رفتن به مطلب

داستان سکسی خیانت به شوهرم


behrooz

ارسال‌های توصیه شده

     خیانت × داستان سکسی × داستان خیانت ×

شیرینی یک خیانت جاودانه

دو سالی از ازدواجم با پسر عمم آرش میگذشت تا اینکه خواهرش ندا که از من یه سال کوچیکتر بود توی شهری که ما زندگی می کردیم دانشگاه قبول شد ندا دختر حشر بالایی بود یادمه زمانی که دبیرستانی بودیم هم دوست پسر زیاد داشت و چه کارها که نمیکرد یادمه یه آبرو ریزی بدی درست کرد و فرستادنش خونه مادربزرگش توی یه شهر دیگه و اونجا دیپلم گرفت و الان به زور هم که شده بود پرستاری قبول شده بود و برای اینکه بهش اجازه بدن بیاد شهری که ما اونجا ساکن بودیم رو انتخاب کرده بود که بگه میاد پیش ما و ما حواسمون بهش هست واقعا من از ته دل از اومدنش خوشحال بودم چون یه هم صحبت صمیمی پیدا میکردم اما از طرفی هم مطمئن بودم اون ندا حشری که من میشناسم اینجا هم گند میزنه و ما بحرانها داریم باهاش روز اولی که رسید بهم گفت وااااااااااای مینا کونت چقدر گنده شده؟ لعنتی آرش همش از کون میکنه ؟خندیدم و گفتم مردها همشون عاشق چیه زنا میشن ؟گفت کونشون تو از اولشم کون خوشگل بودی آرش واسه همین گرفتت گفتم الان مطمئنم راست میگی چون به کونم رحم نمیکنه و چند باری به کونم زد و روش دست می کشید و میگفت لعنتی عجب چیزیه نوش جون داداشم سرشو آورد در گوشم گفت آخرین بار کی ؟گفتم دیشب گفت جون گفت داگی ؟گفتم نه روی شکم خوابیدم و اون نشسته بود روم و میکرد گفت پس حسابی گشاده زن داداش کون خوشگل گشادم عاشقتم اون روز بیشتر با من و کون و سینه هام ور رفت و دستمالی کرد و چرت و پرت گفتیم و خندیدیم بعضی شبا که با آرش سکس میکردم یواشکی میومد دید میزد یا فال گوش وایمیساد و فردا با حرفها و تیکه هاش میترکوندم و میگفت کوفتت بشه تو کیر میره توی کوست من باید بالشت بذارم لای پام یه بارم به زور اومد توی حمام و تا چند دقیقه فقط بدنم رو لخت نگاه میکرد و میگفت آرش چه هلویی داره و نوک سینه هامو فشار میداد و کوسمو میمالید و میزد روی کونم و میگفت تو یه بهشت بی انتهایی دختر چقدر وسوسه انگیزی از اون روز ندا همیشه باهام ور میرفت منم خوشم میومد و با هیچ کارش مخالفت نمیکردم گاهی حتی دستشو توی شورتم میکرد و کوسمو میمالید و میگفت جنده خانم چه زود هم خیس میشه خیلی از کارهاش خوشم میومد از بدنم خیلی تعریف میکرد و خیلی دستمالیم میکرد و حشرم رو بالا میبرد و شبش من به آرش پیشنهاد سکس میدادم و حسابی لذت میبردم و آرش میگفت الان شدی زنی که می خوام کیرمو ببوس تا بکنمت منم کیرشو بوس بارون میکردم و میگفت جووووونم کیر دوست داری ؟گفتم خیلی گفت توی کونت یا کوست؟گفتم اول کوسم بعد کونم گفت چشم مینا جون من فدات بشم امشب تا صبح کیرم ماله خودت بوسیدم کیرشو و اون شب انقدر کردیم که دوتایی بیهوش شدیم کم کم متوجه رفتارهای عجیب ندا شدم ترسیدم نکنه یه آبروریزی یا یه شر دیگه بپا کنه بهش گفتم بهم گفت فکر کردی فقط خودت کیر دوست داری ؟گفتم تو مگه پرده نداری ؟گفت اینو متاسفانه دارم واسه همین نمی تونم مثله تو کیر رو توی کوسم غیب کنم و گفتم دارم جدی حرف میزنم ندا گفت منم جدی گفتم مینا.گفتم حداقل نرید بیرون اینجا شهر کوچیکیه یهو یکی می بینه دایی ها و خاله هام همه تو رو میشناسن گفت چیکار کنم ؟ آقا عشق و حال پیشکش کجا بریم حرف بزنیم ؟بیارمش اینجا ؟ گفتم آره بیار اینجا حداقل کسی نمی فهمه گفت تو دهنت قرصه ؟گفتم آره حواسم بهت هست گفت بعد تو اینجایی چی ؟میشه تنهامون بذاری ؟گفتم نه یهو یه وقت آرش میاد شما دو تا رو توی خونه تنها می بینه شر میشه شما برید توی اتاق من اون سمت نمیام تا شما حرف بزنید گفت به تو میگن یه دختر دایی خوب گفتم زن داداش خوب چی ؟گفت تو هر چی باشی خوبشی .اولین بار که با سیاوش اومد یه پسر با قد متوسط و کچل بهش گفتم خاک تو سرت این چیه؟گفت کچله باحاله از کچلا خوشم میاد اوایل فقط صحبت بود اما بعد یکی دو ماه گاهی صداهای عجیبی از اتاق میومد و بعد از رفتن سیاوش باهاش دعوا میکردم میگفت کاری نمی کنیم باور نداری بیا ببین یه بار که از اتاقشون صدا آه و ناله میومد یواشکی رفتم نگاه کردم دیدم ندا لخت پاشو باز کرده و سیاوش داره میخوره کوسشو گفتم بذار اینا هم اینجوری عشق و حال کنن از سر کنجکاوی یه چند بار دیگه هم رفتم یواشکی دیدشون زدم این سیاوش کچله یه کیر کلفت و درازی داشت که می خواست بکنه توی کون ندا اما ندا قبول نمیکرد میگفت با این کیرت بکتی توی کونم جرش دادی بعدشم گردن نمیگیری و ول میکنی میری با سیاوش بحثشون شد و سیاوش انداختش روی تخت افتاد روش و گفت الان میکنم توی کونت و ندا داد زد مینا کمکم کن رفتم جارو رو برداشتم و اومدم دو تا زدم توی سر سیاوش و ندا هم بلند شد و سیاوش افتاد کف اتاق و لباسشو دادم بهش گفتم یا الان میری یا زنگ میزنم 110 که بدبخت بلند شد و گفت ببخشید دست خودم نبود و ندا دو تا سیلی بهش زد و گفت بدو گمشو بیرون حروم زاده گفتم بسه ندا کمک سیاوش کردم لباسشو بپوشه و بره اما واقعا کیر عجیب و غریبی داشت بهش نمیومد کیرش به این کلفتی و درازی باشه لباسشو پوشید و کلی عذرخواهی کرد و رفت .
وقتی رفت خندیدم و گفتم اگر من نبودم الان کونت با اون کیر جر خورده بود و با ندا خندیدیم ندا داگی شد و گفت بیا سوراخ کونمو ببین به نظرت اون کیر توش جا میشد ؟ سوراخ کونش معلوم بود تا الان دست نخورده بهش گفتم کون به این سفیدی و خوشگلی رو انداختی جلوی یه مرد و ازش میخوای نکنه ؟ این خودش یه جور شکنجه روانیه گفت من راضی بودم بهش کون بدم اما وقتی کیرشو دیدم خیلی ترسیدم تو نترسیدی ؟گفتم چرا و با هم خندیدیم ندا رفت حمام و من رفتم اتاق رو تمیز کنم که دیدم کیف پول سیاوش و یه گوشی نوکیا از این قدیمیا افتاده زیر تخت گوشی رو خاموش کردم و کیف پول رو هم برداشتم و رفتم سراغ شام درست کردن که چند باری به ندا زنگ زده بود که ندا هم خطشو خاموش کرد گفت پسره عوضی تازه بهمم زنگ میزنه گفتم از دوستای دانشگاهته ؟گفت نه رفته بودم کتاب بخرم باهاش دوست شدم شاگرد کتاب فروشیه. یواشکی شمارشو از توی گوشی ندا برداشتم نمیدونم چم شده بود دست داشتم اون کیر رو برای یه بارم که شده تجربه کنم آیا این کیر واقعی بود؟ اما من بهش دست زدم آره واقعی بود معلوم بود که با زن یا دختری هم ارتباط نداره شایدم اولین بارش بود فکرم کامل درگیر سیاوش بود فکر اینکه اون کیر توی کوسم باشه همیشه برام لذت بخش بود حتی ندا هم گاهی که کوسمو میمالید دستشو مشت میکرد میگفت لامصب سیاوشه کیرش اندازه دست من بود و می خندیدیم یه یه ماهی گذشت و ترم ندا تمام شد و گفت می خواد یه سر بره به مامان بزرگش سر بزنه و براش دارو ببره ندا که رفت فکر سیاوش بیشتر دیوونم میکرد خواستم با گوشی خودم بهش پیام بدم ترسیدم و رفتم سذاغ اون گوشی نوکیا قدیمیه فکر کردم تا الان خط رو سوزونده اما روشنش کردم و دیدم نه هنوز فعاله دوست داشتم بهش پیام بدم اما میترسیدم تا اینکه چند روز بعد آرش گفت میره تهران تا ضمانت پسرخالشو برای وام بکنه به منم گفت بیام اما گفتم نه نمیام هم خستم هم امکان داره ندا بیاد گفت زنگ میزنم بهش میگم زود نیاد گفتم نه زشته از آرش اصرار از من انکار خلاصه خودش رفت و من تنها شدم با ترس و اشتیاق به سیاوش با گوشی قدیمیه پیام دادم اگر کیف پولتو می خوای بهم زنگ بزن بعد از چند دقیقه به گوشی قدیمیه زنگ زد گفت سلام شما ؟ گفتم من فلانی ام ندا یادته ؟گفت بله ببخشید شرمنده گفتم الان وقت این حرفا نیست وسایلتو می خوای ؟گفت معلومه که می خوام گفتم امشب ساعت 8 بیا بگیرشون،سیاوش؟گفت جانم گفتم بخاطر اینکه مشکلی پیش نیاد تنها بیا گفت چشم.
رفتم حمام به خودم رسیدم و تمیز کردم گفتم امشب می خوام با تک تک سلولهای کوسم اون کیر کلفت رو حس کنم ترس و شهوت توی وجودم فوران میکردن نزدیکای 8 بود که یه بخور خوشبو هم روشن کردم که فضا سکسی تر بشه خونه پر بود از بوی خوش منم یه سارافونی مشکی زرد بدون شورت تنم کردم که تا روی زانوم بود و از بالا هم خط سینه ام کاملا مشخص بود خودمو توی آینه نگاه کردم واقعا سکسی شده بودم بخصوص با اون رژ قرمز پر رنگ زنگ رو زدن و از آیفون دیدم سیاوشه در رو باز کردم و اومد داخل و رسید دم آپارتمان سلام کردم از دیدنم جا خورد تعارفش کردم بیاد داخل گفت نه همینجا خوبه کیف و گوشی رو بدید برم ! اخم کردم بهش گفتم بیا داخل زشته دم در اومد داخل در رو بستم پشت در ایستاده بود منم رفتم توی آشپزخونه براش قهوه درست کنم که دیدم هنوز پشت در ایستاده گفتم کسی نیست من تنهام بیا داخل که آروم آروم اومد سمت آشپزخونه گفتم بشین دارم برات قهوه میارم با شکلات گفت ممنون لطفا وسایلمو بیارید من برم گفتم از من میترسی ؟گفت نترسم ؟هنوز سرم درد میکنه
با اخم بهش گفتم برو بشین که رفت نشست براش قهوه بردم و جلوش خم شدم تا بتونه راحت با چشم هاش زیبایی سینه ام رو ببینه و لذت ببره گفتم الان برات شیرینی هم میارم و برگشتم آشپزخونه و شیرینی رو آوردم و گفتم تقصیر خودت بود
تو آدم تو اشتباه انتخاب کرده بودی آدم واقعی تو یه مکث کردم تا صورتش به سمتم برگرده و با دست چپم لباسمو دادم بالا تا کوسم کاملا مشخص باشه و یه لبخند شهوتی زدم که مات و مبهوت فقط نگاهم میکرد اومدم جلوش ایستادم و کوسمو مقابل صورتش گرفتم و لباسمو دادم بالا و سرشو به کوسم فشار دادم
عزیزم ازش خوشم اومد اول کوسمو بوسید 5 بار بوسیدش بعد شروع کرد خوردن دستمو کردم توی موهاش و بلندش کردم و ازش لب گرفتم و دستمو بردم سمت کیرش و فشارش دادم گفتم برام لخت شو بی هیچ حرفی لخت شد گفتم بریم توی اتاق رفتیم توی اتاق و کیر کلفتشو کردم توی دهنم گفتم جون این کیر کلفت الان ماله منه توی دهنم نمیرفت فقط کمی تا بعد از ختنه گاه با زبونم حسابی سرشو لیس زدم و هر چی توف داشتم روی کیرش خالی کردم رگ های کیرش برجسته شده بودن و منم چندین بار رگهای کلفت شده کیرشو بوسیدم و خوابیدم و گفتم بکنش توی کوسم و نامردی نکرد و تا ته کردش توی کوسم یه جیغی زدم یاد شب عروسیم افتادم که آرش اولین بار کیرشو کرد توی کوسم گفتم سیاوش جانم آروم بدبخت زبونش بند اومده بود هیچ حرفی نمیزد و آروم شروع کرد تلمبه زدن واقعا لذت بخش بود کیرش همه فضای کوسمو پر کرده بود و با همه وجودم کیرشو حس میکردم تازه فهمیدم کیر یعنی این، کم کم تلمبه هاش تند تر میشد و منم نفسم بند اومده بود و از لذت هر دو سکوت کرده بودیم و فقط صدای آه و ناله و لذت میومد تا اینکه آب سیاوش اومد و خالیش کرد توی کوسم و افتاد روم سرش روی سینه هام بود که گفتم بخورشون و شروع کرد خوردن سینه هام سینه هامو پر از آب دهن کرده بود بلند شد و نشست روی سینه هام و کیرشو لای سینه هام عقب جلو میکرد بهش گفتم چجوری کیرت اینجوری شده ؟ خندید و آوردش دم دهنم و منم بوسیدمش و می خندید و دوباره کردش توی کوسم و شروع کرد تلمبه های سریع و محکم زدن منم التماسش میکردم آرومتر سیاوش جان؟ سیاوش پارم کردی سیاوش ؟من ارگاسم شدم اما سیاوش انگار گوش هاش کر شده بود و با همه توانش توی کوسم تلمبه میزد.
خیلی خوشحال بودم که تونسته بودم بر ترسم غلبه کنم و طعم کیر کلفت سیاوش رو بچشم برای همین کامل خودم رو در اختیار سیاوش قرار داده بودم تا حسابی لذت هاشو ازم ببره تا اینکه آبش اومد و افتاد روم نفس نفس میزد سرشو بوسیدم و از روم بلند شد و خوابید کنارم همدیگه رو بغل کرده بودیم گفتم بهت حال داد؟
جوابی نداد یه سیلی زدم بهش چشماشو باز کرد گفتم بهت حال داد ؟ بوسیدم و گفت خیلی حال داد حق با تو بود آدم من تو بودی گفتم تازه اولشه و لبخند زدم گفت یه بار دیگه هم بکنم ؟
گفتم از الان تا هر وقت که بخوای هر چند بار که بخوای میتونی بکنی گفت واقعا ؟
گفتم فقط به یه شرط ؟
گفت هر چی باشه قبول!
گفتم به اعتمادم خیانت نکنی و تا ابد رابطه مون بین ما دو تا بمونه گفت قول میدم تا ابد مثله یه راز توی سینم نگهش دارم .
گفتم منم قول میدم تا ابد هر چقدر که بخوای هر چی که خواستی بهت بدم و از هم لب گرفتیم و با دستش کونمو نوازش میکرد چرخیدم و پشتمو بهش کردم گفتم ماله خودته و چسبید بهم میگفت جونم چه کون نرمیه کیرش لای کونم بود گفتم سیاوش بیا بریم قهوه و شیرینی بخوریم گفت یعنی نمیدی کونتو بکنم ؟
گفتم امشب انقدر بهت میدم که از خوشی و لذت بیهوش بشی
بذار با هم حسابی عشق و حال کنیم با دستمال کاغذی خودمو تمیز کردم و رفتم سارافانم رو پوشیدم و رفتم یه قهوه برای خودم بریزم و چون قهوه سیاوش هم سرد شده بود یکی هم برای اون ریختم و از دستشویی اومد بیرون لخت بود بلند شدم ایستادم گفتم از پشت بغلم کن ،از پشت بغلم کرد و دستاشو گذاشتم روی سینه هام چشمامو بسته بودم و کیرشو با همه وجودم لای کونم حس میکردم گفتم سیاوش ؟
گفت جانم گفتم دوستم داری ؟گفت تو یه تیکه جواهری
در گوشم گفت امشب یه جوری میکنمت که نتونی راه بری توی سر من میزنی ؟گفتم ببخشید گفت به یه شرط می بخشم گفتم چه شرطی ؟گفت به شرطی که نهنگم رو توی دریات سیر کنی
یکم فکر کردم گفتم از دریام سیرت میکنم و زانو زدم و شروع کردم خوردن کیرش و حسابی توف مالیش کردم کف هال داگیم کرد و کیر توف مالی شدشو به سوراخ کونم میمالید و خودشم سوراخ کونم رو توف زد و کیرشو کرد توی کونم میگفت جوووونم عجب کونیه و شروع کرد تلمبه زدن زبونش باز شده بود میگفت چه رویاییه این کون جونم فدات بشم عجب کون دمبه ایه و تلمبه هاشو تندتر میکرد گفت یه اعترافی کنم ؟دوست ندارم آبم بیاد دوست دارم تا ابد توی کونت تلمبه بزنم گفتم خب بزن تا ابد توش تلمبه بزن ماله خودته گفتم سیاوش من زانوم درد گرفته بریم توی اتاق گفت نه صبر کن داد زدم نمی تونم!
گفت باشه باشه و کیرشو دراورد و منم بلند شدم و رفتم توی اتاق و سیاوش پشت سرم می گفت چه کون خوشگلی داری و رفتم روی تخت خوابیدم و گفتم بکن توی کونم و پاهامو جفت کردم سیاوش شگفت زده بود و میگفت جونم چه کون خوشگلیه و دو سه بار بوسیدش و یه توف زد و کیرشو کرد توی کونم و شروع کرد تلمبه زدن هیچ وقت فکرشم نمیکردم جز آرش به مرد دیگه ای بدم اما امشب یه مرد کچل کیر کلفت روم خوابیده بود و داشت توی کونم تلمبه میزد خودمم باورم نمیشد که من چنین کاری کردم .
از اون ماجرا یه سالی گذشت و ندا با یکی از همکلاسی هاش ازدواج دانشجویی کردن و آرش و پدر پسره کمک کردن و یه جایی رو رهن کردن البته پسره که اسمش میثم بود پاره وقت توی یه درمانگاه کار می کرد میثم پسر خوش قیافه ای بود خیلی هم شوخ بود منم به تلافی همه اذیت هایی که ندا در طول مدت اقامتش در خونم انجام میداد از خجالتش دراومدم و کوسشو میمالیدم میگفتم میثم اینو چند بار در هفته میکنه ؟ندا میگفت اوایلش هر شب اما الان دو بار در هفته انقدر براش میمالیدم خیس میکرد میگفت مینا جنده نکن گفتم خوبه که امشب میدی میثم جرش بده گفتم جنده خانم ؟میثم تا حالا این کون هم کرده ؟
گفت سه بار گفتم جون پس آقا میثم هم بلهههههه؟ گفت خیلی بیشتر التماس میکنه که بکنه اما من نمیدم گفتم چرا ؟گفت لوس میشه گفتم گناه داره توی سکس برای مردا نباید محدودشون کنی مردا دوست دارن هر کاری بخوان بکنن گفت من هم روش های خودمو دارم گفتم تجربه من میگه مرد باید در سکس به همه خواسته هاش برسه وگرنه سرخورده میشه اون لذت واقعی رو نمیبره گفت کونم بزرگ میشه گفتم اینا شعره ربطی نداره گفت الان کون خودتو ببین گفتم من رفتم باشگاه چون آرش کون اینجوری دوست داشت گفت الان آرش به حرفت گوش میده ؟گفتم آره گوش میده همیشه هم بهش کون میدم …
دوست داشتم بهش بگم که … اما گفتم بی خیال .
سکس با سیاوش به دهنم مزه کرده بود و اینکه هیچ کس نفهمیده بود بیشتر بهم جرات داده بود واسه همین با فهمیدن نقطه ضعف رابطه ندا و میثم دلم می خواست میثم هم برده کونم کنم اما میثم خیلی گاگول تر از اون بود که به نخ هایی که بهش میدم توجه کنه منم گفتم به جهنم برو التماس کون استخونی ندا رو بکن تا اینکه یه روز برای سرویس کولر اومد خونمون فکر کردم تنها اومده اما این ندا نکبت هم با خودش آورده بود که ندا اومد بالا گفت یه سری کار بانکی داره الانم دیر شده و تا ظهر درگیره و رفت گفت فقط یه ناهار درست کن دستمزد شوهرم برای سرویس کولر گفتم چشم اصلا ناهار از بیرون می گیریم گفت من جوجه می خورم با استخون گفتم چشم عزیزم ندا رفت و منم فوری رفتم یه شلوار تنگ بدون شورت پوشیدم یکمم کشیدمش بالا قشنگ کوس و کونم مشخص بود میثم کارش تمام شد و اومد پایین تا چشمش به من افتاد زبونش بند اومده بود چشم از من برنمیداشت گفتم این بار توی تله من افتادی این امروز کونمو جر میده از اینجا میره براش شربت آوردم به عمد ریختم روش و گفتم برید حمام از لباس های آرش براتون میارم ترسیدم توی حمام جق بزنه که مدام در زدم و تیکه تیکه به بهانه های مختلف نذاشتم آرامش داشته باشه که کاری کنه ازم حوله خواست گفتم حوله ها همه کثیف بودن شستم گفت لباس بیار بپوشم تا بیام بیرون گفتم کسی که نیست شما برو توی اتاق من لباس میارم گفت نه شما لباس بیار گفتم وااای میثم خستم کردی کسی که نیست بیا برو دیگه گفت چشم چرا ناراحت میشی؟گفتم اینجوری صورت خوشی نداره گفتم نه اشکالی نداره منم میرم توی اتاق تا شما راحت رد بشی رفتم توی اون اتاق و کامل لخت شدم و بعدش صدام کرد پس لباس چی شد ؟گفتم الان میام ازش میترسیدم مبادا پسم بزنه و آبروم پیشش بره اما دیگه چنین فرصتی گیر نمیاد و لخت رفتم توی اتاقی که میثم بود ،میثم لخت بود منم لخت منو که دید زبونش بند اومده بود یه چرخ زدم گفتم ندا رو امروز فراموش کن امروز شانست زده تا یه کوس و کونی که آرزوشو داشتی رو یه دل سیر بکنی روی تخت خم شدم و گفتم این کون رو نمی خوای ؟من برم ؟ یه صدای آرومی گفت نرو همون جوری خم بمون گفتم چشم و اومد سمتم و کونمو نگاه کرد گفت این رو آرش گایده ؟ این کون نیست غاره گفتم شاهکاره آقا آرشه گفت من کوستو نمی خوام می خوام فقط این کون خوشگلو بگام گفتم امروز روز توعه هر چقدر می خوای بگایش کونم رو میبوسید و میگفت از روز اولی که دیدمت دلم می خواست کونتو بگام اما فکر نمی کردم بدی گفتم منم از وقتی فهمیدم ندا بهت کون نمیده دوست داشتم بهت بدم اما هر چی بهت نخ میدادم نمی گرفتی خندید و گفت مینا روغن نداری ؟دوست دارم روغن بزنم بکنم گفتم کجاست رفت آورد و کیرش و سوراخ کونم رو چرب کرد و شروع کرد تلمبه زدن گفت اینجوری خیلی گشاده حال نمیده مینا بخواب روی شکمت و پاهاتو جفت کن و خوابید روم و کیرشو کرد توی کونم و شروع کرد تلمبه زدن گفتم دوست داری ؟گفت خیلی گفتم بهت حال میده ؟گفت خیلی ،مینا چند نفر تا حالا این کون رو کردن ؟گفتم آرش فقط گفت نترس راستشو بگو چند نفر دیگه رو مثله من با این روش گیر انداختی ؟گفتم هیچکس رو گفت خیلی حرفه ای دقیقا میدونی چیکار کنی.از کجا میدونستی من قبول میکنم ؟گفتم از نگاهات معلوم بود تو تشنه کون بودی و یه کون گنده و سفید جلوت بود آرشم همینجوره از هر چی بگذره از کون نمیگذره گفت مشخصه گاییده کونتو گفتم وظیفه زن همینه بده شوهرش بگایتش شوهر نگاد کی بگاد ؟گفت جونم جونم خوش به حال آرش این ندا خواهرمو میگاد تا بذاره کوسشو بگام کون پیشکش زود ارضا میشه نمیذاره من آبم بیاد گفتم از امروز مینا رو داری هر چقدر دلت می خواد می تونی بگایش گفت مینا داری چیکار میکنی ؟گفتم دارم کون میدم گفت به کی ؟گفتم به میثم جون گفت میثم داره چیکارت میکنه ؟گفتم کونمو میگاد
گفت کیر میثم رو دوست داری یا کیر آرشو؟
گفتم دوتاشو گفت کاش میشد با آرش دو تایی بگایمت دو تا کیر همزمان دوست داری ؟گفتم من کیر دوست دارم حالا هر تعدادی گفت جونم انقدر توی کونم تلمبه زد که روغنه مثله روغن سرخ کردنی جلز ولز میکرد که یهو گفت آبم الان میاد پاشو بریزم روی سینه هات وقتی آبش اومد دو قطره بود اونم شبیه آب نارگیل اصلا از اون مایع سفید و لزج خبری نبود گفتم چرا آبت اینجوریه ؟
گفت چشه ؟گفتم آخرین بار کی سکس داشتی ؟گفت 4،5 روز پیش گفتم آب آرش سفید و لزج و زیاده نه دو قطره تازه خیلی هم دیر اومد لعنتی اسپرم نداشت اما رکورد طولانی ترین تلمبه توی کونم ماله میثم بود از اون روز تجربه سکس با 3 تا مرد رو داشتم که واقعا تجربه جذابی بود و وجه اشتراک هر 3 تاشونم این بود که اگر یه بار از کوس میکردن دو بار از کون میکردنم تقریبا دو سال از سکس با 3 تا مرد می گذشت که باردار شدم اونم دوقلو یه پسر یه دختر از میثم که خیالم راحت بود که با اینکه بعدها چندباری هم از کوس بهش دادم اما اسپرمی نداشت که حاملم کنه یا کار آرش بود که بیشترین کوسم رو به اون دادم یا کار سیاوش که میگفت کوستم باید مثله کونت گشاد کنم و دیگه بیشتر توی کوسم میکرد بعدها با اصرار سیاوش تست دادیم و بچه ها ماله اون بودن تازه کیر پسرمم مثله باباشه با اینکه الان 3 سالشه اما کیرش اندازه کیر میثمه .
هنوزم با هر 3 تاشون سکس دارم هنوزم هیچ کس نفهمیده …
تازه اسم پسرمم گذاشتم سیاوش و اسم دخترمم گذاشتم مینو
تا روزی سیاوش منم مایه لذت و آرامش یه زن باشه

نوشته: مینا

 

  • Like 1
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.