رفتن به مطلب

arshad

ارسال‌های توصیه شده

     خاطرات نوجوانی × گی × داستان سکسی × سکس کی × داستان گی ×

شمال با بکن خوب

سلام من پارسا ام
۱۶سالمه و پوستم سفید قدم۱۷۰وزنم۶۸
من حتی ی دونه مو هم دربیاد سریع میزنم چون دوس ندارم پاهامو کونم مو داشته باشه…
من کلا ادم حشری‌ام وقتایی م میرم حموم با یک خیار کوچولو خودمو ارضا میکنم،انقدر خیار و هویج تو کونم کردم کونم باز شده،
من با مادربزرگم زندگی میکنم پدر مادرم تو تصادف فوت کردن و یک داداش بزرگ دارم ک تهران زندگی میکنه من خودم مشهدم…
خلاصه تو ۳ماه تعطیلی یکی از بچه محلا بهم گفت پایه‌ای بریم شمال گفتم باید اجازه بگیرم،
علی۸سال ازم بزرگتره 24سالشه پسر خوبیه ولی فقط منو دوستام میدونیم چقدر دیوثه چون هروقت منو میبینه انگشتم میکنه و از کونم تعریف میکنه…
مادربزرگم علی رو میشناسه و بهش اعتماد داره گفت چون با علی میری اشکال نداره…
منو علی و رضا(رفیق علی) صبح دوشنبه حرکت کردیم با ماشین علی رفتیم…
روز بعد رسیدیم بابلسر و یک ویلا اجاره کردیم رضا رفت دوش گرفت و رفت دنبال ناهار
منو علی تنها بودیم علی گفت بیا بریم یک دوش بگیریم.گفتم رضا میاد میبینه زشته،به رضا زنگ زد گفت هر وقت اومدی زنگ بزن یک وقت خواب نباشیم اونم گفت باشه.
منو علی رفتیم حموم همو شستیم یهو علی ازپشت بغلم کرد منم خندیدم میگفتم نکن
میگفت بیخیال اومدیم شمال عشق وحال دیگ
شورتشو دراورد کیرشو گذاشت لای پاهام من برگام ریخته بود گفتم علی منو اوردی شمال ک بکنیم گفت اره دیگ ولی ب رضا هیچی نمیگم.
دستمو گرفت گذاشت رو کیرش گفت بمالش منم گفتم قسم بخور ب رضا نمیگی گفت ب جون مادرم نمیگم…
منم گفتم اوکی شروع کردم کیرشو مالیدن اونم حال میکرد میگفت دستات چقدر نرمه جووون.
بهم گفت بشین بخورش منم دلمو زدم ب دریا گفتم فقط چون رفیقمی واست اینکارارو میکنم.
زانو زدم جلوش کیرش تقریبا۱۴سانت بود کردم دهنم داشتم میخوردم واسش ک یهو زنگ زد گفت من نزدیکم…علی ضدحال خورد گفت لباس بپوش برو بیرون،
خلاصه ناهار و زدیمو رفتیم دور زدیم و شام خوردیم اومدیم ویلا رضا گفت من میرم تو اتاق میخوابم منو علی تو پذیرایی خوابیدیم،منم خوشحال ک امشب بجای خیار کیر واقعی میره توم،ساعتای 1 بود سرم تو گوشی بود علی بهم چسبید گفت گوشیتو بزارش کنار ک وقت خوردنه کیرمه،منم گفتم چشم یکم کونمو مالید و گردنمو خورد و با کیرم ور رفت ک حشریم کرد سریع پتو رو زدم کنار رفتم سراغ کیرش کمربندشو باز کردم شلوارو شورتشو کشیدم پایین کیرش شق شده بود کردم تو دهنم مثل جنده‌ها واسش میخوردم سرمو گرفته بود بالا پایین میکرد،بهم گفت لخت‌شو 69 بزنیم.
69شدیم اول کیرمو میخورد یهو زبونشو کشید رو سوراخم من از خود بیخود شدم گفتم اه
گفت جووون دوست داری گفتم خییییلی
یهو انگشتشو کرد تو سوراخم دید راحت رفت توش گفت تو ک صفر نیستی ب کیا دادی منم گفتم با خیار سوراخمو باز کردم گفت پس تو جنده بودی و نگفتی.
منو ب شکم خوابوند بالشت گذاشت زیرم کونم اومد بالا رفت روغن سرخ کردنی اورد مالید ب کونم و سوراخم،کیرشو گذاشت رو سوراخم اروم کرد توم من دردم گرفت چون واقعا کلفت بود کیرش دوست داشتم داد بزنم ولی نمیشد رضا میفهمید،دستشو گذاشت جلو دهنم شروع کرد تلمبه زدن خیلی خوب بود هم درد هم لذت.
اروم در گوشم میگفت جوووون عجب سوراخ داغی داری دوست دادی جر بدم کونتو منم با سر اشاره میکردم اره
از روم پاشد دراز کشید گفت بشین روش
من کیرشو گرفتم کردم تو کونم یک ضرب نشستم همه‌ی کیرش تو کونم بود خیلی حال میداد کیرش میخورد به پروستاتم.رو کیرش بالاپایین میشدم صدا تلمبه زدنم تو خونه پیچیده بود دیگ برام مهم نبود رضا بفهمه یا نه.
علی میگفت دوست داری رضا بفهمه انقدر تند تند بالا پایین میشی.من انقدر حشری بودم میگفتم اهههه بفهمه برام مهم نیست ولی فک کنم فهمیده بود…
خلاصه بهم گفت داگ استایلشو
منم گفتم چشم اومد پشتم زد رو کمرم گفت قشنگ خم کن
کونم اومد بالا کیرشو کرد توم از شونه هام گرفت محکم تلمبه میزد منم ناله میکردم
خیییلی حال میداد هی میگفتم من جنده‌ی توام علیییی کونمو پاره کن عاشق کیرتمممم
یهو گفت داره میاد بریزم توش گفتم نه میخورم.
یهو کشید بیرون گذاشت دهنم سرمو گرفت کیرشو تا ته کرد تو دهنم یه عالمه اب اومد از کیرش منم همشو قورت دادم کیرم تمیز کردم.
منم خواستم جق بزنم گفتم میشه کیرتو بکنم دهنم یا بکنم تو کونم جق بزنم گفت نه نیم ساعت دیگ ابتو میارم…
نیم ساعت بعد دوباره از بقل خوابیده کردتوکونم خودشم واسم جق میزد من از اون زودتر آبم اومد تو بغلش لرزیدم تا حالا اینجوری نشده بودم اونم از لرزش من زود ابش اومد خیلی بهم حال داد،تا اخر مسافرت هر شب کارمون شده بود سکس خیلیم راضی بودم ازش…

نوشته: پارسا

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.