیم می چسبیدم بهش و کیرمو میمالیدم به کونش یا سینه هاشو واسه چند ثانیه میمالیدم . مادر زنم یکم بهمون مشکوک شده بود چون نسیم چند بار بهم گفت که بخاطر پوشیدن لباسای باز جلوی من بهم گیر داده یا شاکی شده که چرا لباس زیاتو وقتی میشوری از توی حموم بر نمیداری .
کارمون شده بود سکس چت هروقت تنها بودم یا حتی سرکار یکم وسواسی بود همیشه بعد از ارضا شدنش بعد از اینکه عکس شورتش که خیس شده رو نشونم میداد میرفت دوش میگرفت بعد حموم هم عکسای لختیشو برام میفرستاد بجز عکس کصش .
بدجوری تو کفش بودم خیلی دوست داشتم ببینم چه شکلیه اما اصرار میکردم میگفت زوده . رابطمون ادامه دار شدو علاقمون بهم بیشتر یه وقتا گله میکرد که چرا توی جمع بهم کم توجهی میکنی و نگام نمیکنی مثل قبل . منم از ترس مادر زنم مجبور بودم که عادی تر رفتار کنم.
هر وقت خونشون مهمونی میگرفت زنگ میزد که شام چی درست کنه یا موقع پاسور بازی همیشه میگفت میخاد یار من باشه روبروم میشستو با نگاهش دیوونم میکرد . من حدود 8 شب میرسیدم خونه و روزایی که اونجا بود هماهنگ میکردیم به یه بهانه ای از خونه میومد بیرون توی پارکینگ یه راهو انباری داشت اونجا یکم لب بازی میکردیم و میمالیدمش یا اگه تو مودش بود کیرمو از زیپ شلوار در میاوردم و برام ساک میزد .
دوتا شورت سکسی توی کشوی خونه پدر خانومم داشت که هروقت تنها بودم و حشری میشدم میرفت سراغ اونا باهاش می زدمو آبمو میریختم توش عکسشو براش میفرستادم بعد تا کسی نیومده زود میشستمشو با سشوار خشک میکردم .قبلا گفتم که عاشق این بود ازش تعریف کنم . این که میدید انقد بهش نظر دارم بهش لذت می داد .عکس لباس زیراشو می فرستاد که انتخاب کنم کدومو بیاره اونجا.
کارم طوری شد که بعد 10 ماه زندگی خونه پدر زنم تصمیم گرفتم فعلا تهران بمونم . اخه قرار بود کمتر ازین بمونم ولی شرکتی که توش کار میکردم ازم خواست که یک سال دیگه وایستم یه خونه برام گرفتن و خونه زندگی رو اوردم تهران .
رابطم با زنم هنوز شکر آب بود اونم وقتی دید که تهران موندگار شدیم یه جا شاغل شدو صبا میرفت سرکار . و من تو کف کردن نسیم . همیشه فانتزیم این بود که بیارمش خونه در حالی که داره از پنجره بیرونو نگاه میکنه بچسبونم بهش بمالونمش بعد توی همون حالت شلوارشو در بیار و کونشو لیس بزنم .
یک روز زیادی باهاش فاز عشقو عاشقی برداشتمو ازش خواستم بیاد پیشم . اونم گفت صبح خبر میدم . صب که زنم رفت سرکار منتظر خبر نسیم بودم داشت دیرم میشدو باید منم میرفتم دیگه داشتم ناامید میشدم که پیام داد گفت تا 10 میام. منم خوشحال شدم . به یکی از همکارام که دوست صمیمی بود ارشدتر از من پیام دادم که کسی سراغمو گرفت بگو یه کم حالش خوب نبود علائم کرونا داشت نمیاد امروز . اون زمان هنوز صحبت کرونا بود و کارفرمای منم خیلی رو این موضوع حساس بود مخصوصا پیمانکارا . هرکس می خواست بپیچونه سرکار نیاد بهانش جور بود منم چون توی کارگاه ساختمانی کار میکردم راحت تر میشد بپیچونم .
نسیم ساعت 10/5 اومد پیشم واسه اولین بار بود که میومد این خونمون . خونه ای که توش بودم مال مدیرمون بود سمت چیتگر که تا زمانی تهرانم دست من داده بود . نسیمم اون سمتا رو خیلی دوست داشت یکمم حس حسادتش نسبت به خانومم تحریک شده بود که ما اونجا ساکن شدیم .
اومد و همون اول یکم لب بازی کردیم با خیال راحت . اون لباسی که تو عکساس دیده بودمو سلیقه خودم بود و بهش گفته بودم بپوشه یه نیمه تنه پولک دار که از پشت فقط بند داشت و بدون سوتین .مانتوشو در اورد یکم از تیپش تعریف کردم ک بتونم روش سوار بشم باهم لاس زدیمو این که بالاخره شد تنها گیرش بیارم . بعد دور خونه سرک کشیدن فضولی کرد و تبریک گفت و این که خونه نویی نتونسته کادو بیاره . گفتم خونه نویی کادوی من تویی عزیزم .حالا پاشو بیا دریاچه رو ببین بردمش سمت پنجره از پشت بغلش کردم همونطوری که ارزوشو داشتم . دستمو بردم دور شکمش . چون توی چتامون گفته بودو میدونستم خیلی روی گوشش حساسه رفتم سراغ خوردن گوشش .دست ب بدنش میکشیدم رو با لبام با گوشش بازی میکردم از پشت چسبونده بودم بهش طوری که بین منو دیوار ساندویچ شده بود . چند ثانیه ای نگذشت که اولین آخو گفتو با ناله اسمم صدا زد و سرش ب سمت اون گوشش که میخوردم خم کرد .واسه حشری تر کردنش با ولع بیشتری شروع به خوردن کردم و دستمو از زیر لباس بردم سمت سینه هاش .واسه خلاصی از اون وضعیت خودشو از دیوار جدا میکردو کونش بیشتر به کیر شق شدم فشارو میاورد .توی سکس چتامون دستم اومده بود که چیا دوس داره و چیا حسشو میپرونه . خیلی مراقب بودم که یهو فاز عن بازیش نزنه بالا .
مرتب قربون صدقش میرفتم با هر آهی که میکشید تو گوشش یه جووون میگفتم .یه دستمو از رو سینش برداشتم موهاش ک تو دهنم بود و دادم کنار گذاشتم روشکمشو آروم بردم پایین که بکنم تو شلوارش . انقدر کون گنده ای داشتو شلوارش تنگ بود نتونستم . دکمه شو با احتیاط باز کردم و زیپشو دادم پایین . دستمو بردم تو شورتشو خیسیشو حس کردم . تا حالا انقدر حشری ندیده بودمش حتی توی چت . یکم با کصش بازی کردم انگشتمو بردم تو سوراخش هرچقد حشری تر میشد فشار کونش ب بدنم بیشتر میشد . دیگه میشد صدای اب کصشو موقه مالوندن شنید .گوشش ول کردم زانو زدم رو زمین شلوارشو تا جایی ک تونستم دادم پایین بند شورتشو از لای کونش در اوردم چاک کونشو باز کردم . بوی کصش در اومده بود شورتش خیسه خیس بود . زبونو بردم سمت سوراخ کونش با نوک زبون دور سوراخش تاب میدادم. پایین کونشو باز تر کردم زبونم رسوندم به پایین چاک کصش صدای ناله هاش بلنتر شد. از لای پاش تا بالای چاک کونشو میلیسیدمو بالا پایین میکردم . نسیم فقط اه و ناله میکرد . اون خیلی وقت بود که بخاطر سرد بودن شوهرش سکس نداشتو کامل داشت لذت میبرد .همینطور که کونشو میخوردم با ی دست شلوارکو شورتمو باهم دراوردم کیر منم حسابی خیس شده بودو تا زیر نافم آب جمع شده بود .
بلند شدم سر کیرمو دست مالیدم که لیز بشه شورتشو دادم پایین اروم از لای رونش فشار دادم تو دستو از جلوش رد کردمو سر کیرمو لای چاکش کص گذاشتم لاپایی زدم . پدر خانومم معتاد بود . جنساشو نمیدونم کجا میزاشت ولی سوخته هاشو جم میکرد . منم گهگاه ازش کش میرفتمو داغ میکردم و میزدم رو سیگارم . صبحش ازون سوخته ها که آورده بودم با خودم زده بودم تو چایی نبات دیگه کم کم داشت باز میشد میدونستم حالا ها ابم نمیاد . کیرمو بین چاک کس و کونش حرکت میدادم حال میکردم بیشتر از حس حشرم دیدن نسیم تو اون حال و این که فانتزیم واعی شده بهم لذت میداد . پامو گذاشتم رو شلوارشو گفتم ک پاشو بکشه بیرون .شلوارک درآورد پاش باز کردمو واسه اولین بار میخواستم از کس بکنمش کیرمو گرفتم دستم یکم ب چاکش مالیدم و فرو کردم تو .اخ بلندی کشید و با ناله گفت آروم بکنم .وای چ لذتی داشت انقد کس نداده بود سوراخش مث تاره عروسا بود
سینه هاشو تو دستام گرفته بودم و گردنش میخوردم و تلمبه میزدم نسیمم دستش لای موهام بود و کیف میکرد.دستمو گذاشتم دو سمت کونشو ضربه هامو تندتر کردم . کیرم تو سفت ترین حالت ممکنش بود ولی زیاد حسش نمیکردم . ناله های نسیم که تند تر شد و فهمیدم داره ارضا میشه کیرمو در اوردم دوباره چسبیدم بهشو کیر شق شدمو گذاشتم لای کونشو میمالیدم بهش . واسه اینک حشرش کم نشه کصشو از جلو دست میکشید رو شونشو میلیسیدم . بهش گفتم نسیم میخوام بکنم تو کونت . گفت تورو خدا فقط آروم . واسه این که درد نگیره و نرینه تو حالم یه دونه ژل گرفته بودم از جیب شلوارکو در اوردمو حسابی مالیدم ب دور سوراخش کیر خودمم پر ژل کردم .اوردمش تو پذیرایی خمش کردم رو دسته مبلو کردم تو کونش .سرشو ک فشار دادم تو ی جیغ بلند کشید گفت درش بیار ولی اگه در میاوردم دیگه نمیذاشت از کون بکنمش . گفتم اروم باش کوسنو گاز بگیر صدات نره بیرون . اروم اروم فشار میدادم تو اونم مشت میکوبید روی مبل با این ک کوسن دهنش بود بازم صدای جیغش میومد .تا ته ک رفت تو تلمبه زدنو شروع کردم .دستامو بغل رونش گرفته بدم ک حرکت نکنه .چند دقیقه که کردمش درش اوردم . سوراخش باز شده بود من کیف میکردم . فقط اسممو صدا میزد و میگفت اخ مردم .بلندش کردم چرخوندمشو بغلش کردم ازش لب گرفتم تا اروم بگیره . گفتم الان ارضات میکنم ک درد یادت بره. یکم ک اروم گرفت.بلندش کردم گذاشتمش روی میز ناهار خوری .گفتم پاهاشو باز کنه و تکیه بده رو دستاش .تازه واس اولین باز کصشو از زوبرو میدیدم . از اون مدلا که چاکش از جلو زیاد معلوم نیست با دوتا لبه کوچیک بیرون زده . خم شدمو دوباره کصشو خوردم میخاستم ارضا بشه اینطوری . با یه دست سینه هاشو میمالیدم با اون دستمم چوچولششو .
زبونمم کرده بودم تو کصش جلو عقب میکردم براش .نسیمم با یه دست خودشو نگه داشته بود با اون دستم سروکله منو میمالید .
بعد یکی دو دقیقه با نفس نفس و دل زدن آبش اومد . حالا نوبت من . از رو میز اوردمش پایینو بردمش تو اتاق . دراز کشیدمو سرشو اوردم سمت کیرم با لیسید تخمامو زیر کیرم شروع کرد .هنوز حشری بود توری میخورد که بالاخره زورش به چایی نباته چربید .گرفته بود تو مشتش و میچرخوندو بالا پایینش می کرد تو دهنش .منم انگشت فاکمو گذاشته بود لای کصشو میمالیدم که بهتر بخوره.
وقتی حس کردم دیگه الانا وقتشه بهش گفتم بیاد رو بشینه . تو فیلم سوپرا اون حالت کابویی که دختره شیک میزنه رو خیلی دوس دارم . نشوندمش رو کیرم تا ته فرو رفت تو کصش ازش خاستم شیک بزنه تا ابمو بیاد . اینم بگم که من اسپرمام ضعیفه و نمیتونم بچه دار بشم واسه همین نگران چیزی نبودم . نسیم دستشو گذاشت رو سینه هام توی چشای هم خیره شدیم . هنوز پر شهوت بود . شیک زدنو شروع شد . دوباره نفساش به شماره افتاده بود با هیجان و استرس همین طور که کمر میزد روم گفت دوباره دارم میشم . افتاد روم با ولع لب میگرفتیم تا ابش اومد . از شدت حشر اون من دیگه حسابی تحریک شدم . بلندش کردم از روم گفتم تند تندتر بزن.نسیم که خسته شده بود خودشو داد عقبو انداخت رو دستاش . تند رو کیرم کمر میزد . داشت ابم میومد ک داد زدم داره میاد داره میاد .میخام بریزم تو کصت . اونم ادامه داد تا ابم اومد و همشو پاشیدم تو کس نسیم.
فقط مشکل اینجا بود که پامیشد گند میزد ب ملافه ها و زنم میفهمید. تو همون حالت دوتایی رو تخت حرکت کردیم ب سمت دستمال کاغذی. چند تا در آوردم دادم دستش همین که بلند شد گرفت لای کصشو اومد تو بغلم .یکم لاس زدیمو گفتیم خندیدم بعد رفت ک خودشو بشوره .
منو نسیم دو بار دیگه باهم سکس داشتیم و سه ماه بعد این ماجرا سر یه موضوعی دعوامون شد و دیگه رابطمون مثل قبل نشد

نوشته: slash110

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.