رفتن به مطلب

داستان سکس تریسام با دوستم و رلش


minimoz

ارسال‌های توصیه شده


تری سام با دوستم و رلش
 

سلام(اسم ها مستعار هستند)
داستانی که میخوام براتون تعریف کنم داستان وارد شدن من به رابطه دوستم هستش. من مهلام و 23 سالمه
.قضیه از اونجایی شروع شد که به اصرار دوستام بالاخره راضی شدم باهاشون برم کوه، اونا هر هفته می رفتن اما من حوصله ام نمی کشید و نمی رفتم…
بالاخره رسید روزی که باهاشون برم کوه… دوستم گفته بود میاد دنبالم، منتظرش بودم که تک زنگ زد و رفتم پایین که دیدم با دوست پسرش اومده. سوار شدم که از تو آینه با پسره چشم تو چشم شدم که تیز نگام میکرد، سلامشون کردم و تا برسیم با دوستم حرف زدیم ولی سنگینی نگاه سینا رو روی خودم حس میکردم. یه پسر 26 ساله چشم و ابرو مشکی خوشگل ،نگار هم 22 سالش بود که موهای لخت خوش رنگشو ریخته بود بیرون و توجه آدمو جلب میکرد.
رسیدیم کوه و تا پیاده شدیم و خواستیم با بچه ها بریم بالا سینا اومد وسطمون و یهویی دست دوتامونم گرفت با تعجب نگاش کردم که نگار خندید و گفت چرا کار بابا ها رو میکنی سینا!!
برگشت سمت من و با لبخند خاصی گفت : بده مواظبتونم. و اخرش چشمکی نثارم کرد.
ناخواسته با چشمکش قلبم ریخت تو شورتم 😂
تو طول راه هی با انگشتاش دستمو نوازش میکرد و فشار ملایمی به دستم می آورد، و اصلا هم نمیتونستم دستمو دربیارم از دستش انگار خودمم خوشم میومد.
رسیدیم جایی به یه کافه کوچیک بود بچه ها راه رو ادامه دادن ولی سینا ما رو نذاشت و گفت بریم یه چی بخوریم.
موقع خوردن نسکافه سینا دم گوش نگار هی حرف میزد و نگار گاه تعجب می کرد گاه می خندید ولی سینا ریلکس بود.
خلاصه سرتونو درد نیارم از کوه برگشتیم و برگشتنی نگار اومد خونه من .تو اتاق نشسته بودیم که یهو گفت: مهلا میتونم یه چی بگم!
گفتم : جانم بگو. یهویی برگشت گفت: سینا از تو خوشش اومده.
ماتم برد یعنی چی خوشش اومده چطور اینقدر راحت بهم میگه اینه.
گفتم: یعنی چی؟ چرا اینو بهم میگی؟ 😳 گفت: ما تو رابطه با هم راحتیم و تنوع تو رابطه رو دوست داریم دلمون میخواد تو هم توی رابطه ما باشی.
گیج شده بودم یعنی میخواست باهاشون رابطه داشته باشم؟؟؟!!
گفتم: مگه میشه نگار زشته این کار… اصلا امکان نداره. پاشد اومد پیشم نشست دستشو گذاشت رو رون پام و گفت: چرا نشه تو خوشگل ترین دختری که میشناسم سینا حق داره دوست داشته باشه این تنو لمس کنه. خندید و گفت: راستش منم بدم نمیاد این بدن خوشگل رو ببینم. 🤤
دلم هوری ریخت و کصم بی اختیار نبض میزد هیجان زده شده بودم انگار… سکوت کردم که دستشو اورد گذاشت رو سینه ام و یکم فشار داد و گفت : نگو بدت میاد که میدونم تریسام دوست داری.
دروغ چرا خوشم میومد ولی تا حالا همچین کاری نکرده بودم و هم از سینا خجالت میکشیدم. دستمو کشید و مجبور کرد بلند شم و گفت: پاشو آماده شیم تا سینا بیاد خونه( چون دانشجو بودم تو تهران یه خونه خریده بودم تو اینجا)
تسلیم شده بودم انگار لباسای زیر توریمو داد دستم و گفت بپوش.
گفتم: نگار نمیشه من خجالت میکشم . زد رو شونم و گفت: برو بابا خجالت چیه… زود بپوش که کیر سینا اون پایین داره بی قراری میکنه برات.
با این حرفش قشنگ حس کردم که کصم خیس شد. رفتم اتاق و لباس زیرامو پوشیدم و روشم یه تاپ شورتک پوشیدم که همه جام بیرون ریخته بود . اومدم بیرون که یهو سینا رو تو چند قدیم رو مبل دیدم میخ شدم سرجام که از فرصت استفاده کرد و اومد سمتم و لباشو گذاشت رو لبام و اروم شروع کرد به مک زدن. قلبم داشت میومد تو دهنم و گذاشتن دستش رو کونم و فشار دادن به خوش منم بی اختیار شروع به بوسیدنش کردم کامل کیر باد کرده اش رو حس میکردم.
لبشو ازم جدا کرد و با چشای خمارش نگام کرد و آروم گفت: خیلی خواستنی شدی خوشگل خانم.
هیجان اینکه قراره چه اتفاقی بیوفته داشت دیوونه ام میکرد.
رو دستاش بلندم کرد و برد اتاقم و گذاشت رو تخت تا چشم بهم زدنی لباسامو از تنم درآورد و افتاد روم و شروع کرد به بوسیدن تنم. از لذت و لمس بدنم داشتم مثل مار به خودم میپیچیدم. نگار نمیدونستم کجاس ولی اون لحظه شهوتم اجازه فکر به چیزی رو نمیداد. دیگه کلا وا داده بودم گردن و لبام و جوری می مکید که از لذت چشام میرفت.
از روم بلند شد . لباساشو درآورد و خواست شورتشو در بیاره که دست دراز کردم و از رو شرتش کیر کلفتشو دست کردم و مالیدمش که آه ریزی کشید. شورتش و کشیدم پایین … از دیدن کیر به اون کلفتی و رگدارش کصم خیس شد. خم شدم کلاهک کیرش رو لیس زدم که موهامو چسپید و تا ته کرد تو حلقم، زیادی هات بود حرکاتش. شروع کردم به خوردن کیرش هی از سرش آب خیسیش راه می افتد و می خوردم همشو…
همینطوری داشتم ساک میزدم که در اتاق باز شد و برگشتم دیدم نگار لخت با موهای خیس اومد تو و لبخند گفت: عشقم بدون من شروع کردین.
انگار حموم رفته بود اومد کنارم خم شد و کیر سینا که دستم بود رو تا حلقش کرد… تند تند شروع کرد به خوردن سینا بلندم کرد و لبمو گرفت بوسید هی زبونشو میکرد دهنم و ممه هامو فشار میداد که آهم درمیومد.
سینا رو به نگار گفت بسه و گفت: وقتشه این خانم خوشگله رو آماده کنیم عشقم.
منو هل داد رو تخت پاهامو از هم باز کرد و جوون کشداری گفت… با انگشت فاکش آبی که کصم انداخته بود رو برداشت و لیسی زد و گفت: اوووم خوشمزه اس. بعدش خم شد و با زبونش شروع کرد کصمو لیس زدن… تو آسمونا بودم خیلی خوب میخورد نگار هم سینه هامو میخورد
دهنم از آه و ناله بسته نمیشد… هی چوچوله ام رو مک میزد و تند تند لیس میزد نگار هم با سینه هام مشغول بود.
بهترین لحظه عمرم بود… سینا پاشد خواست بکنه کیرشو تو کصم که زودی جلوشو گرفتمو گفتم: نه نکن پرده دارم.
پوفی کشید و کیرشو مالوند به کصم انقد مالید و عقب جلو کرد که ارضا شدم.
خسته افتادم رو تخت ولی رفتم جلو نگار و پاهاشو از هم باز کردم… کس صورتیش پره آب بود لیسی بهش زدم که آهش بلند شد سینا هم کرده بود تو دهن نگار کیرشو… مزه شیرینی آبشو دوست داشتم انقدر براش خوردم که با گفتن اینکه مهلا تند تند بخور دارم میام آبش پاشیده شد رو لب و صورتم 🤤 😍
سینا اومد کنارم و رفت لای پای نگار و با کیرش چند ضربه به کس نگار زد و یهوویی کرد توش که آخ نگار در اومد… خیلی دلم میخواست اون کیر بره تو کصم ولی حیف باکره بودم.
منم رفتم نشستم رو صورت نگار و مجبورش کردم برام بخوره… سینا چشم تو چشم من تو کص نگار تلمبه میزد و این خیلی حشریم میکرد
صدامون کل اتاق رو برداشته بود دوست داشتم کس بدم به سینا و این داشت دیوونه ام میکرد.
سینا همینطوری که داشت تلمبه میزد هی میگفت: جر میدم کصتونو، کص تنگ و خوشگلتون رو.
نگار با این حرفا بازم زیر تن سینا ارضا شد و بیحال افتاد. سینا اومد کنارم کشید و از پشت گذاشت لای پام و عقب جلو کرد آخخخخ که محشر بوود بی اختیار گفتم: اوووف عاشق کیرتم سینا دوس دارم جرم بدی زود زود بکن آبتو بریز لای پام.
کیرش هی میخورد به چوچوله ام اوووف… نگار هم دراز کشیده بود و تنشو لمس میکرد و نگامون میکرد. با آخخخ بلندسینا به خودم اومدم و همزمان منم باهاش ارضا شدم و تو دستاش لرزیدم.
جون تو پاهام نبود و لای پام پره آب بوود 😁
لبخند زدم و گفتم: واای عالی بودین خیلی دوسش داشتم.
سینا بوسی به پشت گردنم زد و گفت: از این به بعد در خدمتیم خوشگل سکسی من. بعدشم سه تامون کنار هم به خواب رفتیم.
بعد اون خیلی با هم سکس داشتیم و خیلی حال داده بهمون.

نوشته: mahla

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفاً اگر به سن قانونی نرسیده اید این سایت را ترک کنید Please Leave this site if you are under 18