رفتن به مطلب

ارسال‌های توصیه شده

     تجاوز × ارباب و برده × میلف × داستان سکسی × داستان تجاوز × داستان ارباب برده × سکس ارباب برده × داستان میلف × سکس میلف × سن بالا × داستان سن بالا × سکس سن بالا ×

شوگر مامی وحشی

سلام دوستان . مجیدم ۴۰ ساله . از همسرم جدا شدم یه بچه دارم که با زن سابقم زندگی میکنه و هفته ای یه بار میاد پیشم . ۱۸۰ قد ۹۰ کیلو وزن تو پر چهره بدک نیست سبزه کیر کلفت . سریع میرم سر اصل داستان . یه رفیقی دارم به اسم علی رضا کس باز حرفه ای . زن و بچه داره ولی هفته ای ۴ تا کوس مختلف نکنه هفته اش به سر نمیاد . چند باری هم کوس آورد و ما هم کردیم . یه روز زنگ زد یه کوس بیاد قیمت و اوکی کرد زنه با نیم ساعت تاخیر اومد . اومد تو دیدیم که زن ۴۷ الی ۵۰ ساله است . علیرضا گفت چقدر دیر کردید من کار دارم نمیتونم برنامه کنم . زنه هم گفت ترافیک بود و من راه دور اومدم و مشتری قبول نکردم که اومدم تا اینجا و … داشت دعواشون میشد گفتم من میکنم اشکال نداره . خلاصه پول کوسش و دادیم من رفتم تو به ۷ روش سامورایی ترتیب زنه رو دادم . اومدیم بیرون زنه رفت ‌. رفتم تو اتاق علیرضا کلی بد وبیراه به زنه گفت و گفت به خاطر صد گرم گوشت حرفم و ریدی توش باید ردش میکردیم اسکل گیرمون آورد و من پول بابت کس پیرزن نمیدم و … گفتم به خدا بد نبود بعد کلی تعریف از کوس و کون زنه علیرضا یه کم آروم شد گفتم من از سن بالا بیشتر خوشم میاد تا بچه . گفت اگه سن بالا دوست داری یکی از بچه ها یه ۵۵ ساله تو دستش داره پول هم بهت میده ولی سکس غیر معمول باید بکنی باهاش . گفتم غیر معمول چیه ؟ گفت نمیدونم وایسا . زنگ زد به دوستش . طرف بالای ۱۰۰۰ تا کوس دست و بالش بود و برای کله گنده ها کوس جور می‌کرد و پول خوبی هم به جیب زده بود . زنگ زد بهش و گفت مجید دوستم کوس پیرزن خیلی دوست داره الان هم ی پیرزن و زد زمین . اون کیسی که دو ماه پیش به من گفتی و داریش ؟ دیدم داره میخنده و با سر تکون دادن به من نگاه میکنه . گفت بیا با خودش صحبت کن . گوشی و داد به من و با منصور راجع بهش صحبت کردم .زیاد توضیح نداد ولی گفت زنه اسمش آذر ۵۶ ساله سوپر حشری و سوپر پولدار از شوهرش ۲۰ ساله جدا شده یه دختر داره کاناداست فقط سکس معمولی نمیخواد . گفتم سکس غیر معمول چطوریه دیگه ؟ گفت شماره اش و بهت میدم خودت باهاش صحبت کن . واسه چند دور عشق و حال ۱۰۰ میلیون میده که ۱۵ درصدش مال منه . اوکیه ؟ گفتم باشه ولی بزار باهاش صحبت کنم ببینم سکس غیر معمولی که میخواد چیه ؟ گفت صبر کن خودم باهاش حرف بزنم اگه با کسی اوکی نشده بود شماره اش و میدم بهت شماره تو رو هم میدم اون اول عکس بفرست بعد خودش اگه خوشش اومد بهت زنگ میزنه . شماره رو داد و منم دو تا عکس لب ساحل که چند ماه پیش رفته بودم براش فرستادم . تیک خورد و دید ولی جواب نداد . گفتم لابد ازم خوشش نیومده . دو سه روزی گذشت دیدم پیام داد . یه دوساعتی سوال و پرسش و سایز کیر رنگ پوست و تاهل و تجرد و … رو پرسید بعد گفت ادرس میدم شب جمعه بیا به این آدرس . شب جمعه پسرم میومد پیشم گفتم میشه روز دیگه که گفت اصلا نمیخواد بیایی . گفتم حالا عصبی نشو میام . دیدم جواب نداد و تیک یکی بیشتر نخورد . گفتم بلاکم کرده کونکش . یه ربع بعد پیام داد و گفت روی حرفم نباید حرف بزنی اصلا خوشم نمیاد . الان هم زنگ زدم منصور که این اسکل کیه معرفی کردی خیلی ازت تعریف کرد و به خاطر اون یه فرصت دیگه بهت میدم به شرطی که آخرین باری باشه که مخالفت کردی . گفتم این دیگه چه کوسخلیه . خودش غیر عادیه معلومه که سکس غیر عادی هم میخواد . قبول کردم . به زن سابقم هم گفتم این هفته جایی ام نمیتونم پسرمون و بیارم پیش خودم . گفت اشکالی نداره . تو چند روزی که که تا پنجشنبه مونده بود خیلی با خودم کلنجار رفتم که برم یا نرم و … . خلاصه گفتم هم فاله هم تماشا. یه قرص تاخیری اصل انداختم بالا و گفتم تا دو ساعت دیگه عمل میکنه . رفتم تو آدرس در باز شد . رفتم تو یه دسته گل کوچیک هم گرفته بودم که دست خالی نرفته باشم . دیدم یه خانم زیبا جا افتاده تقریبا شبیه خانم شیرین بینا بازیگر سینما ولی قد بلند و خوش هیکل تر از ایشون . سلام کردم با سر جواب داد و یه براندازی کرد . گل و بهش دادم با بی توجهی گذاشتش و میز ناهار خوری و بدون تشکر گفت اسمت چی بود ؟ گفتم مجید . گفت آهان یادم اومد . بیا بشین . نشستم گفت سریع بریم سر اصل مطلب . منصور چیا بهت گفته ؟ گفتم هیچی فقط گفت سکس غیر عادی میخواید . گفت بله. منصور خیلی تعریفتون و کرد وگرنه من کسی و تا نشناسم تو خونم راه نمیدم . گفتم خوب یعنی چی سکسی که میخواهید ؟ گفت سکس زن و شوهری بعلاوه کارهای جانبی دیگه . گفتم چه کارهایی ؟ گفت مثلا دست و پاهاشو ببندم . سر کیرت و گاز بگیرم . تف کنم تو حلقت . بشاشم روت . تو بشاشی روم . دستت و تا جا داره بکنی تو کوس و کونم . من انگشت کنم تو کونت . و کارهای دیگه که وسط سکس به ذهنمون میرسه . گفتم اگه اینا باشه که بد نیست . گفت بابت ۵ شب ۱۰۰ تومان میدم اولیش امشبه ۴ تا دیگه هم تا دوهفته آینده ولی اگه وسطش جا بزنی و زر زر کنی کلاهمون بدجور میره تو هم . گفت پس اوکیه ؟ . پیش خودم گفتم تا قبل ۵ شنبه دیگه ۴ بار بعد هم میام دوباره یه صد تومان دیگه هم کاسب میشم . گفتم کی شروع کنیم گفت بعد شام . تا فردا شب ساعت ۹ پیشم هستی ۲۴ ساعت کامل . گفتم باشه . گفت برو دوش بگیر تا شام و آماده کنیم . رفتم حموم و دوش گرفتم . حوله و شامپو و … همه چی بود . قرص هم داشت تاثیر خودش و می‌گذاشت. اومدم بیرون دیدم دوتا کاسه عدسی با نون بربری تازه گذاشته سر سفره . آدم شکمو و دله ای نیستم ولی نمیدونم چرا بهم برخورد . به دک و پوزش نمی‌خورد عدسی درست کرده باشه . خلاصه شروع کردیم به خوردن . سریع تمومش کردم . یه کاسه دیگه ریخت گفتم سیر شدم . عصبی شد و گفت مگه قرار نشد رو حرفم زر زر نکنی . ؟ پول ندادم که مخالفت بشنوم . گفتم آخه که نگذاشت حرفم تموم بشه و قاشق خودش و پرت کرد تو عدسی ها پاشیده شد بیرون و به میز و ناهار خوری و … . یه لحظه ریدم به خودم گفتم نکنه این زنه روانیه ؟ اومد سمتم گفت تو اسیر و برده منی فهمیدی ؟ با سر گفتم بله . گفت بیا عدسی هد و لیس بزن از زمین جمعشون کن . موهام و کشید برد جایی که خودش نشسته بود . گفت لیس بزن شیشه رو میزی و . شروع کردم لیس زدن . گفت رو صندلی ها این ور اون ور . همه جا رو لیس زدم . گفت آهان حالا شد . خنده شیطانی کرد و لخت مادر زاد شد و اومد خوابید رو زمین . گفت عدسی های خودت و فوت کن سرد که شد بریز رو من شروع کن همونجوری لیس زدن . ترس وجودم و گرفته بود داشتم این ور اون ور و نگاه میکردم که گفت راه فراری نداری تا فردا شب ساعت ۹ برده منی درها هم قفله بیرون هم بری یکی دو تا تو حیاط هستن که نمیزارن بری . نمیدونم راست گفت یا نه ولی اگه در و هم باز می‌داشت اون لحظه پاهام یارای فرار نداشتن . گفت ولی نترس آسیبی بهت نمیزنم کارهای که میگم و بکنی هر چی بخوای بهت میدم
خلاصه فهمیدم تو چه هچلی افتادم ولی راه دیگه ای نبود . بشقاب عدسی سرد شده بود . میخواستم قاشق قاشق بریزم رو شکم و سر سینه هاش که خودش بشقاب و گرفت از زیر گلوش ریخت تا نزدیک زانوهاش . گفت بلیس د کسکش . شروع کردم لیس زدن عدسی های رو شکمش . یه خورده عدسی از رو سینه اش برداشت و کرد تو دهنش و جوید بعد با سر گفت بیا جلو. رفتم جلو لبش و گذاشت رو لبهام و عدسی ها رو با فشار از دهن خودش کرد تو دهنم . میخواستم بالا بیارم . بلند شدم تفش کردم رو سنگ کف سالن . گفت دهنی من و تف میکنی ؟ یه مشت دیگه عدسی برداشت پاشید تو صورتم گفت لیس بزن مادر جنده . چشم‌هاش داشت از حدقه میزد بیرون . تو عمرم اینقدر نترسیده بودم . دستهام و با یه چیز طناب مانند بست و کوسش و گذاشت تو دهنم . کوس پر و پیمونی داشت . سفت و سفید و کلوچه ای ولی پشم هم داشت . کوسش و با فشار می‌کرد تو دهنم پشماش میرفت تو بینی ام عطسه ام گرفته بود . عدسی مالید به چوچوله و پشماش گفت یه دونه اش و باقی بزاری مادرتو میگام . عدسی ها رو با پشم و آب و ترشحات هر چی که بود زوری خوردم .
باری کلایی گفت حالا خالی خالی بخورش . دوباره کوسش و کرد تو دهنم . یه ۵ دقیقه ای که خوردم اونم داشت فحش خوار و میداد بهم دیدم دهنم داغ شد . کسکش داشت میشاشید تو دهنم . شاشش سفید و بی بو بود ولی لامصب تموم نمیشد یه خوردش هم رفت تو دماغم و مغزم سوت کشید . از روم بلند شد و رفت مثل حیوونای وحشی کیر و خایه ام با یه دست گفت و فشار داد . چشام داشت میزد بیرون بلند داد زدم که دوتا سیلی محکم زد تو صورتم و گفت کوسکش چرا قربتی بازی درمیاری؟ گفتم ترکوندی شون . یه کم شلش کرد و شروع کرد لیسیدن و گاز گرفتن
بلند شد اومد بالا سرم و ۴ تا انگشت پاهاش و کرد تو دهنم نزدیک بود هم خفه ام کنه هم دهنم و جر بده . دوباره داد و هوار کردم گفت اینجوری نمیشه . بلندم کرد و رفتیم تو یه اتاق . یه تشک دو نفره کف اتاقه بود و السلام . گفت اتاق و آکوستیک کردن هر چقدر دلت‌میخواد هوار بکش . یه نگاهی کردم پنجره ای ندیدم و با پرده های کلفت قدیمی دیوارها رو پوشونده بودن پشت شون چی بود نمیدونم . گفت کف پاهام. لیس بزن . دیدم لیس بهتره تا همه انگشت‌های پاش و بکنه تو دهنم . نشست رو شکمم . اینجا بود که سینه هاش و دیدم سفت بودن و درشت ولی از خط زیر سینه هاش معلوم بود عمل پروتز کرده . نوک قهوه ای سینه اش و کرد تو دهنم . اندازه یه بند انگشت بودن . گفت ریز ریز گازشون بگیر خوشم بیاد اگه دردم بیاد مرده هات و از قبر میکشم بیرون . نمیدونستم ریز ریز دیگه چه شکلیه . خودش هی گفت محکم تر یواش تر تا فهمیدم‌چی میگه . چند دقیقه ای نوک سینه اش و گاز گازی کردم . یه تکون شدید خورد و افتاد روم . تخم‌نکردم‌بگم ارضا شدی؟ چند دقیقه بعد پاشد دستامو باز کرد و قنبل کرد گفت فقط سوراخ کونم و لیس بزن . کون سفید و نسبتا بزرگی داشت . خودش دو طرف لوپهای کونش و باز کرد و گفت بلیط دیگه کوس کش . شروع کردم لیسیدن . سوراخ کونش و مثل کون‌مرغ دل دل میزد . گفت زبونت و بکن توش منم کردم ولی زبونم خسته شده بود . گفت دهنت و بزار رو سوراخ کونم با فوت هوا کن توش . اومدم چیزی بگم که عربده زد یالله بی پدر و مادر . با غنچه کردن دهنم فوت کردن تو سوراخ کونش . گفت بسه دیگه . یه ۲۰ ثانیه ای سرپا ایستاد و بعد دوباره قنبل کرد و گفت دوباره لیس بزن . داشتم لیس میزدم یه هر چی هوا رفته بود تو کونش و خالی کرد تو صورتم . بوی بد نمی‌داد چون هوایی بود که خودم کرده بودم تو کونش ولی خیلی از خودم بدم اومد . گفت دوباره لیس بزن که زدم یه کوچول هوای دیگه که جا مونده بود و حواله صورتم کرد . برگشت و موهامو گرفت تو دستش و صورتشو آورد جلو صورتم و گفت مادر جنده فکر کردی الان میایی یه کوس میلف میکنی و بابت هر بار کردنش هم ۲۰ میلیون میگیری ؟ یه شیشکی کشید برام و یه تف هم انداخت تو صورتم و با دستهاش تفشو مالید به کل صورتم . گفت ریدی آب هم قطعه . شانس آوردی قبل اینکه بیایی عنم گرفت و رفتم ریدم و گرنه گوز واقعی میزدم‌تو صورتت و می ریدم تو سر و صورتت . سکس غیر معمول اینه فهمیدی ؟؟؟ با عربده می‌گفت منم از ترس میگفتم بله فهمیدم . گفت خوبه ؟ تخم نکردم بگم نه . گفت دهنتو باز کن . باز کردم و از بالا تف مینداخت تو‌حلقم . تفش کم بود رفت شروع کرد به خورن کیر و خایه ام‌که دیگه خواب خواب بودن . گفت کیرت هم که پلاستیکه و تخمی . اینقدر کیرم و تخمهام و کرد تو دهنش و به حال اوق زدن افتاد و اومد دوباره تف کشدار کرد تو دهنم . دیگه داشتم بالا می‌آوردم. گفت بالا بیاری خودت باید بخوریش مادر جنده . دستهام و دوباره بست و برم گردوند گفت اومدی بکنی ولی من میکنم. انگشتش و با زور کرد تو کونم . ناخن هاش زخمیم کرد . رفت تو اتاق دیگه یه کم کرم آورد و زد به سوراخم و با دو انگشت زوری می‌کرد تو کونم . حاضر بودم یه میلیارد بدم و فقط فرار کنم . کونم خونی کرد . یه لحظه زد به سرم که دستم و باز کرد بزنم کیر از پس یقه اش درارم و فرار کنم . باور کنید فکرم و خوند یه دکمه ای تو اتاق بود فکر کنم زنگ بود وقتی زد که صدای اومدن چند تا مرد و شنیدم‌که پشت در داشتن صحبت میکردن . رفت باهاشون صحبت کرد و اومد تو . صدای پاهاشون و که داشتن دور میشدن و شنیدم نمیدونم از اول تو خونه بودن یا از بیرون‌اومدن / مرد بودن یا زن /:یا چند نفر بودن و نفهمیدم اومد گفت یا با انگشت‌های خوشگل من گاییده شو یا با کیر کلفت اینایی که پشت در بودن کدوم ؟ هیچی نگفتم و اونم گفت آفرین پسر خوب سوراختو باز کن و همراهی کن تا زود تموم بشه . تا سه انگشت هم فهمیدم کرد تو کونم ولی دیگه‌خون از کونم داشت میومد همینجوری که داشت میکرد عربده ای کشید و افتاد رو من . ۵ دقیقه ای روم بود و پاشد . گرمای خونی که از کونم میومد و حس میکردم که فکر کنم خودش ترسید و بیخیال شد . دو سه باری ارضا شده بود . یهو فاز مهربونی برداشت و گفت میدونم که بهت تجاوز شده و از خودت بدت میاد ولی اینم یه جور سکس هست . منم آدم بدی نیستم فقط با کیر و لیس و اینا ارضا نمیشم اجازه هم نمیدم کیری به کوس و کونم بخوره . با برده کردن مردها و انگشت کونشون کردن و تف تو صورتشون انداختن و کارهایی که باهات کردم ارضا میشم . از من ناراحت نباش . اگه باز خواستی با من باشی یه کم بیشتر مراعاتتو میکنم و بیشتر هم بهت پول میدم . کلا یه آدم دیگه ای شده بود . نمیدونم مادر جنده دوقطبی بود کسخل بود یا از ترسش که شکایت نکنم مهربون شده بود یا هرچی ولی خیلی مهربون شده بود اصلا یه آدم دیگه ای شده بود . رفت از تو کیفش یه ربع سکه هم آورد برام و گفت اینم برای خودت به خاطر بی احترامی هایی که کردم و الانم پشیمونم . بعد دو قطره هم اشک ریخت . چنان ترسیده بودم که پاره شدن کونم و فراموش کرده بودم . گفت دو تا خانم دیگه هم‌مثل من هستن اگه بخوای همین کارا رو باهات کردم سه تایی باهات میکنیم و سه تامون هم پول کامل و بهت میدیم . یه سال فقط با ما باشی تا آخر عمر تأمینی. جرات نکردم خلاف نظرش چیزی بگم گفتم اجازه بدید فکرامو بکنم خبر میدم . گفت فکر شکایت و بچه بازی هم از سرت بیرون‌کن . نه این‌خونه مال منه نه شماره موبایلی که بهم پیام دادی مال منه نه از طریق منصور میتونی بهم دست پیدا کنی فقط آبرو خودت میبری و مشکل برای خودت درست میکنی . گفتم من که نمیکنم ولی چطور ؟ گفت اینجا دوربین داده از لحظه ورودت همه چی ضبط شده . شکایت اگه بکنی دستت به جایی نمیرسه ولی فیلم سوپرت به دست همه آشناهات میرسه و آبرویی برات نمیمونه . آدرس و شماره موبایل تو که مثل ما جعلی نیست . پیدا کردنت هم کاری نداره . ولی من‌نمیخوام بهت آسیبی بزنم اگه بزاری باهات این کارا رو کنیم یکی دو سال دیگه تامین تأمینی. فکرات و بکن خبرش و به منصور بده . اون به ما خبر میده . البته اون‌فکر میکنه تو با من سکس کردی و از این‌چیزا خبر نداره ولی تو هم‌چیزی بهش نگی بهتره . نمیدونم راست گفت یا نه ؟ منصور هم باهاشون همدست بود یا نه ؟ ولی با شکایت میدونستم به جایی نمیرسم نه به خاطر حرفای اون به خاطر اینکه اینا صد در صد با خیلی های دیگه هم‌ این کارا رو کرده بودن و اونا هم نتونسته بودن شکایت بکنن که هنوز اینا آزاد بودن و کارای خودشون میکردن . بهم دست داد یه لبخند زد . ۵ دقیقه ای طول کشید تا لباسامو بپوشم اومدم تو همون سالنی که غذا خورده بودیم . کسی نبود . در باز کردم و اومدم پایین . تو حیاط هم کسی نبود . فرداش به منصور زنگ زدم گفت چطور بود خوشت اومد ؟ یه جوری صحبت کرد که فکر کنم از چیزی خبر نداشت یا خیلی خوب نقش بازی کرد و نمیدونم گفتم زیاد جالب نبود به کس دیگه ای معرفیش نکن کارهای عجیب غریب میخواست از آدم گفت مثلا چی ؟ که حوصله منصور و نداشتم جواب سربالا دادم و قطع کردم گوشی و . بعدش هم گفتم یه آماری از خونه بگیرم رفتم تو محل از یکی دو نفر آمار واحد و گرفتم گفتم دخترشون خوبه برای خواستگاری اومدیم تحقیق ؟ هر دو نفر هم‌گفتن تو این خونه کسی زندگی نمیکنه ولی یه سرایدار دارن ماهی یکی دوبار میاد یه سری میزنه و میره ماهم نه میشناسیمشون نه شماره ای ازشون داریم . ولی مطمئنیم دختری اینجا نیست . تشکر کردم و رفتم پی کار خودم . با خودم فکر کردن نه کوس و کونی کردم نه شاشیدم تو صورتش نه انگشتش کردم نه پولی گیرم اومد فقط کلی فحش خوردم و کونم خونی شد و روحیه ام به گا رفت . چند ماهی افسرده شده بودم با کمک روانشناس و روانکاو یه کم بهتر شدم ولی الان هم که اینا رو مینویسم فکر میکنم خواب دیدم . اگه ۱۰۰۰ میلیارد هم بهم بدن حاضر نیستم این تجربه تکرار بشه . شاید برای بعضی ها این اتفاق افتاده باشه . میدونم خیلی ها الان میایید و میگید دروغه و کس شعره و … ولی واقعیت و نوشتم و امیدوارم برای هیچ کدومتون پیش نیاد . مجید

نوشته: مجید

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.