رفتن به مطلب

داستان سکسی فمبوی خیانتکار


poria

ارسال‌های توصیه شده


خیانت فمبوی
 

سلام عزیزای من حالتون چطوره اسم من دخترونه من موناس و یه فمبوی معمولی هستم. قضیه که میخوام براتون بگم برای تقریبا سه ماه پیشه که من خواسته یا ناخواسته به پارتنرم خیانت کردم. اسم پارتنرم عرفان بود. یه پسر با قد تقریبا ۱۸۰ و یه کیر ۱۵ سانتی قلمی که خوب بود انصافا. رابطه و سکس من و عرفان سرجاش بود و مشکلی هم از این بابت نداشتم و اصلا خیانت یا هرز پریدن تو فکرم نبود تا وقتی که با عرفان دعوت شدیم به یه دورهمی تو کرج. خلاصه آماده شدیم چ رفتیم تا رسیدیم اونجا. تقریبا ۹ نفر بودیم که ۳تامون دختر بودن و با پارتنراشون اومده بودن. یه پسری تو اون جمع بود که اسمش عماد بود. یه پسر چهارشونه و هیکلی با پوست سبزه که قدشم فک کنم ۱۸۶ اینا بود ولی از عرفان بلندتر بود. خلاصه ما اون شب بعد کلی بگو بخند و مشروب و رقص و اینا رفتیم که بخوابیم. طبیعتا من و عرفان زودتر رفتیم و یه اتاقو تسخیر کردیم که شب کلی عشق و حال کنیم مشکلی که من با عرفان داشتم این بود که از قرص یا اسپری استفاده نمیکرد و کمرش سفت نبود. اون شب بعد یکم عشق بازی و ور رفتن بالاخره کیرشو کرد تو کونم و با این که مشروب خورده بود باور کنید بیشتر از ۱۵ دقیقه نتونست بکنه و آبش اومد. من موندم و کیر شق شده. که خالی نشده بود…
خلاصه من با همون حال و کون پر آب پاشدم که برم از آشپزخونه آب بردارم. تو آشپزخونه بودم که از پنجره دیدم عماد داره تو استخر شنا میکنه. اونجا بود که متوجه شدم چه بدن ورزیده و خوشگلی داره. همون موقع از آب اومد بیرون و من کیرشو دیدم که مایو چسبیده بود بهش. یه کیر کلفت با طول معمولی که بعدا تو حالت راست شده تقریبا ۱۷ سانتی متر بود. واقعا خشکم زد و همون جوری محوش شده بودم که یهو متوجه من شد و با یه نیشخند روشو کرد اون طرف. منم که تازه متوجه شدم چی شده سریع خودمو جمع کردم و از پشت پنجره رفتم کنار.
واقعا حشری بودم و دلم به هر قیمتی که شده کیر میخواست. لباسامو پوشیدم و رفتم حیاط پیشش. خب تو اون جمع همه داستان من و عرفانو میدونستن.
عماد نشسته بود رو صندلی و سرش تو گوشیش بود. تو اون ویلا ساعت ۲ صبح همه با دوست دختراشون مشغول بودن و فقط من عماد بیدار بودیم. نشستم کنارش و یکم با هم صحبت کردیم. از دوست دختراش پرسیدم و طبیعتا اونم منکر میشد که نه بابا دختر چیه کسی به ما پا نمیده و اینا. منم با نگاه به شورتش گفتم که از خداشونم باید باشه! از عرفان پرسید و منم گفتم که خوابیده چون خیلی مشروب خورده بود.
یکم سکوت بینمون شد که ازم پرسید شنا نمیکنی؟
منم فرصتو غنیمت شمردم و گفتم شنا بلد نیستم (واقعا بلد نیستم) گفت کاری نداره که لباساتو در بیار بریم بهت یاد بدم.
منم واقعا کیرم داشت مغزمو کنترل میکرد با این که میدونستم چه اتفاقی قراره بیفته…
لباسمو جلوش با عشوه در آوردم و پوست سفیدمو به رخش کشیدم. بدن بی مو و پوست سفید با نیپلای صورتی که دل هر پسری رو میبره.عماد بلند شد و اومد تو استخر منم از لبه استخر گرفته بودم که نرم پایین اومد از پشت منو گرفت و شروع کردم به دوچرخه زدن که مثلا دارم شنا میکنم.تو اون حالت قشنگ داشتم کلفتی کیرشو رو کونم حس میکردم ولی نمیخواستم وا بدم.
یکم گذشت بهم گفت بدنتو شل کن تا کامل بیاد رو آب. اومدم رو آب و دستشو برد رو کونم و از زیر نگهم داشت. تو همین حالت بود که کیرم بیدار شد. وقتی کیرمو دیدم تو اون وضعیت واقعا خجالت کشیدم و گوشام سرخ شد. گفتم وای ببخشید اونم با یه لبخند گفت نه عیب نداره پیش میاد.تو اون حالت بودیم که کم کم شروع کردم کونمو سفت و شل کردن که بهش بفهمونم چی میخواد و اونم از خداش فهمید.
بهم گفت میخوای یکم ماساژت بدم؟ منم سریع قبول کردم و گفتم اگه تو اتاق بدی بهتره. اینو که گفتم لبخند زد و گفت اوکی خودتو خشک کن بریم.
از آب اومدیم بیرون خودمونو خشک کردیم. چون جفتمون میدونستیم الان چی میخواد بشه بهش گفتم اول تو برو بعد من میام. اون رفت و منم بعد کلی کلنجار رفتن با خودم بعد ۱۰ دقیقه رفتم پیشش. قبل این که برم رفتم تو اتاق خودمون تا مطمئن بشم عرفان خوابیده که خوب مثل فیل خوابیده بود. یکم رژ زدم به لبم شرتمو عوض کردم و با یه تیشرت لانگ رفتم پیش عماد.
عماد نشسته بود لبه تختش و فقط شلوارک و تیشرت تنش بود. رژ لب و ریمیلمو دید و یکم جاخورد.آروم سلام کردم بهش و گفت که به شکم دراز بکشم رو تخت.
دراز کشیدم و قلبم داشت از سینه در میومد. ماساژ از کمر و پهلوهام شروع کرد و من بعد چند دقیقه یکم آروم شدم. میدونستم و میفهمیدم که داره منو میماله ولی چیزی نمیگفتم. کم کم دستش داشت میرفت سمت کونم و نفسام سنگین شده بود. ازم اجازه گرفت که شرتمو یکم بده پایین تا تسلط کامل داشته باشه و منم گفتم ایرادی نداره.
وقتی بهش فکر میکنم دیوونه میشم؛ دستای چربشو میکشید رو لپای کونم و جریان خونو توشون حس میکردم. از اون طرفم کیرم زیرم راست شده بود و پیش‌ آبم اومده بود. کافی بود به کیر یا تخمام دست بزنه تا آبم با شدت بپاشه بیرون. وقتی کیرمو دید کم کم دستشو برد سمت سوراخ کونم و دورشو ماساژ میداد. منم که دیدم افتادیم تو کار آروم آه و ناله میکردم. و خودمو سپرده بودم به عماد. همونطور کونمو میمالید و انگشتشو نزدیک سوراخم میکرد. از پشتم بلند شد و رفت سمت کیفش و از توش لوبریکانت درآورد. تو همون حرکت بود که سر کیرشو دیدم که از شلوارک زده بود بیرون. یکم مردد شدم و با خودم گفتم چطوری زیر این کیر دووم بیارم؟
دوباره نشست پشتم و یه اسپنک بهم زد که برق از سرم پرید و گفتم اخ.
+جون خوشت اومد اره؟
-فقط یواش کسی صدامونو نشنوه
+نترس عروسک کسی نمیشنوه.حواسم بود چشم از رو شرتم برنمیداشتی
-اخه مار تو شرتت قایم کردی
باورم نمیشد داشتم این حرفارو میزدم اونم به کسی که چند ساعت بود میشناختمش و حالا میخوام بخوابم زیرش. همونطور که کونمو چرب کرده بود لوبریکانتم مالید دور سوراخمو انکشت اشارشو آروم کرد تو کونم
+آی آروم
-اوف چقدر تنگی تو. هنوز شروع نکردم حالا
+توروخدا آروم تر برو جلو
-نترس عزیزم کارمو بلدم
انگشت اشارشو آروم تو کونم عقب و جلو میکرد و برخوردش به پروستاتمو حس میکردم. کم کم سرعت انگشت کردنش تندتر شد تا جایی که حرکت رفت و برگشتش صدا میداد و من رو تخت تکون میخوردم و پتو رو گاز میزدم تا صدام درنیاد.
+جووون خوشت میاد اره؟
-اممممم آه اروم تورو خدا
+حالا کجاشو دیدی امشب جنده خودم میشی
-توروخدا آروم الان آبم میاد
+جون ببینم آبتو
همونطوری داشت ادامه میداد و من یهو انگار خالی شدم. چشمام سیاهی رفت و آبم با شدت پاشید بیرون.
عماد که این صحنه رو دید یه جون کشدار گفت و انگشتشو کشید بیرون. تو حال خودم نبودم و جونی برام نمونده بود ولی بازم میخواستم.عرفان از پشتم بلند شد و یه اسپنک بهم زد تا به خودم بیام.
+معلومه خوش گذشته بهت که خودتو خیس کردی. بلند شو تکیه بده به بالای تخت ببینم دیگه چیا بلدی
نشستم بالای تخت و عماد وایساد جلوم.
+بکش پایین تا مارو ببینی
واقعا کیرش کلفت بود و داشت شلوارکو پاره میکرد. فقط امیدوار بودم لوبریکانت از نوع تاخیری نبوده باشه.
شلوارکشو که کشیدم پایین یه کیر کلفت خورد به صورتم و چشمام چهارتا شد. یه کیر تیره با کلاهک بزرگ و کلفت.
+خوشت اومد اره؟
-این خیلی کلفته تو دهنم جا نمیشه
+جاش میکنم اگه دل به کار بدی.
دهنم آب افتاده بود و با زبون زدن به سرش شروع کردم. چون تو آب بود مزه و بوی بدی نداشت و خوب بود. کم کم سرسو کردم تو دهنم تا نصفه تو دهنم جا دادم و عقب جلو میکردم. تو همون اوضاع بود که کیرم دوباره راست شد.
+جون چقدر خوب میخوری.دولتم که دوباره بلند شد
اینو گفت و آروم زد به کیرم که دردم گرفت یکم ولی حشری تر شدم. داشتم ادامه میدادم که صبر عماد سر اومد و سرمو گرفت و کیرشو تا ته کرد تو حلقم
+بسه دیگه الان باید به روش من انجامش بدیم
کیرش تا ته حلقم رفت و اشکم دراومد. زورشم انقدر زیاد بود که هیچ کاری نمیتونستم بکنم.
+اره بخور کونی بخور تا جایگاه تو بفهمی
حرفاش به شدت حشریم کرد و پیش‌ آبم دوباره راه افتاد. تقریبا ۱۰ دقیقه تو دهنم تلمبه میزد تا این که خسته شد و کشیدش بیرون.
واقعا صحنه شهوتی ای بود. کیرش خیس و کفی و شق از دهنم در اومد و رد رژ لبم تش مونده بود.یه بوس به سر کیرش زدم که کارم خیلی حشریش کرد.
+جون دیدی گفتم خوشت میاد؟
-کیرت خیلی کلفته بزار با دستم آبتو بیارم
+شرمنده من تا کونتو فتح نکنم نمیزارم بری بیرون
-توروخدا عماد پاره میشم زیرت
+نگران نباش جیگر کارمو بلدم حالا بخواب
خوابیدم به شکم و پاهامو باز کردم. عماد بالشت گذشت زیرم تا کونم بیاد بالاتر.
با این که کونم چرب بود ولی باز یکم لوب زد بهش تا روانتر بشه. کیرشو آروم گذاشت دم سوراخمو هی میمالید بهش. آمپرم چسبیده بود به سقف و واقعا کیر میخواستم.
+توروخدا آروم بکن توش
-الان درستش میکنم
دستشو گذاشت جلوی دهنم آروم سر کیرشو کرد تو. چون لوب زده بود و منم قبلش با عرفان خوابیده بودم و ماساژم داده بود خیلی درد نداشتم ولی بازم فشار روم بود. کیرشو تا نصفه کرد توم و انگار که به تهش رسیده بود.
+جون چه کون نرم و تنگی داری. پس اون عرفان چیکار میکنه که انقدر تنگ موندی
-کیرش از تو کوچیکتره ۱۵سانت معمولیه
+جون معلومه کونت تنگ مونده و بیشتر نمیره تو. الان درستش میکنم
آروم تو کونم تلمبه میزد و من آه و نالم در اومده بود که یهو دستشو گذاشت رو دهن و شونم و کیرشو تا ته کرد تو کونم.
+آخ اینم تا تهش عروس
چشمام داشت از حدقه درمیومد و حس کردم کیرش نصفم کرد.یکم تو نگه داشت و کم کم شروع کرد به تلمبه زدن.
+دوست داری کیرمو اره؟
-اره اره
+کیر من بهتره یا عرفان
-کیر تو عماد کیر تو…بکن آی
+جون میبینم که رام شدی
تو همون حالت خم شد و گردنمو میلیسید که من تو فضا بودم دیگه.
کیرشو کشید بیرون و گفت پاشو
+این چیه رو کیرم
وقتی این حرفو زد ترسیدم و گفتم شاید تمیز نکرده بودم خودمو ولی وقتی برگشتم یه چیزی دیدم که خیلی داغم کرد. دیدم آب کیر عرفان که مونده بود تو کونم نشسته رو کیر عماد
+آب عرفانه
-جون ببین چقدر تا ته رفتم پس
+با آب کیر عرفان منو بکن
-همین حشرو میخوام ازت ببینم داگی شو سمت آینه
داگی شدم سمت آینه و اونجا صورتمو دیدم. ریمیلم مثل اشک ریخته بود رژ لبم پاک شده و عین یه جنده خیابونی شده بودم.
عماد کیرشو گذاشت دم سوراخم و هل داد تو
+امشب کونت مال منه
-منو بکن من جنده توام میخوام حاملم کنی
+هم تو رو میکنم هم اون عرفان بی خاصیتو
-از این به بعد تو منو بکن…خودت آی…
+این کون دیگه مال من شد
تند تند داشت تو کونم تلمبه میزد تا این که کم کم حس کردم دارم میام. سرمو گذاشتم رو تخت و کونمو آوردم بالاتر
+آی عماد تندتر دارم میام…تندتر عماد آیییی…
-به همین زودی آبت اومد جنده؟ها؟
+توروخدا تندتر بکن…آه…
-میخوام زیر کیرم داد بزنی این کون مال کیه
+آی مال توعه بکن بکن منو
-بکن تو کیه
+عماد بکن منه عماد آی…
شدت تلمبه‌ هاشو محکمتر کرد و یهو آبم با شدت پاشید بیرون
+آه…آی…آی
-جون چقد آب ازت اومد جنده خانوم
سرمو گذاشتم رو تخت و عماد کیرشو از کونم کشید بیرون.
چشمام بسته بود و نفس نفس میزدم. تو همون حال عماد یکم از آبمو برداشت و بهم گفت دهنتو باز کن. نپرسیدم چرا کامل مطیعش شده بودم. زبونمو دادم بیرون و آبکیر خودمو کرد تو دهنم.این کارش دیوونم کرد. باورم نمیشد دو بار تا الان ارضا شدم و بازم میخواستم.
بلند شدم و عماد و هل دادم رو تخت
+اووو آروم بابا
-بخواب هیچی نگو
اومدم روش و کیرشو با سوراخم تنظیم کردم
+حالا نوبت منه
کیرشو کردم تو کونم و آروم بالا پایین کردم. کم کم داشتم سرعتمو زیاد میکردم که عماد کونمو با دستش گرفت و سریعتر بالا پایینم کرد.
+اخ چه کونی داری امید
-رو تخت اسمم موناست عزیزم
+جووون مونا کونتم دارم پاره میکنم
-محکمتر بکن منو
+پارت میکنم جنده
یکم که ادامه دادم بهم گفت آبش داره میاد
+آبم داره میاد مونا
-همش برای منه یه قطرشم نباید هدر بره
+کجا بریزم آبمو
-بریز رو دهنم صورتم رو سینه م همشو میخوام
+پاشو پاشو
از رو کیرش بلند شدم و کیرشو کردم تو دهنم. شده بودم یه جنده تمام عیار و اختیارم دست خودم نبود. کیر عماد تو حلقم بود با یه آه کل دهنم پر شد. احساس کردم دارم با نی شیر موز میخوردم انقدر که آبش زیاد و پر شدت بود!
+کمرتو خالی کردم عماد جون
-تو خیلی خوبی پسر…خیلی خوبی
یه نگاه به ساعت کردم و دیدم تقریبا یک ساعت و نیم مشغول بودیم! یه بوس به سر کیرش زدم و به زحمت بلند شدم.اونجا بود که فهمیدم چه کونی ازم کرده. جلوی آینه قمبل مردم و دیدم سوراخم اندازه سکه باز مونده. به زحمت راه میرفتم و پاهام شل بودن.عماد تا این حالتمو دید خندش گرفت و گفت میبینم که خوش گذشته بهت. هیچی نگفتم و فقط لبخند زدم.
آروم از اتاق رفتم بیرون و خودمو رسوندم دستشویی. صورتمو تمیز کردم و زل زدم به خودم. حس عجیبی داشتم هم پشیمون بودم هم داغ. تر تمیز کردم خودمو و رفتم تو اتاقمون. عرفان هنوز خواب بود.
صبحش رفتار من و عماد کاملا معمولی بود ولی عماد تو خلوت که منو میدید یه اسپنک آروم بهم میزد.
بعد این همه مدت من هنوز با عرفانم و هر وقت نیاز پیدا میکنم به عماد زنگ میزنم تا کونمو حال بیاره

نوشته: مونا نویی

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفاً اگر به سن قانونی نرسیده اید این سایت را ترک کنید Please Leave this site if you are under 18