gayboys ارسال شده در 8 مرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مرداد بیغیرتی × همسر × ماساژ × داستان سکسی × داستان بیغیرتی × سکس بیغیرتی × داستان همسر × سکس همسر × خانومم و ماساژور سلام وقت بخیر همه دوستان اسم من یاشار و خانومم مینا که بهش میگم(کوس طلا) تقریبا باهم راحتیم و راحت علایق و خواسته هامون رو به هم دیگه میگیم. مینا ۳۱ سالشه قدش ۱۶۴ و وزنش ۶۳ کیلو سینه های ۷۵ و کون خوش فرمی داره چون بدنسازی کار میکنه ۲&۳ سالی هست ما تو سکس همه جور فانتزی داریم از فانتزی دیده شدن سکسمون تا چندتا کیر برای مینا و در مورد همه شون موقع سکس و هات بودنمون حرف میزنیم و این حرفا باعث حشری شدن و لذت بیشتر جفتمون میشه مینا عاشق ماساژه و خیلی دوست داشت ماساژ توسط یه آقا رو تجربه کنه ولی متاسفانه اعتماد کردن به آدما این روزا خیلی سخت یا حتی غیر ممکن شده ولی من چند ماه پیگیر یه ادم مطمئن بودم که مینا جونم به خواسته ش برسه و تو این مدت حین سکس فقط سوال می کرد کسی رو پیدا نکردی بیاد منو ماساژ بده، منم برای اینکه ببینم نظر خودش چیه بهش میگفتم خودت پیدا کن خب همه برا تو سر و دست میشکونن که ،میگفت من از کجا پیدا کنم دیوونه نمیشه من پیدا کنم خودت پیدا کنی بهتره خلاصه یه نفر رو از یه گروهی بود به اسم ماساژور ها پیدا کردم و پیام دادم که من متاهلم و یه ماساژور میخوام که بیاد منزل و منو ماساژ بده و گفت من در خدمتم و تعرفه ماساژ رو گفت من گفتم مشکلی نیست فقط جسارتا مدارکی دارید که ثابت کنه که ماسور هستید و دیدم چندتا عکس مدارکش رو فرستاد و گفت اینم مدرک بهش گفتم اگر همسرم هم ماساژ بخواد انجام میدید گفت بله مشکلی نیست فقط باید بینش چند دقیقه استراحت کنم گفتم پس من بهتون خبر میدم به مینا گفتم یه نفر پیدا کردم بیاد جفتمونو ماساژ بده گفت کیه؟ مطمئنه ؟گفتم نمیدونم کیه ولی ماساژوره مدارکش رو دیدم گفت باشه بگو بیاد ببینیم چیکار میکنه چن روز بعد به ماسوره که اسمش علی بود پیام دادم که کی وقت میکنی بیای؟ گفت شما تایم خاصی مدنظرتون ؟ گفتم جمعه اگر بتونی ساعت ۵ بیای عالیه و گفت باشه ساعت ۵ جمعه میام فقط لوکیشن بفرستید . جمعه از صبح استرس داشتم که نکنه پسره کار دستمون بده یا آبرو ریزی بشه یا مینا بدش بیاد (هزارتا فکر کردی که ادم میخواد فانتزیشو به واقعیت تبدیل کنه میاد تو ذهنش) به مینا گفتم برو حموم کامل کوستو سفید کن گفت مگه قراره کوسمو ببینه که کامل شیو کنم گفتم اون رفت که ماسکس میکنیم گفت باشه رفت حموم و اومد دیگه ساعت شده بود ۴ عصر قلبم تن تن میزد و دیدم علی زنگ زد گفت من احتمالا نیم ساعت زودتر بیام مشکلی که نیست منم گفتم نه بهتر ما منتظریم قطع کردم و به مینا گفتم نیم ساعت دیگه میاد گفت زودتر میام، گفت باشه مینا رفت تو اتاق گفت من آماده بشم منم تو گوشی بودم دیگه ساعت نزدیک اومدن علی بود مینا از اتاق اومد بیرون و دیدم یه لباس یه سره کِرِم داره از بالا تا پایین اونو پوشیده بدون سوتین و شورت کل برجستگی های بدنش مشخصه تو این لباس هر بار این لباس رو میپوشه من واقعا کیف میکنم از دیدن بدنش گوشیم زنگ خورد ،علی بود گفت من تو لوکیشن هستم کدوم خونه هستید گفتم پلاک فلان زنگ سوم که دیدم زنگ زد کامل دیگه استرس گرفته بودم قلبم داشت میومد بیرون در واحد رو باز کردم و دیدم علی با وسایل اومد و سلام و احوال پرسی کردیم و به مینا هم سلام داد و اومد تو گفت اول خودتون ماساژ میگیرید یا همسرتون ؟ به مینا نگاه کردم گفتم اول خانومم ،گفت پس اماده بشن که ماساژ بدم گفتم چی تنشون باشه گفت چون از روغن مخصوص استفاده می کنیم چیزی تنشون باشه که اگر روغنی شد مشکلی نباشه مینا رفت تو اتاق گفت بزار لباس بپوشم بیام بعد چن دیقه اومد برگام ریخت یه شورت و سوتین طلایی براق روش لباس خواب حریر و توری که زیبایی اونا رو چند برابر میکرد و اومد علی گفت اگر میشه لباس رویی رو دربیارید که راحت باشید البته پوشیدن لباس توری هیچ فرقی با نپوشیدنش نداشت مینا اومد دراز کشید و من رفتم رو مبل نشستم که تماشا کنم مینا رو به شکم دراز کشید و علی شروع کرد به ماساژ و از پاها شروع کرد و کم کم به رون های مینا رسید و مینا کیف میکرد، منم ک راست کرده بودم ولی به روی خودم نمیاوردم به علی گفتم اگر راحت نیستید شلوارتون رو در بیارید که روغنی نشه گفت شلوارک هست با اجازه اونو تنم میکنم و گفتم خب شورت باشه بهتره که شلوارک راحت نیستید گفت اگر شما میگید و موردی نداره با شورت ادامه میدم و دیدم بله یه شورت هفت ابی که کیرش از رو شورت قشنگ پیدا بود و اومد نشست رو پاهای مینا و شروع کرد از کمر به بالا رو ماساژ بده ،مینا دیگه شل شده بود و گفت اینجا رو ماساژ نمیدید(کونش رو نشون داد) علی گفت شورت دارید باید دربیارید و دیدم مینا کونش رو داد بالا و تو همون حالت شورتو دراورد ،دیگه خانومم کون لخت جلو یه نفر که نمیشناختیم دراز کشیده بود و علی شروع کرد لپ های کون مینا رو ماساژ دادن فقط ۱۰ دیقه بدون مکث کون مینا رو ماساژ داد دیگه معلوم بود مینا اماده پذیرایی از کیر شده چون نگاه کردم دیدم چشماش رو بسته و فقط لذت میبره و دیگه علی همزمان با دو دست کون مینا رو ماساژ میداد و هر بار که لپ های کون مینا رو بالا میداد قشنگ سوراخ کون مینا میومد بالا و تو چشم بود چون همزمان مینا کونش رو اروم میداد بالا و حس واقعا عجیب و لذت بخشی بود اما لذت بیشتر رو من میبردم که از نزدیک داشتم این لحظه ها رو میدیدم و تجربه میکردم چون تا کسی تجربه نکنه این لحظات رو نمیتونه بفهمه چه حسی داره ادامه دارد… نوشته: Yasharminajan واکنش ها : behrooz 1 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
behrooz ارسال شده در 17 دی اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی خانومم و ماساژور- 2 با احترام خدمت دوستان کونباز پوزش برای دیرکرد قسمت دوم . . علی همینطور داشت مینا جانم رو ماساژ میداد دیگه از کونش رد شد و به کمر رسیده بود، مینا واقعا لذت میبرد و کیف میکرد دست علی داشت به بندهای سوتین مینا میخورد که بهش گفت خانم روغنی نشه ، مینا گفت یاشار بیا این بند سوتین منو باز کن من که محو تماشای لذت مینا بودم انگار از خواب پرید سریع رفتم و بند سوتینش رو باز کردم و سوتینش رو دراوردم مینا که دراز کشیده بود اضافه های سینه ش از بغل هاش زده بود بیرون حالا لخت لخت بود جلو علی من نمیدونم چطوری خودش رو کنترل میکرد این ماسوره شاید زیاد دیده از این صحنه ها شایدم انقدر حرفه ایه که کارش براش از همه چیز مهمتره وقتی داشت کمر مینا رو ماساژ میداد از بغل هم نصف سینه هاش که بیرون بود با یه لطافت و هنر خاصی میمالید که واقعا من حشری شده بودم از لذت مینا کیف میکردم بعد به گردن رسید و ماساژ پشت که تموم شده گفت حالا برگردید که ادامه ماساژ رو انجام بدیم اگر مینا بر میگشت کامل هم سینه هاش و لبای کوسش تو دید بود ،مینا گفت همینطوری برگردم که علی ۲ تا حوله با عرض کم داد که بکشه رو سینه ها و کوسش مینا برگشت و حالا کل بدن سفیدش با برجستگی سینه ش خوشگل تر شده بود مخصوصا با اون حوله هایی که رو جاهای سکسی بدنش انداخته بود ،دوباره علی از پاها شروع کرد و کف پاها و انگشت ها و کم کم داشت میرسید به رونش اومد بالاتر و وقتی دستش میرفت بالا انگشتاش می رفت زیر حوله ولی حوله رو برنداشته بود فکر میکنم دستش که میرفت بالا قشنگ انگشتاش به کوس مینا برخورد میکرد چون مینا ریز داشت لبش رو گاز میگرفت بهش گفتم علی آقا اگر حوله مزاحمه برادرش که یهو مینا چشماش باز شد و منو نگاه کرد که انگار می گفت چی میگی بعد من برای اینکه مینا ناراحت نشه و راحتش کنم ،گفتم مینا جان اشکال نداره که حوله رو برداره؟ مینا دیگه نمیتونست بین لذت و شهوت چیزی بگه گفت هرجور راحت تره اشکال نداره که دیدم مینا اوکی داد و خوشش اومده ماسور هم حوله رو برداشت و اوه اوه لبای کوس مینا قشنگ زد بیرون و بیشتر از علی و مینا من کیف میکردم و عشق میکردم شورت علی هم روغنی شده بود برجستگی کیر و تخماش مشخص بود ادامه داد به ماساژ به کوس مینا رسید داشت اروم کنار لبای کوس مینا رو ماساژ میداد هنوز به بالای کوسش(تپلی کوسش و برجستگی بزرگه) دست نزده بود و داشت اماده میکرد مینا رو یعنی کامل داشت هوش از سر مینا میبرد خیلی کارش عالی و حرفه ای بود اروم لبای کوس مینا رو از پایین تا بالا نوازش میکرد بعد از چند بار تکرار این کار اروم لبای کوسش رو از هم باز کرد که چوچولشم نوازش کنه مینا یه آهی کشید ،اووووف دیدم اب مینا پشت اون لبای بزرگ جمع شده بوده قشنگ خیس خیس بود علی با اب خود مینا داشت چوچولش رو ماساژ میداد و یه دست دیگهش روی تپلی کوسش بود حدود ۷&۸ دیقه ای رو کوسش مانور داد و رفت سمت شکمش و دور نافش رو ماساژ میداد و واقعا دیگه انگار مینا روح تو بدنش نیست علی رسید به سینه ها و دیگه چیزی نگفت و خودش اروم حوله رو برداشت و مینا هم هیچ واکنشی نشون نداد نوک سینه های مینا واقعا بزرگه (بعضیا از نوک بزرگ سینه بدشون میاد ولی من واقعا دوست دارم بزرگی نوک سینه رو)بزرگی نوک سینه ش اندازه یه بند انگشته خیلی خوبه یعنی بخوای بخوری قشنگ تو دهنت حسش میکنی ، داشت سینه های مینا رو یکی یکی ولی با دو دست کامل میمالید و نوکش رو اروم بازی میداد یه لحظه دیدم شورت علی چسبیده به دست مینا و مینا کاری نمیکنه زیر چشمی دقت کردم دیدم مینا با حرکات ریز انگار داره یه حالی به کیر علی میده که انقدر به مینا حال داده حالا بهترین فرصت بود تا مینا که به اوج شهوت رسیده یه کیر داخل خودش حس کنه با اون همه اب کوسی که ازش سرازیر میشه . . . ادامه دارد به نظرتون این ماساژ به سکس با علی ختم میشه یا نه؟ نوشته: Yasharminajan . آموزش تماشای فیلم ها - آموزش دانلود فیلم ها - آموزش تماشای تصاویر . لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده