رفتن به مطلب

داستان سکس با زن همسایه


minimoz

ارسال‌های توصیه شده


چیشد که زن همسایه زیر خوابم شد؟
 

خب خب سلام به کاربران حشریه سایت اسما مستعاره من شاهینم زن همسایه مون هم الهامه یه زن 34 ساله قد و وزنش رو دقیق نمیدونم ولی سایز سینه هاش ۷۵ قدش نسبتا کوتاهه یه میلف تمام عیاره منم شاهینم قد ۱۹۲ وزن ۷۲ کیرمم ۱۹ سانته داستان از اون قرار شد که کلاس هفتم بودم که به یه آپارتمان اسباب کشی کردیم بغلمون خونه الهام اینا بود که با مامانم از قدیم دوست بودن خلاصه گذشت و گذشت سال هشتم بودم زمان های کرونا الهام چون ریاضی خونده بود بهم ریاضی یاد میداد و تو امتحان های پشت گوشی همه رو اون می‌نوشت بعد یه مدت خیلی صمیمی بودیم یا اون میومد خونه ما یا من میرفتم خونشون به شوهر داشت کار دقیقش رو نمیدونم ولی ساعت ۱۲ شب میومد خونه یه پسرم داشت اول میخوند این دیگه کامل جلوم راحت شده بود تاپ و لگ و یه تیم تنه کراپ و شلوارک اینا منم تازه داشتم به بلوغ می‌رسیدم اینجور میدیمش جق میزدم باهاش خلاصه باهاشون چند باری رفتیم مسافرت اینا شدم سال ۱۲ هم یه روز اومدم خونه دیدم با مامانم نشسته درد و دل میکنه و فلان بعدش فهمیدم بلاخره از شوهرش جدا شده چرا؟چون با یکی دیگه بهش خیانت میکرده ولی خب این خودشم دیده بود خیانت میکنه بگذریم اینجاش مهم نیست بعد یه هفته استوری گذاشته بود غمگین ریپ زدم یکم بعد جواب داد شروع کردیم حرف زدن پر بود منم سلطان زبون بازی کلی قربون صدقش میرفتم و میگفتم عیب نداره فلان بچه رو هم داده بود به اون(امیر رضا رو)بهش گفتم کون لق شوهرت مگه من مردم خودم نمیزارم آب تو دلت تکون بخوره بعد خندید و فلان میخواستم کاری کنم پیشم احساس امنیت و راحتی کنه گفتم از امروز هر شب بهت پیام میدم باهم میحرفیم گفت نه و فلان گفتم حرف بزنی پارت میکنماااا خندید و شب بخیر گفتیم و خوابیدیم بعد هر شب باهم حرف میزدیم یه مدت گذشته بود که شب پیام دادم و فلان دیگه راحت بودم پیشش بهش میگفتم دوستت دارم اینا اونم فکر می‌کرد میخوام مثلا غمشو کم کنم ولی یه بو هایی هم برده بود زرنگ تر از این حرفا بود گفتم چیکار میکنی گفت بدجور حوصلم سر رفته یکم حرف زدیم گفتم شاهین ریسک کن گفتم یه ربات هست تو تلگرام بیا بریم جرعت حقیقت بازی کنیم راضی نمیشد به زور کشوندمش اونجا قبلا کلی باهاش بازی کرده بودم یه بخش داشت ساده یه بخش داشت مثبت ۱۸ که فقط راجب کص و کون و کیر و عکس و اینجور چیزا می‌پرسید و میخواست بهش گفتم خب الی جون ساده بزنم یا مثبت ۱۸ گفت تو مثبت ۱۸ چی میخواد گفتم هیچی بابا احوالتو میپرسه فهمید چی میگم گفت نمیدونم گفتم پس همونو میزنم بعد زدمش اینجوری بود که ۴ تا گزینه داشت جرعت ساده،جرعت ۱۸،حقیقت ساده،حقیقت ۱۸ گفتم ساده اصلا نمی‌زنیم هاااا گفت نه من میزنم گفت حق نداری اونقدری گفتیم آخر قبول کرد اول من زدم سوال پرسید سکس داشتی گفتم نه بعد اون خندید گفت آره جون عمت گفتم به جون خودم نداشتم خندید گفت باشه گفتم حالا نوبت توعه زد ازش پرسید سایز سینه با خجالت گفت ۷۵ بعد من زدم نوشت سایز کیرت گفتم چون من این بازی رو معرفی کردم ایندفعه رو نمیگم گفت اوکی تو نگو منم دیگه نمیگم گفتم باشه چرا میزنی ۱۸ سانته برگشت گفت برو بچهههه مگه خری گفتم امتحانش مجانیه زدیم زیر خنده بعد گفت خوابم میاد برم فردا شب ادامه میدیم رفتیم فردا شب شد دوباره بازی رو اوکی کردم نوبت من بود زدم حقیقت ۱۸ گفت روزی چند باز میزنی گفتم ۳ بار برگشت گفت آدم نیست که خره اون از کیرش اینم از کمرش چخبره کور میشی گفتم چیکار کنم حشری میشم خب گفت چرا اونوقت گفتم چشام بعضی چیزارو میبینن که کیرم طاقت دیدنشون رو نداره خندید(منظور ایموجی خندس)گفت گمشووو از امروز جلوت با چادر میگردم گفتم من دیدنی هارو دیدم😔😂گفت شاهییییین یعنی تو با من جق میزنی😐😑گفتم اطلاعی ندارم بریم سراغ بازی گفت باشه نگو منکه ازت حرف میکشم بعد زد رو حقیقت ۱۸ گفت کیر بزرگ یا کوچیک گفت آخه این چه سوالایی خدا گفتم بگو دیگه گفت معلومه خب بزرگ هیچی نگفتم و خندیدم این ربات یه جوری بود یه گزینه رو نمیتونی هعی بزنی گفتم این نمیزنه گفت خب بزن جرات ۱۸ گفتم عکس میخواد برگشت گفت آخه تویی که دیگه سایز کیرت و دفعات جقتو گفتی از از میترسی؟بی حیای عوضی😂زدم همون اول گفت عکس کیر بده هیچی نگفتم و عکس کیرمو فرستادم بدون تایم بود باز کرد گفت اووووو خدا به داد زنت برسه گفتم قبل زنم رو چند نفر قراره امتحان کنم گفت کیا گفتم ولش مهم نیست گفت آی تخم سگ و ادامه دادیم یه چند بار زد و آخرش مجبور شد بزنه جرعت ۱۸ همون بار اول عکس ممه خواست گفتم آی کیرم توش چی میشد عکس کص میخواست گفت نمیشه گفتم الهام تو آدمی نیستی که جر زنی کنی گفت تو جای بچه منی نمیشه خجالت میکشم اونقدر گفتیم گفت یه سوال میپرسم اگه جواب بدی میفرستم گفتم بپرس هر پی باشه میگم گفت اون روز نگفتی باهام جق زدی یا نه یه لحظه ترسیدم گفتم اگه بگم آره عصبانی بشه چی؟گفتم ولش گفت بگو نترس نمیخورمت گفتم آره زدم گفت چند بار گفتم خیلی زیاد از همون اولین باری که جق رو شروع کردم تا الان گفت خاک تو سرت کیرت به خاطر زن همسایه شق میشه گفتم زن همسایه ریخته بیرون منم حشری میشم روش خب بر خلاف انتظارم گفت خاک تو سرت و زد زیر خنده و گفت حتی فکرشم نمیکردم سوژه جق یه پسر ۱۷ ساله بشم گفتم سوژه جق یه پسر ۱۷ ساله نشدی سوژه جق یه کیر ۱۸ سانتی شدی باهم زدیم زیر خنده خیلی پایه بود گفت لابد تو ذهنت تصورم کردی دا😐گفتم آره تو ذهنم میکنمت آبم میاد خب مگه جق اینجوری نیست گفت خیلی کصکشی 😑😂 گفتم حالا عکس سینه لطفا گفت لابد جق میزنی باهاش دیگه گفتم نه پس میزارمش پس زمینه گوشیم معلومه جق میزنم خب اون ممه ها ساخته شدن واسه اینکه منو حشری کنن گفت باشه باشه روت باز نشه بعد عکس رو فرستاد اووووف یه ممه هایی داشت سفید باهاش فکر کنم تا حالا ۱۰۰ بار جق زدم گفت گذشت و گذشت یه روز همینجوری بازی میکردیم که زدم جرعت ۱۸ ازم فیلم جق خواست گفتم صبح میدم گفت اوکی اونم یه چند بار زد و آخر بلاخره ازش عکس کص خواست گفت اینو دیگه اصلا نمیدونم گفتم کیرمو میخوری باید بدی گفت کص نگو نمیدم فردا صبح ۲ تا فیلم جق دادم بهش گفت جووون و خندید😂چند روز خواهش کردم بلاخره یه شب بعد کلی التماس فیلم کصشو داد اووووف نمیدونین که چی بود یه کص تپل و نسبتا قرمز کونش اینام افتاد بود همونجا شلوارمو کشیدم پایین با فلش گوشی تو تاریکی از کیرم بهش عکس دادم گفتم ببین به خاطر تو اینجوری شده گفت خجالت بکش یعنی چی گفتم الهام میخوامت گفت یعنی چی گفتم شق درد دارم گفت خب من چی کار کنم گفتم خب تو کردی گفت الان از دستم چی بر میاد گفتم آبمو بیار یکم لفتش داد و ولی آخر راضی شد میدونستم خودشم یه مدتیه نداده سگ حشره یه سکس چت محشر با کلی نوود که هم من دادم هم اون کردیم و هر دو ارضا شدیم بهش گفتم پس فردا پنجشنبه س مامانم اینجا عصر میرن سر مزار خونه باش کارت دارم هیچی نگفت پیامم رو فقط سین زد
قسمت دومش رو هم فردا مینویسم

نوشته: شاهین

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفاً اگر به سن قانونی نرسیده اید این سایت را ترک کنید Please Leave this site if you are under 18