poria ارسال شده در دیروز در 21:16 اشتراک گذاری ارسال شده در دیروز در 21:16 برنامه با اقوام سلام خدمت دوستان کونباز امیدوارم حال دلتون خوش باشه این داستان کاملا واقعی هست اگر نگارش و غلط املایی بود خواهشا توهین توی کامنت ها نکنید داستان چند روز پیش هست حامد هستم ۴۲ سالمه یه روز بعدازظهر داشتم از بیرون میومدم خونه هوا تاریک بود تقریبا تو مسیر یکی از اقوام دیدم اسمش اسما بود ۲۶ سالش هست وایسادم سلام کردم گفتم بیا برسونمت تشکر کرد و سوار شد از وقتی سوار شد دیدن اشک میریزه پرسیدم ازش چی شده گفت با دوست پسرش دعوام شده بعد از کلی سوال پرس اعتمادش جلب کردم که کمکت میکنن در دلش باز شد که قرار بود بگیره منو برد یه خونه هرکاری خواست انجام داد حالا ولم کرده منم میخوام تلافی کنم آدرس خونه بلد بود رفتیم در خونه بعنوان دایی ایش در زدم دیدم یه خانم در باز کرد جریان بهش گفتم اونم کلی معذرت خواهی کرد که کلید دست داداشم بود اومدن اینجا صدام بردم بالا شوهرش هم اومد که شکایت میکنم و و و که مرده دید همسایه ها بیرون اومدن منو خواهش کرد بریم پایین کلی خواهشا کرد بزار من پیداش کنم خبرت میدم ما آبرو داریم شکایت نکنید اسما هم یکسره گریه میکرد شماره اش گرفتم رفتیم تو مسیر اسما خانم کلی خندید با تعجب نگاهش کردم گفت دیگه بس هست تازه فهمیدم که دلش میخواست گفتم تو نترسیدی بهت تجاوز کنن بازم میخندید دستم گذاشتم رو پاهاش دیدم چیزی نگفت بهش گفتم یه حالی به ما هم بده اینقدر به غریبه ها میدی قبلش کلی قول قسم بهم داده بود که به خانواده اش چیزی نگم فرصت خوبی بود خواستم برم بیرون شهر گفت دیرم شده ولی قول میدم که فردا بیام شماره اش گرفتم رسوندمش از اینا بگم دختری با قد ۱۶۵ وزن تقریبا ۴۸ کاملا حشری شب بود گفتم این سرکار گذاشته ساعت ۱۲ شب بود پیام داد من ساعت یک تا پنج بعدازظهر وقتم آزاد هست سری اوکی دادم فردا زودتر اومدم خونه حموم زدم لباس پوشیدم به خونه رفاهی اجاره کردم رفتم دنبالش وارد سوئیت شدیم سری بغلش کردم شروع کردم به خوردن کردم و لبهاش دیدم آه ناله اش بالا رفت لخت شدم لباس هاش در آوردم دستی روی سینه ام کشید سری شرتم خودش کشید پایین آروم سر کیرم کرد تو دهنش اینقدر حرفه ای ساک میزد که باورم نمی شد دستم تو موهاش بود به عمد تا ته میکردم تو گلوش بیشتر حال میکرد همش میگفت جون کیر میخوام خوابوندمش لب تخت پاهاش حلقه کرد دور کمرم تا دست میکردم تو کصش و فقط میگفت جرم بده جنده ات شدم آخ کیر میخوام تند تر بکن کصش خیس شده بود دیدم دوست داره تحقیر بشه بگمش جنده هرز ماده گاییدم منم با هر تلمبه می گفتم مامانت گاییدم خواهرات هم بیار بکنمش جنده خانم برعکس شد بالش زیر شکمش کامل کونش قمبل شد جلوم توی بغلم عین یه عروسک بود دیگه اینقدر کصش خیس شده بود که راحت کیرم بازی میکرد تو کصش که خودش گفت بکن تو کونم مال خودته جنده ام کردی جون جنده خانم سر کیرم تنظیم کرد با اولین فشار کامل تو کونش رفت دیگه به اوج رسیده بودم گفتم جنده طاقت خوبی داری با حالت خماری گفت حامد تندتر بکن کم کم داشت، آبم میومد سرعتش بیشتر کردم گفت نریزی تو کونم برو بشور بیا شستم اومد بین پاهام کس کوچولوش تنظیم کرد محکم تا تخم هام میکرد تو کصش که خودش گفت وقتی میخوات بیات بهم بگو دیگه خیس شده بودم تا گفتم میخوات بیات سری کرد تو دهنش اینقدر حرفه خورد تا آبم اومد تا قطره آخر قورت چنان مک میزد که کمرم کامل خالی کرد بی حال افتادم رو بهم کرد گفت چطور بود گفتم جنده عالی بود بعد فهمیدم خواهر کوچیکش هم اهل برنامه هست کامل جنده هستن که اگر استقبال بشه می نویسم نوشته: حامد لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده