رفتن به مطلب

داستان سکس با خانوم دکتر بیوه تپل و گوشتی


mame85

ارسال‌های توصیه شده

 همکلاسی × خانم دکتر × زن بیوه × سکس زن بیوه × داستان زن بیوه × داستان سکسی ×

سکس با خانم دکتر مجرد

سلام بچه‌ها

دکترم و با داستان دیگه‌ای در خدمتم
این داستان مال چند وقت پیشه که تو یکی از دورهای دانشگاه شهید بهشتی با یه دختر خانمی آشنا شدم که وقتی اولین بار دیدمش فکر کردم ۲۳ سالشه
اما بعد از دو ماه فهمیدم ۳۳ سالشه و تو کرونا شوهرش رو از دست داده.
ما هم تیم بودیم روی پروژه کار میکردیم تا اینکه اشناییت جدی شد و رفتیم چندباری کافه و رستوران و دو بار دعوت شدم منزل خانم دکتر.
از اونجایی که من قم ساکنم گه گاهی سمیرا میومد پیشم.
یادم رفت بگم
من امیرم و دانشجوی دکترا
قد ۱۸۴ وزن ۸۸ ورزشکارم و تعریف از خود نباشه خوشگلم
سمیرا قد ۱۶۶ تپل و گوشتی و سفید سفید مثل برف.
خلاصه سمیرا رو دعوت کردم قم صبح اومد و صحبت کردیم و بغل و بوس اینا
که یدفعه گفت: امیر بهتره صیغه بخونیم تا من احساس گناه نکنم
گفتم : چشم
گفت ولی به این شرط که سکس نکنیم.
گفتم باشه عزیزم
خلاصه خوندیم و ناهار خوردیم و بغل و بوس و اینا پیرهنش رو در آوردم شروع کردم به ماساژ سینه‌هاش و تو همین حالت از زیر سوتین یکیشو کشیدم بیرون شروع کردم به خوردن
سمیرا تو آسمونا بود و فقط من همینجوری میخوردم.
دیدم خودمم بدجور دارم حشری میشم و میترسم بزنم زیر قولم و سکس کنم و بعدا دلخور بشه.
خلاصه با بوسه و اینا جمع شد و یه چایی ریختم و شروع کردیم به حرف زدن و بعدش سمیرا حرکت کرد به سمت تهران.
شب بهم پیام داد
ممنونم که به تعهدت پایبند بودی
با اینکه اذیت شدی اما نگه داشتی خودتو.
منم به شوخی گفتم دفعه بعدی جبران میکنم.
اونم گفت به همین خیال باش.
یه هفته گذشت و حرف زدیم و سمیرا گفت میخوام بیام پیشت و فرداش اومد
خودمم حس کرده بودم این دفعه به قصد دادن داره میاد اما باز به روی خودم نیاوردم.
سمیرا اومد و رسید یه ناهار خوردیم و رفتیم تو بغل هم شروع کردیم به لب گرفتن.
خیلی رو گردنش حساس بود به همین جهت زیاد مانور دادم روی اون قسمت و آروم آروم رفتم سراغ سینه‌ها و چند دقیقه ای خوردم و برگشتم بهش گفتم.
سمیرا بهتره بس کنیم چون بیشتر تو بغلت باشم میترسم زیر قولم بزنم و اونم گفت
امیرجان میتونیم‌ تمومش کنیم و سکس کنیم
و فقط میخواستم ببینم چقدر برات مهمم.
آقا من شلوارو در آوردم و اینقدر خجالت کشید که نگو و پتو رو کشید رو سرش.
بعدا فهمیدم که دو سالی که از فوت شوهرش میگذره اصلا سکس نداشته .
وقتی شلوارو در آوردم یه کص تمیز صورتی خوشگل جلوم بود، اینقدر تمیز و تاز بود که دلم نیومد بکنم.
دستمو گذاشتم رو سینشو و فشار دادم و آروم کیر کردم تو کص.
اینقدر تنگ بود که فکر کردم پرده داره
کس به تنگیش ندیده بودم.
درد و لذت قاطی شده بود و سمیرا گریه میکرد
گفتم سمیرا اذیت میشی
میگفت نه بکن
فقط بکن
راستش بار اول اینقدر معذب شد که روم نشد بهش بگم پوزیشن عوض کنیم تو همون حالت خوابیده ۲۰ دقیقه کردم و آبمو ریختم رو شکمش.
تو تمام این مدت سمیرا سرش زیر پتو بود.
خودم آبمو تمیز کردم و بغلش کردم.

آقایان محترم صرفا جهت یادآوری چند نکته بهتون بگم
۱) سعی کنید تو قرار اول سکس نکنید ، خودم شده بکنما اما بهتره نکنیم تا بیشتر آشنا بشیم
۲) فشار نیارید به پارتنتون که حتما پوز یا کاری که دوست نداره و شما دوست دارید رو انجام بده , الان یک سالی هست با سمیرام اصلا بهش نگفتم ساک بزن چون میدونم بدش میاد و اینکه بهش توجه کنید خیلی مهمه
۳) بعد از سکس و اینکه ارضا شدید ، طرف رو ول نکنید ، بغل و بوس و تشکر و تعریف از بدنش و اینکه سعی کنید حتی تو پوشیدن لباس هم بهش کمک کنید 🌹
۴) به عقاید طرف مقابلتون احترام بذارید، مثلا اگه میگه شرعی باشه ، نگید که دین چیه شرع چیه.
اینکه به گرایش و عقیده طرف احترام بذارید خودش خیلی جلوتون میبره.

دوستتون دارم : دکتر قمی

نوشته: Doctor qom

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.