poria ارسال شده در 7 ساعت قبل اشتراک گذاری ارسال شده در 7 ساعت قبل اولین سکس عمرم خب من میخوام یه داستان براتون بگم. استش خیلی دوست ندارم از زندگیم برای کسی بگم ولی خب اینجا کسی منو نمیشناسه من چند وقته که داخل سایت هستم و خب داستان هارو خواندم و گفتم که داستان خودم هم بگم این داستان مال دو سال پیشه وقتی که من 17 سالم بود من یه پسر آروم درونگرا هستم زیاد أهل سکس پورن حق نیستم و دوست دختر ندارم و پیدا نمیکنم اهمیت نمیدم مغرورم من سر درسم و ورزش .بدن رو فرمی دارم .بودن زیاد اهمیت به اتفاق دورم نمیدادم هنوزم نمیدم ما یه خونه ویلایی داریم که داخل یه منطقه پر درخت شهری است خونه کناریمون مال یه خانواده پیر بود که زیاد اونجا نمیومدن و بیشتر خونه خالی بود یه خونه دیگه کناریمون بود که مال یه خانواده عالی بود خانواده سطح بالایی داشتن و یه دختر هم داشتن که از من 4 سال بزرگتره اون دختر خیلی پر انرژی و بامزه پایه دری خون بود رشته تجربی ما خیلی همو میدیدم و سلام ملک داشتیمو زیاد باهم حرف میزنیم دوست بودیم خیلی زیاد بیرون ورزش و جاهای دیگه میرفتیم اسمش پرنیا بود اونم بدن خیلی خوبی داشت خیلی رو فرم و مورد علاقه من بود ما زیاد عکس از بدن هم می فرستادیم برای خنده چرا پرت ( تو باشگاه که بودیم ) من زیاد اهل مسافرت نبودم یه روز خانوادم میرم شمال من دوست نداشتم برم و نرفتم باهاشون چون سر کارم میرفتم و خب زیادی سرم شلوغ بود. پرنیا هم خوانوادش رفته بودن سفر کاری نبودن اون شب بارون و رعد برق شدیدی داشتیم من بیدار بودم برای کارم و دیدم پرنیا زنگ زد گریه داشت می کرد گفت که میشه بیان پیش تو من میترسم منم قبول کردم آمد زنگ زد آمد درو باز کردم دیدم با یه مانتو و شلوار لی آمده ی کیف دستش بود که لباس راحتی داخلش گذاشته بود آمد رفت لباسش عوض کرد یه تاپ بلند و یه شلوارک داشت من زیاد نگاه نکردم رفتم براش تشک پتو آوردم پهن کردم چراغ خاموش کردم و وسیله هامو جمع کردم رفتم بخوابم یکم گذشت آمد از خواب بیدارم کرد گفت میترسه تنهایی تو حال تاریکه طوفان میاد ازم خواهش کرد که کنارم بخوابه ولی داخل تخت من جا نمیشدیم گفتم میام کنارت تو حال میخوابم گفت باشه رفت زودتر از من منم رفتم تشک بیارم برای خودم کنارش پهن کردم دراز کشیدم و خب چون از خواب بیدار شدم زیاد طول کشید خودم زدم به خواب حس کردم داره بهم نزدیک میشه یهو از پشت بغلم کرد خب گفتم حتما ترسیده اهمیت ندادن یهو حس کردم یکی از دستاش داره به کیرم نزدیک میشه (من چون یه زمانی کیرم و خایه هام درد گرفته بود دکتر گفت شبا شرت نپوشم چون پایدار خیلی تنگ میپوشیدم ) دست گذاشت روی کیرم و کاملا حساس کرد ولی خب کوچیک بود هنوز راست نکرده بودم دست کرد توی شلوارم و کیرم دست مالی کرد مالید گفت میدونم بیداری حس میکنی منم رفتم تو دلش گفتم چه کاری می خوای بکنی گفت میخوام یکم خوش گذرونم باتو گفتم چطوری گفت خودم انجام میدم ببین لذت ببر شلوارم در آورد من چون ورزشکار و خیلی بدم میاد از بدن مو دار بدم اصلا مو نداشت شروع کرد به مالیدن تا کیرم راست شد و بزرگتر از قبل وقتی بزرگ شد شروع کرد به ساک زدن آروم و سر کیرمو میخورد میمالید بلند شد لباشو درآورد برهنه کامل شد منم برهنه کامل کرد کیرمو گذاشت لا ممه ها مالید تف میکرد تا منم ارضا شدم روی سینه هاشو یکمی هم سر کیرمو سام زد گفت خسته شدم برهنه کنار هم تا فردا خوابیدیم فردا صبح که بیدار شدم دیدم منو اون برهنه کنار هم همو بغل کردیم م رفتم صبحانه درست کردم و اونو بیدارم کردم و برهنه کامل بود واقعا بدن عالی داشت سفید و لاغر ورزشکاری باسن بزرگ بدن عالی بود واقعا بدون لباس آمد صبحانه خوردیم من یکمی ازش پذیرایی کردم رفت یه شرت و لباس زیر پوشید آمد یکمی فیلم دیدم و بازی کردیم ناهار خوردیم گفت بیا فیلم ببینیم دیدم پورن گذاشته باهم بینیم و من برای اولین بار پورن دیدم و خب راست شدم اونم دید چون فقط شورت داشتم آمد نشست روی زمین شروع کرد به ساک زدن خوردن منم که حشری شدم زود ابم آمد ریختم تو دهنش اونم این خورد گفت گرم شور بود اه اه اه من هنوز حشری بودم و دید هنوز راسته گفت بیا آنال کنیم منم بلد نیستم قبول کردم اون روی شکم خوابید منم با کاندوم خودش داده بود خودشم گذاشته بود روغن روان کننده زدن مال خودش بود آروم کردن تو کونش خیلی جیق میزد ناله میکرد من هنوز کامل داخل نکرده بودم بیشتر فشار دادم رفت تو من شروع کردم به تلمبه زدن اونم فقط جیغ می کشید اه ناله میکرد و التماس میکرد که وایسم منم که بلد نبودم خیلی تو حال دیگه ای بدون ادامه دادم تا ارضایی شدم که نگم خیلی خوب بد از تو کونش آوردم بیرون روش خوابیدم نفس نفس زدم گفت خیلی خری دارم از درد میمیرم گفتم خودت گفتی بزار تو کونم گفتش آروم میکردی درد آمد کاندوم در آورد یکم خورد بعد لباس پوشیدیم کارامونو کردیم شب کنار هم خوابیدیم من کص لیسی و ممه هاشو خوردم تا برهنه کامل کنار هم خوابیدیم و عصر مامان و باباش آمدن اونم رفت تو خونه خودش و از اون روز به بعد زیاد سکس داشتیم و بخور بخور حتی نود هم می فرستادیم و منم علاقم بیشتر شد به این موضوع و خیلی سکس کردم تا زمانی که رفت خارج زندگی کنه تو آلمان و الان هم در حد چت باهم هستیم نوشته: Kk لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده