رفتن به مطلب

داستان سکسی زندایی داغ


minimoz

ارسال‌های توصیه شده


زندایی داغ حشری
 

سلام دوستان من تجربه سکس و چطور کس دادن زن داییمو براتون تایپ میکنم تا شما هم از سکس ما لذتی برده باشید . خب داستان از جایی شرو میشه که من داخل پایانه باربری بودم و دیدم داییم بار زده برا مشهد خیلی ناراحت بود رفتم پیشش یکم احوال پرسی کردیم ازش دلیل ناراحتیشو پرسیدم بهم گفت با زن داییت بحثم شده بار زدم برا شهر دور تا یکم ازش راحت باشم یه ساعتی حرف زدیمو داییم حرکت کرد منم غرور بهم دست دادو مثلا برا داییم ناراحت بودم مستقیم رفتم در خونه داییم زنگو زدم زن دایی درو باز کرد رفتم داخل دیدم اونم اعصابش خورده و داره خونرو تمیز میکنه نیم ساعت گذشتو برا منو خودش چایی اورد شروع کرد حرف زدنو گفت تو سالی یبارم نمیومدی پیش ما حالا چی شده سراغی از ما گرفتی کلک گفتم داییمو دیدم ازت گلایه میکرد زندایی گنا داره رانندس اعصابش خورده پشت فرمون یه اتفاقی میوفته اومدم گلایه اونو بکنم گفت غلط کرده از من برا تو گلایه کرده خود مریضش باعث دعوامون شده گفتم مگه چیکار کرده گفت حالا که اومدی خبر دارم شدی برات تعریف میکنم گوشیشو در اورد عکس خایه و کیر ایدزی نشونم داد گفتم وا زندایی اینا چیه گفت دستگاه داییته معلوم نیست با کی خوابیده زیگیل در اورده گفتم مگه میشه اگه ایدز داشته باشه از شما گرفته یه نیش خند زدو گفت اون سالمی و خوشگلی که من دارمو دنیا نداره الانم بهت میگم سراج جان (اسم من سراجه) مشکل منو داییت اینه کل بدنم بهم ریخته من نیاز دارم ۶ ماهه تو الان با خبر شدی گفت داییت لج کرده نمیره دکتر اینکاراش باعث میشه من تا اخر عمر بسوزم باهاش یا طلاق بگیرم گفتم من نمیدونم والا فکر کردم مشکل چیزیه که با حرف حل میشه گفت سراج تا اینجاشو بهت گفتم رومونم وا شده من خیلی داغم ۶ ماهه دیگه نمیتونم تحمل کنم مجبورم با یکی بخوابم خیلی دوست دارم بهت پیشنهاد بدم باهم سکس کنیم ولی میترسم نه بگیو ابرومم بره من سکوت کردم یه چند دیقع فکر کردم وای اندامش عالیه از روی دامن پیداس منم ردش کنم به یکی دیگه میده با پت پت بهش گفتم منم خیلی وقته کفتم کاش زودتر میگفتی تا خودم خوبت کنم گفت تو با این حرفا دنیارو به من دادی الانم دیر نشده داییت رفته یه هفته تنها ترو خدا الان منو بکن تحمل ندارم از پرسید ازت دو ساعت سکس میخوام کمرت تحمل میکنه گفتم دو ساعتو تضمین نمیکنم سریع رفت اسپری و قرص اورد قرصو انداختم دستمو گرفت برد اتاقشون دراز کشیدم رو تخت شلوارمو در اورد وای کیرمو گرفت تو دستش خودش بهش اسپری زد شروع کرد به ساک زدن اوفف میمکید کیرمو فقط🍼 دامنشو دادم بالا شورتش خیس بود رفت رو 69 نزاشت کصشو بخورم نشست رو صورتم شرتشو لیس میزدم طعم هندونه میداد واییی دنیایی بود برا خودش بعد انداختمش اونور دامنشو جر دادم شرتشو در اوردم کیر خیسمو گذاشتم تو کصش نبض میزد کصش دو سه تا تلمبه محکم که زدم شروع کرد شاشیدن گفت لطفا از کون بکن کصم میسوزه گفتم پیپت نزنه بیرون از کونت گفت من مطمئنم از خودم لطفا بکن. از پشت با دستش اب کصشو زد تو سوراخ کونش یه آه بلند کشید گفت یواش تلمبه بزن راش واشه درد دارم گفتم 6 ماهه کیر ندیدی الان بهت میگم کیر چیه محکم تلمبه میزدم ناله هاش مثل بلندگو بود یهو کونشو قفل کرد گفت اینم قدرت کون منم کیرت میمونه اینجا تا بریزی توش اوف یجور سفت کرده بود بعد چند ثانیه ابم اومد شل کرد سوراخش وا شده بود می گفت درد دارم لطفا بیا بزار تو کصم بخوابیم پتو رو کشیدمو گذاشتم تو کصش تا راند بعدی خوابیدمو ساعت2 شب بود بیدارم کرد گفت بازم پایه ای گفتم اره تو جوون منم یه جوون مجرد تا هر وقت که بگی میکنمت عشقم گفت باشه یواش یواش کیرم که تو کصش خواب بودو شق کردم یواش یواش تلمبه میزدمو اونو باهام از فانتزی هاش گفت بهم گفت بیا از خودمون فیلم بگیریم بعد میبینیم گفتم باشه رفت از. کمد دوربین اورد گذاشت رو میز و رفت رو 69 وای باز با کصش نشست رو دهنم زبونم رفت تو کصش خفم میکرد با ابش خلاصع خوردم براش که راستی عکسای حموم و ریختن تو کصشم گذاشتم بعد کرد تو کصشو ابم اومد ریخت رو کصو گفت بیا بریم حموم کس و کونم بهم چسبیده از ابت رفتیم حموم اب که خورد بهش جذاب تر شد با کیر خستم براش لاپایی زدم … دوستان از این داستان حمایت بشه ادامشو و سکس های دیگمون رو میزارم …

نوشته: سراج

  • Like 1
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفاً اگر به سن قانونی نرسیده اید این سایت را ترک کنید Please Leave this site if you are under 18