kale kiri ارسال شده در 26 فروردین اشتراک گذاری ارسال شده در 26 فروردین گی × سرباز × سکس گی × داستان گی × سکس گروهی × داستان گروهی × داستان سکسی × فانتزی سکس و کیر ناخواسته و کلفت نفر دوم سلام عشقای خودم امیدوارم که حالتون خوب باشه و کیراتون شق میخوای ادامه داستان زن پوشی در پادگان کار دستم داد رو تعریف کنم خلاصه که ماههای آخر دیگه رسما زیر خواب حمید خیاطی پادگان بودم که خیلی هم پسر خوبی بود و هم بکن خوبی همزمان خدمت مون تموم شد گفتم توی دوران خدمت یکی به اسم محسن تو کفم بود وقتی که کارت پایان خدمت رو گرفتیم اومدیم شهر خودمون چند روز گذشت بدجور حشرم بالا بود که حمید زنگ زد آدرس خونه شون رو داد گفت بیا کارت دارم منم خوشحال سریع رفتم که بهش یه حال مشتی بدم و موقعیت جور بود دیگه بیست دقیقه ای از خجالت کونم دراومد و قشنگ سوراخم رو گشاد کرد دیگه تقریبا هفته ای یکبار برنامه داشتیم و اون قشنگ کونم رو سرویس میکرد روز تولدم گفت بیا برات سورپرایز دارم وقتی رفتم خونشون گفت امروز یه فانتزی سکسی میخوام اجرا کنم حال کنیم منم بی خبر گفتم باشه لخت شدیم که چشمام رو بست گفت اصلا به چشم بند دست نزنم بعد منو نشوند جلوش و کیرش رو داد که ساک بزنم منم چند دقیقه ای لیسدم براش بعد گفت قمبل حرفه کن منم قبول کردم گفت دوست داری سوراخت رو لیس بزنم منم گفتم از خدامه همون لحظه محسن که قایم شده بود اومد پشتم شروع کرد لیسیدن تقریبا ۵ دقیقه برام لیسید که گفتم حمیدجون بسه دارم میمیرم سریع بکن توش حمید پشت سرم نشسته بود گفت الان میکنم چقدر عجله داری محسن که آماده کردن بود کیرش رو مالید در سوراخ کونم که دادزدم حمید اذیت نکن دیگه کونم رو بکن که محسن یواش کرد توی کونم چون کیرش از حمید کلفتر و درازتر بود یه کم دردم گرفت وقتی همه کیرش رو کامل کرده تو کونم داشت تلمبه ریز میزد که گفتم حمید کیرت چقدر کلفت شده دیدم هیچی نمیگه و داره تلمبه میزنه دوباره پرسیدم جواب نداد وقتی چشم بند و باز کردم دیدم محسن پشتم داره تلمبه میزنه و حمید دست زد تولدت مبارک سورپرایز گفتم مرض محسن کیرش رو درآورد نشست به حمید گفتم خیلی نامردی گفت تو که خیلی خوشت میومد چند دقیقه محسن کرده همش اخ و اوف میکردی گفتم داشتم جر میخوردم حالا نگاهم فقط سمت کیر محسن بود که محسن گفت حالا که کردم بزار تمومش کنم منم بدم نمیومد دوباره قمبل کردم حمید جلوم نشست براش ساک میزدم محسن هم تلمبه میزد که تقریبا ۱۰ دقیقه ای آبش رو خالی کرد تو کونم رفتم خودم رو تمیز کردم اومدم که به حمید هم بدم حمید گفت نه امروز دیگه بسه منم یه ساک مشتی براش زدم و ابش اومد چند دقیقه گذشت و من میخواستم دوش بگیرم محسن هم اومد حموم خلاصه توی حموم گفت من که میدونم هنوز میخوای منم من من کردم همونجا زیر دوش سرپا یه کم کرد توش بهم گفت پات لیز نخوره قمبل کن منم زیر دوش قمبل کردم و اونم قشنگ تلمبه میزد تا ابش اومد و دوباره ریخت تو کونم وقتی اومدیم بیرون حمید گفت دیگه از این به بعد هفته ای دوتا بکن داری محسن هم گفت از دوران خدمت تو کفت بودم ولی امروز دو راند بیشتر نمیکنمت که فراری نشی ببخشید اگه غلط املایی داشت نوشته: میلاد کونی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده