داستان سکس با زن بیوه

[behrooz]

به آرزوم رسیدم 1
 

سلام به شنوندگان سایت کونباز اسمم شاهین هست 43سالمه و این بر میگرده به 15 سال پیش اون موقع مجردم بودم و شهوتی و حشری و تجربه سکس تا اون موقع نداشتم و در پی یه فرصت بودم تا تجربه سکس داشته باشم و یه زن بیوه بود 24ساله همسایه روبروی خونه بود و قد کوتاه گندمگون و چهره معمولی داشت و اسمش سارا بود و به خودش میرسید و سرش خیلی میجنبید تو دل برو نبود وبر خلاف عروس همسایه بغلی که رفیق بود و زنی 28ساله خوشکل و خوش هیکل کمر باریک و کون قلمبه و سینه هاش برجسته و اسمش رباب و من واقعیتش روی رباب کراش داشتم و دوست داشتم سکس باهاش تجربه کنم و یه روزی تو کوچه داشتم موتورمو تعمیر میکردم و برادر کوچک سارا اومد دیدم دستش گوشی داره و گفتم گوشی مال کیه گفت مال خودمه و ازم شماره خواست منم دادم گفتم شماره برای چی میخوای گفت همینطوری و چند روزی گذشت و یه پیامی به گوشی اومد به این متن سلام چطوری خوبی منم پیام دادم شما گفت من همسایه تون هستم گفتم کدوم گفت بجا نیاوردی گفتم نه گفت من سارا هستم فکر کردم سر کاریه گفتم ثابت کن گفت بیا دم در من کوچه هستم و موقع شب بود و کوچه شلوغ بود من اومدم دم در باز کردم بله سارا کوچه هست بهم ذل زده و بهم چشمک میزنه خواستم جواب ندم ولی فکر به سرم زد گفتم اگه بخوام به رباب برسم باید با سارا دوستی کنم و چند مدت پیامک زدیم و حرفامون به سکس کشید و من تو پیامکهام میگفتم شق کردم و بیضه هام درد میکنه باید خالی کنم اونم میگفت چطوری عمدا منم گفتم باید تو جورش بکشی و ابش در بیاری و قربون صدقه کیرم میرفت و فرداش خونمون خالی شد و بهش گفتم بیاد خونمون اول ادعای تنگا رو در میاورد و گفت باشه در زد من ایفون زدم باز شد اومد تو حیاط و رفتم بدرقه کردم و وارد خونه شد من چادرش از سرش کشیدم و بغلش کردم و مالوندمش اندامی خوبی نداشت ولی چون حشری بودم و کیرم شق شده بود ولی سینهاش خوب بود سفت همون سر پا خوردم اوردم تو پذرایی نشستیم و شروع به لب گرفتن و مالوندن و شلوارش کشیدم پایین اینم بد جوری حشری شده بود بهم مجال نمیداد و مقاومت نمیکرد شرتش رو در اوردم یه بوی بدی اومد و بی اختیار دستم بردم کوسش دیدم داغه و خیسه و منم شلوارم و شرتم در اورد دیدم به کیرم نگاه میکنه منم گفتم چت شده گفت بزار به کیرت دست بزم و دادم دستش یه لحظه سرشو بوس کرد و بو کرد و خوردش و مک میزد و من گفتم بسه میخوام کوستو ببینم پا هاش بالا کردم انداختم شونم و کیرمو گذاشتم کوسش تا ته کردمش این بو بد بیشتر شد و من چند تا تلمبه زدم این بدنش لرزید و منم ابم اومد بی اختیار ابمو تو کوسش ریختم و یه لحظه دستمو که به کوسش زده بودم بو کردم دیدم وای چه بوی بدی میده و سارا دید بو میکنم گفت ببخش دهانه رحمم کیس داره ترکیده بوی بد از اونه دکتر دارو داده گفته خوب میشه و چند دفعه هم سکس داشتیم تو انباری حیاطومون که قبلا مغازه بود و تو پیامهایه بار خواستم حرف از رباب بیارم و گفتم خیلی تو کوچه بگو بخند میکنی با رباب وبه من نگاه میکنید چته گفت سکسمون رو به رباب گفتم و اونم میگفت خوش به حالت منم گفتم چرا مگه شوهرش نمیکنه گفت که تو که شوهرشو میشناسی ضعیفه و گویا کیرش سفت نمیشه و مثل خروسه و بعد گفت بلکه چشت گرفته منم گفتم نه تو هستی اونو میخوام چکار و یه بار با گوشی رباب بهم زنگ زد و گفتم این خط مال کیه نگفت ولی صدای رباب میومد، و من یه دوساعت دیگه بهش پیام دادم به این شماره که سارا این شماره رو سیو کنم دیدم نوششت سلام اقا شاهین من ربابم سعیده پیش من نیست ومن پیامک کردم سلام خوبی می خواستم یه چیزی بپرسم ان روز واسه چی به من نگاه میکردی با سارا میخندیدی گفت هیچی همینطوری منم گفتم که سارا قضیه تو رو گفته اونم گفت چی گفته گفتم بماند نه چی گفته منم گفتم ناراحت نشو واقعیتش من از تو خیلی خوشم اومده و اصلا سارا بهونه بود میخواستم به تو برسم اینم جا خورد و سکوت کرد و نظرشو پرسیدم گفت تو که با سارا هستی گفتم نه من قصدم این بود که به تو برسم و بهم گفت چرا از اول بهم اشاره نمیکردی منم گفتم دنبال فرصت بودم دیگه اینطوری شد گفت باید با سارا بهم بزنی منم گفتم باشه گفت الان پیامک کن من دیگه سارا با تو نیستم منم همین کار کردم و علتش گفت منم گفتم پشیمانم از این حرفا و به رباب گفته بود که شاهین با من قطع رابطه کرده و ربابه پیامک و تلفنی برای یه روزی قرار گذاشتیم اوردم خونه و انصافا قد بلند کمر باریک و کون قلمبه و سینه هاش عالی و زیبا ارایش شده خوش بو شهوتم رو نچندان کرده بود و چاپرش برداشت من اغوش گرفتم قربون صدقه رفتم اونم همکاری میکرد و رفتیم نشستیم و لب تو لب شدیم و سینه هاشو از سوتین در اوردم خوردم و لختش کردم سفید نرم بودد و لای پاشو نگاه کردم بی مو کوسش صورتی لبه لوچه کوسش اویزون شده بود و خیس بود و بهش گفتم باید کوست ببینم و پاهاش باز کردم و یه مگاه به کوسش کردم و لبه کوسشو با انگشتم باز کردم و بو کرذم دیدم خیلی بی خوبی میده و بی اختیار به کوسش لب و زبان زدم وشرو به لیس خوردن کوسش کردم منم لخت شدم و قبلا یه قرص دو کاره خورده بودم و گفت 69بشیم منم کیرتو بخورم و مال همدیگر خوردیم گفت چند سانت منم گفتم نمیدونم بلکه 12گفت نه بزرگه گفتم از فهمیدی گفت مال شوهر من 12 و کیر تو بزرگتر وکلفتت تر و سرش هم مثل اینکه کلاه گذاشته خوش فرمه وسفته منم گفتم قابل تو رو نداره مال خودته اونم گفت ببینم و گفت بسه بیا بکن تو کوسم منم کیرم بد جوری شق بود نمی شد سرشو خم کنی بکنی تو کوسش و بلاخره سرش گذاشتم گفت ارام و منم فشار میدادم احیساس کردم داره سوراخ کوسشو به سختی باز میکنه کوسش نرم داغ بود و ارام ارام شروع کردم به تلمبه زدن شلپ شلوپ و با چک میزدم باسنش جای انگشتام شمرده میشد و به چند حالت کردمش و بعد گفتم کوست گشاد شده بزار یکمی هم کون بکنم گفت نه درد داره گفتم تحمل کن دردت گرفت میکشم بیرون و سوارخ کونش با زبونم باز کردم و انگشت میکردم و ارام سر کیرمو گزاشتم سوارخ کونش لیز خورد رفت تو و گفت نگاه دار بزار باز بشه و منم ارام تلمبه میزدم و سریعتر کردم و خیلی حال میداد ماهیچه سوراخ کونش رو بعضی وقتها سفت میکرد خیلی حال میداد و اخرش هم ارضا شد ولی من نشدم گفت برو بشور بخورم و شستم دوباره خورد مک زد لیس زد تا خواست ابم بیاد گفتم ابم میاد دیدم اعتنا نمیکنه اب کیرمو خورد و اخرشم یکمی اب منی رو تو صورتش ریخت مالوند به صورتش خیلی حال داده و چند دفعه هم تو انباری سکس کردیم تو هوای سر زمستانی که سکس میکردیم سرمون نمیشد و اخرش من ازدواج کردم و بعدش اسباب کشی کردن رفتن اسمها عوض شده و واقعی بود

نوشته: شاهین